دوشنبه, ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
سیستم قضایی پاکستان یک بار دیگر ضرورت مبرم به خلافت را نمایان کرد
بسم الله الرحمن الرحيم

سیستم قضایی پاکستان یک بار دیگر ضرورت مبرم به خلافت را نمایان کرد

خبر

چهارشنبه هفته گذشته ستره محکۀ اسلام آباد در پاکستان در محکمه مجرمین، در قضیه شکنجه طیبه دختر ۱۰ ساله و اجیر پاکستانی، توسط کسانی که برای آن ها کار می کرد، تناقضات و نکات مرموز زیادی دریافت کرد. در این اواخر در پاکستان نه تنها قضیه وحشتناک این دختر خورد سال توسط کدبانوی آمرش خبرساز شد، بلکه چگونگی قضاوت این قضیه توسط نخبه گان در پاکستان نیز پرسش برانگیز است.

تبصره

قضیه طیبه تنها قضیۀ این دختر خورد سن و خدمت کار و سوی استفاده از قدرت توسط بانوی که او را جسماً و روحاً ضربه های شدید زده است نبوده، بلکه این حقیقت همه روزه در پاکستان است ک نه تنها اجازۀ هم چو اعمال شنیع را به مجرمین می دهد، بلکه به مظلومین از هیچ مدرک مددی نمی رسد.

قضیه طیبه بیان گر خوب از غفلت، کم کاری جامعه، حکومت و قضای پاکستان است. چیزی که از همه زیادتر جالب توجه است این است که چه باعث شد این زن فکر کند که می تواند بعد ازین همه جنایت و اعمال وحشیانه در حق این دخترک مظلوم، بدون دیدن هیچ گونه سزایی زنده گی کند. مشکل تنها در سوی استفاده از اطفال و کار شاقه بالای آن ها در پاکستان نیست، بل این مشکل زادۀ سوی استفاده های گوناگون از قدرت است که هر روز بیشتر از قبل به آن افزوده می شود.

مشکل این جاست که قضیه های چون قضیه طیبه، درین سرزمین خیلی عام شده اند. صدها قضیۀ چون این؛ توسط همسران، فرزندان و دوستان سیاست مداران که اندک ترین ترس از قانون و مجازات ندارند، همه روزه به وقوع می پیوندد. اشخاص قدرت مند و پول دار حتی از افشا شدن جنایات شنیع شان باکی ندارند. چون آن ها می دانند که دست قانون از مجازات آن ها کوتاه است. عدم کفایت و فساد در دستگاه های قضایی و اداری پاکستان، مجرمین را باورمند ساخته که آن ها می توانند از چنگ قانون فرار نمایند. ما همیشه شاهد بوده ایم که چگونه مقامات برای رهایی این مجرمین از چنگ قانون دست به کار شده و این مجرمین را نجات داده اند.

خاطره قتل شاهزیب خان توسط پسر یکی از متنفذین در پاکستان در اذهان عامه هنوز تازه است. قابل یادآوریست که قضایای چون قضیه طیبه فقط به خاطر عاطفی بودن شان مشهور شده و برعلاوه، مدرک خوبی برای رسانه ها اند تا از آن استفاده های گوناگون مالی کنند. قضیۀ تعذیب یک دختر خورد سال و یا کشته شدن جوانی هم چو شاهزیب خان توسط فرزند یک قدرت مند در شب عروسی خواهرش این را می رساند که این همه مدرک های خوبی برای رسانه ها اند و تنها وقتی مردم عام از آن خبر می شود که رسانه ها آن ها را گزارش دهند. اما قضیۀ طیبه فقط در اخبار دوران خواهد کرد و تنها مورد بحث قرار خواهد گرفت.

قضیه های این چنینی فقط تا وقتی در رسانه ها داغ خواهند بود که مردم  به آن احساسات داشته باشند و وقتی احساسات مردم که خیلی هم موقتی اند، به آن کم شد این ها همه به باد فراموشی سپرده خواهند شد. صدها قضیۀ همانند این، همه روزه در پاکستان اتفاق می افتد و کسی نیست به داد آن ها برسد و اگر توسط مطبوعات رسانه ای نشوند، حتی کسی از آن خبر نمی شود. اما از همه مهم  این است که حتی قضیه های که این گونه به سمع همه گان رسانده می شوند همانند قضایای دیگر فقط به یک نتیجه می رسند که همانا مجازات نشدن مجرمین است. این عدم عمل مقامات تنها مجرمین را تشویق به انجام جرایم کرده و تعداد کثیری را به سرنوشت طیبه دچار خواهد ساخت.

حتی اگر طیبه توسط فعالان جامعۀ پاکستان به عدالت رسیده و دورنمای خوبی برای آینده بیابد، هیچ ضمانتی برای جلوگیری از تکرار چنین قضیه ای در پاکستان نیست. جامعه ی پاکستان در کل به تغییرات جدی نیاز مبرم دارد. تغییری که دیگر نگذارد پدری به خاطر نفقۀ اولادهایش مجبور به فروختن یکی از آن ها باشد. تغییری که باعث حالتی شود که در آن معیار احترام پول، زرق و برق دنیا نه، بلکه معیار تقوا باشد.

در تاریخ اسلام ادواری شامل بوده که علما به خاطر خطیر و پر مسئولیت بودن سمت قاضی درین پوست کار نمی کردند، اما این نظام فاسد قضاتی را به بار می آورد که عاید اصلی شان از ضعف مردمان ضعیف به دست می آید.

 حالا وقت آن است که نه تنها برای داد خواهی و نجات این دخترک، بل برای داد خواهی برای تمام اطفال این امت برخیزیم. تنها نظام عادل بر مبنای روش پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم می تواند تمام انسان ها را از چنگ ظالمین رهانیده و به حقوق حقه شان که از طرف الله سبحانه وتعالی برای شان داده شده است، برساند. این داستان از دوره نبوت درس خوبی درین باره است.

أَتَشْفَعُ فِي حَدٍّ مِنْ حُدُودِ اللَّهِ»‏‏.‏ ثُمَّ قَامَ فَاخْتَطَبَ، ثُمَّ قَالَ: إِنَّمَا أَهْلَكَ الَّذِينَ قَبْلَكُمْ أَنَّهُمْ كَانُوا إِذَا سَرَقَ فِيهِمُ الشَّرِيفُ تَرَكُوهُ، وَإِذَا سَرَقَ فِيهِمُ الضَّعِيفُ أَقَامُوا عَلَيْهِ الْحَدَّ، وَايْمُ اللَّهِ، لَوْ أَنَّ فَاطِمَةَ ابْنَةَ مُحَمَّدٍ سَرَقَتْ لَقَطَعْتُ

(رواه بخاری)

روزی خانمی از قبیله بنی مخذوم دست به دزدی زد که سران قریش در مجازات وی راضی نبودند. درین حال آن ها جرئت خواستن این خواهش را از رسول الله صل الله علیه وسلم نداشتند، بناً به خاطر دوستی زیاد اسامه بن زید با آن جناب صلی الله علیه وسلم، سران مردم او را موظف ساختند تا پیامبر صلی الله علیه وسلم را ازین کار روگردان کند. وقتی اسامه بن زید نزد رسول صلی الله علیه وسلم آمده و این موضوع را با وی در میان گذاشت، رسول الله صل الله علیه وسلم در پاسخ او چنین گفت: آیا تو می خواهی از کسی در مقابل حکم الله سبحانه وتعالی دفاع کنی؟ بعداً ایشان از جای شان برخاسته و فرمودند: اقوام پیشتر از شما را این کار شان هلاک کرد که وقتی شخص ضعیفی در بین شان مرتکب گناهی می شد او را مجازات می کردند و وقتی متنفذی مرتکب گناهی می شد او را می بخشیدند. قسم به ذات الله سبحانه وتعالی که اگر فاطمه دختر محمد دزدی می کرد دست او را قطع می کردم.

نویسنده: اخلاق جهان

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه