چهارشنبه, ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
دانشگاه­های سودان، بین غربی شدن دانشجویان و اندیشه­های اسلام!
بسم الله الرحمن الرحيم

دانشگاه­های سودان، بین غربی شدن دانشجویان و اندیشه­های اسلام!

وقتی از نظام حکومتی در اسلام (خلافت) در دانشگاه­های سودان در عرصه مبارزه ایدیولوژیک دانشگاهی مناقشه و صحبت می‌شود، پیرامون ایده تفکیک قوا مکرر سوال می­شود که آیا تفکیک قوای سه­گانه (قضائیه، مقننه و مجریه) در دولت خلافت مطرح است یا خیر؟!

این سؤال بیانگر آنست که تحصیل جوانان مسلمان در دانشگاه­ها مبتنی بر اسلام نیست، بلکه مبتنی بر تفکر سکولار غربی است. این سیاستی است که غرب کافر در مبارزه با اسلام دنبال می­کند و دروازۀ تعلیم را دربان شده است. در دایرة المعارف ادیان چنین تذکر بعمل آمده که: «منهج تعلیمی از سلسله­ برنامه­های توافقی است که دشمنان اسلام در جنگ با اسلام دنبال کرده اند.»

برخی از مبلغان مسیحی می­گویند: «اهداف مدارس و دانشکده­های تحت نظارت مبلغان مسیحی، در همه کشورها همیش یکسان بوده است. مدارس و دانشکده­ها در درجه اول ابزاری برای یادگیری و آموزش از کتب غربی محسوب می­شوند، که توسط معلمان غربی دیدگاه­های مسیحیت را با خود حمل می­کنند.»

هنری هریس JSP مبلغ مسیحی می­گوید: «تحصیل در مأموریت­های تبلیغی تنها وسیله­ای برای رسیدن به هدف است، یعنی قیادت و آموزش مردم تا آنگاه که به افراد مسیحی و ملت­های مسیحی مبدل شوند.» برخی دیگر از مبلغان مسیحی می­گویند: «مدارس از هر نیروی دیگری قدرت­مندتر هستند تا جوانان را تحت تأثیر آموزش و پرورش قرار دهند و این نفوذ هم‌چنان شامل کسانی می­شود که روزی در سرزمین­های شان رهبر خواهند شد».

مبلغ تکلی می­گوید: «باید به تأسیس مدارسِ به سبک سکولار غربی تشویق کنیم، زیرا مسلمانان با مطالعه­ کتاب­های درسی غربی و یادگیری زبان­های خارجی، اعتقاد خود را نسبت به اسلام و قرآن متزلزل کرده اند.»

ساموئل زومر می­گوید: «تا زمانی­که مسلمانان از مدارس مسیحی بیگانه هستند، باید برای آن­ها مدارس سکولار ایجاد کنیم و ثبت­نام شان را در آنها تسهیل کنیم و این به ما کمک می­کند تا روحیه اسلامی را در بین دانشجویان از بین ببریم. این موضوع و موارد مشابه به آن، سبب شده تا دانشجویان جوان پیرامون قوای سه­گانه که یکی از الزامات نظام جمهوری دموکراتیک است، بپرسند. از آنجا که جمهوری کلمه­ی لاتین با دو هجا، Re به معنای شی و public به معنای عمومی است. بنابر این، معنای آن (چیز عام) می­شود، یعنی جمهوری نوعی از حکومت­داری نزدیک به دموکراسی است که مبتنی بر مشارکت همه مردم، آزادی در انتخاب حکامش و هم‌چنین مشارکت گسترده آن در زندگی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی می­باشد. جمهوری در شهرهای یونان باستان که بیانگر اراده عمومی مردم بود، در زمانی به وجود آمد که سلطنت حاکم بود.

اصل تفکیک قوای سه­ گانه توسط دانشمند فرانسوی، مونتسکیو در سال 1748م درکتاب "روح قوانین" تبلور یافت و تحت تأثیر کتاب "قرار داد اجتماعی" ژان ژاک روسو قرار گرفت، زیرا نظام­های سیاسی در اروپا تا آن زمان به ترکیب قوای سه گانه در شخص حاکم متکی و وابسته بود و یا به گونه واضح­تر؛ این قوای سه گانه به گونه­ای باهم تداخل دارند که عملکرد دولت را مختل می­کند و منجر به مسلط شدن حاکم و پناه بردگانش بالای مردم و دارایی­های شان می­گردد. این همان چیزی است که در تمام دانشگاه­های سودان که علوم سیاسی تدریس می­شود، تدریس می­گردد. بنابر این، این سؤال ناشی از دیدگاه غربی نسبت به نظام­های حکومتی است.

این در حالی­ست که نظام حکومتی در اسلام (خلافت) دارای نهادهای دولتی می­باشد که بر آن استوار است و حزب التحریر آن را در کتاب "نهادهای دولت خلافت در حکومت و اداره" توضیح داده است و برخی از موارد آن قرار ذیل است:

اول: نظام حکومتی در اسلام که پروردگار جهانیان آن را بیان کرده نظام خلافت راشده است که در آن، خلیفه با بیعت کردن با کتاب الله و سنت رسولش تعیین می­شود و بر این امر دلایل و شواهد فراوانی از کتاب، سنت و اجماع صحابه وجود دارد.

دوم: شکل نظام حکومتی در اسلام (خلافت)، با تمام اشکال حکومتی که در دنیا شناخته شده چه از لحاظ اصل و چه از لحاظ اندیشه­ها، مفاهیم و ارزش­هایی‌که بر آن مبتنی است و چه از لحاظ دستور و قوانین که تطبیق و تنفیذ می­کند، متفاوت است. بنابر این، نظام حکومت‌داری در اسلام (خلافت) نه سلطنتی است، نه دموکراسی، نه جمهوری و نه هم امپراطوری. نظام حکومتی اسلام به هیچ وجه شبیه به این نظام­های بشری نیست که چنین سؤالی (تفکیک قوای سه­گانه) مطرح شود.

سوم: دستگاه­ها و نهادهای حکومت خلافت با نهادهای حکومتی شناخته شده امروزه تفاوت دارد، هرچند در برخی از جهات مظاهرشان شبیه به هم باشند. دستگاه­های دولت خلافت برگرفته از دستگاه­های است که رسول الله بعد از هجرت شان به مدینه منوره و بعد از تأسیس دولت در آنجا ایجاد کردند و خلفاء هدایت شده وی از او متابعت و پیروی کردند. با استناد به نصوص موجود در باره آن واضح می­شود که دستگاه­های دولت خلافت در حکومت و اداره به شرح زیر می­باشد:

خلیفه، کسی است که نماینده امت در حکومت بوده و تطبیق شریعت الله سبحانه وتعالی به وی سپرده شده است -معاونان (وزراء)- معاون اجرایی- والیان- امیرجهاد (ارتش)- امنیت داخلی- امورخارجه- صنعت- قوه قضائیه- مصالح مردم- بیت المال- رسانه­ها- مجلس امت(شورا و محاسبه). جزئیات این دستگاه­ها در کتاب فوق ذکر شده است و مسلمانان مخصوصاً دانشجویان دانشگاه­ها باید نظام­ها و دستگاه­های حکومتی شان را از منبع ویژه و مخصوص شان که رسول الله بجای گذاشته و بدان سفارش نموده است، اخذ نمایند، چنان‌که در حدیث روایت شده از عرباض این چیز واضح و آشکار است:

«صَلَّى بِنَا رَسُولُ اللهِ صلَّى اللهُ عليهِ وسلَّمَ ذاتَ يومٍ، ثم أقبل علينا، فوعظنا موعظةً بليغةً، ذرفت منها العيون، ووجِلت منها القلوبُ . فقال قائلٌ : يا رسولَ اللهِ ! كأن هذه موعظةُ مُودِّعٍ، فماذا تعهد إلينا ؟ فقال : أوصيكم بتقوى اللهِ والسمعِ والطاعةِ وإن عبدًا حبشيًّا، فإنه من يعِشْ منكم بعدي فسيرى اختلافًا كثيرًا، فعليكم بسنتي وسنةِ الخلفاءِ المهديّين الراشدين تمسّكوا بها، وعَضّوا عليها بالنواجذِ، وإياكم ومحدثاتِ الأمورِ فإنَّ كلَّ محدثةٍ بدعةٌ، وكلَّ بدعةٍ ضلالةٌ» (ابوداود و الترمذی)

ترجمه: از عرباض بن ساریه روایت شده که روزی رسول الله بر ما نماز گذارد، سپس به موعظه ما پرداخت، آن چنان موعظه­ای که دیدگان اشک­بار شده و دل­ها لرزان. در این هنگام گوینده­ای گفت: ای رسول الله! گویا این موعظۀ وداع است، پس ما را به چه وصیتی می­کنی؟ پس گفت: شما را به تقوای الهی و اطاعت و فرمانبرداری [از امیران و حکام] سفارش می‌کنم، هرچند [آن امیر و حاکم]، غلام حَبَشی باشد؛ زیرا افرادی از شما که بعد از من در قید حیات باشند، اختلافات زیادی را خواهند دید، پس [در آن وقت] بر شما لازم است که به روش من و روش جانشینان راشد و هدایت‌یافته من چنگ زنید و با دندان‌های‌تان سنت‌های مرا محکم بگیرید و بترسید و دور باشید از بدعت‌ها و چیزهای نوپیدا شده در دین؛ چرا که هرچیز نوپیدایی در دین، بدعت به شمار می‌آید، و هر بدعتی نیز گمراهی است.

از الله سبحانه وتعالی می­خواهیم که ما را به نصرت خود گرامی بدارد و در إقامه خلافت راشده دوم بر منهج نبوت توفیق دهد! بدین گونه، اسلام و مسلمانان را عزت بخشد و کفر و کافران را خوار و ذلیل گرداند و خوبی و خیر را در سراسر جهان منتشر سازد!

﴿إِنَّ اللَّهَ بَٰلِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَىْءٍ قَدَرًا﴾ [طلاق: 3]

ترجمه: الله فرمان خود را به انجام می­رساند و هرچه را بخواهد بدان دسترسی پیدا می­کند، الله به هر چیزی زمان و اندازه­ای را قرار داده است.

نویسنده: استاد فاتح عبدالله- دانشگاه النیلین سودان

مترجم: محمد مزمل

         

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه