دوشنبه, ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
آیا ایمان کم و زیاد می‏شود؟
بسم الله الرحمن الرحيم

آیا ایمان کم و زیاد می‏شود؟

(ترجمه)

پرسش:

السلام علیکم و رحمت الله و بركاته!

امید وارم پرسش بنده را پاسخ دهید و آن این‏که آیا ایمان کم و زیاد می‏شود؟ و می‏خواهم پرسش دیگری مرتبط با آن را نیز علاوه نمایم که آیا ایمان یک مومن با مومن دیگر کدام تفاوتی دارد یا نه؟ 

پاسخ:

و علیکم السلام و رحمت الله و بركاته!

  1. ایمان عبارت است از تصدیق جازم و قطعی مطابق واقعیت و برخاسته از دلیل می‏باشد. تصدیق جازم عبارت است از قناعت قاطع که هیچ‏گونه ریب و شکی در آن راه نداشته‏باشد، هم‏چنان معنای لغوی واژۀ «ایمان» هم همان تصدیق جازم و قاطع می‏باشد.

مطابق واقعیت بودن ایمان بدان معناست که واقعیت‏های محسوس آن را تصدیق نماید و با آن تناقض نداشته‏باشد. برای این‏که تصدیق جازم و مطابق واقعیت باشد باید براساس یک دلیلی قاطع و صحیح استوار باشد و آن می‏تواند عقلی باشد، یعنی می‏تواند نتیجۀ یک پژوهش عقلی باشد که در واقعیت‏های محسوس انجام می‏شود؛ مانند: اثبات خالق کائنات از طریق تحقیق و پژوهش در مخلوقات محسوسش. یا اثبات این‏که قرآن کریم کلام الله سبحانه وتعالی است نه کلام بشر، در نتیجۀ تحقیق در خود قرآن کریم به‏صفت یک واقعیت محسوس و هم‏چنین اثبات نمودن رسالت و پیامبری کسی‏که این کتاب را برای بشریت معرفی نموده‏است که همانا «محمد» صلی الله علیه وسلم است.

یا می‏شود دلیل نقلی باشد یعنی از طریق روایت قطعی؛ مانند: آیات قرآن کریم و احادیث متواتر ثابت باشد. مثل ایمان به‏مغیّبات، ملائکه، کتاب‏های آسمانی نازل شده بر انبیایی گذشته، روز آخرت و این‏که تقدیر خیر و شر از جانب الله سبحانه وتعالی است، الله سبحانه وتعالی می‏فرماید: 

یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الَّذی نَزَّلَ عَلى‏ رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الَّذی أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ یکْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعیداً

[نسآء: 136]

ای کسانی‏که ایمان آورده ‏اید! به‏الله و پیامبرش(محمّد) و کتابی که بر پیامبر نازل کرده‏است(و قرآن نام دارد) و به‏کتاب‏های که پیش‌تر از قرآن کریم نازل نموده‏است(و هنوز تحریف و نسیان در آن‏ها صورت نگرفته است) ایمان بیاورید. هرکس که به الله و فرشتگان و کتاب‏های الله و پیامبرانش و روز رستاخیز کافر شود(و یکی از این‏ها را نپذیرد) واقعاً در گمراهی دور و درازی افتاده‏است. 

و نیز رسول الله صلی الله علیه وسلم در حدیث که مسلم از عبد الله ابن عمر رضی الله تعالی عنه روایت می‏کند که پدرم(عمر رضی الله تعالی عنه) برایم گفت:

بَینَمَا نَحْنُ عِنْدَ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ ذَاتَ یوْمٍ، إِذْ طَلَعَ عَلَینَا رَجُلٌ شَدِیدُ بَیاضِ الثِّیابِ، شَدِیدُ سَوَادِ الشَّعَرِ... وقَالَ: یا مُحَمَّدُ... فَأَخْبِرْنِی عَنِ الْإِیمَانِ، قَالَ: «أَنْ تُؤْمِنَ بِاللهِ، وَمَلَائِكَتِهِ، وَكُتُبِهِ، وَرُسُلِهِ، وَالْیوْمِ الْآخِرِ، وَتُؤْمِنَ بِالْقَدَرِ خَیرِهِ وَشَرِّهِ»... ثُمَّ قَالَ لِی: "یا عُمَرُ أَتَدْرِی مَنِ السَّائِلُ؟" قُلْتُ: اللهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ، قَالَ: "فَإِنَّهُ جِبْرِیلُ أَتَاكُمْ یعَلِّمُكُمْ دِینَكُمْ".

(رواه مسلم)

روزی در حالی‏که ما نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم نشسته بودیم ناگهان بر ما مردی که لباس بسیار سفید و موی بسیار سیاهی داشت ظاهر شد... و گفت ای محمّد از ایمان به‏من خبر بده(رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: ایمان این است که به‏الله، فرشتگان،روز قیامت، کتاب‏ها و پیامبرانش ایمان بیاوری و به‏خوب و بد تقدیر ایمان داشته باشی.... سپس رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم به‏من فرمودند: ای عمر آیا دانستی که آن پرسش کننده کی بود؟ من گفتم، الله و رسولش  داناتر اند رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: او جبرئیل بود، آمده بود تا دین را برای تان بیاموزاند.

  1. این است ایمان که با این معنی ضد کفرتلقی می‏شود یعنی آن‏که مومن نیست قطعاَ کافر است و چیزی به‏نام نصف مومن و نصف کافر وجود ندارد. الله سبحانه وتعالی در مقابله میان ایمان و کفر می‏فرماید:

إِنَّ اللَّهَ لَا یسْتَحْیی أَنْ یضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِینَ كَفَرُوا فَیقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا

[بقره: 26]

الله از این‏كه به‏پشه و یا كوچك‏تر از آن مثال بزند شرم نمی‏كند مؤمنان چون آن را بشنوند می‏دانند كه درست است و از ناحیه پروردگارشان است؛ ولی كافران گویند الله از این مثل چه منظور داشت.

و او سبحانه وتعالی می‏فرماید:

إِنَّ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِیمَانِ لَنْ یضُرُّوا اللَّهَ شَیئًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ

[آل عمران: 177]

در حقیقت كسانى‏كه كفر را به[بهاى‏] ایمان خریدند، هرگز به‏الله هیچ زیانى نخواهند رسانید، و براى آنان عذابى دردناك است.

و در جایی دیگری می‏فرماید: 

... وَلَكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَمِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ...

[بقره: 153]

... ولى با هم اختلاف كردند پ، بعضى از آنان كسانى بودند كه ایمان آوردند، و بعضى از آنان كسانى بودند كه كفرورزیدند....

و آیات زیاد دیگری وجود دارد که در مقابله میان کفر و ایمان نازل گردیده است.

  1. ایمان به‏معانی ذکرشده در این بحث یعنی(تصدیق جازم مطابق واقعیت و برخاسته ازدلیل) نه زیاد می‏شود و نه کم؛ زیرا تصدیق جازم است و جزم نیست مگر این‏که کامل باشد، پس هیچ ایمانی به‏نسبت 90 درصد و سپس با افزایش 95 درصد و سرانجام 100 درصد وجود ندارد و هم‏چنان هیچ ایمانی و جود ندارد که نخست 100 درصد بوده سپس به 95 و 90 درصد تقلیل یابد، زیرا این نقص است و نقص خلاف جزم یعنی دارای شک و ریب است که اگر چنین باشد ایمان نه؛ بلکه کفراست.
  2. برای وضاحت بیشتر چنین می‏گویم: واژه‏های زیادت و نقصان از آن دسته واژه‏هایی است که دارای معنای مشترک بوده و به‏معنای زیادت و نقصان در حدود(پهنا و حجم) و قوت و ضعف کاربرد دارد و قرینهٔ است که معنای مورد نظر را مشخص می‏سازد. به‏این ترتیب هرگاه واژۀ(زیادت و یا نقص) با واژۀ(ایمان) به‏کار برده‏شود، قطعاً مراد همان معنای قوت و ضعف می‏باشد، زیرا مفهوم تصدیق جازم با مفهوم زیادت و نقصان در حدود ممکن نیست. آیات زیر نیز براساس همین استدلال قابل فهم است:

الَّذینَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَكُم فَاخشَوهُم فَزادَهُم إیمانًا وَقالوا حَسبُنَا اللَّهُ وَنِعمَ الوَكیلُ 

[آل عمران: 173]

همان كسانى‏كه[برخى از] مردم به‏ایشان گفتند: مردمان براى[جنگ با] شما گرد آمده‏اند پس از آن بترسید. [و لى این سخن‏] بر ایمان شان افزود و گفتند: الله ما را بس است و نیكو حمایتگرى است.

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیتْ عَلَیهِمْ آیاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ یتَوَكَّلُونَ

[انفال: 2]

جز این نیست كه مؤمنان كسانى‏‏اند كه چون الله یاد شود دل‏های شان ترسان گردد-از عظمت یا عقوبت او- و چون آیات او بر آنان خوانده‏شود بر ایمان شان بیفزاید و بر پروردگار شان توكّل كنند.

وَلَمّا رَأَى المُؤمِنونَ الأَحزابَ قالوا هٰذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسولُهُ ۚ وَما زادَهُم إِلّا إیمانًا وَتَسلیمًا 

[احزاب: 22]

امّا مؤمنان وقتی لشکر احزاب را دیدند گفتند: این همان است که الله و رسولش به‏ما وعده داده و الله و رسولش راست گفته‏اند! و این موضوع جز بر ایمان و تسلیم آنان نیفزود.

بدین معنا که ایمان قوی می‏شود و محکم می‏گردد به‏انجام این اموری‏که الله سبحانه وتعالی بدان در آیات فوق امر فرموده‏است، یعنی ایمان با فرمانبری از الله سبحانه وتعالی،پای بندی به‏احکام شرعی ترس از الله و جهاد در راه او و... است که افزایش می‏یابد، زیرا ایمان به‏مفهومی که قبلاً تشریح گردید(تصدیق جازم و مطابق واقعیت و برخاسته از دلیل) است که هرگز افزایش و یا کاهش به‏معنای(حد) را ارایه نمی‏کند، در غیر این صورت جازم به‏شمار نرفته و به‏شک و ریب مبدل می‏گردد که منجر به‏کفر می‏شود.

لازم به‏یاد آوریست که هرگاه واژۀ ایمان در نصوص شرعی بدون قرینه وارد گردیده‏باشد، مدلولش همان است که قبلاً از آن یاد آوری نمودیم و هرگاه به‏معنای غیر از آن وارد شده باشد، در این صورت به‏وسیله قرینه‏اش می‏توان معنای آن را مشخص نمود. مانند آیت ذیل که ایمان در آن به‏معنی صلاة(نماز) آمده‏است.

... وَمَا كَانَ اللَّهُ لِیضِیعَ إِیمَانَكُمْ... 

[بقره: 143]

و الله بر آن نبود كه ایمان شما را ضایع گرداند.

یعنی نمازهای‏تان را ضایع نمی‏سازد زیرا پس از آن که قبله از جهت بیت المقدس به‏سوی کعبه تغییر داده‏شد این آیة شریفة نازل گردید:

... وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی كُنتَ عَلَیهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن یتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن ینقَلِبُ عَلَى عَقِبَیهِ وَإِن كَانَتْ لَكَبِیرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِینَ هَدَى اللّهُ وَمَا كَانَ اللّهُ لِیضِیعَ إِیمَانَكُمْ إِنَّ اللّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِیمٌ

[بقره: 143]

و قبله‏اى را كه بر آن بودى-بیت المقدس- قرار ندادیم؛ مگر براى آن‏كه كسى را كه از پیامبر پیروى مى‏كند از كسى‏كه بر پاشنه‏هاى خود مى‏گردد- روى مى‏گرداند، معلوم كنیم و هر آینه این[قراردادن قبله-مسجد الاقصى-] جز بر آنان كه الله ایشان را راه نموده‏است دشوار بود. و الله بر آن نیست كه ایمان شما را تباه كند، زیرا كه الله به‏مردم هر آینه رؤوف و مهربان است.

این آیۀ مبارکه برای مسلمانان زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم اطمینان می‏دهد که نمازهای که قبل از تغییر قبله به‏جانب(بیت المقدس) اداء نموده‏اند مقبول درگاه الله است و پاداش‏شان نزد الله متعال است. هم‏چنین حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم است که نسائی از ابوهریره رضی الله عنه روایت نموده‏است که وی صلی الله علیه وسلم فرموده‏است.

الْإِیمَانُ بِضْعٌ وَسَبْعُونَ شُعْبَةً، أَفْضَلُهَا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَأَوْضَعُهَا إِمَاطَةُ الْأَذَى عَنِ الطَّرِیقِ

ایمان هفتاد و چند شعبه دارد، برترین آن قول: لا اله الا الله(معبود بر حق جز الله وجود ندارد) است و پائین‏ترین آن، برداشتن خاك و خاشاك از سر راه است.

بدون شک برنداشتن خاك و خاشاك از سر راه، انسان را کافر نمی‏سازد و این یک عمل مستحب است، پس از این‏جا دانسته می‏شود که ایمان در این حدیث به‏معنی اطاعت از الله به‏شکل عام است.

از الله سبحانه وتعالی می‏خواهیم تا دل‏های مان را با ایمان مطمئن و آرام گردانیده و ما را یاری کند تا در گفتار و کردار خویش پابند به‏فرامین اسلام باشیم و در آخرت همراه با كسانى ما را حشر کند كه الله بر آن‏ها نعمت بخشیده، اعم از پیامبران، صدّیقان، شهیدان و شایستگان که آنان رفیقان بس نیكو هستند.

برادر شما عطا بن خلیل ابورشته

Last modified onیکشنبه, 05 فوریه 2017

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه