(ترجمه)
جوبایدن، رئیسجمهور امریکا کنفرانس پیمان ناتو را در واشنگتن، پایتخت امریکا آغاز کرد. این کنفرانس مصادف به هفتاد وپنجمین سال تأسیس پیمان نظامی تهاجمی بینالمللی به رهبری امریکا و دولتهای اروپائی بود؛ پیمانیکه به شعلهورساختن جنگهای منقطقهای و داخلی به طور همیش عمل نموده و همین پیمان است که خرابی، فساد و کشیدگی و اختلافات را در قارههای پنجگانه به وجود آورده است که این اعمال مخربانهاش شمارش و حسابی ندارد.
بایدن در آغاز این کنفرانس با سخنان در ظاهر چرب و نرم اما فریبنده سخن گفته و این پیمان و دست آوردهای آن را ستود. وی در بیانیۀ خود به مناسبت گذشت هفتاد وپنج سال از پیدایش این پیمان اشاره نموده و آن را به اهمیت جای ارتباط داد که این پیمان 75 سال قبل در آنجا به امضاء رسیده است؛ اما از واقعیت و حقیقت موضوع که این پیمان، یک پیمان استعماری است، خود را به تجاهل زده و این پیمان را به کذب و بهتان طوری توصیف نمود که گویا در نشر صلح و استقرار جهان، سهم و نقش فعال داشته است.
این کنفرانس به صورت عموم در این مرحله به حمایت دوامدار از اوکراین تمرکز نموده؛ مخصوصاً بعد از اینکه روسیه در روز دوشنبه گذشته، بالای شهرهای اوکراین موشکباران نمود و منجر به آسیب به شفاخانۀ اطفال در شهر کییف گردید. این مسأله مورد استناد رهبری این پیمان در بحث و تبصرۀ قضیۀ اوکراین بوده و بخش اعظم از کنفرانس شان را تشکیل میداد؛ طوریکه بر سائر مسائل و اجندای این کنفرانس غالب و پررنگتر بود. اعضای این کنفرانس تعهد نمودند که کمکهای مالی به ارزش 43 ملیارد دالر در جریان سال آینده برای اوکراین داشته باشند و این اعضای خود را ملزم دانستند که کمک بیشتر سلاحها برای حفاظت از هوای این کشور داشته باشند که از آنجمله جنگندههای اف 16 است.
در مورد توزیع سلاحهای پیشرفتۀ جدید امریکا در اروپا، ادارۀ بایدن اعلان کرد که به زودی در سال 2026م به نشر و توزیع عملیات موشکهای دوربرد در آلمان شروع خواهد نمود. او همچنان به نشر و توزیع سلاحهای جدید پیشرفتۀ دیگری در آلمان اشاره داشت و هریک از کاخ سفید و حکومت آلمان در حاشیۀ این کنفرانس برای اولین بار اعلان کرده و گفتند: از زمان جنگ سرد تمرکز روی سلاحهای پرقدرت بزرگ در آلمان بوده که از سال 2026م به حدی قدرت خواهد داشت که میتواند به خاک روسیه برسد و از آن جمله نشر موشکهای کروز از طراز توماهوک است که به مسافت بیشتر از 2000 متر میرسد و موشکهای اس ام 6 که بر ضد طیارات است، علاوه بر نشر سلاحهای بیشرفتۀ جدید که از سرعت صوت تیزتر و سریعتر است و این بهترین حمایت را برای همپیمانانه ناتو در اروپا میدهد. همچنان این کنفرانس در روز اخیرش دعوت به تقویت روابط با جاپان و کوریای جنوبی قبل از گفتگوها با رهبری استرالیا،جاپان، نیوزلند و کوریای جنوبی نمود و "فومیوکیشیدا سیوک یول" رئیسجمهور کوریای جنوبی و "فومیوکیشیدا" نسختوزیر جاپان به تقویت همکاریهای امنیتی با ناتو تعهد نمودند.
اما روسیه، امریکا و غرب را از تحریکنمودن دشمنی ناتو بر ضد روسیه هشدار داده گفت: «این عملکرد به شدت رد خواهد شد.» سیرگی ریابکوف در شهر سن بترسبرگ گفت: «امنیت روسیه با این سلاحها به خطر خواهد افتاد و این قضیه میطلبد تا از طرف روسیه پاسخ داده شود».
همچنان چین به نوبۀ خود اعتراض خود را در برابر نشست ناتو اعلان نمود؛ چنانچه سخنگوی وزارت خارجۀ چین در روز پنجشنبه اعتراض و مخالفت شدید خود را در برابر نشست ناتو اعلان کرده و اشاره نمود: «ناتو تنشها را در منطقۀ آسیا-پاسیفیک تشدید میکند.» همچنان وی گفت: «ناتو پر از اظهارات دشمنانهای است که در ذهن خود فکر جنگ سرد را دارد.» وی در ادامۀ سخنانش اصرار کرده گفت: «ناتو مملو از تعصب، تحریف و تحریکات است.» همچنان چین اعتراض رسمی و جدی را در مورد این مسأله ارایه نموده است.
دیدگاه اعضای کلیدی و عمدۀ این پیمان یعنی امریکائیها و اروپائیها به جهان یک دیدگاه سلطهجویانه بوده، مخصوصاً دیدگاه امریکا، یک دیدگاه رهبری و ادارۀ استفادهجویانه است که محکوم به منفعت و ماده میباشد؛ لذا امریکا و همپیمانان بزرگ آن طوری هستند که جهان را مزرعه و منطقۀ استعمار و کسب منافع مادی و استفادهجوئی خود میبینند.
امریکا این پیمان را برای محدودساختن قدرتهای بزرگ رقیب خود استفاده میکند، مخصوصاً در مورد روسیه و چین که امریکا این دو قدرت را با ایجاد پایهگاهای نظامیاش محاصره ساخته است. لذا پیمانهای نظامی با دولتهای منطقه و دولتهای کوچک به هدف محاصرۀ چین و روسیه است و امریکا در عین زمان حمایت و پیروی از خودش را بالای شرکاء اروپائیاش در این ظلمها تحمیل میکند.
اما در مورد سائر دولتهای جهان باید گفت که امریکا از طریق ناتو برای مهارکردن این دولتها دخالت نظامی میکند و یا برای فروپاشی داخلی شان کار میکند؛ چنانچه با لیبیا و صربستان چنین نمود و یا اینکه از طریق ترساندن و تهدیدنمودن و نشاندادن چماق بزرگ که آن را به پیرویاش وادار سازد عمل مینماید؛ چنانچه با سائر دولتهای از چنین رفتاری کار گرفته است.
بدون شک که ناتو اساساً برای جلوگیری و سرکوبنمودن دولت اتحاد شوروی و جلوگیری از نفوذ آن در اروپا تأسیس شد؛ لذا انحلال و لغو آن نیز بعد از لغو پیمان وارسا بوده که رهبری آن را روسیۀ کمونیستی به عهده داشت و بعد از سقوط کمونیستی و پایاندادن پایگاه دولتهای کمونیستی و افراطیت آن صورت گرفت، اما در نتیجه چنین شد که امریکا و دولتهای غربی ضمن خاتمهدادن دشمن کمونیستیاش به شکل و صورت پیمان ناتو در آمدند و سپس برای این پیمان دشمن جدیدی ساختند که همانا اسلام است؛ اسلامیکه آن را منزوی ساخته و با تندروی، تروریستی و بنیادگرائی متهم نمودند.
بدون شک پیمان ناتو و توسعۀ آن و اینکه بسیاری از کشورها مانند سویدن و فلند به آن پیوستند و کاندیدا شدن اوکراین به خاطر پیوستن به این پیمان، مورد حمایت قرار گرفت، تمام این موارد عمر استعمار و استکبار را طولانی ساخته و باعث خشونت علیه دولتهای ضعیف، فقیر، و رعب و وحشت ملتهای شان از جانب امریکا و ناتو شده و این رفتارها به عنوان یک رفتار بینالمللی و عرف دائمی جهانی شده است.
این واقعیت بینالمللی غیر معمول وغیر عادی به سبب وجود چنین پیمان سلطهخواهانۀ ظالمانه، وضعیت بسیار سختی را بالای مسلمانان تحمیل میکند که تغییر و از بین بردن آن و نجات از چنگ این پیمان یک امر لازمی است تا جهان را از شر این پیمان نجات دهد؛ زیرا استمرار و جود این پیمان به معنی بقای ظلم و استکبار و یک نشانه و خصوصیت منفی برای روابط بینالمللی و شکل متنفر و چهرۀ زشت به این روابط دارد و سلطۀ یک قوت بزرگ استعماری را به کرسی مینشاند.
لذا تغییر چنین وضعیتی یک تغییر مطلوب است که هیچ راه گریزی از آن نبوده تا بشریت را از این میراث شومیکه بعد از جنگ جهانی دوم باقی مانده، نجات دهیم؛ میراث شومی که کمر مسلمانان را شکسته و تمام ضعفاء و مظلومین را در جهان تحت ظلم و در چنگال خود گرفته است.
این وظیفۀ بزرگ را به جز از حاملین دعوت و رسالتمندان مسلمان که دارای عقائد قوی و پاکی هستند کسی دیگری نمیتواند حمل کند؛ کسانیکه به صورت جدی در این راستا کار میکنند و برای ازسرگیری زندگی اسلامی و اقامۀ دولت خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت ثابت قدم هستند؛ خلافتیکه تنها امیدی برای نجات بشریت از زیر یوغ جهان سرمایهداری و ابزار نظامی تهاجمیاش که به وسیلۀ ناتوی جنایتکار اجراء میشود میباشد.
برگرفته از شماره 504 جریدۀ الرأیه
نویسنده: استاذ احمدالخطوانی
مترجم: مصطفی اسلام