بازگشائی گذرگاهها با نظام جنایتکار، گام خبیثی برای تعجیل منافع و عادیسازی!
- نشر شده در سیاسی
(ترجمه)
شورای شهر در شهر"الباب" روز چهارشنبه مورخ 26 جون 2024م از کار وفعالیت، جهت بازگشائی گذرگاه تجارتی "ابوالزندین" به صورت آزمایشی اعلان کرد تا پیشزمینهای برای یک گذرگاه رسمی و دائمی در آینده باشد. این گذرگاه مناطق مورد نفوذ "ارتش ملی" را با مناطق تحت سیطرۀ نظام جنایتکار اسد ارتباط بر قرار میکند. این شورا به گمان خودش کذباً طوری وانمود ساخت که این تصمیم، انگیزه و شوق شان را نسبت به بهتر ساختن شرائط معیشتی اهالی این منطقه، تقویت فعالیتهای اقتصادی شهری ، فعال ساختن سیر و حرکت تجارتی، افزایش درآمدهای این شورای برای منافع عامه و از سرگیری زیرساختهای این شهر را انعکاس میدهد. این اعلان در روز پنج شنبه از داخل شدن اولین کاروان تجارتی از مناطق آزاد شده به مناطق تحت سیطرۀ نظام اسد جنایتکار از طریق گذرگاه "ابوالزندین" نزدیک به شهر "الباب" به ریف حلب شرقی خبر داده است.
بعد از این اعلان انقلابیون در تمام مناطق آزادشده به جادهها میریزند و خشم و شدت قهرشان و عکسالعمل شان را طی یک حرکت جدی مبنی بر رد تحمیل این توطئهها و منع اجرای این پلان خیانتکارانه ابراز کردند؛ مخصوصاً مردم ما در شهر "الباب" و اطراف آن که با طیفهای مختلفی به سمت این گذرگاه حرکت نمودند و موقف شان را در این رویکرد عزت امت و قوت اثرگذاری امت نشان میدهد؛ اثرگذاری که هرگاه حرکت کنند برای منافع و درخواستهای شان جهت حقوق شان و گرفتن دست کسانیکه به سرنوشت انقلاب شان بازی میکنند واضح میسازد. این حرکت مردمی با موج گستردهای از فعالیتها در فضای مجازی و وسائل ارتباط جمعی همراه بود که رأی و نظر قاطع عمومی را بر ضد جنایت بازگشائی گذرگاهها به صورت عام و گذرگاه "ابوالزندین" را به صورت خاص آشکار ساخت.
ما در مورد این خبر موقف و نظریاتی داریم:
اول) فکر و پلان باز نمودن گذرگاهها یک پلان جدیدی نه، بلکه در این مورد از قبل هم تلاشهای زیادی صورت گرفته که به دلیل موقفگیری و مخالفت مردم در برابرش این فکر ناکام شده است؛ چنانچه در "معارة النعسان" که در منطقۀ تحت سیطرۀ هیأت تحریر الشام است، چندسال این اتفاق افتاد؛ همان وقتی که تظاهرکنندگان لگدمال شده و یکی از ایشان شهید گردید.
دوم) این پلان عادیسازی ممکن نیست که اصلاً یک تصمیم محلی و داخلی باشد؛ بلکه این پلان نتیجۀ توافقات و تفاهمات ترکی-روسی است که به خدمت طاغوت شام قرار گرفته است. اینکه در ظاهر چهرۀ داخلی به این پلان عادیسازی داده میشود، تنها از ترس مردم است که هر پلان و گام که برای منافع و عادیسازی نظام جنایتکار باشد رد میکنند؛ چنانچه تلاشهاییکه برای بازگشائی این گذرگاه همزمان با ترفند و مکر اردوغان قرار گرفته که رابطهاش را با اسد طاغوت شام بر قرار کرده است؛ چنانچه اردوغان در این اواخر صراحتاً گفته است که او هیچ دلیلی به عدم ایجاد روابط با سوریه را نمیبیند. او تأکید ورزیده و گفته: «همانطوری که در گذشته روابط بین ترکیه و سوریه خوب بوده و در گذشته با اسد ملاقات کردم، در نتیجه بازهم مرحلۀ بعدی وآینده با اسد ملاقات خواهیم کرد و ما به این مسأله آماده هستیم.»
سوم) بازگشائی این گذرگاه یک قضیۀ داخلی نیست که تنها اختصاص به شهر "الباب" داشته باشد؛ بلکه این یک تصمیمی در سطح انقلاب است که تمام طیفها وگروهها و جوانب انقلابیون را شامل شده و در نتیجه کوچک جلوه دادن این قضیه و نسبت دادن آن به جهتی که هیچ صلاحیت ندارد یک مکر و فریب آشکار است.
چهارم) بازگشائی این گذرگاه روزنۀ حیات نظام پوسیده و مشروعیت بخشیدن آن وتلاش برای اینست که اندکی مردم را کنترول کند تا با نظام سفاک، خونآشام و قاتل زنان، اطفال، پیرمردان و هتک کنندۀ حیثیت و مالهای مردم تعامل کنند؛ نظام خون آشامیکه زندانهای مهیب و تاریکش را از مردان، زنان و اطفال بیگناه پرکرده است.
پنجم) مقصد از بازگشائی این گذرگاه رشد اقتصادی کدام منطقۀ مشخص و بهبود بخشیدن وضیعت معیشتی مردم نبوده؛ طوری که گمان میکنند؛ بلکه مقصد آن یک پروژۀ سیاسی خبیثی است که از جانب رهبری مزدور و وابستگان نظام ترکیه که یک ابزار بیارزش آن میباشند، روی دست گرفته شده و این پروژه پیشزمینۀ برای مشروع ساختن منافعی است که نظام ترکیه به رهنمائی امریکا به پیش میبرد و این یک پلان خبیثی است که برای جلو انداختن عادیسازی این نظام مجرم که در پی آن پلانهای خبیثتر، مرموزتر و خطرناکتر است به کار بسته شده است.
در اخیرباید گفت: امروزه توپ میدان در دست انقلابیون و صاحبان خون شهداء، مجاهدین صادق و مهاجرینی است که از شهرهای مختلف سوریه و ساکنین خیمههای بیجا شدگان میباشند؛ خیمههای بیجا شدگانیکه در شأن بشریت نیست. پس ایشان هستند که صاحبان این قضیه هستند و آنهایند که به یاری الله سبحانه وتعالی میتوانند جلو این بازیها را بگیرند. از طریق گرفتن دست هر ستمگر و کسیکه به سرنوشت مردم و انقلاب بازی میکند، از طریق کار اساسی برای پایان دادن رنجهای طولانی و باز نمودن دروازههای بسته شده، از طریق خیزیش آزادگان که همه چیز را تحت کنترول شان در آورند و این خیزیش در موج دوم انقلاب تجلی خواهد کرد، خیزیش عزت و با شکوهی که سرنوشت و ورق را دربرابر توطئهگران عوض خواهد کرد و قدرت و سرنوشت امت را از غاصبین گرفته و به خودش بر میگرداند؛ اشخاصیکه به نظام ترکیه وابسته بوده، آنانیکه اراده و سرنوشت آن را با تمام پستی و ذلت و خواری به گیرو دادند و به انقلاب و قربانیهای انقلاب ضربه زدند مانند که به دیوار زده شود. از این جهت مردان صادق گامی به سوی جبهات آزاد کردن بر ضد نظام جنایتکار برداشتند تا این نظام را در پایتختش سقوط داده و قربانیها به اساس حکم اسلام ارجگذاری شوند. این مسأله بالای اهل انقلاب واجب میکند تا رهبری سیاسی با درک و فهم و مخلصی داشته باشد که مشکلات امت را به دوش کشیده و راه نجات آن را بر اساس عقیدۀ اسلامی خلاص کند، بعد از اینکه نظام ترکیه از نظر مردم به عنوان یک رهبری سیاسی از چشم افتاد؛ نظامی که انقلاب ما را به ضربات هلاکت باری مواجه ساخت.
امروزه بر امت لازم است که رهبری صادق و واقعی داشته باشند تا آنان را از توطئهها و دسیسهها بر حذر داشته و پراکندگی شانرا از بین برده و آنان را وحدت بخشد. همچنان تمام انرژی شان را یکجا بسازد و نقشه و راه واضحی برای به دست آمدن محصول زحمتکشیها و قربانی های بزرگ شان بدهد تا باشد که الله سبحانه وتعالی به این عمل راضی شده و ما را به یاریاش نصرت بخشد یقیناً که آن روز نزدیک است.
برگرفته از شمارۀ 502 جریدۀ الرأیه
نویسنده: استاد ناصر شیخ عبدالحی
مترجم: مصطفی اسلام