پنجشنبه, ۲۶ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
اسلام با جنایت و بی‌قانونی چگونه برخورد می‌کند؟
بسم الله الرحمن الرحيم

اسلام با جنایت و بی‌قانونی چگونه برخورد می‌کند؟

(ترجمه)

این روزها، مباحث داغ  در مورد قانون، عدالت و امنیت وجود دارد؛ چنان‌چه این مباحث از جمله عالی‌ترین موضوعات اخلاقی جامعۀ دیموکراتیک هستند که هر دولت به شهروندانش وعدۀ یک کشور امن و دادگر را می‌دهد. اما آیا واقعاً چنین است؟ آیا امروزه بشر در یک زمانی زندگی می‌کند که عدالت و قانونی بودن و صلح و آرامش وجود دارد؟ و یا مردم جهان تحت یک سایۀ تاریک و مواجه با جنایت، بی‌قانونی و فقدان امنیت به‌سر می‌برند؟

اگر به چند مثالی از وضعیت فعلی جهان نگاهی بیندازیم، تصویر واقعی وضعیت بشریت را درک خواهیم کرد:

بر اساس آمارهای سایت اقتصاد جهانی( Global Economy) در سال 2016م میانگین میزان سرقت در هر 100 هزار جمعیت  783 سرقت بوده است. هم‌چنان بر اساس آمارهای سایت " knoema" السلوادور کشوری با بلندترین آمار قتل و کشتار در جهان است. تا سال 2016م میزان قتل و کشتار در السلوادور 82.8 مورد در هر 100هزار جمعیت بود. هندارس، وینزویلا، جامیکا و بلیز هم‌چنان شامل پنج کشور برتر اند. چیلی با میزان بالای دزدی کشور برتر در جهان است که تا سال 2016م میزان سرقت 1193.9 مورد در هر100هزار جمعیت بود. دنمارک، اتریش، سویدن و آسترالیا نیز شامل پنج کشور برتر اند.

ارجنتاین کشور برتر با میزان بالای راهزنی در جهان است؛ چنانچه تا سال 2016م میزان راهزنی 988.9 مورد در هر 100هزار جمعیت بود. چیلی، اوروگوای، اکوادور و پاراگوای نیز مشمول پنج کشور برتر بود. سویدن کشور برتر با میزان بالای تجاوز جنسی در جهان است که تا سال 2015م میزان تجاوز جنسی 56.7 مورد در هر 100هزار جمعیت بود. ایسلند، گایانا، امریکا و السلوادور نیز از جمله پنج کشور برتر است. لبنان کشور برتر با میزان آدم‌ربای در جهان است که تا سال 2016م میزان آدم‌ربای در لبنان 177.7 مورد در هر 100هزار جمعیت بود و ترکیه، کانادا، پاکستان و سنت وینسنت شامل پنج کشور برتر دیگر اند. گرینیدا کشور برتر با میزان زیاد تجاوز در جهان است که تا سال 2016م میزان تجاوز 1721.9 مورد در هر 100هزار جمعیت بود و سنت وینسنت و گرینیدینس، باربیدوس، فرانسه و کولمبیا مشمول پنج کشور دیگر با میزان بالای تجاوز اند.

این‌ها فقط چند مثالی بود که واضح می‌سازد مفکورۀ قانونی بودن، امنیت و عدالت تحت نظام دیموکراتیک و دیگر نظام‌های ساخت‌بشر خیال و پوچی بیش نیست. نظامی‌که فعلاً در جهان حاکم است، با طبیعت انسان سازگاری نداشته و تنها هرج و مرج را در میان جامعه ایجاد می‌کند. مفکورۀ ماده‌گرای، آزادی‌های بی‌قید و شرط منجر به فقر شدید، استفاده از موادمخدر و الکولی، عدم پاسخگوی به مشاکل، فساد در سیستم‌ها، فساد، ارتشاء و دیگر مشکلات شده‌است. حتی جرم و جنایت در بسیاری از کشورها به شکل همه‌شمول شده‌است.

حالا سوال این‌جاست که اسلام چگونه جرم و جنایت، بی‌قانونی و ناامنی را حل و از آن جلوگیری می‌کند؟ ما می‌دانیم که جامعۀ جاهلی عرب(قریش) در زمان رسول الله ﷺ نیز تحت سایۀ تاریک جهالت زندگی می‌کردند. یکی از مثال‌های جالب توجه از زندگی اعراب قبل از اسلام آن بود که آن‌ها هرگز اعتراف به قدرت و اقتدار دیگران نسبت به قدرت و سلطۀ رسای قبیلۀشان نکرده و آن‌ها کدام قانون و نظم مشخصی نداشتند. تنها قانون زمین بی‌قانونی بود. جعفر ابن ابوطالب به پادشاه حبشه در مورد این‌که  آن‌ها قبل از اسلام چگونه بودند، چنین تعریف کرد: «ما مردم جاهلی بودیم که بت‌ها را عبادات می‌کردیم، گوشت حیوانات مرده را می‌خوردیم، اعمال زشت را مرتکب می‌شدیم، به خویشاوندان‌مان بی‌توجهی می‌کردیم، به همسایه‌گان‌مان بدی می‌کردیم و قوی ما بالای ضعیف ستم می‌کرد...»

اسلام با ظهورش طریقۀ زندگی اعراب جاهل را تغییر داد. اسلام به موجودیت انسان مفهوم بخشید و برای اعمال فردی، که انجام می‌شود، اصل پاداش و مجازات را پیشکش می‌کند؛ یعنی اعمال را بر اساس پاداش و مجازات بنا می‌کند. اسلام به این‌که الله سبحانه وتعالی همیشه ما را می‌بیند، آگاهی ایجاد کرد و هم‌چنان مفهوم تقوی را به مسلمان ایجاد می‌کند. برعکس پیامد در نظام سرمایه‌داری آنست که انسان قادر به کنترول علایق و خواسته‌هایش خواهد بود و در دام‌های ماده‌گرای و آزادی‌هایی‌که البته منجر به افزایش بداخلاقی می‌شود، دچار نمی‌شود. در این مورد رسول الله ﷺ از ریختاندن خون برای قبیله و یا نفع شخصی و هم‌چنان از سرقت و زنا منع فرمودند. به این معنی که او ﷺ از هرنوع اعمالی‌که امنیت دارای، زندگی، عزت و شهرت مردم را تهدید کند، منع فرمودند. افتراء، غیبت و درامد ناعادلانه مانند: سود، بازار سیاه و ارتشاء نیز منع شده بودند. به عنوان مثال: در جامعۀ عرب، هنگامی‌که عضوی از یک قبیله کشته می‌شد؛ سپس همان قبیله قادر بود تا با کشتار بسیاری از اعضای قبیلۀ قاتل انتقام‌اش را بگیرد؛ اما اسلام این عرف قبیلوی را کاملاً رد کرد.

از زمانی‌که اسلام از هرنوع قتلی‌که اساس قانونی ندارد، منع کرد، مطابق به شریعت اسلامی تنها قاتلی‌که جرم بالایش ثابت شد، با مجازات قتل روبرو است. مثال دیگری برده‌داری بود. رابطۀ ارباب و برده‌ای مظلوم و ستم‌دیده، حقارت و بهره‌برداری بود که اسلام هم‌چنان این رابطه را تغییر داد و الله سبحانه وتعالی از بهره‌برداری برده‌گان توسط ارباب‌های‌شان منع فرمود:

﴿وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّىٰ يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَن يُكْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِن بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾ [نور: 33]

ترجمه: و کسانی‌که امکانی برای ازدواج نمی‌یابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا الله از فضل خود آنان را بی‌نیاز گرداند! و آن بردگان‌تان که خواستار مکاتبه[=قرار داد مخصوص برای آزاد شدن‌] هستند، با آنان قرار داد ببندید، اگر رشد و صلاح در آنان احساس می‌کنید(که بعد از آزادی، توانایی زندگی مستقل را دارند) و چیزی از مال الله را که به شما داده است به آنان بدهید! و کنیزان خود را برای دستیابی متاع ناپایدار زندگی دنیا مجبور به خود فروشی نکنید؛ اگر خودشان می‌خواهند پاک بمانند! و هر کس آن‌ها را(بر این کار) اجبار کند(سپس پشیمان گردد)، الله بعد از این اجبار آن‌ها غفور و رحیم است!(توبه کنید و بازگردید تا الله شما را ببخشد!)

مثال دیگر آن سرقت است. در درۀ ودان، که مکه را به خارج آن وصل می‌کند، یک قبیله بنام غیفر زندگی می‌کرد. غیفر بخاطری حمله و تجاوز بالای کاروان‌های تجارتی و اشغال همسایه‌های ضعیف‌شان بدنام بودند. آن‌ها بی‌رحم و بی‌قانون بودند که حتی به چهار ماه مقدس محرم -که توسط تمام قبایل عرب مصوون نگهداشته می‌شد و به هیچ شخصی اجازۀ قتل و خون‌ریزی را نمی‌داند- احترام نمی‌کردند. در مجموع تمرکز آن‌ها بالای راه‌هایی بود تا دیگران را مورد چپاول قرار دهند. با این حال و قتی آن‌ها اسلام را پذیرفتند، این رفتار بد را برای این‌که دین منع کرده بود، ترک کردند. در حقیقت اسلام حکم کسی را که سرقت می‌کند، چه مرد و یا زن باشد، مشخص کرده است و آن هم قطع دست‌شان به عنوان مجازات به نسبت آنچه که انجام داده‌اند می‌باشد.

﴿وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِّنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾ [مائده: 38]

ترجمه: دست مرد دزد و زن دزد را، به کیفر عملی‌که انجام داده‌اند، به‌عنوان یک مجازات الهی، قطع کنید! و الله توانا و حکیم است.

رسول الله ﷺ دستور به کسب درامد از راه حلال و کسب آن را از راه حرام منع فرمودند. هم‌چنان او ﷺ بالای کسی‌که فریب و غش می‌کرد، خشمگین شد و هنگامی دریافت که قسمت بالای گندم خشک ولی قسمت پایان و پوشیدۀ آن تر است، فرمود: آنانی‌که غش می‌کنند، از ما نیستند.» مفهوم رزقی‌که آن را الله سبحانه وتعالی قبل از تولد مقرر و تعیین کرده است، یکی از مهم‌ترین مفاهیم اسلامی است که از اغوا کردن مردم برای افزایش مال‌شان از طریق سرقت، راهزنی و یا تقلب جلوگیری می‌کند. بر علاوه تنها نظام اقتصادی اسلام به هر شهروند ضروریات اساسی زندگی را به طور عادلانه تأمین نموده و امکان آن را -که بخش از جامعه دچار فقر شده و بخش دیگری از جامعه در رفاه زندگی کند و هم‌چنان جامعه را به سوی تباهی و فساد مالی هدایت کند- کاهش می‌دهد.

موضوع دیگر ایجاد امنیت در داخل جامعه یک بود. اعمار اولین مسجد، عنصر مهمی پایه‌های برادری و یک قدم مهم در زمینۀ ایجاد نزدیکی، مهربانی، مهر و همکاری و امنیت در میان مسلمانان بود. بر علاوه ساختار سیاسی که در داخل مسجد به انجام رسید، تأمین کنندۀ امنیت رابطۀ متقابل بین مردم و دولتی بود که رسول الله ﷺ در مدینه رهبر آن بود؛ با مسلمان و غیرمسلمان مطابق با اصول عدالت و مساوات، که تضمین کنندۀ حقوق‌شان باشد، رفتار می‌کرد که آن در قانون اساسی اسلامی برای دولت خاص و موقوف شده بود. برعلاوه در جامعۀاسلامی یک رأی عام و قوی اسلامی برای اعمال خوب و دوری از اعمال زشت و فاسد وجود دارد که این رأی عام جرئت را از افراد برای ارتکاب اعمال قبیح و زشت می‌گیرد.

هنگامی‌که اسلام حاکمیت را به دست گرفت، تمام معیار و سنت‌های زشت اجتماعی ناپدید شدند. نشان می‌دهد که اسلام چگونه جهان‌بینی جامعۀ عرب را که بالای آن حاکمیت می‌کرد و برعلاوه بلادی‌که تحت اداره و فرمانروای‌اش قرار داشت، به شکل ریشه‌ای و بنیادی اصلاح کرد. اسلام رسوم و آداب‌ جاهلی را ریشه‌کن و آن‌ها را با عقاید والا و متعال و معیارها و رسوم اسلام، به شمول حساب‌دهی هر شخص در اعمالش به یک مقام والاتر؛ یعنی الله سبحانه وتعالی تعویض کرد. اسلام جنایت، بی‌قانونی و ناامنی را در هر سرزمینی‌که به عنوان نظام تطبیق شود، به حداقل می‌رساند. اسلام جامعه را دگرگون و آن را به یک ملت با شکوه، باعزت و رهبر جهان -که توانای تأمین امنیت و حراست به هر رعیت‌اش دارد، تبدیل می‌کند. این دقیقاً روشنای و تغییری است که امروز انسان به آن نیاز دارد. همان‌طوری‌که اسلام به آوردن روشنانی سایۀ جاهلیت را از جامعۀ عرب جاهلی دور کرد، به همین روش تنها اسلام می‌تواند انسان را از جرایم همه‌جاگیر، بی‌قانونی و فقدان امنیت امروزۀ جهان آزاد کند.

﴿قُلْ هَـذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللّهِ وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾ [یوسف: 108]

ترجمه: بگو: این راه من است من و پیروانم و با بصیرت کامل، همۀ مردم را به سوی الله دعوت می‌کنیم! منزّه است الله و من از مشرکان نیستم!

نویسنده: امانه عابد

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه