پنجشنبه, ۲۶ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
در بحران اوکراین، امریکا روسیه را پاداش می‌دهد و آلمان را مجازات می‌کند
بسم الله الرحمن الرحيم

در بحران اوکراین، امریکا روسیه را پاداش می‌دهد و آلمان را مجازات می‌کند

بایدن به تاریخ 23 فبروری 2022م از بستۀ تحریماتیِ خبر داد که برخی از مسئولین حکومتی روسیه را هدف قرار خواهد داد. بلینکن وزیر خارجۀ امریکا نیز امروز در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت؛ اقدام قاطع و سریع آلمان در خصوص خط گاز نورد استریم-2 در پی هماهنگی‌ها و مشوره‌ها صورت گرفته و بایدن این اقدام آلمان را در واکنش به آنچه روسیه انجام می‌دهد، مهم خوانده است.

شکی نیست که بحران اوکراین در هفته‌های اخیر ابعاد زیادی به خود گرفته که برخی از آن داخلی و منطقه‌ای بوده و به ساختار ساکنان اوکراین و هم‌چنین عمق استراتیژی روسیه ارتباط می‌گیرد، اما ابعاد جهانی این بحران در پیوند به امریکا و اروپا، حساسیت و اهمیت بیش‌تری دارد. شاید تمرکز امریکا از زبان بایدن و وزیر خارجۀ آن روی خط لولۀ گاز موسوم به نورد استریم -2 که از روسیه به اروپا مخصوصاً آلمان کشیده شده، خود بیان‌گر اهمیت ویژۀ این پروژه باشد؛ خطی‌که مدت‌هاست امریکا تلاش دارد روند آن را مختل کند، نه فقط به هدف محروم نمودن روسیه از منبع درامد مهمی برای خودش؛ بلکه هم‌چنین به هدف محروم نمودن آلمان به گونۀ خاص و اروپا به صورت عام از متکی بودن به منبع انرژیی که بیرون از تسلط مستقیم امریکا است. مایک وتنی سردبیر مجلۀ الکترونیکی اوراسیا در تعلیق این مسأله گفت: «بحران اوکراین هیچ ارتباطی به اوکراین ندارد». این مسأله مخصوصاً به آلمان ارتباط دارد و مشخصاً هدف آن خط لولۀ نورد استریم -2 است که آلمان را به روسیه پیوند داده. جورج فریدمان رئیس اجرایی شرکت ستراتفور در برابر اعضای مجلس امور خارجی شیکاگو این ارتباط را چنین توضیح داد: «منفعت اساسی ایالات متحده که در طول قرن‌ها به خاطر آن وارد جنگ‌هایی شده ایم، به شمول جنگ اول و دوم جهانی و جنگ سرد، همانا مسألۀ ارتباط میان آلمان و روسیه بوده، زیرا متحد شدن این دو کشور یگانه قدرتی را به وجود خواهد آورد که می‌تواند ما را تهدید کند. لازم است برای جلوگیری از چنین اتحادی تلاش صورت گیرد». از این جاست که می‌توان درک نمود چرا و چگونه است که واشنتن خط لولۀ گاز نورد استریم – 2 را برای منافع خود یک تهدید می‌شمارد و آن را در خصوص اروپا در اولویت کاری خود قرار داده، چنان‌چه از هیچ مناسبتی برای مختل نمودن جریان این پروژه فروگذار نکرده است. با آن هم پروژۀ نورد استریم -2 ادامه یافت و آمادۀ بهره‌برداری گردید. پوتین در دیدارش با شولتز نخست‌وزیر آلمان به اهمیت این پروژه و مرکزیت آن در بحران جاری اشاره نموده گفت: «اگر کار پروژۀ نورد استریم -2 متوقف گردد، شهروندان آلمان باید برای حفاظت مالی خود در جستجوی منابع دیگری شوند که پنج برابر انرژی وارداتی کنونی‌شان قیمت خواهد داشت». اینجاست که می‌توان اشارۀ بایدن را فهمید، آنجا که بی بی سی به نقل از وی گفت: «بایدن هشدار می‌دهد در صورتی‌که روسیه وارد جنگ با اوکراین شود، نورد استریم-2 متوقف خواهد شد. پس روسیه وارد جنگ با اوکراین شده و دو جمهوری را از آن جدا می‌کند و امریکا در واکنش به آن خط لولۀ گاز را متوقف می‌کند. بناءً هدف اصلی که پشت بحران اوکراین قرار دارد این است که روسیه با پیوند دادن بخش بزرگی از اوکراین به خود پاداش دریافت کند و آلمان با محروم شدن از منبع انرژی ارزان و کم ضررتر نسبت به پترول حاصل شده از منابع وابسته به امریکا، مجازات شود.

مایک ویتنی در ادامۀ تعلیق‌اش روی اهمیت خط گاز روسیه می‌گوید: «امریکا نمی‌خواهد آلمان بیش‌تر به روسیه وابسته شود، زیرا تجارت زیربنای اعتماد است و اعتماد منجر به گسترش فعالیت‌های تجارتی و غیرتجارتی می‌شود و به هر اندازه که روابط گرم‌تر گردد، محدودیت‌های تجارتی میان دو کشور کم‌تر می‌شود و در نتیجۀ آن شرط و شروط‌ها ساده‌تر و سبک‌تر می‌شود و عرصه‌های سفر و گردش‌گری را دربر می‌گیرد؛ به این ترتیب، زیربنای جدید امنیتی میان دو کشور به وجود می‌آید. زمانی‌که آلمان و روسیه تبدیل به دو دولت دوست و شریک تجارتی گردند، دیگر نیازی به پایگاه‌های نظامی امریکا نخواهد بود و لازم نخواهد بود امریکا موشک‌ها و سلاح‌های گران‌قیمتی داشته باشد و دیگر حتی به پیمان آتلانتیک شمالی نیز نیازی نخواهد بود. در عین حال نیاز نخواهد بود تا معاملات انرژی با دالر امریکا صورت گیرد و یا اوراق بهادار خزانۀ امریکا برای توازن محاسبات ذخیره گردد، بلکه دو طرف معامله خواهند توانست معاملات‌شان را مستقیم و با واحدهای پولی خودشان انجام دهند و این کار منجر به کاهش شدید ارزش دالر و تحول بزرگی در قدرت اقتصادی خواهد شد. این است اساسی‌ترین دلیلی که ادارۀ بایدن به خاطر آن با پروژۀ نورداستریم-2 مخالفت می‌ورزد. این فقط یک خط لوله نیست، بلکه پنجره‌ای به سوی آینده است؛ آینده‌ای که بر اساس آن اروپا و آسیا در منطقۀ تجاری آزاد و عظیم به یکدیگر نزدیک می‌شوند؛ منطقه‌ای که امکان تبادلۀ دو جانبۀ قدرت و شکوفایی مشترک را به بار خواهد آورد. در چنین آینده‌ای، امریکا از صحنه کنار زده شده و سردرگم خواهد شد. پس روابط گرم‌تر میان آلمان و روسیه به معنای آغاز پایان "تک محوری نظم جهانی" است؛ نظمی‌که سال‌های زیادی است که امریکا اریکۀ رهبری آن را به خود اختصاص داده و در آن یکه تازی می‌کند. چنان‌چه بریجنسکی مشاور اسبق امنیت ملی امریکا در زمان کارتر به خطر پاگرفتن قدرت مشترک اروپا و آسیا زیر نام اوراسیا اشاره نموده و بارها هشدار داده بود که ممکن است چنین ائتلافی جدید جهانی شکل گیرد.

شاید همین موضوع باعث شده باشد واشنتن با تمام توان سعی کند پروژۀ نورد استریم -2 را از هم بپاشاند و آلمان را در مدار خود نگهدارد  و شاید همین موضوع بلنکن وزیر خارجۀ امریکا را وادار نمود تا تصمیم آلمان در خصوص نورداستریم -2 را قاطع و سریع توصیف نماید؛ زیرا بحران اوکراین فرصت طلایی را برای از هم پاشیدن نورد استریم-2 و برگرداندن آلمان و سپس تمام اروپا به چهارچوبی فراهم نموده که پس از جنگ دوم جهانی شکل گرفت. برای رسانه‌های جهانی مانند الجزیره، CNN و BBC دشوار نبود تا به مجرد پایان یافتن کنفرانس مطبوعاتی بلنکن، بحران اوکراین را چنین توصیف کنند: «جنگ گاز عنوان برجستۀ پیامدهای بحران اوکراین میان روسیه و غرب».

استراتژی امریکا در این بحران مبتنی بر ایجاد این تصور بود که روسیه برای اروپا تهدید امنیتی به شمار می‌رود، اما با آن هم هدف اصلی خود روسیه نه، بلکه آلمان و پس از آن اروپاست. این دقیقاً همان چیزی است که مایکل هدسون در مقاله‌اش زیر عنوان «دشمنان واقعی امریکا هم‌پیمانان اروپائی و غیر اروپائی آن استند»، می‌گوید: «یگانه گزینه‌ای که در جلوگیری از روند دورشدن اروپا برای دیپلومات‌های امریکا باقی مانده این است که روسیه را درگیر جنگ نظامی کنند و پس از آن ادعا کنند که انتقام گرفتن از این اقدام روسیه ما فوق هرگونه منفعت اقتصادی ملی محض است». این همان چیزی است که ماکرون و شولتز در دیدار با پوتین به آن پی بردند و این همان چیزی است که ویکتوریا نولاند، نمایندۀ وزارت خارجۀ امریکا در امور سیاسی در بیانیۀ مطبوعاتی وزارت خارجه به تاریخ 27 جنوری توضیح داد: «اگر روسیه به نحوی از انحاء به اوکراین حمله کند، نورد استریم-2 هرگز پیش نخواهد رفت». این بدان معناست که تیم بایدن سعی می‌خواهند روسیه را تشویق کنند مرتکب اقدام نظامی شود تا به این ترتیب زمینۀ تخریب پروژۀ نورداستریم-2 فراهم گردد. و این دقیقاً همان چیزی است که اتفاق افتاد؛ چنان‌چه بحران اوکراین تا بالاترین حد ممکن تحریک گردید تا این‌که پوتین از جدا شدن مناطقی در شرق اوکراین خبر داد و اعلان نمود که از این مناطق حمایت نظامی می‌کند؛ سپس آلمان به سرعت پروژۀ نورد استریم -2 را متوقف نمود و اعلان نمود که خود را تسلیم تمایلات سرکش امریکا برای حفظ آلمان و اروپا در آغوش سرد امریکا نموده.

در پایان باید گفت که هرگز جهان ثبات نخواهد یافت، هرگز امنیت برقرار نخواهد شد و صلح جهانی محقق نخواهد گردید تا زمانی‌که بر اریکۀ آن گرگان درنده تکیه زده باشند؛ گرگانی‌که بجز منافع زودگذر خود به هیچ چیز دیگری اهمیت نداده و بجز هوای نفس خویش قایل به هیچ خدایی نیستند. الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا﴾ [فرقان: 43]

ترجمه: آیا دیدی کسی را که هوای نفسش را معبود خود برگزیده است؟! آیا تو می‌توانی او را هدایت کنی (یا به دفاع از او برخیزی)؟!

نویسنده: د. محمد جیلانی

مترجم: عبدالله دانشجو

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه