سه شنبه, ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۶م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
چون غیب را نمی‏دانیم، تعقل و فکر عمیق به‌کار است!
بسم الله الرحمن الرحيم

چون غیب را نمی‏دانیم، تعقل و فکر عمیق به‌کار است!

(ترجمه)

سعید ابن‌مسیب از ابوهریره رضی‌الله‌عنه روایت نموده که گفت: رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمود:

«لَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ لَضَحِكْتُمْ قَلِيلاً وَلَبَكَيْتُمْ كَثِيرًا» (رواه الترمذي وقال: هذا حدیث صحیح.)

ترجمه: اگر آن‌چه من می‌دانم، شما می‌دانستيد کم‌تر می‌خنديديد و بيشتر گريه می‌کرديد.

توضیح حدیث

مراد از علم دانستن آن‌چه که در آن نافرمانی الله شود و یقین داشتن به عذابی‌که در وقت نزع، در قبر، و در روز قیامت واقع می‏شود می‌باشد. مناسبت کثرت گریه و قلت خنده در این حالات واضح است؛ هم‌چنان واضح است که مقصد این حدیث تخویف می‌باشد. در حدیث طبرانی از ابن‌عمر روایت است که رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم به‌سوی مسجد روان بود ناگاه نظرش به قومی افتید که سخن می‌گویند و خنده می‌کنند؛ پس فرمود: قسم است به ذاتی‌که نفس‌من در قدرت اوست و سپس همین حدیث را بیان کرد.

از حسن‌بصری روایت است: "هرکس بداند که مرگ به‌وی آمدنی‌ست و قیامت وعده‌گاه اوست و ایستاد شدن به حضور الله سبحانه‌وتعالی مشهد اوست، بجا و مناسب است که وی در دنیا زیادتر محزون باشد."

کرمانی فرموده است: در این حدیث صنعت بدیع به‌کار رفته است، مقابل خنده، گریه و مقابل قلت، کثرت واقع شده که هر یک از این‌ها باهم مطابقت دارد. شکی نیست که موضوع بسیار خطرناک است؛ لذا هول‌وهراس روز قیامت بس بزرگ و عظیم است و مناسب است که به تفصیل به آن پرداخته شود، در حالی‌که امروز مسلمانان در هم‌چو امور بسیار کم می‌اندیشند و هیچ شکی نیست که مسلمانان امروز زیادتر به چیزهای مصروف‌اند که هیچ عاقلی نباید به چنین چیزها با این‏قدر تعمق بیندیشد، از آن جمله می‏توان مصروف شدن به مسابقات فوتبال و افراد کم‌شخصیتی‌که مثل ماده‌شتران سرکش در میدان‏های بازی این‌طرف و آن‌طرف می‌دوند و بقیه مردم از آن لذت برده و اوقات گران‏بهای خویش را صرف نموده و به نام‏های آن بازی‏گران افتخار می‌کنند و با کنترول، نظارت و تربیه این ورزش‌ها و استفاده از لباس‏های اغیار و خلاف شریعت‌اسلامی و سرودن ترانه‏ی تیم‌های ورزشی و تربیه ممثلین و هنرمندان بی‌پروا به دین را تشویق و تکریم نموده؛ بدون این‏که به ارزش‏های زندگی دنیا و حساب آخرت خود بیندیشند.  

پس اگر مسلمانان از امور غیب و آخرت آگاه می‏بودند، چنان‌چه رسول‌شان صلی‌الله‌علیه‌وسلم آگاه شده بود؛ یقیناً کم می‌خندیدند و بسیار می‌گریستند. اگر مسلمانان از شأن غیب و آخرت می‏دانستند هرگز حیات خود را وقف امور دنیا نمی‌کردند و هرگز در این دنیا مصروف به بنای قصرهای مجلل و سوار بر موترهای مدل‌بالا و فاخره... نمی‌شدند.

اگر مسلمانان از شأن امور غیب و آخرت می‌دانستند، هرگز موافق به ازدواج‏های پر مصرف و جمع اموال نمی‌شدند، اگر از شأن امور غیب و آخرت می‎‌دانستند، به‌حال خویش تأثر و افسوس می‏کردند و به گریه اطفال مسلمین و زنان‌شان و پیرمردان‌شان دل می‌سوختاندند.

اگر مسلمانان از شأن امور غیب و آخرت می‌دانستند، بخاطر نجات امت‌خود از کام اژدهای غرب‌کافر که شب‌وروز تلاش دارند تا امت را غرق در منجلاب فکری و فرهنگی نمایند، می‌کوشیدند. اگر مسلمانان از شأن امور غیب و آخرت می‌دانستند، هرگز از همکاری با عاملینی‌که بخاطر اعاده مجدد و عظمت اسلام یعنی اعاده خلافت بار دوم بر منهج‌نبوت باز نمی‌ایستادند.

در نهایت باید گفت که از علم‌غیب کسی آگاه شده نمی‌تواند؛ اما تعقل و فکر عمیق بکار است بر این‌که نجات مسلمانان در اعاده خلافت اسلامی (بر منهج‌نبوت) نهفته است، از همین لحاظ علماء قضیه اعاده خلافت را قضیه سرنوشت‏ساز می‌گویند. بار الها! امت را با اعاده خلافتی‌که در آن عزت و وقار امت‌اسلامی حفظ گردد، متحد ومتفق بگردان! اللهم آمین آمین!

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه