دوشنبه, ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
ثبات بر مبدأ و عدم سازش
بسم الله الرحمن الرحيم

ثبات بر مبدأ و عدم سازش

سخن گفتن از ثبات بر مبدأ، به مثابه اقتداء کردن به رسول الله صلی الله علیه وسلم و صحابه بزرگوارشان است و هم‌چنین راهی است که به بهشت منتهی می­شود و بیانگر داشتن حب الله و رسولش و هم‌چنین، تمسک ورزیدن بر عقیده اسلامی و استقامت بر آن و مقتضیات آن تا هنگام مرگ می­باشد.

ثبات در لغت بقاء و عدم زوال و یاهم ثبات بر فکر و استمرار بر آن را با دلیل گویند و ثبات به معنی شجاعت و فعال بودن نیز بکار برده شده است. اما ثبات در اصطلاح؛ استقامت بر راه هدایت و درست و تمسک ورزیدن بدان با عزم و اراده قوی و اصرار ورزیدن بر ادامه آن را گویند. این استقامت می­طلبد که باید وساوس شیطانی و هوس­های نفسانی را زیر پا کرد و بر ترک معاصی و توبه بسوی الله سبحانه و تعالی حریص بود. و این معنی و مفهوم در کتاب الله سبحانه وتعالی خطاب به رسول الله و مؤمنان آمده است:

﴿وَ إِن كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِى أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِىَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَ إِذًا لَّاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا(73) وَ لَوْلَا أَن ثَبَّتْنَٰكَ لَقَدْ كِدتَّ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْءًا قَلِيلًا (74) إِذًا لَّأَذَقْنَٰكَ ضِعْفَ الْحَيَوٰةِ وَ ضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا﴾ [اسراء: 73-75]

ترجمه: نزدیک بود کافران (با نیرنگ­های گوناگون و نیروهای زر و زور) تو را از (حکم) آنچه به توی وحی کرده ایم (و قرآنش نامیده ایم، دور و) منصرف گردانند (و فقراء را از پیش تو برانند) تا (در عمل، حکم) جز قرآن را به ما نسبت دهی و آن گاه تو را به دوستی گیرند و (همدمی تو را بپذیرند) و اگر ما تو را استوار و پای برجای (بر حق) نمی­داشتیم، دور نبود که اندکی بدانان بگرائی (و اگر چنین می­کردی) در این‌صورت عذاب دنیا و عذاب آخرت (تو) را چندین برابر (می­ساختیم و) به تو می­چشاندیم (چرا که گناه بزرگان بزرگ است). سپس در برابر ما یار و یاوری نمی­یافتی (تا عذاب ما را از تو به دور دارد).

بزرگ­ترین فتنه و گناه ترک وحی الهی و بزرگ­تر از آن افتراء نمودن در دین و تکذیب نمودن رسول امین و تمسک ورزیدن به حکم طاغوت می­باشد. حاکمیت دموکراسی، دوستی با کفار استعمارگر و عادی‌سازی روابط با آن‌ها، بسته نمودن دروازه­های مساجد، جلوگیری از حلقات حفظ قرآنکریم، ممانعت طواف دور کعبه معظمه، منع بوسیدن حجرالأسود و جلوگیری از لمس رکن یمانی؛ همه این­ها افتراء در دین و ترک ثوابتی است که در کتاب الله سبحانه وتعالی و سنت رسولش آمده.

در حدیثی‌که از مالک و حاکم روایت شده است رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«تَرکتُ فِیکُم أمرَینِ لَن تَضِلُّوا مَا تَمَسَّکتُم بِهِمَا؛ کِتَابَ اللهِ وَ سُنةَ  نَبِیِّهِ»

ترجمه: در بین شما دو چیز را برجای گذاشتم که اگر بدان تمسک ورزید هرگز گمراه نمی­شوید: کتاب الله و سنت پیامبرش.

همه گمراهی­ها و انحراف­ها ناشی از ترک این دو چیز بوده و برای حل مشکلات تفحص نمودن در غیر این دوچیز گمراهی بشمار می­آید، از همین سبب است که علماء و اهل اسلام بر دوام این قول الله سبحانه وتعالی تأکید دارند:

﴿رَبَّنَا لَا تُزِغ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَ هَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ﴾ [آل عمران: 8]

ترجمه: پروردگارا! دل­های ما را (از راه حق) منحرف مگردان بعد از آنکه ما را (از حلاوت هدایت چشانده و بسوی حقیقت) رهنمود نموده­ای و از جانب خود رحمتی به ما عطاء کن. بی­گمان بخشایش­گر توئی تو!

ثبات بر مبدأ بیانگر صحت منهج، قوت إیمان و یقین مؤمن نسبت به الله سبحانه وتعالی است. دعوت­گر همیشه نسبت به پلان‌های شومی‌که علیه این دین طرح­ریزی می­شود، بیدار بوده و واقعیت تلخ، جمود جامعه، عدم استجابت دعوت و طول مسیر؛ همه این­ها دلیل بر صدق و اخلاص وی بوده و بزودی به اهداف خود نایل خواهد گشت! دعوت وی تا جائی­که شب و روز در آن راه داشته باشد، خواهد رسید و هر قدر که دعوت­گران کافر و اهل فسق و فجور بر ضد وی و دعوتش فعالیت کنند؛ در صورتی­که وی از ثبات فکری برخوردار باشد و در دعوتش استقامت داشته باشد، دعوت شان بی­تأثیر بوده و از سوی الله سبحانه وتعالی نصرت داده خواهد شد و بزرگ­ترین دلیل بر صحت عملکرد و یقین وی، همراهی و نصرت الله سبحانه وتعالی می­باشد. «مَا ظَنُّکَ بِاثنَینِ اللهُ ثَالِثَهُمَا»

ثبات دعوت­گر بر مبدأ سبب جلب اعتماد مردم نسبت به وی و دعوت­اش می­گردد، که در نتیجه بالای شان تأثیر گذاشته و آرامش را در میان شان منتشر می­سازد، در وقت مصیبت به وی رجوع می­کنند و از وی راه‌حل می­خواهند -الله به سررساننده امر خود است- و او این سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم را برای‌شان بازگو می­کند:

«وَاللَّهِ لَيُتِمَّنَّ اللَّهُ هَذَا الْأَمْرَ حَتَّى يَسِيرَ الرَّاكِبُ مِن صَنْعَاءَ إلی حَضْرَمُوتَ مَا يَخَافُ إِلَّا اللَّهَ أوِالذِّئْبَ عَلَى غَنَمِهِ، وَلَكِنَّكُمْ تَستَعْجِلُونَ» (رواه بخاری)

ترجمه: قسم به الله که این دین چنان تکمیل و پرتوان شود که مسافر از صنعاء تا حضرموت برود و جز خوف الله دیگر هیچ خوفی در دل نداشته باشد، مگر آن­که از گرگ بر گوسفندان خود هراس داشته باشد؛ لیکن شما عجله می­نمائید (شکیبایی اختیار کنید).

و هم‌چنین برای شان روایت تمیم الداری رضی الله عنه بازگو می­کند که گفت از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که می‌گفت:

«لَیَبلَغَنَّ هَذَالأمرُ مَا بَلَغَ الَیلُ وَالنَّهَارُ، وَ لَا یَترُکُ اللهُ بَیتَ مَدَرٍ وَ لَا وَبَرٍ إلَّا أدخَلَهُ اللهُ هَذَا الدِّینَ، بِعِزِّ عَزِیزٍ أو بِذُلِّ ذَلِیلٍ؛ عِزّا یُعِزُّ اللهُ بِهِ الإسلَامَ وَ ذُلًّا یُذِلُّ اللهُ بِهِ الکُفرَ» (رواه احمد فی مسنده)

ترجمه: این امر (دین اسلام) حتماً تا جائی‌که شب و روز برسد، خواهد رسید، الله (سبحانه وتعالی) هیچ خانه و خیمه­ای را نمی‌ماند، مگر این‌که این دین را با عزت بخشیدن به عزیز و خوار کردن ذلیل، وارد آنجا می­کند؛ عزت­مند می­کند کسی را که بدان بپیوندد و ذلیل می­کند کسی را که با آن مخالفت کند.

دعوت­گر در برابر مشکلات سرتسلیم فرود نمی­آورد و در برابر واقعیت تسلیم نمی­شود، تحت تأثیر خواسته­های حماسه­سرایان عجول نمی­رود و از ثوابت و ثبات خود بدور نمی­شود، در مذاکرات خود به راه­حل­های غیرشرعی تن نمی­دهد و مفکوره حل وسط را نمی‌پذیرد، زیرا حق به وی چنین اجازه نمی­دهد که خلاف رسول الله صلی الله علیه وسلم گام بردارد، از موقف خود تنازل نمی‌کند، حتی اگر اکثریت مردم از دعوت وی روی گردان شوند. در دعوت برایت هیچ اختیاری نیست که طبق دلت و مناسب به احوالت هرچه را خواستی بگیری و هرچه را نخواستی پشت سر کنی! دین الله سبحانه وتعالی را فقط کسی نصرت خواهد داد که همه­جانبه آن را پذیرفته و در زندگی‌اش تطبیق می­کند، دعوت رسول الله که مؤمنان صادق بر آن استقامت و پایداری دارند، اینست: « شما را فرا می­خوانم تا گواهی دهید که هیچ معبودی غیر از الله یکتا وجود ندارد و محمد بنده و رسولش می­باشد و این‌که مرا پناه دهید و یاری رسانید، زیرا  قریش علیه دین الله خیزش نمودند و رسولان وی را تکذیب نمودند و در عوض حق به باطل بسنده کردند و الله بی­نیاز ستوده شده است.» بلی، الله سبحانه وتعالی از انسان­های سست عنصر و بی­ثبات- مثل حرباء- در دین بی­نیاز می­باشد؛ اما با بیان مثال، این مقوله واضح­تر می­گردد: این ثبات مطلوب را در موقف­گیری بلال بن رباح رضی الله عنه و ثبات آن بر قول «احد احد» مشاهده می­کنیم که از موقف خود تنازل ننمود و هم‌چنان استقامت نمود تا آن‌که الله سبحانه وتعالی یاریش نمود. این خبیب بن عدی رضی الله عنه است که برای گردن زدنش جلب شد و دشمنان برایش گفتند که آیا دوست داری به جای تو محمد گردن زده شود و تو در میان کسانت باشی؟ وی رضی الله عنه گفت: «سوگند به الله که دوست ندارم رسول الله در جای خود باشند و خاری به پای شان بخلد و ایشان را اذیت کند و من در میان کسانم سالم باشم.» این خباب رضی الله عنه است که بر شکنجه شدن توسط أم انمار صبر و شیکبایی پیشه می­کند، این زن تکه آهن سوزنده و شعله­ور را بر فرق سرش می­گذاشت و کار بجای می­رسید که وی رضی الله عنه از درد به خود می­پیچید، حتی آنان سنگ داغ و تافته را بر پشت وی می­گذاشتند تا جائی‌که گوشتی برای وی باقی نماند؛ اما بازهم بر ثبات خود ماند و رسول الله وقتی از نزد وی می­گذشتند می‌گفتند: «بارالها! خباب را یاری کن!»... این مبحث گنجایش بیان امثال و نمونه­های دال بر ثبات در مبدأ را ندارد.

در اخیر، هر مسلمان باید بداند که ثبات بر مبدأ در ذات خود نصرت می­باشد. نصرت دین باید همه­جانبه و فراگیر باشد و هرکسی‌که به شرف و منزلت دعوت و اقتداء به رسول الله  نایل گردیده است، باید اسلام را همه­جانبه و بگونه آتی نصرت دهد و بر ثبات خود پایدار بماند: «ای رسول الله! با تو بیعت می­کنیم که سخنانت را بشنویم و اطاعتت نماییم، در هر حالی از احوال، در خوشی و ناخوشی، در سختی و آسانی، در امر به معروف و نهی از منکر و اینکه سخن حق را در راه الله می‌گوییم و از ملامت هیچ ملامت­گری نمی­هراسیم.»

 لذا برای دعوتگران لازم است که همیشه یکدیگر را در سختی  و آسانی بر صبر توصیه کنند و بر ثبات و پایداری و ملبس شدن به اخلاق ثابت­قدمان کوشا و حریص باشند! ما در زمان فتنه­ها بسر می­بریم، برای ما غیر از کتاب الله و سنت رسولش چیزی دیگری وجود ندارد که بدان تمسک ورزیم و بر آن ثابت قدم باشیم! نصرت فقط از نزد الله سبحانه وتعالی که شکست‌ناپذیر و با حکمت است، محقق شدنی­ست، وی سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿إن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرُکُم[محمد: 7]

ترجمه: اگر (دین) الله را نصرت دهید، وی شما را نصرت می­دهد.

نویسنده: سعید الکرمی (ابوعبدالرحمن)

مترجم: محمد مزمل

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه