پنجشنبه, ۲۶ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
به شیطان بزرگ تکیه نکنید!
بسم الله الرحمن الرحيم

به شیطان بزرگ تکیه نکنید!

(ترجمه)

خبر:

مدتی‌ست که امریکا به کشتن فرماند‏هان نظامی ایران پرداخته است که مهم‌ترین آن‏ها قاسم سلیمانی و مهندس ابی‌المهدی در عراق و عدۀ دیگر نیز در سوریه می‏باشند.

تبصره:

پیش از تبصره روی این نکته، لازم است ارتباط ایران و امریکا بر امت مسلمه واضح گردد؛ چرا که امت حق دارد تا این حکام را محاسبه نماید.

بعد از سیطرۀ امریکا بر حکام ایران، خصوصاً بعد از جنگ ایران و عراق که از ابتدای 1980م شروع الی ختم 1988م دوام نمود، جنگی‌که جورج بوش، رئیس جمهور وقت امریکا واضح ساخت که هدف از این جنگ سیطره بر هردو دولت است.

نکتۀ قابل ملاحظه در این تبصره، سیطرۀ امریکا بر ایران است و ما نیز به توضیح این امر خواهیم پرداخت. سیطره‌ای که منجر شد تا ایران در بعد سیاست خارجی امریکا از خواسته‏های این کشور پا فراتر نگذارد. امریکا خواست تا ایران از انقلابی دست بکشد که از لحاظ عقیدتی بر عموم مسلمانان چنان تأثیری از خود بر جای گذاشت که همه فکر می‏کردند دولت ایران بعد از انقلاب، همان دولت اسلامی به تمام معناست که همه در انتظار آن به سر می‏برند و در کنار آن به یک فکر مذهبی (شیعه) که مناسب به نقشۀ پلید امریکا می‏باشد، توجه خاص مبذول داشته، نقشه‌ای‌که فکر مذهبی دیگری به نام سلفیت را در منطقۀ دیگر از طریق آل سعود تشویق نموده و پرورش داد، تا به وسیلۀ این نقشه بتواند به دشمنی بین فرزندان مسلمان پرداخته، به تکفیر و قتل یک‌دیگر، آن‏ها را مصروف سازند. به این‌صورت بدون کدام حساب و کتابی خون مسلمانان به هدر رفته، حیثیت و دارایی‌های‌شان به تاراج برده می‏شود. متأسفانه تا هنوز عدۀ فکر می‏کنند، این‏ها کسانی‌اند که سرپرستی امور امت را به دوش دارند.

بعد از این‏که امریکا توانست ایران را به بهانۀ برخورد منافع، رام نماید؛ منافعی‌که ایران به بهانۀ آن با حفظ موقف و حیثیت‌اش بتواند در نقشۀ امریکا وظیفه‏ خویش را به درستی انجام دهد؛ همانا این بازی‏ها پوزخندی بر مسلمانان ایران و منطقه؛ از جمله: افغانستان، عراق، لبنان و نیز بر اهل فلسطین می‌باشد؛ برای این‏که مردم فکر می‌کردند که ایران با یهود به خاطر آزادی قدس خواهد جنگید.

بعد از این‌که حکام ایران از سیاست‏های امریکا فارغ گردیدند، از طرف امریکا برای‌شان اجازه داده شد که در منطقه گسترش نموده از نفوذ مؤثر و نیرومندی برخوردار باشند. امریكا برای ایران برنامۀ طرح نمود تا از آن در منطقه برعلیه متباقی مسلمان‌ها استفاده نماید، آن را حمایت و مساعدت نمود تا بزرگ‌ترین دولت در منطقه واقع شد و بعداً توانست به وسیله آن دولت‏های خلیج را بهراساند. منافع امریکا و ایران در همکاری‏های دوشادوش بر ضد اقامۀ دولت خلافت یکی است. امریکا به این نتیجه رسیده است که دولت خلافت، دولتی‌ست که ناچار روزی قدرت دنیا می‌شود و ما باید مانع برپایی آن شده و یا لااقل آن را به تأخیر اندازیم؛ ولی مانع شدن و به تأخیر انداختن آن ممکن نیست؛ مگر به وسیلۀ حکام ایران، خلیج، ترکیه، پاکستان، اندونیزیا، مصر وغیره حکامی‌که در سرزمین‏های اسلامی دیگر حاکمیت دارند.

پس از این‏که امریکا با استفاده از ایران در مناطق عراق، افغانستان، یمن، سوریه و لبنان به اهدافش رسید و به ایران اجازه داد تا در بعضی از این مناطق به صورت مستقیم و در بعضی دیگر به صورت غیر مستقیم نیروی امنیتی و سرباز بگستراند، امریکا از اعتمادش به ایران در مناطق سوریه، عراق و لبنان به کاستن آغاز نمود. البته این بعد از مذاکرات و انقلابات شکل گرفته در بیش‌تر سرزمین‏های عربی و تغییر پالیسی و سیاست امریكا نسبت به دولت یهود اتفاق افتاده است. بعد از این‏که امریکا در نقشه طرح شده برای ایران، در ایجاد نفاق و دشمنی در بین فرزندان مسلمانان به موفقیت دست یافت، فهمید که حالا اعتماد بر ایران سودی به نفع امریکا ندارد؛ چون مردم منطقه بر علیه آن‏ها و حکام دست نشانده‌شان برخاستند، حکامی‌که دارایی‏های مردم را به تاراج برده و آن‏ها را ذلیل ساخته بودند، همین بود که امریکا تصمیم گرفت تا ایران را از عراق بیرون نماید.

امریکا با ایران در صورت مشکلی ندارد که سیاست‌های آن قابل تطبیق بوده و متزلزل نشود، سیاستی‌که گنجایش مردم را نداشته باعث شد تا مردم منطقه و حتا خود ایران نیز علیه آن اقدام کنند.

اما تجهیزات امنیتی و نظامی که امریکا به ایران سپرده بود و آن را حمایت و سرپرستی می‌نمود، ظاهراً این را نشان می‌دهد که امریکا به اهداف مطلوب خویش دست یافته است؛ مگر بعد از این‏که ایران را مایه‌ای ترس و وحشت برای دولت‏های خلیج قرار داد و دولت‏های مذکور در مخفی‏گاه‏های متعفن خویش باقی ماند، سرمایه‌ای در دست داشتۀ امت اسلامی را به دلیل حمایت از اقتدار این حکام به دست گرفت و فضای کینه و دشمنی را در بین مسلمانان و فرزندان دین واحد به وجود آورد. گمان نمود که  با این سیاست و نقشه‏ها می‌تواند مانع اقامه و برپایی دولت خلافت بر منهج نبوت گردیده و یا این‏که می‌تواند آن را به تأخیر اندازد.

امریکا نظر به وضعیت جدید منطقه، از ایران خواستار این شد تا با سیاست خارجی این کشور خود را عیار سازد؛ ولی هنگامی‏که طرفه روی‏های ایران را متوجه شد، خواست به همین دلیل و یا هم به دلیل این‏که فکر می‏کرد دیگر به ایران نیازی نیست و یا هم این‏که شاید ایران از کنترل خارج شود، بر بریدن این بازوی امنیتی و نظامی تابع‌اش اقدام کرد که مهم‌ترین آن‏ها «فلیق قدس» و بعد از آن نیروی «حشد شعبی» در عراق و هم‌چنان حزب ایرانی در لبنان است. امریکا این عمل‌اش را به مثابه یک هشدارنامه برای کسانی قرار داد که با سیاست و برنامۀ امریکا مشکل دارند؛ به خصوص در حل قضیۀ فلسطین که ایران اولین آن‏ها بود و این عمل سبب رضایت هرچه بیش‌تر دولت صهیونیست در مسیری‌که امریکا برای حل قضیۀ فلسطین در نظر گرفته است، می‌باشد. امریکا گمان می‌کند که جهان امروزی به معاملۀ قرن آماده است؛ گرچه بعضی موانعی بر سر راه هست و این موانع به زعم امریکا حل شدنی‌ست.

به همین سبب به قتل قاسم سلیمانی و دیگر فرماند‏هان نظامی و امنیتی عالی رتبۀ ایران اقدام نمود تا هشدارنامه‌ای برای دولت‌های دور و نزدیک باشد. برای این‏که همه بدانند امریکا یگانه دولتی‌ست که بر جهان حکومت می‏کند و لازم است تا پلان‏ها و برنامه‏هایش از طرف مزدوران و هم‌چنان کسانی‌که در این کیان سیاسی با وی همراه هستند، تطبیق گردد.

هشدار فوق به این معناست که تا هنوز امریکا جهت تطبیق پلان‏های استراتیژیک خود به این بازویش نیازمند است. امریکا به این نکته پی برده است که باید در منطقه حضور جدی و فعال داشته باشد تا خود مستقیماً به خاطر جلوگیری از تحرکات امت آگاهی داشته باشد؛ وگرنه این امت با سرپا کردن دوبارۀ دولت خلافت از سیطره خارج شده فعالیت بر علیه آن‌ها دشوار و حتا ناممکن خواهد شد؛ چرا که امریکا می‏داند، دولت خلافت راشده بر منهج نبوت؛ مانند: دولت‏های کاغذی دیگر نیست که بر این وضعیت عادت کرده‌اند. هم‌چنان به سان دولت‏های موجود در جهان فعلی هم نیست؛ بلکه دولتی است که در راستای به دست گرفتن قدرت جهانی رقابت خواهد نمود تا جهان را رهایی بخشد؛ نه به خاطر چپاول و غارت و نه به خاطر سودجویی.

بر حکام ایران می‏گوییم: همانا تکیه کردن به شیطان بزرگ؛ یعنی امریکا، نتیجه‌ای جز هلاکت در دنیا و آخرت را در پی نخواهد داشت. بر امت مسلمه در ایران و دیگر سرزمین‏های اسلامی، مخلصانه ندا می‏کنیم! دیگر راهی جز برگزیدن دولت اسلامی نمانده است، دولتی‌که ما به سوی آن فرا می‏خوانیم و خالصانه تلاش می‏کنیم تا از این واقعیت اسفبار به درآییم و دست امریکا، روسیه و تمام کشورهای حریص به سرزمین‏های اسلامی را قطع نماییم تا باشد که رضایت پرورگار عالم را کسب نموده و دوباره به خواست الله سبحانه‌وتعالی مصداق بهترین امت قرار گیریم.

نویسنده: د. محمد جابر

مترجم: عبدالقدیر مخلص

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه