چهارشنبه, ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
معنای واقعی آزادی
بسم الله الرحمن الرحيم

معنای واقعی آزادی

(ترجمه)

خبر:

مالیزیا شصت‌ومین روز اسقلال خود را از سلطۀ انگلیس به تاریخ ۳۱ اگست ۲۰۱۸م تجلیل خواهد کرد. این روز منحیث یک تاریخ متبرک ملاحظه می‌شود تا جایی‌که یک روز به یادماندنی برای مردم مالیزیا از استقلال کشورشان است که بیش از چهارصد سال زیر استعمار قدرت‌های مختلف خارجی، که آخرین‌شان انگلیس بود، قرار داشتند. بعضی از مردم تجلیل این سال را یک چیز بسیار خاصی ملاحظه می‌کنند، بخاطری‌که برای اولین بار از زمان استقلال مردم مالیزیا از چنگ "باریسان ناسیونال" آزاد می‌شوند.  تحت شعار "عشق به مالیزیا" مردم آن به این امید اند که از قوانین سخت دولت قبلی آزاد و مستقل خواهند شد.

به هرحال ممکن نیست یک شخص از گفتن موضوع مشابه به این‌که هرزمان روز تجلیل از استقلال است، از اجرای دموکراسی رهایی یابد. آیا ما واقعاً از آزادی واقعی لذت می‌بریم؟ بعد از قرن‌ها تحت استعمار و غارت منابع طبیعی، ما کاملاً به غرب تقریباً در تمام بخش‌های زنده‌گی وابسته هستیم. در حقیقت قوانین، نظام اقتصادی، نظام سیاسی و نظام تعلیمی ما تمام این‌ها تقلید شده از قوانین غربی شکل و ساختاربندی شده است. پس معنای واقعی آزادی چیست؟

تبصره:

آزادی یک سرزمین دلالت بر تسلط آن یعنی آزاد بودن از استعمار و  از کنترول فزیکی قدرت‌های خارجی است. یک دولت مستقل، کشور متکی به تصمیم‌گیری-که خودش راه خود را در قوانین ساختاری حکومت‌داری و نظام اقتصادی و به‌همین‌گونه فرهنگی تعلیمی و اجتماعی تعیین کند- می‌باشد. آزادی فردی بدین معناست که مرد و یا زن تحت کنترول و یا تصرف هیچ کس از برده‌گی و متکی به آزادی نبوده و دارای قدرت اتخاذ تصمیم‌گیری خود در معلوم کردن هدف زنده‌گی‌شان باشند. اگرچه تعداد زیادی از مردم ادعاء می‌کنند که مالیزیا در سرزمینی‌که حقوق آزادی تضمین شده است، به آزادی و حقوق فردی دست پیدا کردند، در حالی‌که بیشتر آنان تصدیق می‌کنند که آن‌ها هنوز در بند "ریسمان‌های" دیگر انسان‌ها و حکام خارجی هستند. این باعث می‌شود یک شخص فراموش کند که راه زندگی‌شان عمدتاً در کنترول دیگران است. کلام الله سبحانه‌وتعالی این را به خوبی بیان می‌دارد:

﴿اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَٰهًا وَاحِدًا لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ‌﴾

[توبه: ۳۱]

ترجمه: اینان دانشمندان و راهبان خود را به جز الله(سبحانه‌وتعالی) به خدایی گرفتند، مسیح پسر مریم را با این‌که مامور نبودند، جز که الله یگانه را بپرستند، معبود جز او نیست، منزه است او از آن‌چه با او شریک می‌گردانند.

زمانی‌که عدی ابن حاتم نزد رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم آمد و گفت: یهودیان و مسیحیان راهبان و یا کشیش های خود را عبادت نمی‌کنند، رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند:

«‌أليس يحرِّمون ما أحلَّ الله فتحرِّمونه، ويحلُّون ما حرَّم الله فتحلُّونه؟ قال: قلت: بلى! قال: فتلك عبادتهم...‌»

(الطبری)

ترجمه: آیا آنان(راهبان و کشش‌های‌شان) چیزی‌که الله(سبحانه‌وتعالی) حلال کرده حرام می‌نمودند و شما آن را حرام نمی‌دانستید و آنچه را که الله(سبحانه‌وتعالی) حرام کرده است(راهبان و کشیش‌های‌شان) حلال می‌نمودند و شما(یهودیان و مسیحیان) آن را را حلال نمی‌دانستید؟ عدی جواب داد: بلی. رسول الله(ﷺ) فرمودند: همانا این(راهبان و کشیش‌های‌شان) برای‌شان عبادت است.

این شکلی از "برده‌گی" است که بسیاری به‌ندرت آن را تصدیق می‌کنند. این‌که پیروان از رهبران‌شان هرچه که آن‌ها بگویند و از هر چیزی‌که منع‌کنند، پیروی می‌کنند، اگرچه این امر و نهی‌شان مخالف اوامر و نواهی الله سبحانه‌وتعالی باشد؛ این به طور واضح در این نظام گواهی می‌دهد که بالای زنده‌گی ما حاکمیت دارد. دموکراسی نوعی از حکومت‌داری است که اساس آن جدایی دین از زندگی می‌باشد. در این نظام هیچ جایی برای اوامر ونواهی الله سبحانه‌وتعالی درنظر گرفته نشده است. اکثریت آراء منحصربه منشأ قانون و سیادت تنها منحصر به فرد است. بعد از تمام نگرش و پروسه‌های تصویبی، این قانون مردم را مجبور می‌کند که آن‌ها تمام این قوانین را بپذیرند و اگر کسی سرباز زند، مجازات خواهد شد. دقیقاً این شکلی از عبادتی همگام با انسان‌ است ‌که رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرموده بودند. در عصر امروزی تعین حلال و حرام دیگر توسط راهبان صورت نمی‌گیرد، بلکه این وظیفه توسط قانون‌گذاران انجام می‌شود. آن‌ها استدلال می‌کنند که قوانین بر اساس حقوق انسانی و آزادی‌شان تشریع شده است؛ اما به واقعیت آن‌ها قوانینی است که از هوی و هوس فرد به وجود آمده است؛ نه براساس تقاضای شریعت اسلامی. بنابر این، تقاضای این نظام برای انسان بر اساس مشکلات جهانی همیشگی دوام‌دار است.

اسلام آمده تا انسان‌ها را از مشکلات مختلف ناشی از اسارت و بنده‌گی دیگر انسان‌ها نجات دهد. اسلام آمده تا ما را آزادی واقعی که تنها به عبادت الله سبحانه‌ وتعالی و او تنها لایق عبادت است، برخوردار سازد. گفت‌وگو میان فرمانده لشکر فارس، رستم و ربیعه ابن امیر فرستندۀ فرمانده مسلمانان، سعد‌ابن ابی وقاص در جنگ قادسیه واقعیت را بهتر نشان می‌دهد. زمانی‌که از ربیعه سوال شد که چرا لشکر مسلمانان به فارس آمده است، او در پاسخ گفت: الله سبحانه‌وتعالی ما را فرستاده تا شما را از عبادت مخلوق به عبادت خالق مخلوق و از مشقت‌های این دنیا به دنیا پهناور بعد از مرگ و از ظلم دین‌های‌تان به سوی عدالت اسلام آزاد سازیم. الله عزوجل ما را فرستاده تا شما را از عبادت یک دیگرتان نجات دهیم. (منبع: ابن جریر الطبری، تاریخ الامام و الملک ۴۰۱/۲، دارالکتب الامایه، بیروت)

نویسنده: داکتر‌محمد

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه