دوشنبه, ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
تصرف زمین
بسم الله الرحمن الرحيم

تصرف زمین

(ترجمه)

حارث بن بلال بن حارث از  پدرش روایت کرده که گفت:

«أنّ رسولَ اللهِ صلى الله عليه وسلمَ أخَذَ في المعادنِ القِبْلِيّةِ الصّدَقَة، وأنّه قَطَعَ لِبلالِ بنِ الحارِثِ العَقيقَ أجْمَعَ»، فلمّا كانَ عُمرُ رضي اللهُ عنه قالَ لِبلال: إنّ رسولَ اللهِ صلى الله عليه وسلمَ لَمْ يُقْطِعْكَ لِتَحْتَجِزَهُ عنِ الناس، لَمْ يُقطعْكَ إلاّ لِتَعْمَلَ. قال: فَأَقْطَعَ عُمَرُ بنُ الخطّابِ للنّاسِ العَقيق. وهذا حديثٌ صحيح، ولَمْ يُخَرِّجاه» (المستدْرَكُ على الصحيحين للحاكم(

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم از معادن منطقه قبليه صدقه می‌گرفت و تمام معدن عقیق را برای بلال بن حارث داد؛ هنگامی‌که عمر رضی الله عنه (خلیفه مسلمانان شد) به بلال گفت: رسول الله صلی الله علیه وسلم معدن عقیق را به تو نداد که آن را از مردم بازداری؛ بلکه آن را فقط بخاطر این به تو داد که کار کنی. راوی گفت: پس عمر بن خطاب عقیق را به مردم داد.

هرکس زمینی داشته باشد، باید از آن بهره‌برداری کند. به نیازمند به اندازه‌ای که قادر به بهره‌برداری باشد، از بیت المال داده می‌شود؛ اما اگر کسی زمین خود را سه سال کشت نکند، زمین از او گرفته شده و به کسی دیگری داده می‌شود. اجماع صحابه بر این است که اگر کسی زمین خود را سه سال متوالی کشت نکند، زمین از او گرفته می‌شود.

صاحب زمین می‌تواند زمین خود را با ابزار، بذر، حیوانات و کارگران خود کشت کند و می‌تواند برای کشت آن کارگر استخدام کند و به آن‌ها مزد بدهد که در زمین کار کنند و اگر قادر به انجام این کار نباشد، دولت با او همکاری می‌کند و اگر کسی زمین خود را کشت نمی‌کرد، باید آن را به صورت رایگان و بلاعوض برای کشاورزی به کسی دیگری بدهد؛ در صورتی‌که این کار را نکند و زمین را نگهدارد، سه سال به او مهلت داده می‌شود و اگر در این مدت در کشت زمین اهمال ورزد، دولت زمین را از او گرفته و به کسی دیگری می‌دهد.

یونس از محمد بن اسحاق از عبدالله بن ابی بکر روایت کرده، گفت: «بلال بن حارث المزنی نزد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم آمد و زمین درخواست کرد، رسول الله صلی الله علیه وسلم زمینی با طول و عرض زیاد را در اختیار او قرار داد؛ هنگامی‌که عمر به حکومت منصوب شد، به او گفت: ای بلال، زمینی  از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم خواستی و آن حضرت زمین وسیعی را به تو داد؛ زیرا اگر از رسول الله صلی الله علیه وسلم چیزی درخواست می‌شد، رد نمی‌کرد و اکنون تو قادر به آبادانی زمینی که در اختیار داری، نیستی. گفت: آری. عمر گفت: پس ببین هر اندازه‌ای که می‌توانی بهره‌برداری کنی، برای خود نگهدار و آنچه را که از توانت بیشتر است، به ما بده تا آن را در میان مسلمانان تقسیم کنیم. بلال گفت: به الله سوگند چیزی‌ را که رسول الله به من عطا کرده است، پس نمی‌دهم! عمر گفت: به الله سوگند که چنین خواهی کرد. بنابراین، عمر رضی الله عنه آن مقدار زمینی را ‌که بلال نمی‎توانست، اعمار کند، از او گرفت و بین مسلمانان تقسیم کرد.

این حدیث را یحیی بن آدم در کتاب الخراج روایت کرده و در آن به صراحت آمده است که اگر صاحب زمین توان کشت زمین خود را نداشته باشد و آن را سه سال بلا استفاده بگذارد، دولت زمین را از مالک آن گرفته و به دیگران می‌دهد؛ همانند کاری‌که عمر بن خطاب با بلال مزنی انجام داد و معدن قبليه را از او گرفت.

بر این اساس، هر زمین‌داری که زمین خود را سه سال کشت نکند، بدون توجه به سبب مالکیتش، زمین از او گرفته شده و به کسی دیگری داده می‌شود؛ زیرا در این زمینه، بلااستفاده ماندن زمین مد نظر گرفته می‌شود؛ نه ملکیت آن. به این کار گرفتن اموال مردم به ناحق گفته نمی‌شود؛ زیرا در شریعت معنای ملکیت زمین از معنای ملکیت اموال منقول و اموال عقار(خانه و آبادی) فرق دارد.

بنابراین، ملکیت زمین بر اساس زراعت آن است و اگر زمین به مدت مشخصی‌که شریعت تعیین نموده، بلااستفاده باشد، معنای مالکیت آن از صاحبش ساقط می‌شود. شارع مالکیت زمین را بر اساس زراعت مادام‌العمر و مالکیت بر اساس سهمیه، ارث، خرید وغیره قرار داده است و از لحاظ شرعی اگر زمین بیکار گذاشته شود، ملکیت آن سلب می‌شود؛ چنانکه تمام این مسائل بخاطر کشت و کار مداوم و بهره‌برداری از زمین است.

مترجم: خالد یوسفی

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه