دوشنبه, ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
امریکا، روسیه و ایران در تنگنای سوریه گیرمانده اند!
بسم الله الرحمن الرحيم

امریکا، روسیه و ایران در تنگنای سوریه گیرمانده اند!

پرسش:

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

«جنرال فالیری گیراسیموف» رئیس هیئت ارکان روسیه در اظهاراتی گفت: "در حقیقت این کاسه ‏ای صبر روسیه است که در خصوص جریانات سوریه لبریز شده، نه ایالات متحده امریکا."(منبع: الجزیره، 1.06.2016م) نامبرده این سخنان را در واکنش به اظهارات «جان کری» وزیر خارجه امریکا بیان نموده که صبر امریکا را محدود خوانده‏ بود، چنان ‏که گفته بود: "روسیه باید بداند که صبر واشنگتن در مورد پایبندی به آتش بس بسیار محدود می‏ باشد."(منبع: الجزیره نت، 15.6.2016م) «سرگی لاوروف» وزیر خارجه  روسیه قبلاً در جریان شرکت در نشست بین المللی سنپترس بورگ در روز پنجشنبه 16 جون 2016م در پاسخ به اظهارات جان کری گفته بود: "جزیاتی را که وزارت خارجه امریکا در مورد اظهارات جان کری منتشر نموده خواندم. باید گفت که آنان خود باید صبر بیشتری به خرچ دهند."(منبع: روسیه‏ی امروز، 16.6.2016م)

از جانب دیگر چند روز قبل از این اظهارات که میان مقامات امریکا و روسیه رد و بدل گردید، وزیران دفاع روسیه، سوریه و ایران روز پنجشنبه مؤرخ 09.06.2016م به درخواست ایران در تهران برای هماهنگ نمودن فعالیت ‏های نظامی در سوریه با هم ملاقات نمودند. پرسش این است که آیا اظهارات و اقدامات یاد شده به این معنی است که امریکا، روسیه و ایران در مورد پروژه‏ های سابق امریکا برای یافتن راه حل-گفتگوهای ژینو و هیئت ریاض- به بن بست رسیده؟ و اگر چنین باشد پس آیا امکان مداخله ‏ی زمینی فراهم شده و ممکن است عنقریب اتفاق بیفتد یا خیر؟

پاسخ:

وعلیکم السلام و رحمت الله و برکاته!

 این درست است که امریکا، روسیه و ایران در سوریه در تنگنای گیرمانده اند و این نیز درست است که این تنگناه است که به درجه اول امریکا در آن گیرمانده است، زیرا روسیه و ایران دست اندرکاران سیاسی امریکا در سوریه می‏ باشند. در مورد این که آیا این تنگناه به معنی نزدیک شدن زمان مداخله ‏ی زمینی است یا خیر، باید گفت که این مسئله مربوط می ‏شود به تحولات که به کدام جهت سوق داده خواهد شد. برای درک واقعیت جریان ها، باید به نکات ذیل اشاره نمود:

  1. آخرین دور گفتگوها در ژینو به تاریخ 22.04.2016م با خارج شدن مخالفان به پایان رسید، مخالفان دلیل خروج شان را عدم جدیت روند گفتگوها خواندند. سپس محمد علوشی رئیس هیئت گفتگو کننده به تاریخ 30.05.2016م استعفا داد.(منبع: عربیه نت) استیفن دی مستورا نماینده سازمان ملل متحد در سوریه گفته بود: "باوجود تداوم خشونت ‏های میدانی در سوریه زمان برگزاری دور جدید گفتگوهای این کشور پس از مشورت با شورای امنیت سازمان ملل به تاریخ 26.06.2016م اعلان خواهد شد."(منبع: صفحه انترنتی الوسط، 26.6.2016) پس از آن استیفن دی مستورا در برابر خبرنگاران قرار گرفته گفت: "تا زمانی ‏که تمام طرف ‏های مسئول معیارهای را که جهت انتقال سیاسی بالای آن توافق صورت گرفته بود و آخرین مهلت آن اول اگست بود نپذیرند، سازمان ملل هیچ گونه دور جدیدی از گفتگوهای صلح سوریه را در ژینو برگزار نخواهد نمود." دی مستورا در ادامه خطاب به خبرنگاران گفت: "زمان برگزاری دور سوم رسمی گفتگوهای سوریه تا هنوز فرا نرسیده."(منبع: بلادی نیوز:6.9.2016)
  2. امریکا بر خلاف تعاملات قبلی اش در قضیه‏ ای سوریه، این بار اعلان نمود که موشک‏ های را از «دریایی مدیترانه» بالای خاک سوریه پرتاب خواهد نمود. پس از اشغال عراق در سال 2003م این نخستین باری است که امریکا دست به چنین موشک ‏پرانی در منطقه از مدیترانه می زند. شبکه تلویزیونی روسیه امروز به تاریخ 09.06.2016م به نقل از یک نشریه ‏ی امریکایی گفت: "نشریه‏ وال ستریت ژورنال نوشته که کشتی حامل طیاره‏ های جنگی امریکا موسوم به «هاری ترومان» در جریان هفته‏ ی گذشته گشت و گذارهای غیر مترقبه ‏یی را در منطقه داشته و از منطقه‏ ی خلیج تا مدیترانه عبور نموده است. نشریه ‏ی یاد شده هدف از این گشت و گذارها را نمایش دادن نیروی نظامی امریکا در برابر روسیه خواند.
  3. روزنامه ‏ی امریکایی وال استریت ژورنال در شماره که روز 16 جون منتشر نمود نوشته بود: "51 تن از کارمندان وزارت خارجه‏ امریکا نامه‏ یی را امضا نمودند که در آن از اوباما خواسته شده تا در سوریه اقدام نظامی نماید."(منبع: روسیه ی امروز، 17.6.2016)
  4. سرانجام سفر محمد بن سلمان ولی عهد عربستان سعودی به امریکا و دیدارش با اوباما رئیس جمهور امریکا در قصر سفید به تاریخ 17.06.2016م قابل یاد آوری است که ملاقاتی از این دست توسط رئیس جمهور امریکا با مقام پائین تر از حاکم یک کشور، اقدام بی سابقه‏ یی می‏ باشد. هم‏ چنین سفر جبیر وزیر خارجه‏ سعودی به امریکا و گفتگوی ویژه با مسئولین امریکایی در مورد بحران سوریه.

با دقت نمودن در تمامی این سفرها، ملاقات ‏ها و اظهارات به حقائق ذیل پی خواهیم برد:

‌أ.         امریکا در قضیه ا‏ی سوریه به شدت احساس ناکامی می ‏کند؛ زیرا از یک سو گفتگوها اهمیت ‏اش را از دست داده و برخی از رهبران آن کنار رفته اند. از جانب دیگر امریکا تا هنوز نتوانسته بدیلی برای بشار اسد پیدا نماید در حالی ‏که آتش انقلاب سوریه هنوز زبانه می ‏کشد و بالای گفتگو کننده‏ گان فشار وارد می ‏کند. اگر به دستاوردهای امریکا در قضیه‏ ای سوریه توجه صورت گیرد روشن خواهد شد که مهم‏ ترین دستاوردها مشارکت گروه‏ های جنگی در فعالیت های سیاسی مانند نشست ریاض و کنفرانس‏ های ژینو می ‏باشد. اعلان توقف فعالیت ‏های خصمانه به تاریخ 27.02.2016م بزرگ ‏ترین امیدواری امریکا را تشکیل می ‏داد تا با استفاده از آن، انقلاب سوریه را به سالون‏ ها و اتاق ‏های فعالیت ‏های سیاسی کشانیده و به دور از فشارهای میدانی انقلاب بتواند بدیلی برای اسد بسازد. سر و صداهای قابل توجه در داخل آن عده ‏ی از گروه‏ های مسلح که در نشست ریاض شرکت نموده بودند، بالا گرفت. این سر و صداها علیه فعالیت ‏های سیاسی غرب بوده که مسئولین این گروه‏ ها و سائر جریان‏ ها را زیر فشار گرفته است. از جانب دیگر مردم با مشارکت برخی از گروه ‏ها در فعالیت ‏های سیاسی همه و همه دیدگاه و فضای عامی را ایجاد نمود که بالای روند سیاسی فشار وارد می‏ نمود.

تمام این اقدامات باعث گردید که فعالیت ‏های نظامی علیه نظام سوریه افزایش یابد، چه اقداماتی ‏که صادقانه راه اندازی گردیده بود و چه اقداماتی ‏که مقطعی بوده و هدف از آن به دست آوردن اعتماد مجدد مردم بود. نتیجه ‏ی افزایش فعالیت ‏های نظامی این شد که مناطق استراتیژیک و مهم در جنوب حلب، در چند مرحله از حمله ای نظامیان پس گرفته شود؛ مانند: جنگ‏ های منطقه عیس سپس خان طومان و سائر مناطق دیگر. این تحولات نظامی تمام امیدواری‏ های امریکا و روسیه را در خصوص توقف فعالیت‏ های نظامی به باد داد و به این ترتیب امیدواری ‏ها برای تداوم گفتگوهای ژینو، باوجود شدت گرفتن فعالیت ‏های میدانی و نظامی به شدت کاهش یافت، فعالیت‏ های نظامی ‏که به مثابه ضربه‏ کشنده‏ یی برای جریان فعالیت ‏های سیاسی می‏ باشد. به این ترتیب امریکا در تنگناه قرار گرفته است.

‌ب.     جنگ‏ های جنوب حلب از نظر تحرکات میدانی شکست بزرگی برای جنگجویان ایرانی و طرف‏ داران شان قلمداد می ‏گردید. بناً ایران خواستار نیروهای زمینی بیشتری در سوریه شد. برعلاوه شکست ‏های بی ‏شمار و پیروزی‏ های اندکی که داشت ایران با برخی از تحریم‏ های اقتصادی که پس از امضای توافقنامه‏ ی هسته‏ یی ژینو در مورد ایران علیه آن وضع گردید و منجر به کاهش بودجه‏ های نظامی ایران در سوریه گردید نیز مواجه شد. به این ترتیب امکان این وجود دارد که ایران عملاً در کمک‏ های نظامی ‏اش به بشار اسد با کاهش بودجه و تجهیزات مواجه شده باشد. از این رو به نمایندگی از امریکا دست به دامن روسیه زد و نشست وزیران دفاع در تهران به همین دلیل برگزار گردید. این بدان معنی است که ایران نیز در تنگناه قرار گرفته است.

‌ج.      در مورد روسیه باید گفت که عوامل زیادی رونما گردیده و آن را وادار و یا فاقد اراده نموده تا به خواسته‏ های امریکا لبیک گوید. خواست امریکا از روسیه اینست که فعالیت ‏های نظامی ‏اش را تا زمان وادار نمودن انقلابیون به باقی ماندن در مناطقی ‏که در حال حاضر در اختیار دارند ادامه دهد تا این ‏که امید انقلابیون از پیشرفت‏ های نظامی و میدانی قطع گردد و این دقیقاً همان هدفی بود که روسیه از زمان شروع فعالیت ‏های نظامی ‎اش در سوریه به تاریخ 30.09.2015م تا همین اواخر تعقیب می ‏نمود. چنان ‏که جان کری وزیر خارجه ‏امریکا به تاریخ 11.02.2016م در کنفرانس کمک به سوریه که در لندن برگزار گردیده بود گفت: "روسیه در جریان سه ماه تمام گروه ‏های مسلح را ریشه کن خواهد نمود." این همان هدفی بود که امریکا از مداخله‏ روسیه انتظار داشت؛ و اما عواملی که جدیداً رونما گردیده و مانع برآورده شدن اهداف روسیه به صورت همه جانبه گردیده قرار ذیل می باشد:

 روسیه در کنار دشمنی شدیدی که با اسلام دارد و برعلاوه ‏ی ترس بزرگی که از اسلامی بودن انقلاب سوریه در دل می پروراند، مداخله در انقلاب سوریه را یک فرصت طلای می‏ شمارد تا با استفاده از آن شان و شوکت از دست رفته ا‏ی روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را مجدداً برجسته نماید. بنابر این تلاش نمود تا نیروهای هوایی، موشک ‏های بالستیک و توانایی پرتاب آن از دریایی خزر و مدیترانه در داخل سوریه را به نمایش گذارد. روسیه با این حملات وحشیانه ‏اش انتظار داشت که اهداف شوم امریکا برآورده شده مردم سوریه شرط ‏های امریکا را پذیرفته و حاضر به گفتگو با نظام بشار اسد شوند، اما در این هدف ناکام ماند.

هدف دیگر روسیه این بود که با استفاده از این مداخله خود را از ذلت بین المللی بیرون کشیده و تحریم‏ های را که پس از پیوند دادن جزیره‏ کریمه به روسیه و بر افروختن آتش جنگ در شرق اوکراین بالای آن اعمال گردیده بود لغو نماید، اما هرگز به این هدف نرسید بلکه حتی قهر و غضب جهانی علیه آن افزایش یافت و فاصله ‏اش با اتحادیه‏ اروپا به گونه‏ ی خطرناکی افزایش یافت. اروپا پیوسته روسیه را متهم به جنایت نموده و حتی خواهان محاکمه نمودن آن در محکمه‏ ی جنایات بین المللی شد.انگلستان نسبت به دیگر دولت ‏های اروپایی دشمنی بیشتری با روسیه دارد، پس از آن آلمان که روسیه را به تدریج در کتاب «سفید» اش به صفت «دشمن» درج نموده و انگلا مرکل نخست وزیر این کشور در جریان گردهمایی هفت کشور بزرگ جهان در جاپان به تاریخ 26.05.2016م حتی با مطرح نمودن بحث کاهش تحریم‏ ها علیه روسیه مخالفت نمود.

روسیه از نظر اقتصادی دولت ضعیفی است توان این را ندارد که هزینه ‏ی جنگی را بپردازد که هزاران کیلومتر دورتر از مرزهایش در جریان است. مخصوصاً در زمانی ‏که خودش زیر فشار بار تحریم های غرب قرار دارد. از جانب دیگر قیمت نفت به شدت کاهش پیدا نموده است. به این ترتیب در دراز مدت نمی ‏تواند از عهده‏ هزینه ‏های جنگ در سوریه به در آید. ضمناً هزینه‏ ی تجهیزات جنگی روسیه با پرداخت مبالغی که برای سربازان روسی در جنگ سوریه شرکت نموده اند نیز با مشکل مواجه خواهد شد، سربازانی‏ که تعداد آنان بنا به گفته‏ ی وزارت دفاع روسیه به 25 هزار تن می رسد، زیرا براساس قانونی‏ که توسط نماینده گان پارلمان روسیه تصویب گردیده باید برای هر فردی که قبلاً در این جنگ شرکت نموده بود مبلغ مشخصی پرداخت گردد.(منبع: اسکای نیوز عربیه، 21.6.2016)

روسیه از پیامد همکاری‏ هایش با امریکا در سوریه به شدت در هراس است. نگرانی روسیه در مورد روی کار آمدن اداره‏ ی جدید امریکا پس از انتخابات ریاست جمهوری این کشور در 2016م می ‏باشد. بنابر این روسیه امیدوار است بتواند مسئولیت جنگی ‏اش در سوریه را قبل از تمام شدن زمان اداره‏ حکومت اوباما به پایان رساند و یا این که مداخله‏ مشترک روسیه و امریکا در سوریه رسماً و به صورت علنی اعلان گردد. از همین ‏جاست که روسیه پیوسته خواستار علنی نمودن همکاری ‏ها و فعالیت ‏های مشترک دو جانبه می ‏باشد، اما امریکا با اشاره‏ سر و ابرو از آن سرباز می ‏زند؛ چنان‏ که روسیه از امریکا خواست تا حملات هوایی را مشترکاً با روسیه علیه گروه هایی ‏که با متوقف شدن فعالیت‏ های خصمانه مخالفت می ‏کنند انجام دهد، اما امریکا این خواسته را رد نمود.

جای تعجب این ‏جاست که روسیه با برداشت غلطی که دارد گمان می ‏کند حد اقل در قضیهٔ سوریه با امریکا شریک می‏ باشد و تلاش می ‏نماید نشست‏ های «لاوروف» با «کری» را که در مورد بحران سوریه اتخاذ گردیده پیمان نظامی علنی در سوریه تعبیر کند. روسیه نمی‏ داند که نشست های دو جانبهٔ لاوروف با کری را امریکا به هدف جلوگیری از دخالت دولت‏ های اروپایی در بحران سوریه راه اندازی نموده و بی ‏خبر از این‏ که امریکا از روسیه به صفت یک دانه‏ شطرنج استفاده می‏ کند!

امریکا به منظور دفاع از نفوذ خود در سوریه و هم‏ چنین رویارویی با ظهور اسلام در انقلاب سوریه گاهی از ایران و جریان ‏های طرف ‏دار آن کار می‏ گیرد و گاهی هم از روسیه، اما روسیه که در خواب و خیال مطرح شدن بوده در جستجوی بزرگی است گمان می‏ کند که در قضیه سوریه با امریکا شریک می ‏باشد. این جاست که اظهارات جان کری مبنی بر این‏ که صبر امریکا در سوریه در برابر روسیه بسیار محدود می‏ باشد، تفسیر می‏ گردد: «امریکا از روسیه می ‏خواهد تا هرچه زودتر به کمک نیروهای در حال فروپاشی بشار اسد بشتابد، به ویژه در جنوب حلب.» هم‏ چنین این جاست که تعجب سرگی لاوروف از اظهارات جان کری تفسیر می‏ گردد: امریکا را به صبر بیشتر فراخواند زیرا امریکا روسیه را دانهٔ شطرنجی می‏ داند که در اختیار آن قرار دارد و در مقابل روسیه مداخله‏ اش در قضیهٔ سوریه را نمونه ‏ی فعالیت مشترک بین المللی با امریکا تعبیر و تفسیر می‏ کند. با توجه به دلایل یاد شده روسیه نیز در تنگناه قرار دارد.

 به این ترتیب هر یک امریکا، روسیه و ایران در تنگنای سوریه گیرمانده اند، چنان ‏که قبلاً گفتیم این تنگناه بیشتر از همه بالای امریکا فشار می ‏آورد. بناْ اوضاع جاری به ویژه تلفات سنگین نیروهای بشار اسد، ایران و طرف داران آن، امریکا را سخت به نگرانی فروبرده. ظاهراً امریکا به این نتیجه رسیده که تلفات ایران در سوریه بسیار سنگین شده و این‏ که مداخله‏ ی نظامی ایران در سوریه گرچه عمر حکومت بشار اسد در دمشق را طولانی نموده اما ظاهراً این مداخله هیچ نقشی در پیدا کردن راه حلی در سوریه ندارد. از جانب دیگر باتوجه به ناکام ماندن روسیه در یک طرفه کردن قضیهٔ سوریه از طریق اعمال فشار بالای مردم سوریه و با استفاده از بمباران وحشیانه و پرتاب موشک ‏های آتش‏ زا تا در برابر نظام حاکم ظالم شان سرتسلیم فرود آورند. باتوجه به این ناکامی دیده می ‏شود که راه حل‏ های امریکا در سوریه به شدت متزلزل گردیده است، به ویژه با توجه به نزدیک شدن زمان انتخابات ریاست جمهوری و این‏ که هر یک از دو حزب جمهوری خواه  و دموکرات امریکا تلاش می نمایند تا از این فرصت استفاده نموده و نقاط منفی یک دیگر را برملا سازند.

این ها برعلاوه‏ نامه‏ یی است که یک تعداد از دیپلوماتان امریکایی به اوباما فرستاده و در آن خواستار مداخلهٔ مستقیم امریکا به سوریه گردیده بودند، به همین دلیل است که امریکا طوری وانمود می‏ کند که گویا در مورد مداخلهِ مستقیم جدی می‏ باشد به همین دلیل است که کشتی حامل طیاره ‏های نظامی‏ اش موسوم به «هاری ترومان» را از بحر خلیج به سوی «مدیترانه» اعزام می ‏کند و خاک سوریه را از آنجا با موشک هدف قرار می ‏دهد. به همین دلیل است که محمد بن سلمان وزیر دفاع عربستان سعودی را به واشنگتن فراخوانده و وی با رئیس جمهور اوباما در دفتر کارش دیدار و گفتگو می‏ کند. دیداری که رئیس جمهور امریکا به ندرت با مسئولینی ازین دست که در مقامی پائین تر از ریاست یک دولت باشد، انجام می ‏دهد. تمام این اقدامات و تحرکات به این هدف صورت می ‏گیرد تا موضوع طوری برای پی گیران امور به نظر آید که گویا هدف در درجه نخست، نظامی می ‏باشد.

اما با وجود تمام موارد یاد شده هنوز سیاست اداره‏ فعلی امریکا، با توجه به اظهارات مسئولین این اداره، این است که مداخله نظامی ابتدا باید توسط دنباله روان، همکاران و مزدوران صورت گیرد. چنان ‏که جان کربی سخنگوی وزارت خارجه امریکا اعلان نمود: "امریکا سیاست‏ اش در قضیهٔ سوریه را هرگز تغییر نداده است." وی در خصوص احتمال تغییر نمودن سیاست واشنگتن در قبال سوریه گفت: "ما هنوز به این باور هستیم که بهترین راه حل در بحران سوریه همانا حل و فصل سیاسی است." کربی هم ‏چنین تأکید نمود: "اداره‏ رئیس جمهور فعلی امریکا(اوباما) تا پایان زمان کاری ‏اش هم‏ چنان تلاش خواهد نمود تا راه حل مسالمت آمیزی را برای بحران سوریه پیدا نماید."(منبع: روسیه امروز، 17.6.2016)

اما در مورد نامه‏ یاد شده‏ ای دیپلوماتان امریکایی باید گفت که گمان اغلب این است که حکومت امریکا با آن تعامل سیاسی خواهد نمود، نه نظامی.(منبع: جزیره نت 18.6.2016) به نقل از روزنامه واشنگتن تایمز، قصر سفید تلاش دارد تا پیامدهای نامه دیپلوماتان را به صورت کامل ارزیابی، حل و فصل نماید. منبع یاد شده به نقل از «جنیفر فریدمان» سخنگوی قصر سفید افزود که اداره اوباما حاضر است به تمام دیدگاه ‏ها در مورد چلنج‏ های موجود در قضیهٔ‏ سوریه گوش فرا دهد، اما رئیس جمهور اوباما به راه حل نظامی بحران سوریه باور ندارد. روزنامه یاد شده در ادامه افزوده است که این نامه جدید ترین موقف گیری است که سیاست اوباما در جریان چندین سال سرخوردگی ‏اش در بحران سوریه میان مسئولین فعلی و سابق امریکا و بسیاری از کسانی ‏که در داخل اداره اوباما فعالیت نموده اند دست و پنجه نرم می‏ کند.

خلاصه این درست است که امریکا در تنگناه قرار گرفته است. در مورد مداخله‏ نظامی و زمینی امریکا گمان اغلب این است که تا مدتی به تأخیر خواهد افتاد، زیرا اداره ‏ی فعلی امریکا تلاش دارد که جنگ زمینی را توسط پیروان، مزدوران و یارانش ادامه دهد و امکان دارد این روند تا پایان فرصت باقی مانده‏ ای اداره اوباما هم‏ چنان ادامه پیدا کند؛ مگر تحولاتِ غیر قابل پیش بینی رخ دهد.

گذشته از تمام موارد یاد شده، آن چه نظر را به خود جلب می‏ کند اینست با وجود این که در قضیه‏ سوریه کشمکش‏ هایی مانند بحران‏ های لیبیا و یمن کشمکش ‏های بین المللی نبوده و یگانه طرف بین المللی در سوریه همانا امریکا می‏ باشد و امریکا در جنایت ‏های وحشتناک و متنوعی که در سوریه مرتکب می‏ شود از روسیه، ایران، نظام بشار اسد، پیروان و یاران ‏اش استفاده می‏ نماید. باوجود آن هم واقعیت این است که امریکا و پیروان ‏اش تا امروز در وادار نمودن مردم سوریه به پذیرفتن و تطبیق پروژه‏ های امریکا و شریک شدن با نظام بشار اسد در حکومت کاملاً ناکام مانده است، این در حالیست که طرف مقابل امریکا مردم سوریه بوده و این مردم با امکانات و تجهیزاتی در برابر امریکا قرار گرفته اند که به هیچ صورت قابل مقایسه با امکانات دولت ‏های شرکت کننده در این جنگ نمی ‏باشد، اما با وجود آن هنوز مردم سرزمین شام از پذیرش خواسته‏ های این دولت‏ ها پیروان و یاران شان سرباز زده اند.

بدون شک یگانه دلیل این مقاومت دلیرانه‏ مردم شام همانا اسلام بزرگ می ‏باشد که اهالی این سرزمین را در برابر کفر و کفار و ظلم و پیروان ظلم به حرکت درآورده است. حتی اگر اسلام در دل های بعضی از مردم تنها در حد یک احساس به جوش و خروش آمده و از فکر مستقیم بر خوردار نباشد، و حتی اگر در دل‏ های بعضی دیگر  در حد یک هدف غیر مستقیم به حرکت آمده باشد باز هم مهم این است که رنگ و بوی احساس اسلامی است که همه جای سرزمین شام را فراگرفته و این افکار اسلامی است که بسیاری فریاد آن را سر می‏ دهند و این دقیقاً همان چیزی است که تا امروز امریکا را ناکام نگهداشته است.

آری! این تابش نور اسلام است که سرزمین شام را درخشان نموده گرچه تاهنوز این تابش در قالب یک دولت متجسد نگردیده است.

إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُون

 [شعراء: 227]

مگر كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده و الله را بسيار به ياد آورده و پس از آنكه مورد ستم قرار گرفته‏ اند يارى خواسته‏ اند و كسانى كه ستم كرده‏ اند به زودى خواهند دانست به كدام بازگشتگاه برخواهند گشت.

 

Last modified onیکشنبه, 22 ژانویه 2017

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه