چهارشنبه, ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
امریکا و پیمان ناتو یا شراکت استعماری!
بسم الله الرحمن الرحيم

امریکا و پیمان ناتو یا شراکت استعماری!

(ترجمه)

وزرای دفاع کشورهای عضو پیمان ناتو در روز پنجشنبه، مؤرخ 15 فبروری 2018م، بنابر درخواست امریکا به توسعۀ برنامۀ "آموزش و مشاورۀ" نیروهای عراقی موافقت نموده‌اند. جیمز ماتیس وزیر دفاع امریکا در ماه جنوری پیامی را به ریاست این پیمان فرستاد و برای آموزش نیروهای عراقی خواستار مأموریت رسمی درازمدت و یا دائمی ناتو در عراق شد. ینس استولتنبرگ دبیرکل ناتو  اظهار می‌دارد که: «مأمورین فرستاده شده به عراق، نیروهای جنگی نیستند؛ بلکه این نیروها تنها به هدف آموزش نیروهای عراقی به آن‌جا فرستاده خواهند شد. هدف این برنامه، خودکفایی نیروهای عراقی و ایجاد زیرساخت‌های نظامی پیشرفته می‌باشد.»

هم‌چنان نشست وزرای دفاع کشورهای عضو پیمان ناتو، به صدور قراری پایان یافته و بر این تأکید داشتند که آموزش نیروهای عراقی برای مدت طولانی، مانع از بازگشت نیروهای جنگی به عراق خواهد شد. دبیرکل ناتو یاد آور شد که: «درس‌هایی که از عراق کسب کردیم، تأکید بر آن دارد که خروج زودهنگام از این کشور ممکن است ما را مجبور به ارسال دوبارۀ نیروهای رزمی در جنگ نماید. بنابر این، ما باید مدت زمان لازم را در عراق باقی بمانیم تا دوباره مجبور به بازگشت نباشیم.» ینس استولتنبرگ گفت: «توصیۀ وزراء این بود که باید به زودی طرح این مأموریت آموزشی آماده شود، تا این‌که رسماً در اجلاس سران ناتو در ماه جولای پیش‌روی در بروکسل ارائه گردد.»

این برنامه آموزشی بوده، برعلاوۀ آموزش افسران، تأسیس اکادمی نظامی، داکتران نظامی و تعلیمات لازم در زمینۀ ماین‌پاکی و شناسای فلزات از بمب‌ها و مهمات منفجره‌ای به جامانده توسط گروه داعش را نیز شامل خواهد شد. با تذکر این‌که به رغم تلاش‌های واشنگتن برای توسعۀ آموزش نظامی در عراق، فعلاً مأموریت آموزشی محدود به بغداد می‌باشد؛ چون اعضای اروپایی پیمان به دلیل ترس از باطلاق جنگ افغانستان-که بیش از ده‌سال را در بر گرفت- نمی‌خواستند که به جنگ دیگری مصروف گردند.

فشار امریکا بخشی از تقاضای ترامپ است، تا این‌که این پیمان غربی از وظیفۀ اساسی‌اش، که دفاع از قلمرو کشورهای عضو این پیمان می‌باشد، فراتر رفته و به متوقف ساختن تُندروهای اسلامی همکاری نماید. ترامپ در اجلاس ماه می در بروکسل با لهجه‌ای توبیخانه از حملات بیشتر تُندروها در اروپا هشدار داده و دلیلش را کوتاهی ناتو در برابر تندروهای اسلامی عنوان کرد، همان‌گونه که اوباما رئیس جمهور سابق امریکا نیز به دنبال نقش بیش‌تر ناتو در خاورمیانه بود. امریکا از تجربۀ طولانی پیمان در افغانستان آگاه بوده و می‌خواهد که از این پیمان به توان‌بخشی نیروهای عراقی در بازپس‌گیری مناطق از دست داعش استفاده کند.

 یک دیپلومات ارشد این پیمان، که نخواست نامش فاش شود، گفت: «امریکا از این‌که نقش ناتو در عراق، مبارزه در میدان جنگ نبوده؛ بلکه یک مأموریت درازمدت آموزشی می‌باشد، به شدت پیمان را تحت فشار قرار داده است.» این دیپلومات علاوه کرد: «این موضوع همانند افغانستان شک برانگیز به نظر می‌رسد.» وی به این  اشاره داشت، که اعضای پیمان انگیزه و هدف انتقاداتی‌یی که ترامپ در حین مبارزات انتخاباتی خود در 2016م به آن‌ها پرداخت و این پیمان را عتیقه خوانده و متهم نمود، که در برابر تندروان اسلام‌گرا  تلاش‌های لازم را نمی‌نماید، به خوبی می‌فهمند.

اما از عراق، دفتر مطبوعاتی حیدر العبادی نخست وزیر عراق، در بیانیه‌ای که به تاریخ 23 جنوری 2018م منتشر کرد، گفت: «العبادی تماس تیلفونی را از ینس استولتنبرگ دبیرکل ناتو، دریافت نموده و دو طرف در مورد سرعت بخشیدن به آموزش نیروهای عراقی در بخش‌های مختلف و هم‌چنین درمورد توسعۀ برنامه‌های آموزش نظامی جدید برای پیاده نظام، اطلاعات و بخش‌های دیگری چون زیربنای توانائی‌های وزارت دفاع، باهم گفتگو نمودند.»

قابل توجه است که برخی از مسئولین مرتبط به ناتو در گفتگویی‌که با خبرگزاری رویترز داشتند، بر این تأکید نمودند که با وجود حمایت‌های العبادی، محقق شدن تلاش‌های امریکا مشکل است، چون هزینه‌های مأموریت‌های نظامی این پیمان در کشورهای خارج این پیمان، بالا می‌باشد. با توجه به این‌که عموم مردم از چنین مأموریت‌هایی حمایت نمی‌کنند و معمولاً این مأموریت‌ها برای زندگی سربازان خطرناک می‌باشد. این مسئولین علاوه می‌دارند که نه تنها موارد فوق، بلکه ما مجبور خواهیم بود تا سقف این مأمورین و دولت‌های سهیم را مشخص و تعیین ساخته و بر چگونگی تمویل مناسب این برنامه و این‌که چه کسی از نیروهای عراقی حمایت کامل می‌نماید، توجه کامل داشته باشیم. اما تأکید بیشتر این مسئولین این بود که اگر بغداد درخواست رسمی خویش را به ناتو ارائه نکند، ناتو حتی تحت فشار امریکا نمی‌تواند درین خصوص کدام اقدامی داشته باشد؛ حال آن‌که این موضوع بعید به نظر می‌رسد، چون انتخابات عراق نزدیک و اوضاع سیاسی داخلی نیز ناهنجار است.

فشارهای اعمال شده توسط دولت امریکا بر ناتو در مناطق جنگی، بیانگر اینست که امریکا نه تنها در جنگ‌های منطقه‌ای می‌خواهد پیمان ناتو را با خود داشته باشد، بلکه می‌خواهد در تمام نبردهایش اروپا را با خود بکشاند؛ البته با رهبریت و فرماندهی خودش؛ چون بدین وسیله می‌خواهد هزینه‌های هنگفت بازی در نقش پولیس جهانی را تلافی نموده و جهان و ملت‌ها نیز علیه وی تحریک نشوند. امریکا می‌خواهد با حداقل هزینه‌های مادی و معنوی باقی بماند و تسلط خود را بر همگان قائم سازد. استراتیژی نظامی امریکا از جمله ایجاد نیروی واکنش سریع کارآمد و مؤثر، توزیع مجدد نیروها و تمرکزشان بر مناطق جنوب غربی و جنوب شرقی پیمان ناتو و سعی در بیرون نمودن این پیمان از لباس نظامی به سیاسی، نشان دهندۀ آنست که ناتو ابزاری بیش در دست امریکا نیست.

نقشۀ ترامپ ایجاب می‌کند که به طور نامحدودی در عراق باقی بماند و به بهانۀ مقابله با تهدیدات تروریستی که از عراق راه‌اندازی خواهد شد و هم‌چنین به بهانۀ سهم‌گیری در اعمار مجدد عراق، که می‌خواهد اروپا را نیز درین پرتگاه بیندازد-به وسیلۀ دوبهانه‌ای که دو دروازۀ اساسی را برای تحکیم اشغال امریکا باز می‌کند- حال آن‌که همۀ این اقدامات، بدون تأیید مردم عراق صورت می‌گیرد. امریکا این را به خوبی می‌داند که نیازمند است تا در بین مردم عراق تخم نفاق را کاشته و آن‌ها را به جان هم بیندازد و آن را تجزیه کند-کاری‌که همین اکنون در تلاش آن است- و در نتیجه تحت نام "فراهم‌آوری حمایت" و "منع بازگشت تروریزم" فرصت مناسبی برای بقای نیروهایش، در طولانی‌ترین مدت ممکنه میسر شود، و به چنین فضایی واشنگتن تسلط کاملش را بر ثروت زیاد عراق، منابع آبی، نفتی و غیره تضمین می‌کند.

با در نظر داشت این چارچوب و درک درست از واقعیت، لازم است تا هر پیمان امنیتی، مذاکرات با هم‌پیمانان نظامی، تمرینات مشترک این چینینی، تسهیلات و پایگاه‌های نظامی را به عنوان هم‌یاری کردن با دشمنان اسلام برای مبارزه با اسلام تلقی نمود. برنامه‌هایی‌که این پیمان‌های نظامی در سرزمین‌های اسلامی اعم از تمرینات نظامی، توافق نامه‌های امنیتی و نظامی؛ مانند به اجاره دادن پایگاه‌های نظامی، فرودگاه‌های هوائی و بنادری‌که به وسیلۀ آن مهارت‌های عملی زیادی را کسب می‌نمایند و بازتاب آن بر ریختن خون مسلمانان مشهود است، از دید شرعی حرام بوده؛ زیرا منجر به تسلط بیشتر کشورهای کفری بالای سرزمین‌های اسلامی خواهد گردید و از امکان حاکمیت مسلمانان بالای سرزمین‌های شان کاسته و کفار را بر مسلمانان چیره می‌سازد و دلیل این تحریم آیۀ ذیل است.

﴿وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً﴾

ترجمه: و(مادامی‌كه مؤمنان دارای ايمان راستين و كردار شايسته و بايسته باشند) هرگز الله(سبحانه وتعالی) كافران را بر مؤمنان چيره نخواهد ساخت.‏

حاکمیت دولت به معنی تکیه به قدرت خویش و قادر بودن بر اعمال، اراده و اختیار کامل خویش در تمام امور داخلی و خارجی آن می‌باشد، و هر نقصی در این حاکمیت، تأثیر زیان‌باری بر اقتدار آن دارد، تا جائی‌که برای حفظ حاکمیت و تأمین آن، بعضی از کشورها جنگ‌ها را راه‌اندازی می‌کنند. بنابر این، حاکمیت از مهم‌ترین مسائل سیاسی یک دولت می‌باشد.

بلی، با درک چنین واقعیتی بوده که فقهای گذشته و کنونی مسلمانان، شرایط دارالاسلام را بر این گذاشته‌اند که باید امان آن به امان مسلمانان باشد؛ یعنی حاکمیت دولت و سیاست خارجی و داخلی آن در حمایت و حفاظت فرزندان آن دولت قرار داشته باشد. اما سوالی‌که مطرح می‌شود، این است که امریکا و کشورهای هم‌پیمان نظامی‌اش در کشورهای اسلامی به خاطر چه چیز خواهند جنگید؟ حال آن‌که کشورهای اسلامی و حکام‌اش، در نهایت خضوع و خشوع در برابرشان سرخم می‌نمایند. فراتر از آن، چرا امریکا در حال جنگ در کشوری باشد که عملاً تحت حاکمیت و تسلط‌اش قراردارد؟!

پاسخ چنین است: امریکا به خوبی متوجه است که نظام‌های ساختگی آن پس از این‌که عیب، تعفن، ناکارایی و ناتوانی آن‌ها آشکار شود، ناگزیر از بین خواهند رفت. موضوع فقط متعلق به زمان است؛ نه چیز دیگری. بنابر این، ایشان از هم اکنون در حال آماده‌گی به سلطه‌جوئی‌یی نظامی در تمام منطقه‌اند. آنگاه که به اذن الله سبحانه وتعالی زمان تغییر فرا رسد و الله سبحانه وتعالی به اقامۀ دوبارۀ خلافت برمنهج نبوت بر بنده‌گانش منت نهد؛ در آن زمان خواهد بود که کیسه‌های شنی‌ای که کفار ونماینده‌گان‌شان، اعم از منافقان، متفکرینی‌که متأثر از فرهنگ بیگانه‌اند و تاریک اندیشانی‌که با زندگی در ظلمت نظام‌های وضعی سیکولریستی خوی گرفته و مصلحت‌شان با مصالح بیگانگان ارتباط تنگاتنگی دارد، از هم خواهند درید.

برگرفته از جریدۀ الرايه

نویسنده: استاد علی البدری

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه