دوشنبه, ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
درگیری تمدن‌ها در جنگ غزه
بسم الله الرحمن الرحيم

درگیری تمدن‌ها در جنگ غزه

(ترجمه)

الله سبحانه وتعالی فرموده است:

‏‏﴿الَّذِينَ آمَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِيَاء الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفاً [نساء: 76]‏

ترجمه:كسانی‌كه ايمان آورده‌اند، در راه الله می‌جنگند و كسانی‌كه كفرپيشه‌اند، در راه شيطان می‌جنگند. پس با ياران شيطان بجنگيد. بی‌گمان نيرنگ شيطان هميشه ضعيف بوده است.‏

دو گروه از مردم در روی این کرۀ خاکی می‎‌جنگند: گروهی به خاطر حاکمیت دین الله سبحانه وتعالی و برترساختن آن، که وقتی چنین شود، طریقۀ زندگی که مورد پسند الله سبحانه وتعالی برای مردم است، حاکم شده و آن‌ها را به نهضت رسانده و منجر به سعادت شان در دنیا و آخرت می‌شود، و گروه دیگر به خاطر طاغوت می‌جنگند. هر شریعت و تمدنی و هر طریقۀ زندگی که بشر آن را به وجود آورده و از نزد خود ساخته که مخالف با اوامر الله سبحانه وتعالی و روی گردان از دین‌ و پشت‌کننده به شریعتی باشد که آن را برای مردم شرع و بیان داشته است، طاغوت بوده که منجر به شقاوت و بدبختی بشریت می‌شود.

برای مؤمنین مطلقاً جایز نیست که بگویند، موسی به دینش و عیسی به دینش! ما را زندگی خود ماست و آن‌ها را زندگی خودشان و ما را به آن‌ها ربطی نیست؛ پس آن‌ها را به حال خودشان رها می‌کنیم؛ بلکه الله سبحانه وتعالی مؤمنین را دستور داده که برای گسترش اسلام و پخش و نشر طریقه‌ای که سزاوار و مناسب انسان است، آستین‌های همت و مجاهدت را بالا بزنند. اگر مسلمانان از جنگ و جهاد توسط تمدن و ثقافت‌شان و توسط طریقۀ زندگی و شریعت‌شان به دشمنان خود پشت کنند و با آنان مبارزه نکنند، حتماً و قطعاً دشمنان‌شان توسط تمدن‌ها، ثقافت‌ها و شریعت‌های شان با این‌ها می‌جنگند و وادار می‌سازند تا در برابر طریقه‌های زندگی شان زانو بزنند. به همین خاطر، الله سبحانه وتعالی فرموده است:

‏‏﴿وَلَوْلاَ دَفْعُ اللّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ[بقره / 251]‏

ترجمه: ‏و اگر الله برخی از مردم را به وسيله برخی ديگر دفع نكند، فساد زمين را فرا میگيرد، ولی الله نسبت به جهانيان لطف و احسان دارد.‏

آنچه امروز در غزه می‌گذرد -به ویژه در بستر در چارچوب درگیری تمدن‌ها- درگیری میان اسلام و تمدن غرب است. درگیری در غزه، درگیری با تمدن دولت یهود(اسرائیل) درگیری با تمدن یهودیت یا صهیونیست نیست؛ زیرا آن‌ها گروه‌های اندک، ناچیز و پراکنده بودند که از اطراف و اکناف جهان به سرزمین فلسطین آمدند. آن‌ها همواره افراد پراکنده و بدون تمدن و فرهنگ هستند. آن‌ها در طول سه‌هزار سال نتوانسته‌اند جامعه‌ای بسازند که آن‌ها را وحدت بخشد. این‌ها همان کسانی اند که در هرجا پیدا شوند، مهر ذلت و خواری بر آن‌ها نهاده شده، حتی این رژیم‌شان -که در سرزمین فلسطین تأسیس شده- یک خدعه و نیرنگ غربی است که از مهم‌ترین اهداف آن؛ نجات یافتن مردم اروپا از این اجسام ناآشنا بوده که همواره سبب آزار و اذیت و مایۀ بدبختی به جوامع غربی بوده‌اند. هیچ کس نباید چنین بپندارد که ما با تمدن حاکم در فلسطین درگیر هستیم؛ تمدنی‌که ما آن را عامل درگیری فلسطین می‌دانیم.

یکی از حلقات مسلسل و متوازی در میان امت اسلامی در سلسلۀ درگیری تمدنی، درگیری میان امت اسلامی و غرب می‌باشد؛ آن‌هم از زمانی‌که این تمدن جدید بر سرزمین اروپا قائم گشت و با امت اسلامی به مبارزه و رقابت پرداخت؛ بعد از آن‌که امت اسلامی صدها سال با تمدن‌ها رقابت کرد و قرن‌ها تمدن برتر و غالب بود تا آن‌که امروزه تمدن جدیدی برای مبارزه و رقابت با مسلمانان از طریق ثقافت و قوانین‌شان و از طریق سبک زندگی شان به میان آمد. اما متأسفانه امت اسلامی در برابر این تمدن شکست خورده و تاهنوز، جام‌های تلخ شکست خود را پیوسته و جرعه‌جرعه می‌نوشد. امت اسلامی همواره و بلافاصله از جام اشغال، سیطرۀ سیاسی، اقتصادی، ثقافتی، تعلیمی و امنیتی می‌آشامد...

با آن‌که مسلمان‌ها از زندگی اسلامی شان بیرون شده‌اند و تمدن‌شان از صحنۀ وجود پنهان گشته است؛ اما غرب همواره با اسلام مبارزه می‌کند. ادامۀ مبارزه غرب با اسلام تنها به دلیل قدرت تمدن اسلام است که غرب خطر آن را احساس می‌کند؛ حتی درحالی‌که از نظر پنهان و از بستر واقعیت غایب و در حال قیام است. غرب برای به زانو درآوردن امت اسلامی و اختتام بخشیدن تمدن آن و نابودی دولتش از ابزارهای متفاوت و گوناگونی استفاده کرد و یکی از این ابزار، رژیم یهود بود.

رژیم یهود از ابزاری است که غرب از طریق آن، قدرت خود را بر سرزمین‌های ما گستراند. رژیم یهود به‌سان دولت‌های ملی حاکم در سرزمین‌های ما و به‌سان نظام‌های مزدور، به‌سان احزاب سیاسی که حامل افکار لیبرالیزم، کمونیزم و سکولاریزم هستند، به‌سان احزابی‌که برای مسلمانان حامل نجاست افکار قومی و ملی هستند و به‌سان انجمن‎‌های تبشیری مانند فیمنیزم/زن‌گرایی و... در گذشته است که اکنون به نام‌ سازمان‌های جامعه مدنی یاد می‌شود و ابزاری بیش نیستند.

لذا، رژیم یهود یکی از ابزاری است که غرب برای جلوگیری از نهضت دوبارۀ امت اسلامی و از سرگیری زندگی اسلامی استفاده می‌کند. با استفاده از آن می‌خواهد جلو بازگشت تمدن اسلامی را بگیرد و از منافع خود در سرزمین‌های ما و از سلطۀ خود بر دارایی‌های ما حمایت و از سیطرۀ خود در افکار ما حفاظت کند. می‌خواهد توسط آن، خطر قیام مجدداً تمدن اسلامی را از خود دفع کند؛ تمدنی‌که پس از قیام آن، توقع می‌رود ذهن مردم اروپا را تسخیر کند؛ برای این‌که امت اسلامی بتواند به مجد و شکوه سابق خود برگردد و در مبارزه با تمدن‌ها پیش‌قدم باشد؛ نه مثل حالت دفاعی که دو قرن می‌شود بدان ملبس شده است.  به هیچ‌وجه برای مسلمانان جایز نیست که درگیری امروزه را با رژیم اشغالگر یهود در فلسطین یک درگیری جداگانه بدانند؛ بلکه باید آن را جزئی از درگیری امت با دشمنش بدانند؛ درگیریی‌که باید منجر به آزادی از زیر سلطۀ کافر استعمارگر شود؛ آن‌هم از طریق نابودی ابزار آن در سرزمین‌های ما و سرنگون کردن تاج‌وتخت‌هایی‌که فعال‌ترین ابزار هستند؛ حتی فعال‌تر از رژیم یهود. همین‌هایند که از یهود در فلسطین پاسبانی می‌کنند و همین‌هایند که امت اسلامی را به زنجیر کشیده و مانع مبارزه و جهادشان شده‌اند. نگذاشته اند که به احیای مجدد زندگی اسلامی خود بپردازند و به تمدنش تجسم ببخشند.

درگیری با رژیم یهود، جزئی از درگیری با تمدن غرب و سلطۀ آن بر سرزمین‌های ماست. راه آزادسازی فلسطین، راه‌ آزادسازی هر سرزمین اشغال شدۀ مسلمانان است. راه آزادسازی امت از زیر سلطۀ کفار و رهایی آن از جنگ فکری غرب و از منهج‌های تعلیمی است که افکار فرزندان امت را ملوث ساخته و راه آزادسازی آن از زیر سلطۀ اقتصادی نیز می‌باشد. مشکل اینجاست که امت اسلامی در سرزمین‌های ما توسط ابزار غرب به زنجیر کشیده شده و بارزترین این ابزار، نظام‌های حاکم سرزمین‌های مسلمانان است.

در نتیجه، راه‌حل اینست که نخست امت اسلامی از زیر سلطۀ کافر استعمارگر آزاد شود و برای این کار باید قید و بندهایی‌که مسلمانان توسط آن‌ها به زنجیر کشیده شده اند، شکسته شود. این قید و بندها، همان نظام‌های وظیفوی است که بالایشان حاکم بوده، مانع حرکت‌شان می‌شود و آرزوی شان را در راستای تغییر و آزادسازی و احیاء زندگی اسلامی سرکوب و سرزنش می‌زند. این‌ها نظام‌های هستند که ارتش‌ها را در اردوگاه‌های شان زندانی ساخته و برای شان اجازه خروج نمی‌دهند؛ جز برای سرکوب مردم و راه‌انداختن جنگ‌های داخلی میان دولت‌های وظیفوی تا توانایی‌های این امت را فلج کنند.

اگر امت بتواند این قید و بندها را بشکند، ارتش‌های خود را واپس و زمام امور و اقتدار خود را به دست گیرد و در نتیجه، هویت و شخصیت خود را با تطبیق اسلام در عرصۀ فکر، نظام، شریعت و طریقۀ زندگی باز گرداند؛ در آن هنگام است که می‌تواند تمام مشاکل خود را حل نماید. در آن هنگام، قضیۀ آزادسازی فلسطین سخت‌ترین کار امت اسلامی؛ نه بلکه آسان‌ترینش بوده که از پی آن برخواهد آمد و بزرگ‌ترین دلیل آن، کشتاری است که همۀ عالم در هفتم اکتوبر مشاهده کردند؛ طوری‌که گروهی از مجاهدین با سلاح‌های انفرادی توانستند این رژیم را متزلزل کنند و ترس و وحشت را در قلوب‌شان بیفکنند. پس اگر مجاهدینِ چهار اطراف فلسطین برای متزلزل ساختن این رژیم؛ بلکه برای ریشه‌کن نمودن و سرشکافتن آن در لحظه‌ای از لحظات تاریخ حرکت کنند، چگونه خواهد بود؟!

امت اسلامی قادر است که در یک لحظه این رژیم را ریشه‌کن نماید؛ به شرط این‌که زمام امور خود را به دست گیرد و آنگاه است که می‌تواند به مکلفیت و کار بزرگ خود توجه کند؛ یعنی احیای دوبارۀ تمدنش، بنای اقتصاد و وحدت‌اش و بسوی ریشه‌کن نمودن استعمار و نفوذ آن از سرزمین‌های ما و به سوی حمل اسلام به عنوان یک رسالت به جهان، تا تمدن اسلام دوباره در مقام مبارزه و رقابت قرار گیرد؛ نه در مقام دفاع از خود.

این واقعیت درگیری تمدنی در غزه، فلسطین و تمام جهان است. این یک درگیری با تمدن غرب است که سرزمین‌ها، انسان‌ها، سنگ‌ها و درخت‌ها را فاسد کرده و فساد را در خشکه و دریا منتشر ساخته است و اینست واقعیت این درگیری. آنچه که امروز غزه از مدت تقریبا دو و نیم ماه به این‌سو زیر کشتار و بمباردمان به سر می‌برد، به سبب دسیسه‌سازی حکام مسلمانان و عدم توانایی مسلمانان برای قیام توسط کدام حرکتی برای یاری برادران‌شان است. همۀ این‌ها دلیل بر این هستند که امت اسلامی هرگز نمی‌تواند به ادای مکلفیت خود بپردازد تا زمانی‌که قدرت و اقتدار خود را بازپس نگیرد و این تاج‌وتخت‌هایی‌ را که پاسبان رژیم یهود و پاسبان نفوذ غرب در سرزمین‌های ما هستند ریشه‌کن ننماید.

پس ای امت بزرگوار! برای تحقق این هدف مقدس عاجل و بدون تأخیر بشتابید تا بعداً بتوانید برای تحقق بخشیدن اهداف بزرگ اسلام توفیق یابید! ای مردم، بشتابید، همین حالا بشتابید! اهل قدرت را تشویق کنید تا این تاج‌وتخت‌ها را ریشه‌کن و پارچه‌پارچه نمایند تا بر ویرانه‌های آن، دولت اسلامی تأسیس شود و در لحظه‌ای از روز، رژیم یهود را از سرزمین فلسطین نیست و نابود کند.

برگرفته از شماره 475 جریدۀ الرایه

نویسنده: استاد أحمد القصص

مترجم: محمدمزمل

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه