دوشنبه, ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
استراتجی جدید دفاعی جاپان
بسم الله الرحمن الرحيم

استراتجی جدید دفاعی جاپان

پرسش

جاپان چند روز قبل استراتجی دفاعی جدیدی را طرح و اعلان نمود. این استراتجی شامل افزایش چشم‌گیر بودجۀ نظامی می‌باشد. آیا این بدان معناست که جاپان سعی دارد قدرت نظامی خود را به‌سان پیش از جنگ جهانی دو بهبود بخشد؟ اهداف جاپان از این اقدام چیست؟ و این‌که آیا این‌ها تصامیم مستقلانه است و یا از جهت‌های بیرونی به خصوص امریکا متأثر می‌باشد؟

پاسخ

بلی، حکومت جاپان استراتجی جدید دفاعی را طرح نموده و تعدیلاتی را در قانون خویش به وجود آورد؛ چنان‌چه حکومت فومیوکیشیدا، نخست‌وزیر جاپان به تاریخ 16 دسمبر 2022م، سه سند دفاعی را تأیید نمود؛ نخست "استراتجی امنیت ملی جاپان" دوم "استراتجی دفاع ملی" و سوم "برنامۀ ساخت دفاع". کم‌ترین چیزی را که می‌توان در این خصوص گفت، اینست که جاپان می‌خواهد صفحۀ پس از جنگ جهانی دوم را بسته و به وضعیت احساس شکستی‌که برای هفت‌دهه گریبان‌گیر جاپان بود، پایان دهد. پس جاپان با قوت تمام تلاش دارد یک باردیگر به توانایی‌های نظامی خود جان دهد. برای درک بیش‌تر اهداف واقعی جاپان از این اقدام، به بررسی موارد زیر می‌پردازیم:

اول: برخی از بند‌های این استراتجی قرار ذیل است:

1. جاپان بر اساس استراتجی جدید خود اعلان نموده که دیگر به بندهایی از قانون اساسی، که در جریان اشغال جاپان توسط امریکا وضع گردیده بود و از سال 1947م بدین سو عملی می‌گردید، عمل نخواهد نمود. بر اساس قانون اساسی مذکور، جاپان از داشتن نیروی نظامی و هرنوع فعالیت نظامی بیرون از مرزهایش، محروم شده بود. هرچند استراتجی جدید جاپان از تهاجم "متقابل" و مشروط جاچان سخن گفته و جنگ رقابتی را استثناء می‌کند؛ اما بازهم این نخستین باری است که محدودیت فعالیت نظامی بیرونی‌اش را زیر پا می‌کند. استراتجی مذکور شامل دوبرابر شدن هزینۀ نظامی جاپان از 1% از مجموع درامد داخلی، که مرز قبلی آن بود، به 2%  می‌باشد و این فیصدی "شبیه هزینۀ دولت‌های پیمان ناتو" با فرا رسیدن سال 2027م است و این به معنای 10% از هزینۀ حکومتی خواهد بود. (منبع: الجزیره نت 16 دسمبر 2022م). به این ترتیب؛ جاپان از نظر بودجۀ نظامی، خودش را پس از امریکا و چین در جایگاه سوم جهانی قرار می‌دهد.

2. این استراتجی هم‌چنین خواستار آماده‌گی "برای بدترین سناریو" شده و آن را "شدیدترین و پیچیده‌ترین محیط امنیتی" از زمان پایان جنگ دوم جهانی و رویارویی با تهدیدهای بیرونی نامیده که بر اساس آن باید شمار زیادی از موشک‌های قاره‌پیمای "500" امریکایی نوع "توماهوک" و "اس.م-6" را خریداری نماید تا به این ترتیب جاپان بتواند آمادۀ پاسخ دادن به هر گونه تجاوزی باشد که از فاصله‌های دور به سراغ آن می‌آید.

3. بر اساس مادۀ نهم قانون اساسی جاپان، "مردم جاپان برای همیشه به عنوان حق حاکمیت برای دولت، دست از جنگ و پرداختن به هرگونه اقدام خصمانه یا تهدید خشونت‌آمیز به عنوان راه‌حل کشمکش‌های بین‌المللی، دست برمی‌دارد. برای تحقق این تصمیم، جاپان نیروی زمینی، بحری، هوایی و سایر نیروهای نظامی نخواهد داشت و دولت به خود حق نمی‌دهد در جنگ‌ها دخیل شود". اینک مادۀ مذکور ملغا گردید تا جاپان بتواند در برابر سیاست جنگی جدیدی قرار گیرد، سیاستی‌که مستلزم تحولات گستردۀ داخلی، اعم از هزینۀ جنگی، صنعت نظامی و ساختن اردو/لشکر واقعی، می‌باشد و قدرت عظیم نظامی جاپان در دورۀ ماقبل جنگ دوم جهانی را به اذهان بر می‌گرداند.

4. پایان دادن به سیاست هم‌زیستی مسالمت‌آمیزی‌که جاپان در برابر همسایه‌گانش و سایر قدرت‌های جهانی برگزیده بود، طوری‌که شامل تعدیلات جدیدی می‌شود که به نیروهای جاپان حق خواهد داد، پس از این اقدام به "حملات متقابل" علیه دولت‌هایی نماید که آن‌ها را خصمانه می‌شمارد و نیز شامل استراتجی جدیدی شبیه به قرار گرفتن در برابر "مثلث شر" می‌شود؛ هرچند جاپان آن را چنین نامی نمی‌دهد؛ مثلثی‌که در قدم نخست شامل چین می‌شود؛ چنان‌چه جاپان آن را "بزرگ‌ترین چالش برای جاپان" خوانده و در قدم دوم کوریای شمالی، چنان‌چه جاپان آن را "تهدید خطرناک و قریب‌الوقوع برای جاپان امروز" خواند و در قدم سوم روسیه، چنان‌چه انتقادهای تندی از آن نمود و دلیل انتقادهای مذکور این بود که «‌روسیه برای استفاده از زور برای تحقق اهداف امنیتی خاص مانند آن‌چه که در حال حاضر در اوکراین جریان دارد آماده‌گی می‌گیرد و نیز فعالیت نظامی آن در منطقه آسیا و بحر آرام و هم‌چنین همکاری استراتجی با چین که خود منبع بزرگ نگرانی در عرصۀ امنیت را تشکیل می‌دهد.» (منبع: فرانس 24،   16 دسمبر 2022م)

دوم: با درنظرداشت موقف‌گیری‌های بین‌المللی در قبال این استراتجی، موارد زیر روشن می‌گردد:

1. چین به شدت با آن مخالفت نموده و رسماً علیه آن اعتراض نمود: «استراتجی جدید جاپان حتی پیش از آن‌که رسماً اعلان گردد، خشم پکن را بر انگیخت. پکن همواره از تمایلات وحشیانۀ نظامی جاپان در نیمۀ نخست قرن بیست صحبت می‌کند، تمایلاتی‌که چین در گذشته قربانی آن بوده. وانگ وین بین، سخن‌گوی وزارت خارجۀ چین گفت: «جاپان واقعیت‌ها را نادیده می‌گیرد، از تفاهم مشترک و پایبندی به روابط خوب دوجانبه فاصله می‌گیرد و شهرت چین را خدشه‌دار می‌نماید. ما به شدت با این کار مخالفت می‌کنیم.» (منبع: فرانس 24،  16 دسمبر 2022م)

2. کوریای شمالی هشدار داد که این تصمیم، جاپان را منزوی خواهد نمود، «سخن‌گوی وزارت خارجۀ کوریای شمالی گفت: «جاپان دارد بحران امنیتی خطرناکی را خلق می‌کند و با اعتمادش به استراتجی جدید امنیتی، عملاً به داشتن توانایی‌هایش جهت‌ راه‌اندازی حملات دفاعی علیه سایر دولت‌ها، شکل رسمی می‌دهد. شکی نیست که دادن شکل رسمی به نقشۀ جدید تجاوز جاپان، محیط امنیتی شرق آسیا را به گونۀ بنیادین متغیر نموده است.» سخن‌گوی کوریای شمالی هشدار داد که توکیو به زودی پی خواهد برد که این "انتخاب بسیار خطرناک و بدی است.» (منبع: سکای نیوز عربی 20 دسمبر 2022م)

3. اما امریکا «از این استراتجی استقبال نمود. جیک سالیفان مشاور امنیت ملی قصر سفید گفت: «اقدام جاپان در افزایش عظیم سرمایه‌گذاری دفاعی، ائتلاف موجود میان امریکا و جاپان را تقویت و به روز خواهد نمود.» (منبع: فرانس 24، 16 دسمبر 2022م) لوین اوستن وزیر دفاع امریکا نیز از این که جاپان اسناد استراتجی مدرن خویش را منتشر نموده استقبال نمود و تأکید کرد که: «هم‌خوانی میان استراتجی دفاع ملی جاپان و چشم‌انداز و اولویت‌های مشخص شده در استراتجی دفاع ملی امریکا اهمیت دارد.» (منبع: شرق اوسط، 17 دسمبر 2022م) «جوبایدن رئیس‌جمهور امریکا گفت که کشورش در این لحظۀ حساس در کنار جاپان قرار داشته و ائتلاف ما در منطقۀ دو بحر هند و آرام اساسی است. قصر سفید طرح جدید دفاعی جاچان را به هدف تقویت ائتلاف نظامی با ایالات متحده خواند». (منبع: الجزیره نت، 16 دسمبر 2022م)

سوم: این بود طرح جدید استراتجی دفاعی جاپان که با دقت نمودن در آن به موارد زیر پی خواهیم برد:

3. بدون شک طرح استراتجی جدید دفاعی جاپان که به تاریخ 16 دسمبر 2022م اعلان گردید، هرچند حادثۀ بزرگی بوده و به بیش از هفت دهه ضعف نظامی جاپان پایان می‌دهد؛ اما باز هم غافل‌گیرانه نبود؛ زیرا وزارت دفاع جاپان به تاریخ 22 جولای 2022م آن‌چه را که "کتاب سفید" نامیده می‌شود، منتشر نمود و سیاست‌های دفاعی را که باید برای پاسخ دادن به چالش‌های بین‌المللی دنبال نماید، در آن توضیح داده بود. پس پیمان‌نامۀ موسوم به "کتاب سفید" با به نمایش گذاشتن چشم‌انداز جاپان به تهدیدهایی‌که با آن مواجه می‌باشد، به وضعیت مذکور پایان داد. تهدیدهایی‌که جاپان خود را با آن مواجه می‌داند، عبارت است از قدرت رو به افزایش نظامی چین و خطر احتمال راه‌اندازی جنگ چین علیه تایوان، خطر همکاری نظامی چین با روسیه و خطر راه‌اندازی جنگی توسط چین، روسیه و کوریای شمالی در آسیا. این‌که "کتاب سفید" وزارت دفاع جاپان بالای اهمیت افزایش بودجۀ نظامی برای رویارویی با تهدیدهای یاد شده و سرمایه‌گذاری در تکنالوژی نظامی و ضرورت ساخت قدرت نظامی چند بعدی به شمول فضا تأکید دارد، بیان‌گر اینست که آرزوهای جاپان بالا و بلند بوده و به جایی رسیده که می‌خواهد غبار ناشی از شکست در جنگ دوم جهانی را از خود بزداید و به رقابت‌های موجود در منطقۀ بحر آرام به شمول بحر جنوبی چین؛ جایی‌که جزایر مورد نزاع میان چین و جاپان قرار دارد، بپیوندد.

4. پیش از آن؛ شینزو آبی، نخست‌وزیر پیشین جاچان یکی از مهندسان اصلی طرح جاپان برای دست‌یابی به استراتجی مشترک میان جاپان و امریکا به هدف تمرکز بالای بحر هند و آرام برای رویارویی با رشد نفوذ چین، به شمار می‌رفت. طرح مذکور که توسط امریکا مورد قبول قرار گرفت، شامل همکاری امریکا و جاپان و نیز سایر هم‌پیمانان در تجارت، سرمایه‌گذاری‌ها و همکاری مشترک به هدف تأمین امنیت کشتی‌رانی در بحر آرام و هند و نیز شریک نمودن استرالیا و هند در آن می‌باشد. (منبع: العربیه، 8 نومبر 2017م)

5. به این ترتیب، از استراتجی جدید جاپان و نیز اقدامات پیش از آن واضح می‌شود که جاپان قبل از امروز تصمیم داشته قدرت نظامی خود را بازیافت نموده و غبار گذشته را از خود بزداید و برای جنگ در آسیا آماده شود؛ هرچند جاپان در گذشته همواره یک دولت بزرگ بوده و از جایگاه خاصی مخصوصاً در آسیا برخوردار بود و نیز در جریان سال‌های نخست جنگ دوم جهانی، دولت بر منطقه مسلط به شمار می‌رفت؛ چنان‌چه هر یک از چین، کوریا و جزایر موجود در بحر محیط و سایر جزایر در آسیا را  در می‌نورد؛ درست مانند لشکریان آلمان که پیش از شکست دو طرف، اروپا را در می‌نوردیدند و پیش از آن‌که جاپان شاهد حملۀ هسته‌ای باشد که تا امروز مانند نداشته، آنگاه که طیاره/هواپیماهای امریکا دو بمب هسته‌ای را در ماه آگست سال 1945م بالای شهرهای هیروشیما و ناکازاکی انداخته و بیش‌تر از دوصد هزار تن را درآنجا به قتل رسانید و جاپان در پی این حمله هسته‌ای به تاریخ 15 آگست 1945م و درست یک هفته پس از پرتاب آن بمب‌های هسته‌ای تسلیم شد و متفقین به رهبری امریکا وارد جاپان شده و آن را اشغال نمودند.

6. با توجه به تاریخ کهن امپراتوری جاپان، دیده می‌شود که بازیابی نظامی آن، احساس برتری‌جویی مردم جاپان را تحریک نموده و از این بازیابی به گسترده‌گی استقبال نموده اند. اما طولانی شدن مرحلۀ فاصلۀ جاپان از فعالیت نظامی و نیز وجود پایگاه‌های بزرگ نظامی امریکا در آن که پس از خروج متفقین در سال 1952م از جاپان تا امروز، تمام این موارد باعث شده انگیزه‌های جاپان برای بازیابی قدرت نظامی کاملاً مستقلانه نباشد.

7. شاید اظهارات فوری و موافق با طرح سیاست جدید جاپان برای اردو و ائتلاف‌های نظامی و دیدگاه آن نسبت به خطرهای منطقه‌ای، دیگر جای شکی باقی نمی‌گذارد که نظامی شدن جاپان در حقیقت به مثابۀ سنگ زیربنایی است که در استراتجی ایالات متحده برای قرار گرفتن در برابر خطرهای ناشی از جانب چین گذاشته شده است؛ چنان‌چه امریکا نظامیانش را به بحر چین انتقال داده و دست به اقدامات تحریک‌آمیز در ماحول تایوان زده و سعی دارد به نگرانی‌ها در این منطقه دامن زند. حتی امریکا خودش را برای جنگ در چین آماده می‌نماید؛ چنان‌چه وقتی از بایدن رئیس‌جمهور امریکا پرسیده شد در صورتی‌که چین به تایوان حمله کند، آیا امریکا مستقیماً وارد جنگ خواهد شد؟ وی در پاسخ گفت: بلی.

8. هم‌چنین در ادارۀ حکومت ترامپ نیز دیده شد که وی سعی دارد کوریای شمالی را تحریک نماید و نیز می‌کوشد نظامیان جاپان را مورد تشویق قرار دهد، آن‌جا که پیش از سفر به جاپان در سال 2017م، مردم جاپان را "ملت جنگجو" خواند: «ترامپ که قبل از شروع نخستین سفر طولانی و حساسش به صفت رئیس‌جمهور به آسیا آغاز نماید، این اظهارات را مطرح نمود. این سفر وی که شامل مخصوصاً جاپان و کوریای جنوبی می‌شود، شامل دوسیۀ تهدید هسته‌ای کوریای شمالی می‌باشد. ترامپ به شبکۀ فاکس نیوز گفت: «جاچان ملت جنگجویی است و خطاب به چین و هر کشور دیگری می‌گویم: بدانید که اگر کوریای شمالی را بگذارید این چنین ادامه دهد، در آیندۀ نزدیک با مشکلات بزرگی با جاپان مواجه خواهید شد.» (منبع: مرصد نیوز 3 نومبر 2017م) ترامپ در این اظهارات خویش چین را هشدار داد که ممکن است جاپان علیه کوریای شمالی اقدام نظامی نماید، انگار داشت به نماینده‌گی از جاپان سخن می‌گفت! هرچند جاپان در سایۀ شرایط جدیدی‌که در شرق آسیا به وجود آمده، نیاز دارد مجدداً خود را نظامی نماید؛ اما نظامی شدن جاپان نقشۀ همه‌جانبۀ امریکا نیز به شمار می‌رود؛ زیرا جاپان در چشم‌انداز امریکا برای رویارویی با چین، تبدیل به دولتی مرکزی شده.

چهارم: اینک می‌توانیم روی پاسخ به جزء اخیر پرسش روشنی اندازیم، آن‌جا که پرسیده شد: آیا این‌ها تصامیم مستقلانه است یا که از جهت‌های بیرونی به خصوص امریکا متأثر می‌باشد؟ با دقت نمودن به آن‌چه که تا کنون گفته شد، موارد زیر روشن خواهد شد:

9. جاپان در پیروزی بر چین تاریخ طولانی دارد، طوری‌که پیش از آن‌که امریکا و سایر دولت‌های استعمارگر اروپائی مانع استعمارچین توسط جاپان شوند، چین افق گستردۀ استعمار جاپان را تشکیل می‌داد، به این معنا که هنوز برخی از احساسات ته‌نشین شدۀ آن تاریخ مملو از پیروزی جاپان، در مردم این سرزمین زنده بوده که غرامت‌خواهی چین از جاپان و مطرح نمودن بحث معذرت‌خواهی جاپان از جنایت‌هایی‌که در طول تاریخ مرتکب گردیده، خود بیان‌گر این مدعاست. مسأله‌یی دیگری‌که در این خصوص اهمیت کمی ندارد، اینست که اقتصاد جاپان، که پس از امریکا و چین سومین اقتصاد جهانی به شمار می‌رود، توان این را دارد که سیاست رویارویی گسترده با چین را پشتیبانی نماید، از جمله می‌توان به توانای‌های عظیم جاپان در صنعت و تکنالوجی اشاره نمود که جاپان را قادر می‌سازد در صورت بازیابی قدرت نظامی، حتی به تنهایی در برابر چین قرار گیرد.

10. اما امریکا می‌خواهد جاپان در چهارچوب ائتلافی به رهبری امریکا در برابر چین قرار گیرد، طوری‌که این سیاست جاپان بخشی از نقشۀ گستردۀ امریکا باقی بماند و کشمکش قدرت در جاپان زنده نشود و آن را به خاطرات مرحلۀ دشمنی با امریکا، مخصوصاً زمان حملۀ هسته‌ای امریکا، برنگرداند؛ زیرا جاپان در کشمکش با امریکا تاریخی طولانی دارد. با توجه به تمام موارد فوق، امریکا می‌خواهد بالای تمام جزئیات استراتجی جدید جاپان مبنی بر اعادۀ قدرت نظامی‌اش مسلط باشد تا استراتجی مذکور منحصر در رویارویی با چین باقی بماند و تهاجم هسته‌ای امریکا را به یاد آن ندهد. این دیدگاه امریکا مبنی بر اعادۀ قدرت نظامی جاپان به عنوان سنگ اساس در رویارویی با چین در آسیا، شباهت دارد به استراتجی مشابهی‌که امریکا در اعادۀ توانای‌های نظامی آلمان برای رویارویی با روسیه در شرق اروپا روی دست گرفته است.

11. اما با وجود همه، باید گفت که جاپان در بازیابی توانای‌های نظامی خود تأخیر نموده، درست مانند آلمان. درست است که این ملت‌ها، ملت‌های زنده است، اما پس از آن که مفکورۀ تجارت و جمع‌آوری پول در اذهان آنان استقرار یافت و در نتیجۀ آن، احساس رفاه و آسایش در میان آنان به درازا کشید و نیز عزت و کرامت در آنان ضعیف شد و همت جنگ و نفوذ در رهبران آنان ناپدید گردید، اینک جاپان و نیز آلمان چنان با امریکا و اروپا تعامل می‌نمایند که تفاوت زیادی با تعامل یک دولت دنباله‌رو ندارد! این چنین شد که جاپان و هم‌چنین آلمان در زنده نمودن مجدد توانایی‌های نظامی خویش، هفت دهه و یا بیشتر از آن تأخیر نمودند تا آن که امریکا اینک سعی دارد آنان را به این جهت سوق دهد. اما از آن جایی که میزان قابل توجهی از زندگی در مردم این دو سرزمین وجود دارد، احیای مجدد قدرت نظامی آن‌ها که ممکن است به سرعت تبدیل به قدرت هسته‌ای گردد، احساس قدرت و بزرگی را در این دولت‌ها در آینده‌یی نه چندان دور زنده خواهد نمود؛ چیزی‌که باعث مشکلاتی حتی برای خود امریکا خواهد شد و آن‌گاه است که به جان یک دگر خواهند افتاد. بنابر این، امریکا استراتجی نظامی جاپان و آلمان را با چشم باز دنبال می‌نماید.

پنجم: با دنبال نمودن واقعیت دولت‌هایی‌که امروزه دولت‌های بزرگ نامیده می‌شوند، متوجه خواهیم شد که آنان هیچ‌گونه ارزشی به خیرخواهی و عدالت نمی‌دهند، زیرا خیر از نظر آنان چیزی است که خواهشات شان را تأمین نماید؛ حتی اگر به شر دیگران تمام شود و عدالت در نظر آنان چیزی است که زمینۀ  تسلط بر دیگران و جهت‌دهی قضایای آنان را برای شان فراهم آورد؛ حتی اگر در اصل یک ستم آشکار باشد. پس معیار ارزش‌های آنان از خیر و عدالت بدور است. انگار تاریخ دارد تکرار می‌شود؛ آنگاه که فارس و روم بدون هیچ‌گونه خیر و عدالت خواهی بر جهان مسلط بودند و اسلام در حالی‌که خیر و عدالت را حمل می‌نمود، از راه رسید و جهان را منور نمود و به این ترتیب بود که حق فرا رسید و باطل رخت بر بست. واقعیت امروز نیز به سان دیروز است؛ هیچ صلاح و بهبودی نخواهد داشت؛ مگر با همان‌چیزی‌که اوایل را اصلاح نمود که همانا برپائی مجدد خلافت بر منهج نبود است. انگار برپائی خلافت به خواست الله سبحانه و تعالی پس از این قدرت‌ها و حکومت‎های ستمگر دیگر تبدیل به واقعیتی محسوس گردیده، چنان‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

(ثمّ تکون ملکاً جبریة فتکون ما شاء الله أن تکون ثمّ یرفعها إذا شاء أن یرفعها ثمّ تکون خلافة علی منهاج النبوة)

ترجمه: سپس ملک "حکومت" ستمگر خواهد بود و تا زمانی‌که الله بخواهد ادامه خواهد داشت، سپس هرگاه الله خواست آن را از میان برخواهد داشت، سپس خلافت بر منهج نبوت خواهد بود.

راوی می‌گوید: رسول الله سپس سکوت نمود. حدیث را احمد و الطیالسی روایت نموده اند.

چه راست فرمود الله قوی و عزیز آنجا که فرمود:

(والله غالب علی أمره و لکنّ أکثر الناس لا یعلمون) [یوسف: 21]

ترجمه: و الله بر امر خود غالب است؛ اما بسیاری از مردم نمی‌دانند!

مترجم: عبدالله دانشجو

Last modified onجمعه, 20 ژانویه 2023

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه