دوشنبه, ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
ابعاد سیاسی توافق نامه صلح با حزب اسلامی
بسم الله الرحمن الرحيم

ابعاد سیاسی توافق نامه صلح با حزب اسلامی

(ترجمه)

کفار استعمارگر بازی های سیاسی خویش را همواره طوری علیه امت اسلامی طرح ریزی می نمایند که احتمال چندین سناریو و رسیدن به چند هدف اساسی  و فرعی در آن نهفته باشد. در وضعیت کنونی کسانی که دارای اندکترین فهم سیاسی برخوردار باشند این را درک می کنند که تصمیم گیری جنگ و صلح در یک سرزمین اشغال شده بدست اشغالگران آن می باشد؛ بدین اساس توافق نامه صلح با حزب اسلامی هیچگونه مؤثریت و نقش در توقف جنگ خونین در افغانستان نخواهد داشت.

زیرا پس از شکست قشون سرخ شوروی در افغانستان، غربی ها و اشغالگران فعلی در امور افغانستان دست درازی نموده و در نتیجه تلاش های منافقانه سازمان ملل متحد، استاد ربانی را تشویق به عدم تسلیمی قدرت و آقای حکمتیار را به جنگ علیه وی تحریک نمودند؛ تا امیدی را که مردم مسلمان و مجاهد افغانستان برای تأسیس دولت اسلامی داشتنند و در آن راه بیشتر از یک دهه از هیچ نوع فداکاری های جانی و مالی دریغ نورزیده بودند، به خاک یکسان نمایند.  

پس از آن در کنفرانس بن نیز به اثر کوشش های مستقیم اشغالگران، حزب اسلامی را در قدرت سیاسی افغانستان سهم نداده و واضحاً آن را منزوی نمودند. بالآخره این موضوع باعث گردیده تا حزب اسلامی مدت 15  سال در مقابل اشغال امریکا اعلام جهاد نماید؛ ولی نهایتاً محمد امین کریم رئیس هیأت مذاکره کننده این حزب امضای توافق نامه صلح را با حکومت دست نشانده افغانستان طوری توجیه نمود که حزب اسلامی بدون هیچگونه شروط و امتیازات با دولت افغانستان صلح می نماید؛ و تنها از امکانات و امتیازاتی مستفید خواهد گردید که سایر گروه های جهادی از آن استفاده نموده بودند. وی همچنان خاطر نشان ساخت که به هدفی به جنگ می پرداختند که کسی برای شان سهمی در نظام قایل نبود و این مسئله‌ی است که انگیزه‌ی شرعی این مقاومت مسلحانه را زیر سوال می برد.

این حقایق اشاره سیاسی به کسانی است که دارای ایمان قوی و قلب سلیم اند و برای افشا سازی و از بین بردن نیت بد کفار اشغالگر برعلیه مسلمانان و گروه های اسلامی اند.

اما خطرناک تر از همه، نتیجه احتمالی بعدی این توافقنامه می باشد. زیرا باوجودیکه نیروهای طالبان با حکومت درگیر اند، و عرصه را بر دولت افغانستان تنگ ساخته و در طول 15 سال اخیر جنگ های مسلحانه نیز میان حزب اسلامی و طالبان صورت گرفته است. تا جایی که حزب اسلامی در جنگ علیه طالبان از داعش کمک خواسته بود؛ پس بدین اساس هر لحظه احتمال این می رود که در هر نقطه ی از افغانستان درگیری ها میان نیروهای طالبان و افراد وفادار به حزب اسلامی صورت بگیرد، که کفار استعمارگر و اشغالگر بخاطر ذلیل ساختن بیشتر مردم مجاهد و غیور افغانستان از آنان منحیث ظرفیت بالقوه جدید استفاده نماید.

از جانب دیگر حمایت رئیس اجرائیه و عطا محمد نور از توافق نامه صلح با حزب اسلامی به معنی حمایت تمام جبهه شمال نمی باشد. همین اکنون استاد سیاف با این توافقنامه ابراز مخالفت نموده و از جمعیت خواسته تا وی را منحیث رهبر این حزب تعیین نمایند. شاید تعداد از افراد ناراضی حزب جمعیت مانند اسماعیل خان علیه شان قرار گیرند. ازینرو این یک ظرفیت بالقوه دیگر در اغتشاشات داخلی سیاسی بشمار رفته که سفارت خانه های خارجی هرلحظه آماده اند تا از آن بخاطر ذلیل ساختن بیشتر مردم افغانستان استفاده نمایند.

موضوع سوم و مهمتر این است که اشغالگران همیشه گروه های غیر مبدأیی اسلامی را به قدرت رسانیده و از آنان استفاده ناروا نموده سپس آنان را از صحنه دور می نمایند. همانطور که مجاهدین را بعد از شکست شوری در جنگ های داخلی دخیل نموده، پس از آن، آنان را علیه طالبان قرار داد و بعد از اشغال افغانستان در سال 2001 از آنان منحیث عساکر پیاده خویش بکار برده و نهایت امر اکثریت شان را از قدرت منزوی ساخت. از دیدگاه من حزب اسلامی را نیز از این سایکل عبور داده و در آینده های نزدیک نسل جهادی را از صحنه منزوی می نمایند. اما در آن زمان اگر آنان صدای خویش را بلند نمایند، ممکن فرزندان و نسل جدید آنان را به قدرت برسانند، اما با تفاوت اینکه فرزندان آنان کاملاً در ثقافت و پوهنتون های غربی تربیه شد اند و همچنان در جامعه افغانی وزن و نفوذ شان در مقایسه با پدران شان کاملاً متفاوت می باشند و از نفوذ سیاسی در بطن جامعه برخوردار نیستند.

موضوع چهارم این است که کفار اشغالگر از فریب اینگونه گروه ها با استفاده از تبلیغات مطبوعاتی و سیاستمداران منحیث دست آوردی استفاده می نماید تا امت اسلامی را در سیاسی بودن اسلام بی باور ساخته و روحیه آنان را از اینکه اسلام یگانه راه حل مشکلات فعلی بشریت می باشد، ضعیف نمایند. آنان ازین طریق تلاش دارند تا مسلمانان مبارز بالای سیکولریزم اعتماد نموده و سیاست های بر مبنای غیر اسلام را بر آنان تحمیل می نمایند. حالانکه دلیل ناکامی همچو گروه های اسلامی، عدم چنگ زدن به مبدأ اسلام می باشد نه درین که گویا نظام سیاسی اسلام در عصر کنونی جنبه عملی ندارد. این بخاطریست که گروه های متذکره بخاطر تأسیس نظام اسلام مفهوم واضح از منهج و روش آن نداشته اند. همچنان آنان ظرفیت این را نداشتند تا بخاطر حل مشکلات فعلی از نصوص در نظام اسلام راه حل ها پشنهاد نمایند.

پس از این تعهد ناروا و مکر کفار اشغالگر و بررسی نتایج احتمالی توافقنامه صلح با حزب اسلامی، مردم مسلمان و مجاهد افغانستان با حزب التحریر دست به دست هم داده و هم برادران قبلی و هم نسل جدید برادران خویش را که اغوا شده اند را متوجه رسالت اصلی شان نموده و یکبار دیگر توبه نصوح نمایند. سپس به طریقه رسول الله صلی الله و علیه وسلم برای خلافت راشده فعالیت نموده و از طریق سیاست خارجی اش «دعوت و جهاد» عدل و نور اسلام را به تمام جهانیان برساند.

سیف الله مستنیر

رئیس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ولایه افغانستان

 

Last modified onشنبه, 21 ژانویه 2017

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه