پرسش:
السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته!
هنوز هم سخن از اسناد فاش شدهٔ پانامه بر سر زبان خبرنگاران و سیاست مداران می چرخد، به ویژه در مورد کسانی که در این اسناد از آن ها نام برده شده است. مقاله ای در روزنامه الرایه شماره «73» خواندم که خلاصه آن نشان می داد امریکا در پس این افشاگری ها قرار دارد. پرسش این است که آیا این درست است که امریکا در پشت این افشاگری ها قرار دارد؟
معلوماتی که در مورد این افشاگری ها نوشته شده است، به این اشاره می کند که هدف از این افشاگری ها برملا کردن پناهگاه های مالیاتی است و این بدان معنی است که مسئله بُعد اقتصادی دارد؛ اما من به این موضوع در مقاله ای که در الرایه خواندم بر نخوردم. بناً از نظر شما این افشاگری ها تا چه حد می تواند اهداف اقتصادی داشته باشد؟ به عبارت دیگر؛ آیا انگیزه هائی که در پس این افشاگری ها قرار دارد سیاسی است؟ چنان که در مقاله الرایه به آن اشاره گردیده و یا انگیزه اقتصادی نیز وجود دارد؟ لطفاً در زمینه توضیحات دهید. با اظهار سپاس
پاسخ:
وعلیکم السلام ورحمت الله وبرکاته!
معلوماتی که در الرایه منتشر گردیده مبنی بر این که امریکا در پس این افشاگری ها قرار دارد، معلومات درست است، و اما در پاسخ به این پرسش که آیا به علاوۀ انگیزه های سیاسی که در مقاله از آن یاد شده، انگیزه اقتصادی نیز در پس این افشاگری ها وجود دارد یا خیر؟ باید گفت: بلی؛ انگیزه اقتصادی نیز وجود دارد، اما مقالۀ یاد شده تنها روی بُعد سیاسی این افشاگری ها تمرکز کرده و به سائر ابعاد نپرداخته است. در هر صورت اینک روی موضوع افشاگری ها روشنی بیشتری خواهیم انداخت و به خواست الله سبحانه وتعالی انگیزه های سیاسی و اقتصادی آن را به بحث و بررسی خواهیم گرفت تا تصویر موضوع از تمام جوانب به خوبی روشن گردد.
اول؛ واقعیت مسئله قرار ذیل است:
1- همزمان با آغاز ماه اپرل 2016م، مطبوعات جهانی شروع به دست به دست نمودن خبرهائی کردند که در مورد سرمایه و فساد سیاست مداران بلندپایه ای جهان بحث می نمود. قضیه از اینجا شروع شد که روزنامۀ سودویتچ زیتونگ(Süddeutsche Zeitung) آلمانی به 11.5 میلیون سند در مورد فعالیت های شرکت موساک فونسیکا(Mossack Fonseca) از زمان تأسیس آن در سال 1977م در پانامه تاکنون دست پیدا نمود. لازم به یاد آوری است که این روزنامۀ آلمانی گفته که این اسناد را یک سال قبل از یک منبع نامعلومی به دست آورده است. یکی از مسئولین شرکت «رامون فونسیکا» گفته است: "تنها جرمی که در این اسناد موافق با قانون وجود داشته این است که در خود عملیات دست بردهای کامپیوتری صورت گرفته است."
روزنامه آلمانی یاد شده تحلیل و بررسی اسناد به دست آمده را به دوش اتحادیۀ جهانی روزنامه نگاران گذاشت و این اتحادیه 370 روزنامه را از سراسر جهان با خود در تحلیل و بررسی آن شرکت داد و یک سال کامل روی آن کار کردند تا این که این اسناد سرانجام با آن همه سر و صدا منتشر گردید. البته اسناد منتشر شده تنها 149 سند از اصل 11.5 میلیون سند می باشد.(به نقل از چینل الغدالعربی 2016.04.04م)
این اسناد پرده از معاملات پولی ئی برمی دارد که در پناهگاه های مالیاتی میان سران فعلی و قبلی دولت ها، شخصیت های سیاسی و تاجران انجام گرفته است. این اسناد در سراسر جهان سر و صدا بالا نمود، در حدی که برخی تحلیل گران «اسناد پانامه» را بزرگ ترین تحقیق مطبوعاتی و افشاگری رسانه ای در تاریخ بشر خواندند و گفته اند که افشاگری نسبت به افشاگری های مشهور(ویکی لیکس) به مراتب خطرناک تر می باشد.
اتحادیۀ جهانی روزنامه نگاران گفته که ابتدا روزنامۀ آلمانی سودویتچ زیتونگ(Süddeutsche Zeitung) این اسناد را به دست آورده و سپس این اتحادیه آن را برای 370 روزنامه در بیشتر از 70 کشور جهت تحلیل و بررسی توزیع نمود و این بررسی پس از یک سال کار سخت و مستمر به پایان رسید.(الجزیرة 2016.4.4م) اما روزنامۀ آلمانی ادعا می کند که اسناد را از یک منبع مجهول و به گونه ای رایگان به دست آورده است. البته یگانه درخواست این منبع مجهول این بوده که برای حفظ هویت اش تدابیر لازم و نامحدودی اتخاذ گردد.(الجزیرة 2016.4.4م)
اسناد به دست 214 هزار شرکت در بیشتر از دوصد کشور جهان را شامل می شود. اتحادیۀ جهانی خبرنگاران افزوده است: "اسناد نشان می دهد که شمار زیادی از شخصیت های جهانی به شمول 12 رئیس جمهور و 143 سیاست مدار در فعالیت های غیر قانونی؛ مانند: فرار از مالیات و پول شویی دست داشته اند که توسط شرکت های جهانی به پیش برده می شد." (الجزیرة 2016.4.4م)
«رامون فونسیکا» یکی از مؤسسان این شرکت، صحت اسنادی را که توسط صدها رسانه منتشر گردیده تأیید نموده است، اما این اتهام تخلف نمودن شرکت اش از قانون را رد نمود. وی اعتراف نمود که به پایگاه معلوماتی شرکت دست برد موفقانه زده شده است، اما این دست برد محدود بوده است.(همان منبع)
دو خبرنگاری که در روزنامه یاد شده ای آلمانی کار می کنند و این اسناد را به دست آورده اند می گویند: "تاکنون نیمی از اسناد به دست آمده را افشاکرده ایم و در چند روز آینده اسنادی را منتشر خواهیم نمود که بسیاری از دولت ها را در بر خواهد گرفت، و این موضوع سرخط خبرهای جهان را به خود اختصاص خواهد داد."(الجزیرة 2016.4.8م)
2- این زلزله ای مطبوعاتی پیامدهای بزرگی داشت، چنان که نخست وزیر آیسلند استعفا نمود، دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس ابراز شرمنده گی کرد، پوتین رئیس جمهور روسیه با عصبانیت پاسخ داد و بسیاری از دولت های جهان بازجوئی هائی را در خصوص این رسوائی های بزرگ مالی با برخی از مقامات شان آغاز نمودند. روزنامۀ آلمانی یاد شده و بررسی کننده گان اتحادیۀ جهانی روزنامه نگاران گفته اند که موج بعدی این اسناد به مراتب شدید تر خواهد بود.
باوجود این همه تحرکات گستردۀ سیاسی، باز هم می توان گفت که میزان پول های خیالی که به صورت مخفی در شرکت های بدون مرز «آف شور Offshore» وجود دارد، نشان می دهد که اهمیت اهداف اقتصادی که در پس این افشاگری ها وجود دارد کمتر از اهداف سیاسی آن نمی باشد. شرکت «موساک-فونسیکا» یکی از شرکت های کلیدی می باشد که خدمات حقوقی را در سطح جهانی ارائه می دهد. این شرکت، شرکت های آفشور را تأسیس نموده و توسط آن سرمایه های هنگفت مربوط به مقاماتی را اداره می کند که نمی خواهند هویت شان در هنگام داد و ستدهای پولی فاش گردد.
این شرکت ها پول های یاد شده را در مخفیگاه های بانکی دور از انظار عمومی موسوم به «پناهگاه های مالیاتی» دفن می کنند. شرکت های واقعی نیز در صورت تمایل به این تسهیلات حقوقی که توسط شرکت هائی؛ مانند: موساک فونسیکا ارائه می گردد، می توانند از آن بهره مند شوند. ظاهراً طرزکار این شرکت ها طوری است که در محدودۀ دولت های «منطقۀ آزاد» فعالیت نموده و وارد محدودۀ مالیاتی هیچ کشوری نمی شوند، مگر در صورتی که مبلغ قطعی و متفق علیه با کشور «پناهگاه مالیاتی» وجود داشته باشد که در زمان تأسیس شرکت آف شور فیصله شده باشد. اسناد پانامه، در حقیقت نامه هائی مربوط به 214 هزار شرکت آفشور می باشد که توسط شرکت موساک فونسیکا تأسیس گردیده و به عنوان پناهگاه های مالیاتی متعدد فعالیت می نموده است. بنابر این از هر دو بعد سیاسی و اقتصادی بالای اسناد پانامه حکم صورت خواهد گرفت.
دوم؛ بعد سیاسی این افشاگری ها:
هرگز امکان ندارد افشاگری هایی خطر آمیز برای سرمایه ها و دارائی های مقامات ده ها دولت به گونه ای خود به خود و بدون برنامه ریزی قبلی صورت گیرد. این افشاگری ها دامن افراد بزرگی؛ مانند: رئیس جمهور روسیه را نیز گرفته است؛ بنابر این قطعاً کار دولت های کوچک نیست. با تعقیب و بررسی نمودن سرنخ های این افشاگری ها و اظهارات سیاست مداران در مورد آن روشن می گردد این امریکاست که در پس این کار قرار دارد؛ جزئیات آن قرار ذیل است:
1- روزنامه آلمانی «سودویتچ زیتونگ» که یک منبع مجهول اسناد یاد شده را به آن سپرده، تنها در بخش های امور امنیتی فعالیت می کند و در بسیاری موارد دستگاه استخبارات آلمان معلوماتی را که قصد انتشار آن را دارد به این روزنامه می سپارد. چنان چه این روزنامه نخستین رسانه ای بود که در سال 2010م افشا نمود که اتاق عملیات(موساد) در قضیۀ ترور المبحوح در دبی، در اتریش قرار داشته است. هم چنین همین روزنامه بود که معلومات سری را از دستگاه استخبارات داخلی آلمان منتشر نمود مبنی بر این که آژانس استخبارات ملی آلمان سال ها به نیابت از آژانس امنیت ملی امریکا در برخی از دولت های اروپائی تجسس می نموده است.(بی بی سی 2015.04.30م)
این رسوائی باعث شد میرکل نخست وزیر آلمان در برابر دولت های اروپائی احساس شرمنده گی کند. به گفته این روزنامه، قصر ریاست جمهوری و وزارت خارجه فرانسه و هم چنین کمیسیون اروپا به علاوه ای یک سلسله منابع صنعتی و اقتصادی اروپا، شامل اهداف این تجسس های آلمان به نفع امریکا بوده است. لازم به ذکر است که هدف از آن افشاگری، کاستن از تنش های به وجود آمده ناشی از افشاگری های سنودن که جاسوسی امریکا در آلمان را افشا کرده بود، است. وی افشا نموده بود که امریکا به گونه ای گسترده در آلمان تجسس می کند در حدی که این تجسس ها شامل تلفن میرکل نخست وزیر نیز می شده است. به این معنی که این افشاگری ها با اهداف امریکائی راه اندازی گردید تا آتش تنش های به وجود آمده در آلمان را خاموش کند و نشان دهد که آلمان نیز تجسس می کند! روشن است که این اهداف امریکا توسط دستگاه استخبارات آلمان از طریق روزنامه سودویتچ زیتونگ قبلاً بررسی گردیده، به این معنی که سرنخ های امنیتی امریکائی از طریق حوادث قبلی مربوط به اسناد پانامه با این روزنامه ربط داشته است. روزنامه سودویتچ زیتونگ نخستین روزنامه ای بود که در 6 اکتوبر 1945 میلادی، یعنی پنج ماه پس از ختم جنگ جهانی دوم در آلمان، از جانب ادارۀ نظامی امریکا در بایرن جواز فعالیت دریافت نمود.(ویکی پدیا)
هم چنین باید گفت که هانس لیندیکیر مدیر این روزنامه که یکی از مشهور ترین روزنامه نگاران آلمان می باشد از مدت ها قبل جاسوس آژانس استخبارات مرکزی امریکا بوده است. (2016.04.03م – http://whitetv.se (
بیرکنفیلد که یک شهروند امریکائی می باشد و قبلاً اسرار بانک های سویس را برای مقامات امریکا فاش کرده بود، در مورد افشاگری های پانامه چنین می گوید: "اگر آژانس امنیت ملی و آژانس استخبارات مرکزی بتواند در میان حکومت های بیگانه تجسس نماید، آیا امکان این را ندارد که در دفتر حقوقی از این قبیل تجسس نماید؟! شکی نیست که آنان این معلومات را به گونه ای انتخاب شده در اختیار افکار عمومی قرار می دهند و این کار به هیچ وجه باعث اذیت ایالات متحده امریکا نمی شود، باید دانست که برنامه ای شرارت آمیزی در پس این افشاگری ها قرار دارد."
(http://www.cnbc.com/2016/04/12/swiss-banker-whistleblower-cia-behind-panama-papers.html)
سایت انترنتی ویکیلیکس در پیامی که روی تویتر اش گذاشته، گفته است که افشاگری های شرکت Mossack Fonseca با هزینه ای مستقیم از جانب حکومت امریکا و جورج سوروس، مرد ملیاردر امریکائی صورت گرفته است.(نشریۀ الوفد 2016.4.9م)
نکته ای دیگر این که شک و گمان هائی وجود دارد مبنی بر این که مورگن موساک آلمانی الاصل که نخستین بنیانگذار شرکت موساک فونسیکا می باشد، با سازمان C.I.A امریکا در ارتباط است. بر اساس معلوماتی در دوسیه های سابق استخباراتی؛ موساک تجسس هائی را به نفع آژانس استخبارات مرکزی امریکا(C.I.A) انجام داده است.(صفحه انترنتی ایلاف مصر 2016.4.4م) موساک در مورد رسوائی اسناد یاد شده هیچ گونه ابراز نظری نکرد.(صفحه انترنتی ایلاف مصر 2016.4.8م) ابراز نظرهائی که شنیده می شود توسط شریک موساک یعنی فونسیکا ارائه شده و وی مشاور رئیس جمهور پانامه می باشد. برای معلومات بیشتر باید گفت که شرکت موساک در تعامل با استخبارات امریکا دارای سابقه ای طولانی می باشد، چنان چه این شرکت در گذشته راه عبور جاسوسان C.I.A در قضیه معروف به رسوائی ایران–کونترا در دهه هشتاد بوده است. (روسیه امروز 2016.4.12م)
2- اسناد افشا شده یک سال قبل از دفتر روزنامۀ یاد شدۀ آلمانی جهت ارزیابی به اتحادیه جهانی خبرنگاران که در واشنگتن موقعیت دارد، منتقل گردید و کار ترتیب و تنظیم معلومات موجود در اسناد پانامه که به حدود 11.5 میلیون سند می رسد در آنجا(واشنگتن) صورت گرفت، و این کار یک سال تمام را در بر گرفت. این کاری پر هزینه ای بود که توسط 370 روزنامه انجام داده شد.
اتحادیۀ بین المللی خبرنگاران در کارکردهای نامتوازن شهرت دارد، چنان که همین اتحادیه بود که در سال 2013م به تعداد 2.5 میلیون دوسیۀ معلوماتی سرقت شده از 120 هزار شرکت آفشور را منتشر نمود. در عین حال همین اتحادیه بود که در سال 2014م از قراردادهای امضا شده میان شرکت های چند ملیتی و لوگزامبورک، جهت استفاده از امتیازهای مالیاتی پرده برداشت. هم چنین همین اتحادیه بود که در سال 2015م از حساب های بانکی انگلستان موسوم به اتش اس بی سی در سویس پرده برداشت. به علاوه این ها، بدون هیچ شک و شبهه ای می توان ادعا نمود که اتحادیۀ جهانی خبرنگار توسط سازمان های گوناگون مربوط به آژانس استخبارات مرکزی امریکا؛ مانند: مؤسسۀ فورد و مؤسسۀ جورج سوروس تمویل می گردد.(شبکه فولتر 2016.4.8م)
3- بسیاری از تحلیلگران و پی گیران امور غربی و شرقی به این باور هستند که امریکا در پس رسوائی های اسناد پانامه قرار دارد و دلیل شان این است که از امریکائیان و شرکت های امریکائی در این اسناد نام برده نشده، به استثنای اسناد بسیار اندکی که در مورد سیاست مداران، تاجران و سازمان های امریکائی وجود دارد. هم چنین قابل توجه است که گروه روزنامه ای موسوم به McClatchy یگانه سازمان خبری امریکائی است که در ارزیابی این اسناد شرکت نموده و غیر از آن دیگر هیچ یک از روزنامه های عمده و بزرگ یا سازمان های رسانه ای امریکا در این کار شرکت نکرده است. مسئولین روزنامه هائی که در تحقیق و ارزیابی این اسناد شرکت کرده، دریافته اند که فقط از چهار فرد امریکائی در آن نام برده شده و این افراد کسانی بودند که قبلاً به جرم های مالی؛ مانند: تقلب و فرار از مالیات متهم شناخته شده و محکوم شده بودند، به این معنی که هر چهار تن از جمله مجرمین از قبل شناخته شده بودند!
این نکته را روزنامۀ فرانسوی(فان مینوت) مورد تأکید قرار داده و گفته است: "این که از ایالات متحده امریکا در اسناد پانامه نام برده نشده خود شک و تردید همه را بر انگیخته در مورد این که سازمان استخباراتی امریکا در پس افشای اسناد پانامه قرار دارد و قصد دارد با استفاده از این کار آرامش برخی از دولت ها را بر هم زند، به ویژه روسیه. روزنامه ای یاد شده در ادامه می افزاید: اسناد افشا شدۀ پانامه نشان می دهد که بسیاری از مقامات برجسته در سراسر جهان؛ از چین تا روسیه و انگلستان، همه در این رسوائی ها دست داشته اند، اما تاکنون به مسئول اصلی تمویل جهانی که همانا ایالات متحده امریکا است، اشاره ای نشده است. این روزنامه در اخیر علاوه می کند: باوجود توجیه هائی که ایالات متحده امریکا در خصوص دست نداشدن در این افشاگری ها ارائه می دهد، اما تمام شک و گمان ها نشان می دهد که ایالات متحده با استفاده از سیاست کهنه ای که دارد، از این اسناد کثیف و آلوده پرده برداشته تا بالای دشمنان اش فشار وارد نماید و اوضاع جهانی را در زمانی که خود اش لازم می بیند و براساس اموری که به نفع اش باشد، بی ثبات و متزلزل نماید."(نشریه اخبار امروز جزائر 2016.4.9م)
4- اسناد انتشار داده شده شامل شخصیت های سیاسی می شود که مزاحمت و تضعیف آنان برای امریکا مهم بوده و پرده برداشتن از فساد آنان به نفع امریکا می باشد! بارزترین این شخصیت ها این ها هستند:
أ- پوتین: موج نخست افشاگری ها روی افراد وابسته به پوتین رئیس جمهور روسیه متمرکز بود. این بیانگر بخشی از سیاست امریکا در مشکل آفرینی برای روسیه در قفقاز و آسیایی میانه و اوکراین به شمار می رود، و دور نگهداشتن روسیه از مشارکت در آماده گی ها برای نشست اخیر هسته ای در واشنگتن نیز جزئی از آن بوده و قطعاً آخرین مورد نیز نخواهد بود. کرملین نیز فوراً عکس العمل نشان داد، چنان که بیسکوف سخنگوی ریاست جمهوری روسیه واشنگتن را متهم نمود که در پس این افشاگری ها قرار دارد؛ وی گفت: "بیشترین کسانی که در اتحادیۀ جهانی روزنامه نگاران به صفت تحلیلگر فعالیت می کنند در اصل روزنامه نگار نمی باشند، بلکه تعداد زیادی از آنان از کارمندان برحال یا اسبق وزارت خارجه امریکا و آژانس استخبارات مرکزی و سائر نهادهای استخباراتی امریکا می باشند. وی با تأکید افزود: ما می دانیم چه کسی این سازمان را تمویل می کند." (روسیۀ امروز 2016.4.4م)
«پوتین» رئیس جمهور روسیه نیز در پرسش به پاسخی که از طریق تلویزیون با مردم روسیه داشت در مورد اسناد پانامه گفت: "این مسئله هر قدر عجیب هم که باشد واقعیت این است که این معلومات معتبر می باشد؛ اما تصور ما این است که این معلومات از ژورنالستان نه، بلکه از جانب قانون مداران می آید. پوتین این پرسش را مطرح نمود: چه کسی به این قضایا دامن می زند؟ ما می دانیم که آنان کارمندان سازمان های رسمی امریکا استند. وی تأکید نمود: روزنامه آلمانی سودویتچ زیتونگ که از این رسوائی ها پرده بر داشته، در اصل ملکیت گروه خبرنگارانی است که وابسته به سازمان اقتصادی امریکائی موسوم به گولدمان ساکس می باشد. وی علاوه نمود: انتظار می رود با نزدیک شدن زمان انتخابات پارلمانی روسیه در ماه سپتمبر سال جاری، شاهد اقدامات تحریک آمیز بیشتری از این قبیل باشیم."(نشریۀ شروق: 2016.4.4م)
ب- اسناد افشا شده شامل نخست وزیر انگلستان نیز می شود، وی با دل نگرانی با این مسئله برخورد نمود و محبوبیت اش در میان مردم در جریان یک هفته از اعلان اسناد عملاً تا 8 امتیاز کاهش یافت. اگرچه اطلاعات مالیاتی اش را منتشر نمود و نشان داد که موضوع مربوط به وی در این اسناد تنها به میزان 30 هزار پوند استرلینی می باشد! اما واقعیت این است که زمان افشای این اسناد برای نخست وزیر انگلیس بیشتر اذیت کننده است، زیرا وی در حال حاضر تلاش دارد با استفاده از تمام توان، مردم انگلستان را تشویق نماید تا به ماندن در اتحادیۀ اروپا رأی مثبت دهند.
نخست وزیر انگلیس پس از آن که از پدرش در اسناد پانامه نام برده شد، اینک با پرسش ها، انتقادها و درخواست هائی مواجه گردیده که از وی می خواهند اسناد پرداخت مالیاتی اش را ارائه دهد. اسناد نشان می دهد که «آیان کان» پدر کامرون یکی از کارمندان شرکت خدمات حقوقی موساک فونسیکا بوده و وی با وجود آن که این یک شرکت قانونی بوده باز هم از تدابیر مخفیانه برای سرمایه گذاری در یک شرکت بیرون از انگلستان استفاده نموده است. کامرون در گفتگوئی با کانال تلویزیونی خبری «ای تی فی» انگلیسی گفته که وی تمام مالیات مربوط به منافعی که از فروش آن سهام به دست آورده بود، پرداخت نموده و اشاره نمود که هدف پدرش از ساخت آن شرکت، گریز از مالیات نبود.(عربی 2016.4.16م)
ج- اسناد افشا شده چین را نیز در بر گرفت، چنان چه از حد اقل هشت مورد مربوط به افراد وابسته به خانواده های اعضای دفتر سیاسی پرده برداشت که با دفتر حقوقی موساک فونسیکا داد و ستد داشته اند. این اسناد هم چنین شامل افرادی از خانوادۀ رئیس جمهور جین پینگ و داماد اش دینگ جیاگوی می شود.(واشنگتن پوست 2016.4.4م) اگرچه نظام کمونیستی حاکم در چین به این مسئله زیاد اهمیت نمی دهد، اما با وجود آن هم بدون شک این مسئله رئیس جمهور چین را تکان داده و بالای اقدامات سیاسی چین تأثیر خواهد گذاشت.
د- اسناد افشا شده تعدادی از حکام برحال و قبلی مسلمانان را نیز در برمی گیرد، اما در مورد آنان اهمیت زیادی ندارد، به دو دلیل:
نخست این که آنان دست نشانده گان امریکا و یا انگلیس می باشند. چنان چه اسناد یاد شده به تعدادی از دست نشانده گان امریکا اشاره می کند؛ از جمله: اعضای خانوادۀ اسد در سوریه، شاه سلمان در عربستان سعودی، فرزندان حسنی مبارک رئیس جمهور برکنار شدۀ مصر و بسیاری دیگر. هم چنین شامل تعدادی از دست نشانده گان انگلیس نیز می شود؛ مانند: حکام قطر، امارات، ابو راغب نخست وزیر اسبق اردن و غیره.
دلیل دوم این که بوی بد خیانت های این حکام همه جا را فراگرفته و افشا شدن این اسناد در میان این همه بوی بد، زیاد قابل توجه نبوده و کسی به آن اهمیت زیادی نمی دهد. اگر این افشاگری ها باعث برکناری نخست وزیر آیسلند از قدرت گردید، شکی نیست که تکان دادن تخت و تاج این حکام دست نشانده در مقایسه با آن مسئله ای زیاد قابل توجه نمی باشد، زیرا واقعیت این حکام این است که آنان غرق فساد می باشند و اسناد فاش شده تنها گوشه ای از فساد آنان را برملا می سازد. احتمال دارد هدف گردانندۀ واقعی این اسناد از فاش کردن فساد حکام دست نشانده این باشد که هویت گرداننده را مخفی نگهدارد؛ طوری که برخی ها گمان کنند گرداننده ای اصلی امریکا است و قصد دارد فساد حکام دست نشاندۀ انگلیس را فاش کند و برخی دیگر گمان کنند که گردانندۀ واقعی انگلیس است و قصد دارد فساد حکام دست نشاندۀ امریکا را فاش نماید. البته روشن است که این استدلال از قوت قابل توجهی برخوردار نمی باشد. به این ترتیب با دقت کردن در بعد سیاسی موضوع، متوجه می شویم که امریکا در پس این افشاگری ها قرار دارد.
سوم؛ بعد اقتصادی افشاگری ها:
هدف امریکا از این افشاگری ها در بعد اقتصادی براورده نمودن دو هدف اساسی می باشد؛ نخست پایان دادن به روند فرار از مالیات، به ویژه برای شرکت های امریکائی که از سرمایه های هنگفت برخوردار می باشند، در حدی که مالیات این شرکت ها می تواند وضعیت نابهنجار اقتصادی امریکا را بهبود بخشد. هدف دوم، فاش کردن پناهگاه های مالیاتی، به ویژه در انگلستان بوده تا به این وسیله اقتصاد انگلیس را متزلزل نموده و سرمایه ها را به جانب آن پناهگاه ها سوق داده و به این ترتیب اقتصاد امریکا را بهبود بخشند. شرح این موضوع قرار ذیل است:
1- سیاست جهانی شدن که امریکا در زمان حاکمیت بیل کلنتن رئیس جمهور وقت امریکا روی دست گرفت باعث شد بسیاری از سرمایه های امریکا به بیرون از مرزهای آن منتقل گردد؛ هدف امریکا از این کار شکستن موانع سائر دولت ها و استعمار اقتصادی آن بود. صندوق های پولی امریکا در پی شکار کردن بورس های ضعیف بود و در عین حال صنایع امریکا نیز دنبال کارگران کم هزینه می گشت. امریکا موفق گردید با استفاده از مسئله ای جهانی شدن بالای جهان تسلط مالی پیدا کند؛ اما از جانب دیگر، سرمایه گذاران امریکائی نیز در این تحول به گمشدهٔ شان دست پیدا نمودند و آن این که توانستند از مالیات سنگین امریکا فرار کنند و دیگر تمایل پیدا نکردند که به مرزهای نظام مالیاتی کشورشان برگردند.
برای این که سیستم جهانی شدن را تکمیل نموده و جا به جایی سرمایه ها را آسان کنند؛ نوع جدیدی از شرکت های فرامرزی موسوم به «آف شور» ایجاد کردند. این نوع شرکت ها در یک کشور ثبت و راجستر می گردد، در کشور دومی فعالیت می کند و سرمایه اش را در کشور سومی می گذارد، حتی شاید توسط شرکت دیگری در کشور چهارمی گردانندگی شود. این شرکت ها معمولاً نماینده گان و یا افراد دیگری غیر از صاحبان واقعی خود را معرفی می کنند؛ مانند: شرکت موساک فونسیکا. این تعاملات که خلاف قوانین شان نبود سرانجام منجر به این شد که هویت صاحبان اصلی سرمایه ها مخفی نگهداشته شود و سرمایه گذاران امریکائی در وضعیتی قرار گرفتند که به آنان اجازه می داد از شر پرداخت مالیات بزرگ برای دولت شان نجات پیدا کنند، زیرا این شرکت های توهمی زمینه این را فراهم نموده بود که آنان نام های صاحبان واقعی سرمایه ها را مخفی نگهدارند.
از آنجائی که این شرکت ها در کشورها و جزیره هائی ثبت و راجستر گردیده بود که دارای نظام مالیاتی ضعیف بود، بلکه حتی بسیاری از شرکت های آف شور سالانه مبالغ تعیین شده ای را برای کشورهائی که در زمان تأسیس از آن استقبال نموده بود(کشورهای پناهگاه مالیاتی) مالیات نمی پردازند؛ بناً این سرمایه ها بدون پرداخت مالیات قابل توجه و با ارزشی به کسب و کار شان ادامه می دهند.
2- این در خصوص فرار از مالیات و اما از نظر فساد به ویژه توسط سیاست مدارانی که صاحب سرمایه های هنگفت بودند، بانک های سویس پناهگاه این نوع سرمایه های بزرگ و کثیف بود؛ اما با بازشدن جهان براساس برنامۀ جهانی شدن و بروز سیستم کاری شرکت های آف شور، سیاست مداران مذکور به چشم اندازهای جدیدی جهت دفن سرمایه های باطل شان دست پیدا نمودند.
در مقابل این روند، انگلستان اقدام به کاستن از میزان مالیات در بسیاری از جزیره هائی وابسته به خود در کارائیب نمود؛ مانند: جزیره های عذرا، جیرسی، جیرنسی، جزرمان. این کار را در برخی از کشورهای وابسته به خود نیز انجام داد؛ مانند: قبرس، دبی و جزیره ستشل در بحر هند. به این ترتیب این جزیره های کوچک به پناهگاه های بزرگ مالیاتی مبدل گردید که سرمایه های سر به فلک کشیدۀ مقامات فاسد و شرکت های واقعی تجارتی که از مالیات کشورشان فرار می کردند، در خود جای می داد. امریکا نیز این کار انگلیس را در برخی از ایالت هایش انجام داد؛ مانند: ایالت وایومینگ، دیلاویر و نیفاد، هم چنین در بعضی کشورهای وابسته به خود؛ مانند: پانامه. لازم به یاد آوری است که این فعالیت های خدماتی و مالیاتی را که شرکت موساک فونسیکا و امثال آن انجام می دهند، اگرچه در نزد شان فعالیت های قانونی به شمار می رود، اما هدف از گشودن این دروازه، فرار از مالیات و مخفی نگهداشتن سرمایه ها بوده است. اگرچه صاحبان شرکت های فرار از مالیات عملاً در بورس های مالی و غیره فعالیت های تجارتی می کنند، اما مقامات فاسد فعالیت های عملی تجارتی ندارند بلکه از سیستم شرکت های آف شور استفاده نموده و گنج های شان را در جزیره های مخفی پنهان نگه می دارند.
از همین جاست که آنان و یا نماینده گان شان شرکت های قانونی؛ مانند: موساک فونسیکا را موظف می کنند تا سرمایه های شان را اداره نمایند. به این ترتیب این شرکت ها توانسته اند صندوق های پولی را با استفاده از سرمایه های هنگفت این چنینی ایجاد نمایند که بیانگر میزان سرمایه ای بزرگی است که از طریق فسادهای حکومتی در بسیاری از کشورها در آن انباشته شده است. از این صندوق های پولی برای مبارزه با بورس های ضعیف استفاده می شود تا با فراهم نمودن تسهیلات توسط مقامات آن کشوری که صاحبان اصلی پول انباشته شده در آن صندوق ها می باشند، سرمایه های این بورس های ضعیف را به غارت ببرند، و هم چنین با استفاده از شبکه های فساد و با پرداختن مبالغ هنگفت رشوت، فعالیت های شان را در آن کشور آسان می سازند تا بتوانند راحت تر اموال مردم را از چنگ شان خارج نموده و به جانب آن جزیره های مخفی پا به فرار گذارند، جزیره هائی که هیچ یک از مردمانی که پول های شان را از دست داده اند از وجود آن آگاهی ندارند!
3- زمانی که امریکا وارد جنگ های پرهزینه اش در عراق و افغانستان شد، به شدت نیاز به پول پیدا کرد، به ویژه پس از اوج گرفتن بحران مالی و اقتصادی جهانی سال 2008م، و آغاز جنگ شدید اقتصادی میان امریکا و اروپا که باعث شد هر یک از آنان به سیاست حمایت از بازارهای شان روی آورند. سپس نوبت رویاروئی در بخش بانک ها و واحدهای پولی فرا رسید که تا امروز به شدت ادامه دارد. بانک های مشهور اروپا؛ مانند: پارکلیز، کریدی سویس، دویتچه بنک، استاندارد تشارترد و غیره با تحریم های شدیدی از جانب سازمان امریکائی مراقبت از بانک ها(Bank US regulators) مواجه گردید و اینک توجه ها از این جنگ اقتصادی به جانب فرار از پرداخت مالیات معطوف گردیده و قصد دارند پناهگاه های مالیاتی را فاش نموده و سرمایه ها را به جانب سیستم بانکی امریکا سوق دهند. این جنگ از جوانب زیادی تا هنوز به پایان نرسیده و این امر امریکا را وادار نموده تا قدم های بزرگی را در جهت پرده برداری از راز و رمزهای بانکی سویس بردارد.(http://www.wsj.com/articles/inside-swiss-banks-tax-cheating-machinery-1445506381 )
به نظر می رسد این بار هدف پناهگاه های مالیاتی انگلستان است. چنان چه مطبوعات گزارش داده اند که جزیرۀ پانامه محبوب ترین پناهگاه مالیاتی انگلستان می باشد و شمار شرکت های انگلیسی ثبت شده ای که در معرض افشاگری ها قرار گرفته است به تعداد 113 هزار از اصل 215 هزار می باشد!(http://www.wsj.com/articles/panama-papers-raise-pressure-on-u-k-to-rein-in-offshore-tax-havens-1459966548)
نیکولاس شاکسون مؤلف کتاب «پناهگاه های امنیتی» می گوید: "لندن مرکز بخش بزرگی از فعالیت هائی است که باعث برانگیخته شدن شک و شبهه های موجود در جهان گردیده است." وی پایتخت انگلستان را به «خانه عنکبوت» تشبیه می کند که برخی از رشته های آن تا مناطق دور و در آن سوی بحرها امتداد دارد، مناطقی که بقایای امپراتوری بزرگ به شمار می رود؛ مانند: جزیره های عذرا.(نشریه شروق 2016.4.6م)
4- با کم شدن درامدهای مالیاتی امریکا، میزان قرضه های این کشور به طرز بی سابقه ای رو به افزایش گذاشته و پیوسته در حال افزایش می باشد، در حدی که آیندۀ امریکا را به صفت ابرقدرت جهان، تهدید می کند(زمانی که اوباما به تاریخ 20 جنوری 2009م قدرت را به صفت رئیس جمهور در دست گرفت، مجموع قرضه های دولت فدرال در آن هنگام به 10.6 ترلیون دالر می رسید، و ارزیابی های اخیر نشان می دهد که مجموع این قرضه ها در حال حاضر به بیشتر از 19 ترلیون دالر می رسد. طرح بودجه سال 2016م که اوباما آن را امضا نمود شامل بالابردن سقف قرضه ها از 18.5 ترلیون به 19.6 ترلیون دالر می باشد. افزایش شدید میزان قرضه های امریکا نشان می دهد که حکومت به زودی وادار خواهد شد سقف قرضه هایش را مجدداً بالا ببرد). (روسیه امروز 2016.2.2م)
بنابر این امریکا در جستجوی منابع بزرگ مالی در سراسر جهان برامده تا بتواند از ورشکستگی دولت امریکا جلوگیری نماید. امریکا این سیاست اش را با هجوم بالای سپرده های بانکی در بانک های سویس و فاش کردن رمز و رازهای آن آغاز نمود و اخیراً موفق گردید حریم های خصوصی معمول در بانک های یاد شده را در هم شکند و بانک های سویس مجبور شدند دوسیه های ویژه مربوط به شهروندان امریکا را در برابر حکومت امریکا بگشایند.
امریکا حتی تهاجم بالای آن عده بخش های اقتصادی جهانی را نیز آغاز نمود که دور از دسترس و نفوذ آن قرار دارد؛ مانند: هجوم بالای اتحادیۀ جهانی فوتبال(فیفا) در سال 2015م به بهانه این که در این بخش فساد وجود دارد تا بتواند در این بخش بزرگ اقتصادی جهانی نیز جای پائی پیدا کند.
هرگاه امریکا در جمع آوری مالیات در داخل با این جدیت عمل می کند، پس باید دانست که اظهارات سازمان آکسفام مبنی بر این که 50 شرکت غول پیکر امریکائی مبلغ 1400 ملیارد دالر را در پناهگاه های مالیاتی مخفی کرده اند، دقیقاً همان چیزی است که امریکا در فاش کردن اسناد پانامه دنبال آن می باشد.(اظهارات سازمان آکسفام در نشریۀ مصری «روز هفتم» مؤرخ 2016.4.15م)
اینجاست که با اطمینان می توان ادعا نمود که هدف امریکا از فاش کردن اسناد پانامه تنها این نیست که رئیس جمهور روسیه، چین و نخست وزیر انگلیس را بدنام کند، بلکه نجات دادن اقتصاد امریکا نیز بخشی از این هدف می باشد. این ادعا زمانی بیشتر تقویت می شود که بدانیم مقدار پول های پنهان کرده شده در آن جزیره های مخفی به 30-40 تریلیون دالر می رسد. (روسیه امروز 2016.4.5م)
بناً این ها سرمایه های سر به فلک کشیده و واقعی می باشند که جهان نظیر آن را هرگز سراغ نداشته، و شکی نیست که این سرمایه ها در پی غارت و چپاول ملت های زیادی در جریان یک قرن روی هم انباشته گردیده است. اگر مبلغ یاد شده را با طلا بسنجیم، قیمت آن معادل یک تن طلا می شود، و این میزان بسیار بزرگی است؛ به این معنی که این ها دقیقاً همان سرمایه هائی می باشند که می توانند اقتصاد و دولت امریکا را از ورشکستگی نجات دهند، و بدون شک این دستاورد بزرگی خواهد بود برای امریکا اگر بتواند این سرمایه ها را به دروازه های پرداخت مالیاتی امریکا بکشاند!
5- امریکا هر دو هدف اقتصادی را تعقیب می کند. یعنی هم «جلوگیری از فرار مالیاتی» و هم «جذب سرمایه های بزرگی» که توسط فساد انباشته شده است. این موضوع در نخستین اظهارات رئیس جمهور اوباما در مورد اسناد پانامه واضحاً محسوس بود، آنجا که گفت: "خبرها و معلومات زیادی که در دو روز اخیر از پانامه فاش گردیده بیانگر مسئله ای جدیدی است که به ما نشان می دهد فرار از مالیات مشکل بزرگ و جهانی می باشد، این مشکلی نیست که تنها در بعضی کشورها وجود داشته باشد، زیرا به صراحت باید گفت که اینجا در ایالات متحده امریکا نیز اشخاصی هستند که دست به این کارها می زنند. وی در ادامه افزود: بسیاری از این کارها قانونی است، اما این دقیقاً همان چیزی است که مشکل می آفریند، زیرا قوانین به گونه ای ضعیفی طراحی گردیده و به این اشخاص و وکلا و حسابداران شان فرصت می دهد تا از اصولی که بالای شهروندان عادی اعمال می گردد، فرار نمایند. اینجا در ایالات متحده شکاف های پر خم و پیچی وجود دارد که تنها سرمایه داران به آن دسترسی داشته و از آن سؤ استفاده می کنند، و با استفاده از آن با نظام بازی می کنند." (آژانس خبری یمن 2016.4.6م)
به این ترتیب یک بار دیگر یاد آور می شویم که با دقت کردن به بُعد اقتصادی قضیه نیز معلوم می شود این امریکاست که در پس اسناد فاش شده قرار دارد.
در اخیر باید گفت که عجیب نیست چنین اسنادی پیدا شود که پرده از فساد نظام سرمایه داری برداشته و نشان دهد که این نظام به جز ارزش مادی دیگر به هیچ گونه ارزشی اهمیت نمی دهد، طوری که وابسته گان به این نظام برای انباشتن پول ها و سرمایه های بیشتر همواره با استفاده از راه های کثیف و مردار، به جان یکدگر می افتند. این نظام سراسر شر و فساد است و تا زمانی که این ایدیولوژی در جهان حاکم باشد این شر و فساد نیز وجود خواهد داشت.
صلاح و رستگاری جهان در گرو نابودی نظام شیطانی سرمایه داری است که در حال حاضر بالای جهان حاکمیت دارد و این که تمام نظام های بشری که به جای الله سبحانه وتعالی قانونگذاری می کنند همراه با این نظام از صحنه دور کرده شوند و در عوض ایدیولوژی بزرگ اسلامی در قالب «خلافت راشده» رهبری جهان را در دست گرفته و خیر و برکت را همپای خود در جهان گسترش دهد و جهان را از نعمت آن بهره مند گرداند، آنگاه است که تمام زمین با نور آن روشن گردیده و ندای حق در گوشه و کنار آن خواهد پیچید. چنانکه الله سبحانه وتعالی می فرماید:
وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا
[اسراء: 81]
و بگو: حق آمد و باطل نابود شد؛ یقیناً باطل نابود شدنی است!
این کار هرگز برای الله توانا و مقتدر دشوار نخواهد بود.