دوشنبه, ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
فقر و گرسنگی زیر ظلم نظام سرمایه‌داری و عدالت اسلام
بسم الله الرحمن الرحيم

فقر و گرسنگی زیر ظلم نظام سرمایه‌داری و عدالت اسلام

(ترجمه)

در خصوص وضعیت اقتصادی کنونی، که هر ثانیه یک انسان را به‌دلیل گرسنگی و یا سوءتغذیه به‌هلاکت می‌رساند، نمی‌توان از مسئولیت سرمایه‌داری انکار و یا چشم‌پوشی کرد. بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول، دو ابزار اساسی و مهم سرمایه‌داری بوده و به‌طور مستقیم مسئولیت اوضاع نابسامان اقتصادی کنونی در جهان‌ درحال توسعه و سرزمین‌های اسلامی به‌ این دو نهاد برمی‌گردد. سیاست‌های مبتنی بر و جود این دو نهاد است که بیش‌تر از 500 میلیون فقیر در سرزمین‌های اسلامی؛ چون: یمن، سودان، جیبوتی، موریتانیا، اردن، عربستان سعودی، تونس، مراکش، بنگله‌دیش، اندونزیا وغیره، از شدت گرسنگی رنج می‌برند.

بدون شک، فقری‌که جهان را به تاریکی کشانده است، ارتباط مستحکمی به بانک جهانی دارد. حالات و وقایع بسیاری اند که شاهد این رابطه بوده و این واقعیت را به تصویر می‌کشانند. بحران مالی و بالا رفتن نرخ‌ها در اردن و سودان، بزرگ‌ترین شاهد بر دخالت‌های بانک جهانی در تحمیل این حالت گرسنگی و وضعیت سخت بر مردم می‌باشد. بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول از طریق آن‌چه که بنام "تعدیل ساختاری" یاد می‌شود، به‌جنایاتی می‌پردازند که این شرایط ظالمانه را به‌وجود آورده است. بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول، تغییراتی را در سیاست‌های کلان اقتصادی ایجاد می‌کنند که دولت‌ها را ملزم به اقدام سیاست‌های تجاری آزاد و سرمایه‌گذاری‌هایی می‌نمایند که بر اساس آن‌ها شرکت‌های استعماری به سادگی می‌توانند دارایی‌های مردم را غارت نمایند. مبنی بر این سیاست‌ها، دولت‌ها تعرفه‌های گمرکی بر کالاهای وارداتی را کاهش داده و از حمایت محصولات داخلی، به‌ویژه مواد غذایی، دست برمی‌دارند؛ بنابر این، مناطق زیادی از زمین‌های کشاورزی نامزروع باقی‌مانده و جوامع را زیر لگدهای سیاست‌های اقتصادی و مالی قرار داده و آن‌ها را گرفتار مشکلات کمرشکن قرضه‌ها می‌گردانند. نتیجۀ این سیاست‌ها و قرضه‌ها تکیه بر مواد غذایی وارداتی و کمک‌های شرکت بزرگ سرمایه‌داری می‌باشد. فقر، گرسنگی، بیماری‌های همه‌گیر و مشکلات محیط‌زیستی در بسیاری از کشورها، به‌ویژه سرزمین‌های اسلامی، پیامد تسلط سرمایه‌داری بر اوضاع اقتصادی جهان می‌باشد.

این از ویژه‌گی‌های قوانین نظام سرمایه‌داری می‌باشد که به‌گونۀ حتمی‌ باعث فقر مردم و گرسنگی میلیون‌ها انسان می‌شود. علی‌الرغم این‌که افزایش تولید و ثروت، قانون عرضه و تقاضا تنها راه توزیع ثروت در نظام سرمایه‌داری محسوب می‌شود، واقعیت اینست: به‌همان پیمانه‌ای‌که سرمایه‌داری در طول صدسال گذشته به‌ثروت بالایی دست پیدا کرده، تعداد افرادی‌که طبقۀ فقراء و گرسنه‌گان را شکل می‌دهند، نیز افزایش یافته و در حال توسعه می‌باشد. پدیدۀ فقر و گرسنگی یک پدیدۀ جهانی است که دامن کشورهای بسیار ثروت‌مندی؛ چون امریکا را نیز گرفته است و کشورهای فقیری؛ چون: هائیتی، سرزمین‌های جنوب صحرای افریقا، لبنان، اردن و سودان نیز شامل این ماجرا اند.

این واقعیت را بیانیه‌ای سازمان خوار و بار و کشاورزی سازمان ملل(فائو) که نگرانی عمیق خود را از تداوم گرسنگیی‌که جوامع را تهدید می‌نماید، اظهار داشت که خلاصه آن این است: «این غیرقابل قبول است که بیش از 800 میلیون تن در سراسر جهان، به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه، غذای کافی برای برآورده ساختن نیازهای غذایی اولیۀ خود نداشته باشند؛ در حالی‌که کمک‌های غذایی در سطح جهان به‌شکل چشم‌گیری افزایش یافته‌است. در عین حال، فقر و گرسنگی هم‌چنان ادامه دارد.» همان‌گونه که مدیر سازمان همکاری و توسعه اقتصادی امریکا، اظهار می‌دارد که مشکل کمبود منابع مواد غذایی نیست: «این باور که مشکل گرسنگی جهان را می‌توان با افزایش تولیدات غذایی حل نمود، گزافه‌گویی بیش نیست؛ بلکه مشکل واقعی فقر در توزیع نامناسب مواد غذایی و ثروت است.» سرمایه‌داری نظامی‌ است، علاوه بر آن‌که مشکل گرسنگی را حل نمی‌تواند؛ بلکه افراد جامعه را در برابر برآورده ساختن نیازهای اولیۀ‌شان نیز ناتوان می‌سازد. سرمایه‌داری در تحقق سعادت مردم و تأمین امنیت و رفاء ملیاردها انسان در سراسر جهان، شکست خورده و در زمین، فقر، بیماری، جنگ، گرسنگی و ویران‌گری را زرع نموده است.

اما در مقابل، نظام اقتصادی اسلام راه‌حل اساسی را برای مسئلۀ فقر و گرسنگی به‌عنوان جزء جدایی ناپذیر نظام اسلامی ارائه داشته است. قوانین مربوط به اقتصاد و پول با سایر قوانین؛ مانند: ازدواج، روابط خانوادگی، سیاست، اخلاقیات، عبادات، عقاید وغیره رابطۀ مستحکمی دارد. زکات یکی از ستون‌های اقتصاد است که مقارن با نماز فرض شده است. الله سبحانه وتعالی در بیش‌تر از چهارده‌ آیه چنین می‌فرماید:

﴿وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاة﴾

[بقره: 110]

ترجمه: نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید!

غذا دادن مساکینی‌که قُوت یومیه‌ای خود را نداشته باشند، علاجی برای برخی از مسائل؛ مانند: ظهار قرارداده شده است:

﴿فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِيناً

[مجادله: 4]

ترجمه: کسی‌که این را هم نتواند، شصت مسکین را اطعام دهد.

این به‌این معنی است که نظام اقتصادی در اسلام جزء از کل می‌باشد. نظام اقتصادی اسلام به‌مفاهیم، عقیده و نظام‌های آن مرتبط است. درک و آموختن و تطبیق نظام اقتصادی اسلام بدون درنظرداشت این مفاهیم، عقاید و دیگر نظام‌های اسلامی‌ ممکن نیست. نظام اقتصادی در اسلام زمانی عدل و انصاف را محقق می‌سازد که به‌طور کامل به‌عنوان جزء از تطبیق کامل اسلام، در جامعه تطبیق شود. از جمله مفاهیم مرتبط به‌اقتصاد در اسلام مفهوم رزق و ثروت، فراوانی منابع به‌جای کمبودی، فقر افراد به‌جای فقر جامعه و ارایۀ خدمات واقعی و مطابق به‌نیازها می‌باشد.

مشکل فقر از نظر اسلام مشکل فقیری است که قادر به برآورده نمودن نیازهای اساسی خود؛ چون: غذا، لباس و مسکن نمی‌باشد. اسلام به فقر منحیث مشکل جامعه‌ای‌که نیاز به‌منابع طبیعی دارد، نگاه نمی‌کند؛ بلکه به‌فقر از این دید نگاه می‌کند که مشکل اشباع حاجات افراد جامعه به‌طور جداگانه می‌باشد. به‌عبارت دیگر، اسلام به‌مشکل فقراء به‌گونه‌ای رسیدگی می‌کند که بتوانند نیازهای اساسی خود را به‌صورت فردی برآورده سازند. اسلام راه را برای همه مردم نشان می‌دهد تا بتوانند به وسیلۀ دانش، تلاش و کوشش به اشباع حاجات خود بپردازند. اسلام در نظام اقتصادی خود، برای این‌که بتواند به‌اشباع حاجات اساسی تک تک افراد جامعه بپردازد، بر توزیع عادلانۀ منابع طبیعی تأکید دارد. اسلام با فقر مبارزه می‌کند؛ چنان‌چه رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«لَيْسَ الْمُؤْمِنُ الَّذِي يَشْبَعُ وَجَارُهُ جَائِعٌ إِلَى جَنْبِهِ»

ترجمه: کسیکه سیر است و همسایۀ وی در کنارش گرسنه است، مؤمن نیست.

و در حدیث دیگری می‌فرماید:

«مَا آمَنَ بِي مَنْ بَاتَ شَبْعَانَ وَجَارُهُ جَائِعٌ إِلَى جَنْبِهِ وَهُوَ يَعْلَمُ بِهِ»

ترجمه: کسیکه شب را سیر سپری میکند؛ در حالیکه همسایۀ وی در کنارش گرسنه بوده و او از احوالش آگاه می‌باشد، مؤمن نیست.

اسلام با گرسنگی و فقر در جامعه به‌شدت مبارزه نموده و از طرفی مقاومت در برابر آن‌ها را نشانۀ ایمان به الله سبحانه وتعالی می‌داند. باید با دقت کامل درنظرداشت که رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم چگونه میان رد و مبارزه بافقر و میان ایمان به‌قضاء ارتباط بر قرار کرده است. اسلام مسئلۀ فقر را صرف یک مسئلۀ اداری معرفی نکرده است که دولت بر آن تسلط داشته و قوانینی را برای تأمین موادغذایی برای فقراء وضع نماید؛ لیکن رسول‌الله صلی‌الله‌ علیه‌ وسلم بر اساس بنیاد فکری عقیده‌ای‌که آن را کم کم در طول 23 سال بناء نمود، مسلمانان را خطاب قرار داده و چنین می‌فرماید:

«إنْ كُنتُم تؤمِنونَ بالإسلام كما تَزعُمونَ، فلن تناموا شَبعى وتتركوا جيرانكم يبيتونَ جَوعى»

ترجمه: اگر همان‌گونه که ادعا می‌کنید به اسلام ایمان دارید؛ پس هرگز سیر نخوابید، در حالی‌که همسایه‌گان‌تان شب را گرسنه می‌گذرانند.

اسلام بر این واقعیت مهم تأکید دارد که فقر به‌طور فراگیر غیرقابل قبول بوده و در جامعۀ اسلامی نادیده گرفته نمی‌شود. خلفای راشدین نیز بر منهج رسول‌الله صلی‌الله‌ علیه ‌وسلم بافقر تعامل نموده و برای این‌که جامعه‌ای بدون فقری داشته باشند، همواره به‌حاجات مردم رسیده‌گی می‌نمودند.

اما ایدیولوژی سرمایه‌داری ثبات اقتصادی جامعه را با رشد اقتصادی سنجش می‌کند و نشانۀ اقتصادسالم از نظر آن افزایش تولید ناخالص داخلی و بالا رفتن ارزش سهام در بازار مالی می‌باشد و اگر رشد اقتصادی کُند شده یا مدت طولانی متوقف شود و یا ارزش سهام در بازار مالی اُفت کند، زنگ هشدار سرمایه‌داری به‌صدا در می‌آید؛ یعنی بر خلاف اسلام، زنگ هشدار آن در صورتی به‌صدا در می‌آید که وجود گرسنگی در جامعه ادامه پیدا کند. اسلام تا زمانی‌که یک انسان گرسنه‌ای در جامعه و جود داشته باشد، خواه مرد باشد؛ خواه زن؛ خواه پیر باشد؛ خواه کودک؛ به‌جامعه اجازۀ استراحت  نمی‌دهد.

قرآن‌کریم هشت دسته از مردمی را که حق استفاده از اموال زکات جمع‌آوری شده توسط دولت اسلامی را دارند، معرفی و مشخص نموده است؛ همان‌گونه که غذا دادن به‌مسکین را اهمیت بسیار داده و برای کسی‌که به‌مسکینی احسان می‌کند، بلندترین درجات را وعده داده است و آن را با عباداتی‌که بیش‌ترین تقرب با الله سبحانه وتعالی را در خود دارند؛ هم‌طراز قرار داده است؛ چنان‌چه الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَۖ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُۖ فَكُّ رَقَبَةٍۖ أو إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍۖ يَتِيماً ذَا مَقْرَبَةٍۖ أو مِسْكِيناً ذَا مَتْرَبَةٍۖ ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِۖ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ﴾

[بلد: 11-17]

ترجمه: ولی او از آن گردنه مهمّ نگذشت و تو نمی‌دانی آن گردنه چیست! آزادکردن برده‌ای و یا غذا دادن در روز گرسنگی... یتیمی از خویشاوندان یا مستمندی خاک‌نشین را، سپس از کسانی باشد که ایمان آورده و یکدیگر را به شکیبایی و رحمت توصیه می‌کنند!

همین‌گونه اسلام غذا دادن به‌مساکین را کفارۀ افطار روزۀ رمضان، کفارۀ حانث‌شدن در قسم و کفارۀ ظهار قرار داده است، چیزی‌که بیان‌گر اهمیت مبارزه با گرسنگی در جامعه می‌باشد.

المالکی در کتاب خود به‌نام "سیاست اقتصادی نمونه" به‌طور خلاصه چنین بیان داشته است: «مشکل اصلی که نظام اقتصادی در اسلام به‌حل آن می‌پردازد، مشکل فقر افراد در جامعه است. قبل از این‌که اسلام قواعد و قوانین و میکانیزم‌هایی را برای حل مشکل فقر در میان مردم وضع نماید؛ آگاهی اسلامی را در میان طبقات جامعه، در خصوص مسئلۀ فقر و گرسنگی بالا می‌برد. اسلام برای مسلمان سخاوت‌مندی‌که برای فقراء و مساکین انفاق نموده و برای‌شان موادغذایی و کالا فراهم می‌کنند، بالاترین شأن گفته است؛ همان‌گونه که در صدر اسلام جامعۀ مکۀ آن زمان که با فقراء، نیازمندان و یتیم‌ها رفتار ظالمانه‌ای داشتند، مورد انتقاد قرار می‌داد...»

حاصل سخن: اسلام اشباع حاجات اساسی افراد را به‌طور جدا گانه تضمین نموده و با گرسنگی و از بین‌بردن آن به‌مبارزه برخاسته است؛ چنان‌چه در زمان حاکمیت‌اش در میدان واقعیت چنین بود. اسلام افراد را بر کسب وکار و طلب رزق و تلاش برای به‌دست آوردن آن، تشویق می‌نماید. اسلام نفقۀ مربوط به‌اقارب و محارم را به‌دوش افراد فرض قرار داده، از اموال زکات و از واردات ملکیت‌های عامه و ملکیت‌های دولتی، نفقه فقراء را تأمین می‌کند.

امروزه تمام جهان، بیش‌تر وقت خویش را در حالت فقر و گرسنگی، فساداخلاقی و ارزش‌های غیرانسانی و فطری به سرمی‌برد؛ حالتی‌که ثروت‌مندان بر فقراء حکومت می‌کنند؛ حالت فروپاشی امپراتوری‌ها و سقوط بت‌های ساخته شدۀ دست انسان، که اربابان دیگر قادر به‌نگهداری برده‌گان خود نمی‌باشند. این همان زمان مناسب برای ظهور نظام رب‌العالمین است؛ نظام رب واحد و اَحد؛ الله رحمن و رحیم و نظامی‌که بساط فقر و گرسنگی را از جامعه برچیده و در لابلایش جانب‌داری، تبعیض و تعصب، به‌منفعت ثروت‌مندان، جای ندارد، است. در نظام اسلام سیاه، سفید، غربی و شمالی از یک جایگاه واحد برخوردار اند. اکنون زمان مناسب برای ظهور نظام جدیدی می‌باشد که تعادل را در توزیع ثروت بر قرار نموده و برای قواعد و مقررات همان مقیاسی را قرار دهد که الله سبحانه وتعالی قرارداده و چنین می‌فرماید:

﴿وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ ۖ أَلاَّ تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ ۖ وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ﴾

[الرحمن: 7-9]

ترجمه: و آسمان را برافراشت و میزان و قانون(در آن) گذاشت تا در میزان طغیان نکنید(و از مسیر عدالت منحرف نشوید) و وزن را بر اساس عدل برپا دارید و میزان را کم نگذارید!

برگرفته از جریدۀ الرایه

نویسنده: دکتور محمد الجيلانی

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه