پنجشنبه, ۲۶ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
بار الها؛ آخرت را تمام هم‌وغم مان بگردان!
بسم الله الرحمن الرحيم

بار الها؛ آخرت را تمام هم‌وغم مان بگردان!

(ترجمه)

هر مسلمانِ امروز در میان امواج وحشیانه­ی زندگی دنیا قرار داشته و دستخوش جزر و مدهای آن می­باشد؛ میان بیماری و سلامتی، ثروت و فقر، تنگی و فراخی، بیکاری و کار داشتن، خوشی و اندوه... اما با تمام این شرایط و با تمام این پیچ و خم­های زندگی دنیا، برای هر فرد مسلمان لازم است که هدف و مکلفیت­هایش را  بشناسد تا این‌که آسان‌تر بتواند کشتی نجاتش را به ساحل امن رسانده و زمانی‌که با الله سبحانه وتعالی روبرو می­شود، آمرزش و رضای او را به دست آورد.

مسلمانی‌که در لایه‌لایه­ای عقل و قلب‌اش عقیده‌ی اسلامی نهادینه شده باشد، به خوبی در خواهد یافت که نجات‌اش با درک این است که او مانند بقیه بنی آدم نبوده و زندگی متفاوتی دارد. درخواهد یافت که او کسی می­باشد که الله سبحانه وتعالی او را به نور هدایت برگزیده و امانتی برذمه‌ی آن قراداده است. زندگی می­کند تا این امانت را رعایت کرده، به اهل‌اش بسپارد و بر آن گواه نیز باشد.

درک یک مسلمان از دینش به عنوان دین حق و عدالت و دین رحمت برای عالمیان، او را وا می‌دارد که در زندگی دنیا تنها مبدءِ او دینش باشد؛ مبدئی‌که تمام افکارش از آن آب خورده و مبنی تمام عمل­کرد­هایش تلقی گردیده؛ طوری‌که برای ایجاد این مبدء و حفظ جایگاه آن در مبارزه­ی زندگی، از هیچ تلاشی دریغ ننماید. زیرا انسان­های دارای مبدء به ویژه مسلمانان مبدئی، نمی‌توانند تارک دنیا، پارسای گوشه‌نشین و یا خودپرست باشند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ للهِ﴾ [نساء: ۱۳۵]

ترجمه: ای اهل ایمان، همواره قیام کنید، به عدل و گواهی دهنده برای الله باشید.

سید قطب رحمه الله در تفسیر این آیه می‌گوید: «این نداء برای کسانی است که ایمان آورده‌اند، ندائی  مبتنی بر صفت جدیدشان می­باشد، صفت ارزش­مندی‌که به وسیله­ی آن زندگی برای آخرت آغاز می­شود؛ صفت ارزش مندی‌که به وسیله­ی آن هر انسان تولد تازه­ای می­یابد، ارواح، تصورات، مبادی، اهداف، وظیفه­ی ویژه­ی‌شان و امانت بزرگی‌که به آنان سپارده شده است، متولد می­شود. امانت قیمومیت بر بشر، امانت حکومت به عدل میان مردم...»

بنابر این، ارزش این نداء (ای اهل ایمان) و معنی آن در صفت ایمان است که انسان به آن متصف می­­شود، به سبب چنین توصیفی امانت بزرگ بر دارنده­ای این صفت سپارده می­شود و به سبب چنین توصیفی است که دارنده­ای این صفت مکلف به آمادگی و تدارک برای حیات بخشیدن به این امانت بزرگ گردیده است. این آمادگی روی آوردن به منهج تربیوی حکیمی می­باشد که باید پیش از انجام هرمکلفیت سنگین و دشوار، آن را به کار گرفت. اما این جمله: «همواره قیام کنید به عدل و گواهی دهنده برای الله باشید، هرچند که به زیان خود یا پدر و مادر یا خویشاوندان‌تان باشد» بیان­گر و یادآور امانت برپائی عدالت مطلق در هر زمان و در هر حالت است؛ عدالتی‌که از ظلم و تجاوز در روی زمین جلوگیری می­کند و به وسیله‌ی آن هر صاحب حقی از مسلمانان و غیر مسلمانان به حق‌اش می‌رسد. قضیه‌ بسیار بزرگ است و هدف بسیار مهم و والا؛ لازم است که همت یک مسلمان متناسب به بزرگی امانت و سختی مسیر این هدف باشد.

همان طوری‌که قبلاً یاد آور شدیم، مسلمان با مریضی رو برو شده، مصروفیت­ها و فشارهای زندگی از هر طرف برآن سرازیر می­شود و شرایط روزانه تغییر می­کند. بسا اوقات الله سبحانه وتعالی رزق‌اش را فراخ کرده و مصروفیت­هایش زیاد می­شود. اما کسی‌که حامل اسلام است، در تمام حالات و در تمام شرایط به مسیر‌ش ادامه داده، هیچ‌گاه به این راضی نمی­شود که زندگی آن مانند زندگی بقیه بنی آدم باشد؛ زندگی فرورفته در دنیا و لذت­های آن. حامل اسلام کسی است که سرای آخرت را سرای ماندگار دانسته و به این باور است که کار آن کار پیامبران است. حامل اسلام نباید درین زندگی قدمی بردارد که آن را به هدف والایش نزدیک نسازد؛ هدفی چون رضایت الله سبحانه وتعالی. حامل اسلام باید اعمالی‌که آن را به هدف مذکور می­رساند، شناخته و به انجام آن بپردازد و گرنه زندگی آن پوچ و بیهوده بوده و برایش این امکان را نمی‌دهد که در امتحان کامیاب و موفق گردد.

حمل نگرانی تمام انسان‌ها و تلاش برای بیرون ساختن جهانیان از جاهلیت کنونی، موضوع اجتناب ناپذیر یک مسلمان می­باشد. این مجال برای یک مسلمان داده نشده است که خودرا در انزوای بی‌مسئولیتی و خودپرستی قرار دهد. چنین حالتی هرگز منجر به رضای الله سبحانه وتعالی نمی­شود. راهی‌که یک مسلمان باید در آن با توشۀ کافی وی را درین زندگی کوتاه به سرمنزل مقصود برساند، این است:

1. کسب مفاهیم درست در زندگی و خواسته­های انسانی و در صورت تغییر شرایط تلخ زندگی متوسل شدن به آن مفاهیم و به بار آوردن آن­ها.

2. قرار دادن  رضای الله سبحانه وتعالی به بالاترین هدف زندگی؛ طوری‌که هیچ هدفی دیگری جایگاه این هدف را مزاحمت نکند. باید تلاش‌ها و زندگی خویش را طوری شکل داد که تحقق این هدف را به کرسی نشانده و تمام زندگی در محور آن بچرخد. از همین لحاظ است که هرلحظه اعمال را به میزان حلال و حرام وزن باید کرد و درین خصوص به آن حس بیداری زندگی باید داد؛ در صورت غفلت میزان را برای مان یاد آورشود و به آمادگی­ زندگی باید کرد که تفکیک خوبی‌ها از بدی‌ها برای‌مان دشوار نباشد.

3. آخرت را تمام هم‌وغم خویش قرار دادن و در دنیا زهد پیشه کردن؛ لیکن هدف از زهد گوشه‌نشینی نیست که ما را از هرآنچه الله سبحانه وتعالی حلال قرار داده است، باز دارد؛ بلکه مراد از زهد عدم حرص امور دنیوی و فرو نرفتن در آن می­باشد. یعنی امور دنیا نباید ما را چنان مصروف کند که از وظیفه‌ی اساسی مان غافل بمانیم. چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:  

«مَنْ كَانَتِ الآخِرَةُ هَمَّهُ جَعَلَ اللَّهُ غِنَاهُ فِي قَلْبِهِ، وَجَمَعَ لَهُ شَمْلَهُ، وَأَتَتْهُ الدُّنْيَا وَهِيَ رَاغِمَةٌ، وَمَنْ كَانَتِ الدُّنْيَا هَمَّهُ جَعَلَ اللَّهُ فَقْرَهُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ، وَفَرَّقَ عَلَيْهِ شَمْلَهُ، وَلَمْ يَأْتِهِ مِنَ الدُّنْيَا إِلا مَا قُدِّرَ لَهُ» (سنن ترمذی)

ترجمه: هرکسی‌که تمام هم‌وغمش آخرت باشد، الله (سبحانه وتعالی) بی‌نیازی را در قلب‌اش قرار می‌دهد و توانایی‌هایش را متمرکز می‌گرداند و دنیا در حالی برایش داده می‌شود که او تمایل چندانی به آن ندارد. اما هرکس هم‌وغمش جمع‌آوری مال دنیا باشد، الله (سبحانه وتعالی) فقرش را در برابر چشمانش قرار می­دهد و توانایی‌هایش را پراکنده می‌گرداند و از مال دنیا به همان اندازه به وی داده می‌شود که برایش مقدر شده‌است.

از أَبِى مُوسَى الأَشْعَرِىِّ رضى الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین فرمودند: 

«مَنْ أَحَبَّ دُنْيَاهُ أَضَرَّ بِآخِرَتِهِ وَمَنْ أَحَبَّ آخِرَتَهُ أَضَرَّ بِدُنْيَاهُ فَآثِرُوا مَا يَبْقَى عَلَى مَا يَفْنَى» (رواه احمد)

ترجمه: هركس دوست‌دار دنيايش باشد، به آخرتش ضرر مى‌زند و هركسی دوست‌دار آخرت باشد، بسيارى از مظاهر فريباى دنيا را از دست مى‌دهد. بياييد آنچه را باقى است، بر آنچه فانى است، ترجیح دهید.

4. متعهد شدن به تلاوت قرآن کریم و پرداختن به هرآنچه که منجر به برقراری ارتباط به الله سبحانه وتعالی می­شود؛ زیرا قطع شدن ریسمان ارتباط به الله سبحانه وتعالی عواقب بسیار ناگواری دارد. رستگاری واقعی این است که یک مسلمان به محکم‌ترین ریسمان و با استوارترین پیوند چنگ زده و ملزم به اوامر و نواهی الله سبحانه وتعالی بوده، هدف‌اش را تعیین و راه رسیدن به آن را در یابد. نمونه‌ی این واقعیت چیزی است که صحابه و تابعین رضوان الله علیهم از خود بجا گذاشتند؛ کسانی‌که از طریق درست حل معادله زندگی، سرای آخرت و ایمان را بر سرای دنیا و لذت‌های ظاهری آن ترجیح داده‌اند. اینک از باب تذکر واقعیت برخی از اصحاب و تابعین را یادآور می­شویم تا شاید در مسیر ما نیز چراغی شده و ما را برای پیمودن مسیرمان کمک کند:

حضرت براء بن مالک، این صحابی بزرگوار است که تنها برای هدفی زندگی می­کرد که آن "رضایت الله سبحانه وتعالی و جنت" بود. این صحابی به دلیل حرص زیادی‌که نسبت به شهادت داشت، از هیچ‌یک از غزوات غایب نبود. در جنگ یمامه هشتاد و چند زخم برداشته بود؛ طوری‌که مدت یک‌ماه حضرت خالد بن ولید فرمانده جنگ یمامه شخصاً از آن پرستاری می­کرد. در جنگ عراق دستانش چنان سوخته بود که استخوان‌هایش نمایان بود. اما علی‌الرغم این همه، هیچ‌چیزی آن را از پیمودن مسیرش باز نداشت تا این‌که الله سبحانه وتعالی دعایش را پذیرفته و در جنگ علیه پیمان اهواز و فارس در زمان حضرت عمر رضی الله تعالی عنه بعد از این‌که صد بار در شروع هرجنگ به مبارزه تن به تن پرداخته و آغازگر جنگ بود، شهید شد. این‌گونه زیبا به هدف رسیدن، گوارایش بوده و الله سبحانه وتعالی از آن راضی باشد.

حسن بصری رحمه الله، در توصیف حال بزرگان زمانش رضی الله تعالی عنهم چنین می­گوید: «من مردمی را در زمان خود در یافتم که حلال دنیا به آن‌ها تقدیم می­شد؛ اما آنان آن را نمی­پذیرفتند. قسم به الله من نمی­دانم که اگر تقدیم من شود، من چه خواهم کرد.» (منبع: الزهد لابن المبارك (1/ 178) و هم‌چنین در جای دیگر می­گوید: «قسم به الله [سبحانه وتعالی] من مردمی را دریافته و با توده‌های از آنان همراهی کردم که به هیچ چیز از دنیا خوش نمی­شدند و دنیا در چشمان‌شان از خاک هم بی‌اهمیت‌تر بود. یکی از آنان پنجاه سال از عمر خویش را می‌گذراند؛ در حالی‌که جامه‌ای دومی نداشت؛ دیگی برایش بر اجاق گذاشته نشده بود و هرگز بر فرشی ننشسته بود؛ در خانه‌اش هرگز طعامی تهیه نشده بود. زمانی‌که شب می­شد آن‌ها به‌پا خاسته رو­های‌شان فرش بر خاک و بر رخسار‌شان اشک جاری و از پروردگارشان ذمه‌ی خلاصی می­خواستند. زمانی‌که به انجام کار نیکوی می­پرداختند، به گونه‌ی خستگی ناپذیر شکر می‌کردند و از الله سبحانه وتعالی قبولش را طلب می­کردند. زمانی‌که مرتکب کار بدی می­شدند، اندوهگین شده، از الله سبحانه وتعالی طلب آمرزش می‎‌کردند و همواره چنان بودند.

ما باید به چنین الگوهای اقتداء کنیم و از آن­ها بیاموزیم که چگونه آخرت را بر دنیا ترجیح داده و برای این‌که مبادا گرفتار چیزی شویم که عدم رضایت الله سبحانه وتعالی را در پی داشته باشد، بسیاری از مباحات را ترک نماییم. فتنه­ها در زندگی دنیا بی‌شمار است. هیچ‌کس از راه نفوذ شیطان آگاهی ندارد که بر آن سدی بگذارد. برای برخی مال و برای برخی اولاد فتنه است. ناگزیر باید گوش به آواز بود، از این‌که چیزی بر رضایت الله سبحانه وتعالی و بر ادای رسالت اسلامی؛ امانتی‌که برما سپرده شده است، ترجیح نیابد. رسول الله صلی الله علیه وسلم می­فرماید:  

«لَا تَتَّخِذُوا الضَّيْعَةَ فَتَرْغَبُوا فِي الدُّنْيَا» (رواه ترمذی)

ترجمه: املاک نگیرید و گرنه به دنیا تمایل پیدا می‌کنید.

مباركپوری رحمه الله می­گوید: «الضیعة باغ، قریه، روستا و مزرعه است. فترغبوا فی الدنیا؛ یعنی به عوض آخرت به سوی دنیا تمایل پیدا می­کنید؛ هدف نهی از مصروف شدن به دنیا و به هرآنچه مانع پرداختن به عبادت پرودگار و مانع توجه بیشتر به امور آخرت می­شود، می­باشد.» الطیبی می­گوید: «رغبت به دنیا به معنی فرو نرفتن عمیق در زینت­های دنیا در حدی می­باشد که مانع ذکر الله سبحانه وتعالی شود.» (منبع:تحفة الآحوذی -6/511) الله سبحانه وتعالی می­فرماید:

﴿رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللهِ﴾ [نور: 37]

ترجمه: مرادنی‌که تجارت و داد و ستد آنان را از یاد الله(سبحانه وتعالی) باز نمی‌دارد.

رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز می­فرماید:

«إِنَّ الْوَلَدَ مَبْخَلَةُ مَجْبَنَةٌ»

ترجمه: فرزند موجب بخل و ترس است.

بنا به این فرموده‌ی رسول الله صلی الله علیه وسلم، اولاد سببی از اسباب پدید آمدن بخل و کوتاه داشتن دست از انفاق در راه الله سبحانه وتعالی می­باشد و همان‌طور سببی از اسباب بزدلی و بر جای نشستن است. اولاد روزنه­ای ایجاد بخل و بزدلی می‌باشد. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ﴾ [انفال: ۲۸]

ترجمه: بدانید که اموال و فرزندان‌تان فقط وسیله‌ی آزمایش شماست و(الله سبحانه وتعالی) است که پاداشی بزرگ نزد اوست.

بر یک مسلمان لازم است که بالاترین پله­ای اولویت­هایش جنت و هرآنچه از گفتار و کردار سبب نزدیک شدن به جنت می‌شود، بر خود میسر گرداند. حال‌آن‌که کدام کردار و گفتار بزرگ‌تر و بهتر از حمل اسلام و عمل کردن به آن و دعوت به سوی آن می­باشد. چه چیزی بهتر از این است که یک مسلمان فقط نصیب خود را از حلال دنیا گرفته و در دنیا غوطه‌ور نشده و فرونرود؛ چیزی‌که هم‌طراز کامیابی و رستگاری می­باشد.

بار الها! تا زمانی‌که مرگ‌مان فرامی­رسد، ما را در صراط المسقیم ثابت قدم بدار! بار الها! تا وقتی‌که مرگ‌مان فرا می­رسد، ما را در صراط المسقیم ثابت قدم بدار! بار الها! تا زمانی‌که مرگ‌مان فرامی­رسد، ما را در صراط المسقیم ثابت قدم بدار! بار الها! دنیا را تمام هم‌وغم مان مگردان و ما را برای طاعت از خود یاری ده! بار الها! ما را از زمره‌ی بندگان صالح‌ات بگردان! بار الها! به اراده‌ی ما قوت ببخش و همت مان را بر انگیز! بارالها! برای ما رشد نصیب کرده و ما را در حالی بمیران که ازما راضی باشی! اللهم آمین و آخردعوانا الحمدالله رب العالمین.

نویسنده: هاجر یعقوبی

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه