جمعه, ۲۷ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۹م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
آیا حفاظت از جامعه در برابر فساد و رذایل اخلاقی بهتر از رضایت غرب و سازمان‌های آن نیست؟
بسم الله الرحمن الرحيم

آیا حفاظت از جامعه در برابر فساد و رذایل اخلاقی بهتر از رضایت غرب و سازمان‌های آن نیست؟

 

(ترجمه)

انجمن خیریه‌ای العطا با همکاری ادارۀ امور زنان و با حمایت مؤسسۀ میکا -واقع انگلیس- در بیت حنون که مهم‌ترین شهر نسبت به غزه می‌باشد، برای دختران فلسطینی مسابقات ورزش راه‌اندازی نمودند. در این مسابقات دخترانی شرکت ورزیدند که در سنین 12 الی 15 سال قرار داشتند. هدف از این مسابقات روشن ساختن حقوق دختران جوان فلسطینی؛ مخصوصاً دختران  مناطق حاشیه‌نشین در نوار غزه، عنوان می‌شود. این مسابقات علاوه بر پیام‌های فوق، پیام‌هایی دیگری در حکایت از پشتیبانی قضیه فلسطین نیز با خود دارد.

کاملاً روشن است که گسترش چشم‌گیر حرکت‌ها و انجمن‌های مربوط به زنان، با نام‌ها و اسالیب گوناگون در سرزمین‌های اسلامی؛ از جمله: جهان عرب، خود به نوعی از اسالیب جنگ علیه زن مسلمان است. اگر نگاه عمیق‌تری به اهداف و برنامه‌های این جریان‌ها انداخته شود، پوشیده نخواهد ماند که این جریان‌ها تدارکات جنگ فکری می‌باشند و نقشی را که بازی می‌کنند، مشکوک و از خطرات بالایی برخوردار است. این جریان‌ها وابسته به غرب بوده و به وسیلۀ آن‌ها تمویل می‌شوند؛ تااین‌که از بازگشت اسلام به میدان زندگی جلوگیری کنند.

این انجمن‌ها در ابتدای پیدایش خود بر ارایه خدمات مراقبت از فقراء؛ مانند: تأمین نیازهای اساسی از جمله نیازهای صحی/بهداشتی، آموزشی و هم‌چنین ارایه کمک‌های لازم در صورت بروز بلاهای طبیعی؛ مانند: سیلاب‌ها، قحطی‌ها و جنگ‌هایی‌که باعث افزایش تعداد بسیاری از پناه‌جویان می‌شود، تمرکز می‌کنند. اما به مرور زمان این سازمان‌ها، برنامه، نقش و فعالیت‌های خویش را افزایش می‌دهند. دولت‌‌ها هرگاه بخواهند آجندا/دستور جلسۀ خراب‌کارانه‌ای خود را در سرزمین‌های اسلامی تطبیق کنند، با کمک‌های مالی خویش برای این انجمن‌ها ادامه داده، در نتیجه این انجمن‌ها به تطبیق آجندا/دستور جلسۀ آنان پرداخته و به موضوعاتی؛ چون: محیط زیست، عدالت اجتماعی، حقوق زن، جوانان، کودکان، حقوق‌بشر، دموکراسی، خشونت، وغیره، اهمیت می‌دهند.

 این مراکز معمولاً مسیر خویش را به جای برنامه‌های فکری با برنامه‌های تفریحی آغاز می‌کنند و بعضاً با توزیع مواد غذایی و یا سایر نیازهای خانواده‌های نیازمند و یتیم‌ها؛ اما پس از این‌که توانستند اطمینان زنان را جلب کنند، آنگاه به تطبیق برنامه‌های فریبندۀ خویش بپردازند. این مراکز پلید به وسیلۀ برنامه‎‌ها و دوره‌های ورزشی، برنامه‌های آشپزی، صنایع دستی که برای زنان سودآور است و مواردی‌که به مهد کودک‌ها، پرورشگاه‌ها و دورهای آموزشی برای اطفال بر می‌گردد؛ همان‌گونه به وسیلۀ چادرهای تابستانی و اماکن تفریحی، اذهان زنان مسلمان را مسموم می‌سازند. هدف‌شان تشویق زنان برای حضور در این مراکز بوده و فضاء را طوری آماده می‌سازند که زنان نسبت به خود و فرزندان خود اطمینان خاطر داشته باشند.

فلسطین از جمله سرزمین‌های است که در آن انجمن‌های زیادی تشکیل یافته است. پس از امضای توافق‌نامۀ ننگین اسلو در سال 1993م و پس از ورود تشکیلات خودگردان فلسطین، فعالیت منتسب به زنان به گونه‌ای گستردۀ افزایش و شهرهای مختلف فلسطین، روستاها و چادرها را با انواع مختلفی از فعالیت‌های صحی/بهداشتی، فرهنگی و بشردوستانه، با پشتیبانی سخاوتمندانه‌ای اروپایی و بین‌المللی فرا گرفت. تعداد این انجمن‌ها امروز به هزارها می‌رسد. اگر این سازمان‌های زنان و پروژه‌های آن‌ها را مورد بررسی قرار دهیم، خواهیم فهمید که این سازمان‌ها تحت نظارت و مراقبت اهداءکنندگان خود؛ فقط برای تحقق اهداف آن‌ها فعالیت می‌کنند! اگر تمویل کنندگان بخواهند مفهوم دموکراسی را ترویج کنند، برای تحقق این هدف ده‌ها انجمن را تشکیل می‌دهند. اگر بخواهند انجمن‌های مرتبط به زنان یا اطفال را تشکیل دهند به سادگی می‌توانند انجمن‌های بسیاری را به همین مناسبت‌ تشکیل دهند. بناءً اگر بخواهند روی خشونت تمرکز کنند، این کار را به وسیلۀ این انجمن‌ها انجام می‌دهند. این انجمن‌ها در چارچوب برنامه‌های تفریحی یا خدمات امدادرسانی یا به راه‌اندازی مسابقات ورزشی و هنری که برای جذب زنان در نظر گرفته می‌شود، تشکیل میابد. طوری‌که ما در موضوعات مختلفی همین اکنون هزاران مورد از این مراکز و انجمن‌ها را دارا می‌باشیم. انجمن‌های‌که فقط گوش به فرمان دستورات تمویل کنندگان خویش بوده و اهداف آنان را دنبال می‌کنند؛ مانند: اتحادیه اروپا، بانک جهانی، و پایگاه اقتصادی امریکایی (USAID) و موسسات دیگر.

لازم به ذکر است که اساساً این سازمان‌ها برای پرداختن به مسائل زنان در جامعۀ فلسطین، فاقد برنامه‌های عملی واقعی هستند. این مؤسسات بر موضوعات رسمی؛ مانند: خشونت، ازدواج زودهنگام، برابری و موارد دیگر متمرکز می‌باشند که در واقع این موارد از جمله مشکلاتی نمی‌باشد که بر زندگی اکثریت زنان تأثیر گذاشته باشد؛ بلکه این سازمان‌ها روی برنامه‌های کار می‌کنند که مرتبط با جنسیت بوده و بر آزادی زنان و حقوق‌شان تمرکز دارد؛ البته مطابق با مفهوم غربی؛ مانند: دسترسی به برابری جنسیتی، از طریق افزایش آگاهی و برنامه‌های آموزشی که باعث افزایش مهارت و تجربه زنان شده به استقلال‌خواهی و بیرون رفتن از زیر سرپرستی و مراقبت مردان کمک می‌کند، می‌خواهند که مطابق به مفاهیم غربی زنان را به مطالبۀ حقوق‌شان ترغیب و تشویق کنند.

این وضعیت به کرانۀ غربی محدود نبوده؛ بلکه در غزه نیز ده‌ها مرکز و انجمن مربوط به زنان وجود دارد که  در حمایت غرب و تمویل نهادهای غربی قرار دارند. نهادهایی‌که به جز اهداف شخصی خود هیچ هم و غمی نداشته و نمی‌خواهند که برای مسلمانان کوچک‌ترین خیری برسد. از جمله، اتحادیه زنان فلسطین، کمیتۀ زن، انجمن مطالعات توسعه و رشد زنان، مرکز امور زنان و انجمن خیریه‌ای العطا است که مسابقات مذکور تحت نظارت آن برگزار می‌شود. گرچه ظاهراً این مسابقات برای سرگرمی و خوش‌روانی  دختران به نظر می‌رسد؛ اما در واقع بخشی از برنامه‌های می‌باشد که برای فاسدسازی دختران سرزمین مبارک فلسطین در نظر گرفته شده است. این مسابقات بزرگ‌ترین پشتیبانه‌ای از ترویج فرهنگ فاسد غربی، بزرگ‌ترین صدمه برای مفاهیم و احکام اسلامی، تلاشی است برای شکستاندن موانع حیاء و شرم‌رویی دختران، گامی است به سوی برگزاری مسابقات رقص و یا هر آن‌چه را که دبکه یعنی همان رقص معروف در اکثر کشورهای خاورمیانه می‌خوانند، می‌باشد. هم‌چنان موسیقی و نمایش مُد به بهانه‌ای حفظ میراث فلسطینی و حمایت از قضیه فلسطین و ارایه آن به جهانیان با رویش متمدنانه و خالی از خشونت!

بلی، می‌دانیم که ورزش و فعالیت‌های دخترانه و یا زنانه به خودی خود خلاف شریعت اسلامی نبوده؛ بلکه آن‌چه را که شریعت اسلامی نمی‌پزیرد، اختلاط جنسیتی و برهنه‌گی عورت زنان در این مسابقات است. به این معنا که آواز خواندن یا دبکه برای دختران، اجرای مسابقات دوش و یا مسابقات دیگر؛ اگر در مکان‌هایی مخصوص زنان باشد، هرگز منافاتی باشریعت اسلامی ندارد. بنابراین ما چرا باید "آزادی زن" را به مخالفت با شریعت اسلامی پیوند دهیم؟!

زنان می‌توانند بیاموزند، کار کنند، شرکت‌ها و موسسات تجاری را مدیریت کنند، در ادارۀ خدمات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شرکت کنند. اما در محدوده‌ای مشروعیت‌های که توسط پروردگار غیور برای آنان داده است؛ نه مشروعیت‌های داده شده توسط انسان‌ها. اسلام با زنان سخت‌گیرانه و ناعادلانه برخورد نمی‌کند. زنان می‌توانند انواع سرگرمی‌ها و ورزش‌ها را داشته باشند، مشکلی نیست که در میان زنان و به دور از حضور مردان، زنان جمال، لباس‌ و آرایش خویش را به نمایش بگذارند. شریعت اسلامی محدود به هیچ زمان و مکانی نبوده، پیش‌رفت و تمدن با اسلام منافاتی ندارد. بلکه ما هستیم که وعده‌های‌مان را در مخالفت با اسلام پشت سرگذاشته و به وضعیت کنونی دچار شدیم.

در این‌جا این پرسش را مطرح می‌کنیم که آیا وظیفۀ مسئولین نوار غزه این نیست که از چنین فعالیت‌های جلوگیری نمایند؟! درحالی‌که با چشمان خود شاهد اقدامات فاسدسازی و خراب‌کارانه‌ای این انجمن‌ها در کرانۀ غربی می‌باشند؟ آیا محافظت از جامعه در برابر فساد و رذایل اخلاقی بهتر از ارضای غرب، سازمان‌ها و کمک‌های آن نیست؟ این انجمن‌ها‌، حرکات و سازمان‌های مربوط به زنان؛ هر آن‌چه را ‌که مخفی می‌سازند و برنامه‌های را که اجراء می‌کنند؛ جز خدمت برای تمویل کنندگان خویش کاری دیگری انجام نمی‌دهند. تمویل کنندگانی‌که همواره در تلاش فاسدسازی امت اسلامی بوده، بنیاد جامعه را متزلزل، پیوند آن را متلاشی، افراد را متفرق، آنان را به گروه‌های ریز و کوچک تقسیم نموده‌اند، تا از و حدت مسلمانان و بیداری آنان و در نتیجه از بازگشت دو بارۀ دولت اسلامی جلوگیری کنند. دولتی‌که خلافت راشده بر منهج رسول الله صلی الله علیه وسلم را به تصویر کشانده و به زودی الله سبحانه چشمان‌مان را شاهد آن خواهد گرداند.

نویسنده: مُسلمه الشامی

مترجم: علی مطمئن

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه