سه شنبه, ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۶م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

بازگشائی گذرگاه‌ها با نظام جنایت‌کار، گام خبیثی برای تعجیل منافع و عادی‌سازی!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

شورای شهر در شهر"الباب" روز چهارشنبه مورخ 26 جون 2024م از کار وفعالیت، جهت بازگشائی گذرگاه تجارتی "ابوالزندین" به صورت آزمایشی اعلان کرد تا پیش‌زمینه‌ای برای یک گذرگاه رسمی و دائمی در آینده باشد. این گذرگاه مناطق مورد نفوذ "ارتش ملی" را با مناطق تحت سیطرۀ نظام جنایت‌کار اسد ارتباط بر قرار می‌کند. این شورا به گمان خودش کذباً طوری وانمود ساخت که این تصمیم، انگیزه و شوق شان را نسبت به بهتر ساختن شرائط معیشتی اهالی این منطقه، تقویت فعالیت‌های اقتصادی شهری ، فعال ساختن سیر و حرکت تجارتی، افزایش درآمدهای این شورای برای منافع عامه و از سرگیری زیرساخت‌های این شهر را انعکاس می‌دهد. این اعلان در روز پنج شنبه از داخل شدن اولین کاروان تجارتی از مناطق آزاد شده به مناطق تحت سیطرۀ نظام اسد جنایت‌کار از طریق گذرگاه "ابوالزندین" نزدیک به شهر "الباب" به ریف حلب شرقی خبر داده است.

بعد از این اعلان انقلابیون در تمام مناطق آزادشده به جاده‌ها می‌ریزند و خشم و شدت قهرشان و عکس‌العمل شان را طی یک حرکت جدی مبنی بر رد تحمیل این توطئه‌ها و منع اجرای این پلان خیانت‌کارانه ابراز کردند؛ مخصوصاً مردم ما در شهر "الباب" و اطراف آن که با طیف‌های مختلفی به سمت این گذرگاه حرکت نمودند و موقف شان را در این رویکرد عزت امت و قوت اثرگذاری امت نشان می‌دهد؛ اثرگذاری که هرگاه حرکت کنند برای منافع و درخواست‌های شان جهت حقوق شان و گرفتن دست کسانی‌که به سرنوشت انقلاب شان بازی می‌کنند واضح می‌سازد. این حرکت مردمی با موج گسترده‌ای از فعالیت‌ها در فضای مجازی و وسائل ارتباط جمعی همراه بود که رأی و نظر قاطع عمومی را بر ضد جنایت بازگشائی گذرگاه‌ها به صورت عام و گذرگاه "ابوالزندین" را به صورت خاص آشکار ساخت.

ما در مورد این خبر موقف‌ و نظریاتی داریم:

اول) فکر و پلان باز نمودن گذرگاه‌ها یک پلان جدیدی نه، بلکه در این مورد از قبل هم تلاش‌های زیادی صورت گرفته که به دلیل موقف‌گیری و مخالفت مردم در برابرش این فکر ناکام شده است؛ چنانچه در "معارة النعسان" که در منطقۀ تحت سیطرۀ هیأت تحریر الشام است، چندسال این اتفاق افتاد؛ همان وقتی که تظاهرکنندگان لگدمال شده و یکی از ایشان شهید گردید.

دوم) این پلان عادی‌سازی ممکن نیست که اصلاً یک تصمیم محلی و داخلی باشد؛ بلکه این پلان نتیجۀ توافقات و تفاهمات ترکی-روسی است که به خدمت‌ طاغوت شام قرار گرفته است. اینکه در ظاهر چهرۀ داخلی به این پلان عادی‌سازی داده می‌شود، تنها از ترس مردم است که هر پلان و گام که برای منافع و عادی‌سازی نظام جنایت‌کار باشد رد می‌کنند؛ چنانچه تلاش‌هایی‌که برای بازگشائی این گذرگاه هم‌زمان با ترفند و مکر اردوغان قرار گرفته که رابطه‌اش را با اسد طاغوت شام بر قرار کرده است؛ چنانچه اردوغان در این اواخر صراحتاً گفته است که او هیچ دلیلی به عدم ایجاد روابط با سوریه را نمی‌بیند. او تأکید ورزیده و گفته: «همان‌طوری که در گذشته روابط بین ترکیه و سوریه خوب بوده و در گذشته با اسد ملاقات کردم، در نتیجه بازهم مرحلۀ بعدی وآینده با اسد ملاقات خواهیم کرد و ما به این مسأله آماده هستیم.»

سوم) بازگشائی این گذرگاه یک قضیۀ داخلی نیست که تنها اختصاص به شهر "الباب" داشته باشد؛ بلکه این یک تصمیمی در سطح انقلاب است که تمام طیف‌ها وگروه‌ها و جوانب انقلابیون را شامل شده و در نتیجه کوچک جلوه دادن این قضیه و نسبت دادن آن به جهتی که هیچ صلاحیت ندارد یک مکر و فریب آشکار است.

چهارم) بازگشائی این گذرگاه روزنۀ حیات نظام پوسیده و مشروعیت بخشیدن آن وتلاش برای اینست که اندکی مردم را کنترول کند تا با نظام سفاک، خون‌آشام و قاتل زنان، اطفال، پیرمردان و هتک کنندۀ حیثیت و مال‌های مردم تعامل کنند؛ نظام خون ‌آشامی‌که زندان‌های مهیب و تاریکش را از مردان، زنان و اطفال بی‌گناه پرکرده است.

پنجم) مقصد از بازگشائی این گذرگاه رشد اقتصادی کدام منطقۀ مشخص و بهبود بخشیدن وضیعت معیشتی مردم نبوده؛ طوری که گمان می‌کنند؛ بلکه مقصد آن یک پروژۀ سیاسی خبیثی است که از جانب رهبری مزدور و وابستگان نظام ترکیه که یک ابزار بی‌ارزش آن می‌باشند، روی دست گرفته شده و این پروژه پیش‌زمینۀ برای مشروع ساختن منافعی است که نظام ترکیه به رهنمائی امریکا به پیش می‌برد و این یک پلان خبیثی است که برای جلو انداختن عادی‌سازی این نظام مجرم که در پی آن پلان‌های خبیث‌تر، مرموزتر و خطرناک‌تر است به کار بسته شده است.

در اخیرباید گفت: امروزه توپ میدان در دست انقلابیون و صاحبان خون شهداء، مجاهدین صادق و مهاجرینی است که از شهرهای مختلف سوریه و ساکنین خیمه‌های بیجا شدگان می‌باشند‌؛ خیمه‌های بیجا شدگانی‌که در شأن بشریت نیست. پس ایشان هستند که صاحبان این قضیه هستند و آن‌هایند که به یاری الله سبحانه وتعالی می‌توانند جلو این بازی‌ها را بگیرند. از طریق گرفتن دست هر ستم‌گر و کسی‌که به سرنوشت مردم و انقلاب بازی می‌کند، از طریق کار اساسی برای پایان دادن رنج‌های طولانی و باز نمودن دروازه‌های بسته شده، از طریق خیزیش آزادگان که همه چیز را تحت کنترول شان در آورند و این خیزیش در موج دوم انقلاب تجلی خواهد کرد، خیزیش عزت و با شکوهی که سرنوشت و ورق را دربرابر توطئه‌گران عوض خواهد کرد و قدرت و سرنوشت امت را از غاصبین گرفته و به خودش بر می‌گرداند؛ اشخاصی‌که به نظام ترکیه وابسته بوده، آنانی‌که اراده و سرنوشت آن را با تمام پستی و ذلت و خواری به گیرو دادند و به انقلاب و قربانی‌های انقلاب ضربه زدند مانند که به دیوار زده شود. از این جهت مردان صادق گامی به سوی جبهات آزاد کردن بر ضد نظام جنایت‌کار برداشتند تا این نظام را در پایتختش سقوط داده و قربانی‌ها به اساس حکم اسلام ارج‌گذاری شوند. این مسأله بالای اهل انقلاب واجب می‌کند تا رهبری سیاسی با درک و فهم و مخلصی داشته باشد که مشکلات امت را به دوش کشیده و راه نجات آن را بر اساس عقیدۀ اسلامی خلاص کند، بعد از این‌که نظام ترکیه از نظر مردم به عنوان یک رهبری سیاسی از چشم افتاد؛ نظامی که انقلاب ما را به ضربات هلاکت باری مواجه ساخت.

امروزه بر امت لازم است که رهبری صادق و واقعی داشته باشند تا آنان را از توطئه‌ها و دسیسه‌ها بر حذر داشته و پراکندگی شانرا از بین برده و آنان را وحدت بخشد. هم‌چنان تمام انرژی شان را یکجا بسازد و نقشه  و راه واضحی برای به دست آمدن محصول زحمت‌کشی‌ها و قربانی های بزرگ شان بدهد تا باشد که الله سبحانه وتعالی به این عمل راضی شده و ما را به یاری‌اش نصرت بخشد یقیناً که آن روز نزدیک است.

برگرفته از شمارۀ 502 جریدۀ الرأیه

نویسنده: استاد ناصر شیخ عبدالحی

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

ای ارتش‌های سرزمین‌های اسلامی، به سوی نصرت برادران تان در غزه بشتابید!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

جنگ علیه غزه، دو مسألۀ مهم را آشکار کرده است: اول، ضعف و ذلت یهود، همان‌طور که الله سبحانه وتعالی در کتابش فرموده است:

﴿ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللهِ وَحَبْلٍ مِنَ النَّاسِ﴾ [آل عمران: 112]‏

ترجمه: آنان هركجا يافته شوند، (مُهر) خواری بر ايشان خورده است؛ مگر (اين كه از روش ناپسند خود دست بردارند و در اعمال خويش تجديدنظر كنند و) با پيمان الله (يعنی رعايت قوانين شريعت) و پيمان مردم (يعنی رعايت مقرّرات همزيستی مسالمتآميز، خويشتن را از اذيّت و آزار در امان دارند و از مساوات حقوقی و قضائی برخوردار گردند).

یهودیان پس از انبیای خود حبل الله را قطع و رعایت قوانین شریعت را کنار زدند و فقط حبل مردم، آمریکا و پیروانش، برایشان باقی مانده است و این‌گونه قومی در شأن شان نیست که بجنگند و پیروز شوند. مسألۀ دوم، خیانت حکام سرزمین‌های اسلامی است که فقط به حوادث نگریسته و میانه‌روترین شان کسی است که به شمارش شهدا و مجروحین پرداخته است:

﴿صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ﴾ [بقرة: 18]‏

ترجمه: (آنان هم‌چون) كران و لالان و كورانند و (به سوی حق و حقيقت) راه بازگشت ندارند.‏

با درنظرداشت این دو مسأله، شایسته و بایسته است که مخلصان این امت از اهل قدرت در ارتش‌های اسلامی برای جهاد و مبارزه با یهودیان اشغال‌گر فلسطین برای ادای فریضۀ جهاد نفیر عام اعلان کنند:

﴿وَلَا تَهِنُوا فِي ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللهِ مَا لَا يَرْجُونَ﴾ [نساء: 104]‏

ترجمه: در جستجوی قوم (كافری كه اعلان جنگ نموده و می‌كوشند از همه سو بر شما تاخت آورند) سستی مكنيد (و پيوسته در كمين ايشان باشيد و با آنان برزميد). اگر (از جنگ و جراحات) درد می‌كشيد، آنان هم مثل شما درد می‌كشند و رنج می‌برند،  (ولي فرق شما و ايشان در اين است كه ) شما چيزی از الله می‌خواهيد كه آنان نمی‌خواهند (و آن رضای الله و بهشت جاويدان است) و الله آگاه (از اعمال شما و اعمال آنان، و) حكيم است (و به هر يك از شما و ايشان سزا و جزای كارتان را می‌دهد).‏

ارتش‌های اسلامی به این طریق می‌توانند که رژیم یهود را از میان ببرند و یهودیان نزد الله سبحانه وتعالی پست‌تر از آنند که بتوانند بجنگند و پیروز شوند. درین‌صورت است که وعدۀ الله سبحانه وتعالی تحقق می‌یابد:

‏ ‏‏﴿فَإِذَا جَاء وَعْدُ الآخِرَةِ لِيَسُوؤُواْ وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُواْ الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُواْ مَا عَلَوْاْ تَتْبِيراً[اسراء: 7]‏

ترجمه: و هنگامی‌كه وعدۀ دوم (مجازات و عقاب فسادتان) فرا می‌رسد (دشمنان‌تان را نيرو بخشيده و بر شما مسلّط می‌گردانيم) تا شما را بدحال (و پريشان روزگار) سازند (و گرد غم و اندوه بر چهره‌های‌تان بپاشند) و داخل مسجد (الاقصی) گردند، همان گونه كه در دفعه اوّل بدان داخل شدند و بر هر كه و هرچه دست يابند بكشند و درهم كوبند.‏

 پس ای ارتش‌های سرزمین‌های اسلامی! برای نصرت برادران تان در غزه بشتابید و اگر بر سر راه تان نظام‌های حاکم طاغوتی و ظالم در سرزمین‌های اسلامی ایستادند، آن‌ها را به شدیدترین حالت کنار زنید... و در عوض شان حاکمیت الله سبحانه وتعالی، خلافت راشده بر منهج نبوت را برای تحقق بشارت رسول الله صلی الله علیه وسلم إقامه کنید:

«ثُمَّ تَکُونُ جَبَرِیّة، فَتُکُونُ مَا شَاءَ اللهُ اَن تَکُونَ، ثُمَّ یَرفَعُهَا اِذَا شَاءَ اَن یَرفَعُهَا، ثُمَّ تَکُونُ خَلَافَةُ عَلَی مِنهَاجِ النَّبُوَّة» ثُمَّ سَکَتَ. (امام احمد)

ترجمه: سپس پادشاهی جبری خواهد شد و تا هر وقت که الله (سبحانه وتعالی) خواست می‌ماند تا اینکه بخواهد و آن را بر می‌چیند، بعد باز خلافت بر منهج نبوت خواهد شد؛ سپس پیامبر صلی الله علیه و سلم سکوت نمودند.

و در آن هنگام است که خلیفۀ مسلمانان و معاونینش با لشکر اسلام از بالاترین رتبه تا پایین‌ترینش از یک نصرت به نصرت دیگری منتقل می‌شوند و نعرۀ الله اکبر را همراه با امت سر داده  و با خواست پروردگارشان قدرتمند و توسط دین شان عزتمند گشته و هیچ دشمنی جرئت نخواهد کرد که در سرزمین اسلام برای خود رژیمی داشته باشد.

برگرفته شده از شمارۀ 503 جریدۀ الرایه

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

با یوناما الفتّ با دعوت‌گران مسلمان شدّت؟! Featured

دفتر معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) به تاریخ 9 جولای سال جاری گزارشی را به نشر رساند که در آن عمل‌کرد 3 ساله‌ای حکومت افغانستان در مورد «حقوق بشر» بررسی شده است. در این گزارش 30 صفحه‌ای، یوناما بر فعالیت  وزارت امر به معروف و نهی از منکر شدیداً حمله نموده، و کارکردهای آن را ناقض «حقوق بشر» خوانده است. در گزارش به مواردی همچو تحمیل حجاب، ممنوعیت زنان از حضور در فلم‌ها، الزام زنان به سفر با محرم، جلوگیری از تجلیل روز عاشقان، امر به نماز جماعت، تعزیرات... اشاره صورت گرفته که از دید یوناما ناقض «حقوق بشر» و خلاف «آزادی» می‌باشد.

ما گزارش یوناما را حمله‌ی صریح بر احکام و ارزش‌های اسلامی می‌دانیم و آن را شدیداً محکوم می‌کنیم. این گونه حملات بر اسلام و فتنه‌اندوزی در جامعه در حالی صورت می‌گیرد که یوناما در افغانستان دفتر رسمی دارد و مسوولین آن توأم با پروتوکول با مقامات حکومتی دیدار می‌کنند، و حتی نیروهای امنیتی نظام حاکم از جان کارمندان و دفاتر رسمی آن با تدابیر بالا حفاظت می‌کنند.

متأسفانه موقف نظام حاکم در مقابل این گزارش بسیار ضعیف بوده و زمانی‌که نسخه‌ی ابتدایی این گزارش به وزارت امر بالمعروف و نهی از منکر می‌رسد این وزارت به بسیار خون‌سردی خود را در مقابل یوناما پاسخ‌گُو دانسته و به حملات و توهین این سازمان به نرمی پاسخ می‌دهد که این پاسخ‌های دفاعی با گزارش نیز ضمیمه شده است. در واقع یوناما ترویج کننده‌ای ارزش‌های لیبرال و تأمین کننده منافع امریکا در افغانستان است و این نهاد تلاش دارد با نشر چنین گزارش‌ها هویت اسلامی مجاهدین را زیر تاثیر خود قرار دهد.

یوناما با بی‌شرمی حکم امر بالمعروف را ظلم و خلاف حقوق بشر می‌داند، ولی موقف حکومت در برابر آنها مدارا و مصلحت است. اما وقتی حزب‌التحریر به حکم امر بالمعروف عمل می‌کند، با دعوت‌گران حزب به شدّت برخورد می‌شود و تحت نام «تفرقه و فتنه‌اندوزی» به زندان‌ انداخته شده و مورد شکنجه قرار می‌گیرند. حکومت چرا در مقابل توهین‌های یوناما موقف ضعیف گرفته، اما در مقابل خواست‌های شرعی حزب التحریر به سرکوب دست می‌زند؟

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ ۖ [الفتح:29]

محمد [ص] پيامبر خداست و كسانى كه با اويند بر كافران سختگير [و] با همديگر مهربانند

چشم پوشی از فعالیت خطرناک یوناما و سایر سازمان های بین‌المللی در افغانستان بخاطر بعضی از منافع مادی، اشتباه بس بزرگ سیاسی بوده که عواقب زیبان‌بار را در پی دارد. حُکام افغانستان می‌بایست نسبت به ملل متحد، ماموریت‌ها و نهادهای وابسته به آن  موقف شدید و صریح داشته باشند. چون این نهادها لانه‌های جاسوسی و ابزارِ سیاسی قدرت‌های غربی می‌باشند که فعالیت آن‌ها ضد اسلام و مسلمانان بوده و باید هرچه زودتر متوقف گردند.

وَلَنْ تَرْضَىٰ عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ [البقره:120]

يهوديان و مسيحيان هرگز از تو خوشنود نخواهند شد، مگر اين كه از آئين (تحريف شده ايشان) پيروى كنى. بگو: تنها هدايت الهى هدايت است. و اگر از خواستها و آرزوهاى ايشان پيروى كنى، بعد ازآن‌كه علم و آگاهى يافته‌اى هيچ سرپرست و ياورى از جانب خدا براى تو نخواهد بود.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

نظام میرضیایف در ازبیکستان و از سرگیری روش کریموف در تعقیب شباب حزب‌التحریر و دشمنی با اسلام

(ترجمه)

"نهادهای امنیتی ازبیکستان 23 عضو حزب‌التحریر را مجدداً بازداشت کرده‌اند و دادگاهی برای آن‌ها در تاریخ ۹ می سال جاری به اتهام همان جرم‌هایی‌که در زمان حکومت ظالمانۀ کریموف محکوم و از سال 1990 و 2000م تا مدت 20 سال زندان بودند برگزار کردند. با وجود ادعاهای زیادی‌که میرضیایف در سال‌های گذشته مطرح و اظهار داشت که مخالف با شکنجه و خشونت در برابر زندانیان بوده و در راه تثبیت آزادی افکار و  مبارزه با بازداشت خودسرانه قرار دارد؛ اما  رفتار نظام ازبیکستان زیر رهبری وی در این روزها نشان می‌دهد که وی مخالف با اسلام و هر کسی‌که به آن دعوت کند بوده و در تعقیب شباب حزب‌التحریر با روش‌های سرکوبی و وحشی که سابقه‌ای دارد، مانند سلف جنایتکارش کریموف، پیش می‌رود."

نظام میرضیایف به توقیف نوجوانان به صورت خودسرانه و با روش‌های وحشیانه و غیرانسانی پرداخته و آن‌ها را تحت شکنجۀ شدیدی قرار داده و آن‌ها را مجبور به اعتراف به تهمت‌های ساختگی کرده و با قراردادن کیسه‌های پلاستیکی بر سر آن‌ها‌، فشارهای سختی را وارد کرده است. این نظام نوجوانان را برای امضا به اعتراف‌هایی از قبل آماده‌شده مجبور ساخته و با آوردن همسران شان به دفتر و تجاوز بر آن‌ها تهدیدشان کرده است و با احضار پسر یکی از آن‌ها که در خارج از کشور درس می‌خواند، از طریق سفارتخانه و با آوردن پسر یکی دیگر از جوانان به دفتر امور داخلی برای کسب امضای اجباری بر اعتراف به نوعی دیگر تهدید کرده و برای رسیدن به مقصدش حتی متمسک به وصل‌کردن جریان الکتریکی و یا برقی به این نوجوانان شده است. هم‌چنین 16 نوجوان جدید در مناطق تاشکند، آندیجان، حوقان، کرشی و سمرقند دستگیر و به تاشکند آورده شده و به اتهاماتی مرتبط به استفاده از خشونت و ترور مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته اند!

اتهام تروریسم و استفاده از خشونت علیه شباب حزب‌التحریر به وضوح افترا و دروغ است؛ زیرا حزب‌التحریر و شباب آن نه خشونت می‌کنند و نه هم ترور و از زمان تأسیسش در سال ۱۹۵۳م تاکنون هیچ گونه سابقه‌ای مبنی بر خشونت و ترور ندارد. شباب حزب‌التحریر این کار را به خاطر ترس از رژیم‌ها یا تلاش برای همرای با رژیم‌های سرکوب‌گر انجام نمی‌دهند، بلکه به خاطر عبودیت و بندگی به الله سبحانه وتعالی وطریقه از سرگیری زندگی اسلامی انجام می‌‌دهند؛ روش فکری‌سیاسی که منهج پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم بوده است.

بنابراین، هیچ یک از رژیم‌های سرکوب‌گر و پولیسی در سرزمین‌های اسلامی و حتی در غرب، علی‌رغم تلاش‌های مکررشان نتوانسته‌اند اتهام تروریسم یا خشونت علیه حزب‌التحریر و شباب آن را اثبات کنند. اما این بغض و نفرتی است که از دل‌های حکام جنایت‌کار سرچشمه گرفته و آن‌ها را وادار به تکذیب چشمان و گوش‌های شان می‌کند تا به دنبال انتقام از پروژه و برنامۀ آیندۀ اسلام؛ خلافت بر منهج نبوت شوند.

بنابراین، حکام مسلمانان به دستور اربابان شان یعنی رهبران جنایت‌کار و استعمارگر آمریکا، بریتانیا، روسیه، فرانسه و آلمان با پروژه و برنامۀ اسلام مبارزه می‌کنند و قوانین و اصول تحریف شدۀ شان را که در جهان برایش بازاریابی می‌کنند(آزادی‌ها، دموکراسی، حقوق بشر)؛ هنگامی‌که موضوع به شباب حزب‌التحریر می‌رسد نادیده گرفته و زیر پا می‌کنند.

بازگشت میرضیایف به سیاست‌های سرکوب، بازداشت و شکنجه به روش کریموف، نشان از اجرای خواسته‌ها و سیاست‌های رهبران استعماری روسیه و آمریکاست و این‌که حکام ما، همان‌طور که همیشه بوده‌اند قدرت تصمیم‌گیری نداشته و هیچ چیزی در اختیار نداشته و از استعمارگر پیروی کرده و مزدوریش را می‌کنند.

ما در حزب التحریر، نظام میرضیایف را هشدار می‌دهیم که از بازگشت به سیاست‌های وحشی‌گرانه و سرکوبی کریموف علیه اسلام و دعوت‌گرانش دست‌بردار شود؛ زیرا این مسیر جنایت‌کاران بوده که هیچ نفعی برای شان نخواهد رساند؛ جز این‌که خشم مردم را برای شان جلب کرده و به نابودی شان سرعت می‌بخشد.

لذا امت اسلامی هر لحظه در حال نزدیک شدن به روزی است که در آن از زیر یوغ استعمار آزاد گشته و به شریعت پروردگارش بر می‌گردد و آن را دستور و قانون زندگی خود قرار می‌دهد. امروزه امت اسلامی از هر زمان دیگری برای دستیابی به اهداف و آرزوهایی خود نزدیک‌تر است. میرضیایف باید فوراً شباب ما را آزاد و از تعقیب دعوت‌گران و مخالفت با اسلام منصرف شود و از سلفش، عبرت بگیرد!

بنابر این، عاقبت و سرانجام نیک از برای متقیان است، هرچند که همۀ ملت کفر جمع شوند. الله سبحانه وتعالی معین و نصرت‌دهندۀ دین خود است، گرچه این نصرت دیر آید.

‏‏﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ‏[مجادله: 21]

ترجمه: ‏الله چنين مقدر كرده است كه من و پيامبرانم قطعاً پيروز می‌گرديم. بی‌گمان الله نيرومند چيره است.

برگرفته از شماره503جریده الرایه

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

جمعه، 29 ذوالحجه 1445ه.ق. مطابق به 5 / 7/ 2023م.

مترجم: محمد مزمل

 

ادامه مطلب...

قهرمانی مسلمانان غزه و شکست رژیم صهیونستی

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

حرکت در سطح کشورهای بزرگ، به ویژه امریکا و فرانسه، برای جلوگیری از گسترش دایرۀ جنگ که لبنان و حزب ایران را شامل شود، در حال انجام است. با این‌که حزب ایران به دلیل محاسبات امریکایی و ایرانی علاقه‌ای به گسترش جنگ ندارد؛ اما با وجود این قطعیت‌ها در سیاست، امریکا و تابعین اروپایی آن نگران‌اند که اوضاع از دست‌شان خارج شود و چیزی پیش بیاید که حساب نکرده‌اند. به همین دلیل آن‌ها در حال انجام سفرهای مکرر هستند تا بقای رژیم غاصب را تضمین کنند. به عبارت دیگر، این سفرها به منظور جلوگیری از اقدامات خودسرانۀ این رژیم و جلوگیری از نابودی به دستان خودش است. امریکا و اروپا می‌دانند که این رژیم از همۀ جهات توسط افراطی‌های در دولت احاطه شده و برای جلوگیری از انجام اقدامات احمقانه‌ای که به بقا و قدرت این رژیم آسیب بزند، تلاش می‌ورزند. به خصوص اکنون سیاست‌مداران جهان در امکان بقای این رژیم شک دارند. جنگ این رژیم با غزه میزان ضعف و شکنندگی آن را افشا ساخت.

در اینجا در مورد گروهی در بخشی از یک سرزمین کوچک به نام غزه صحبت می‌کنیم و مقاومت در مساحتی کوچک که شاید به اندازه یک دهم یک منطقه در قاهره باشد که دماغ این رژیم را به خاک مالید و آن را در جهان رسوا ساخت، حال تصور کنید؛ اگر یکی از این ارتش‌ها از بند رها شود چه خواهد شد؟!

شکست و ضعف رژیم صهیونستی که توسط مقاومت در غزه افشا گشت، جهان را شگفت‌زده کرد، هم‌چنین شجاعت و دلیری که مسلمانان غزه همراه با آن می‌جنگند، دنیا را به حیرت وا داشت. به همین دلیل، امریکا با تمامی سیاست‌مداران و نیروهای امنیتی‌اش به‌سرعت اقدام می‌کند و با جمع‌آوری حکام دست‌نشانده و هم‌پیمانش، در تلاش است پروژه‌ای که از انگلیس و بالفور به ارث برده و اکنون در حال فروپاشی است حفظ کند و به گانتس و آیزنکوت دستور می‌دهد که از شورای جنگ عقب‌نشینی کنند تا نتانیاهو، حکومتش و تندروهایی که از او حمایت می‌کنند، سقوط کنند و دولتی که بتواند این رژیم را به تعادل برگرداند جایگزین شود تا این رژیم بتواند به وظیفۀ اصلی‌اش یعنی جلوگیری از وحدت مجدد سرزمین‌های اسلامی و برپایی خلافت راشدۀ دوم بر منهج نبوت که امت را گرد هم می‌آورد و صفوفش را متحد می‌کند، ادامه دهد.

حماقت یهودیان تنها در جنگ غزه پدیدار نگشته، بلکه این حماقت در ژنتیک و فطرت آن‌ها نهفته است. همان‌گونه که قرآن کریم بیان کرده است؛ حرص آن‌ها به زندگی، نادیده گرفتن عهدها، اختلافات درونی، سنگ‌دلی، بزدلی و بخل آن‌ها، همۀ این خصلت‌های زشت در یهودیان نهادینه شده است و هیچ جدایی از آن ندارند؛ زیرا خالق شان آن‌ها را با این صفات توصیف کرده و این یک وضعیت بیماری است که درمانی برای آن وجود ندارد و غرب نیز به خوبی این را درک کرده است.

جنگ غزه نشان داد که امت اکنون نه به دلیل ضعف خود یا کمبود تعدادش، بلکه به دلیل تصمیم‌گیری‌های سیاسی که توسط گروهی از خائنانی که به یهودیان حتی بیشتر از خودشان اهمیت می‌دهند، دچار مشکل شده است. هرچند ارتش‌های مسلمانان هنوز برای حمایت از غزه و مردم آن هیچ اقدامی نکرده‌اند؛ اما بی‌شک منتظر روزی هستند که از محدودیت‌های اعمال‌شده توسط خائنان حکومتی رهایی یابند و زمانی‌که این اتفاق بیفتد، هیچ چیزی نمی‌تواند جلو آن‌ها را بگیرد و رهبرانی مانند خالد، ابوعبیده و فاتح ظهور خواهند کرد و روزهای یرموک، حطین و عین جالوت باز خواهند گشت و در آن زمان رژیمی که با نظارت دقیق ساخته شده بود، محو خواهد گشت.

بنابر این، وقتی امت به حرکت درآید، هیچ چیزی نمی‌تواند جلو آن را بگیرد و بدون شک این حرکت اتفاق خواهد افتاد و آن زمان دیگر امریکا، فرانسه یا خائنان به این رژیم کمکی نخواهند کرد و سرنوشت آن‌ها نیز همانند سرنوشت اربابان شان خواهد شد.

جنایت‌هایی‌که رژیم صهیونستی با کمک دولت پیر (امریکا) در نصیرات مرتکب شد تا بتواند از طریق آن هزاران شهید و زخمی را به جا بگذارد، نشان‌دهندۀ قدرت نه، بلکه نشانه‌ای از یک دولت در حال بحران است که به طور کورکورانه دست به اقدامات غیرمعقول می‌زند و قدرت خود را بر کودکان و زنان نشان می‌دهد. اظهارات وزیر مالی این رژیم دربارۀ ادامه جنگ در غزه به مدت دو سال، اظهاراتی برای مصرف داخلی است که از سوی مردی که در سیاست هیچ چیز نمی‌داند بیان شده است. این رژیم بدون جنگیدن با ارتش‌ها در حال خونریزی است، پس چگونه خواهد بود اگر با ضعیف‌ترین ارتش در سرزمین‌های اسلامی روبرو شود؟

امت اسلامی و بلکه تمام بشریت به نظام سرمایه‌داری پوسیده کفر ورزیده‌اند و تظاهرات صدهاهزار نفر در امریکا و اروپا نشان‌دهندۀ این امر است. نظام سرمایه‌داری پس از جنگ غزه نفس‌های آخرش را می‌کشد و آزادی‌های توخالی که در حد شعار است تنها پوششی برای عیوبش بود که جنگ غزه آن را افشا کرد و از آزادی‌های شان چیزی جز آزادی عریانی، الحاد و انحراف باقی نمانده است. چه کسی باور می‌کرد که شهروندان شان به خاطر حمایت از مردم غزه و ابراز نظرشان در تظاهرات یا راهپیمایی‌ها مورد ضرب و شتم قرار گیرند و از دانشگاه‌های شان اخراج شوند؟ مردم شان شبانه‌روز شاهد گرسنگی و کشتار کودکان، ویران‌شدن خانه‌ها بر سر مردم و سوزانده شدن شان با بمب‌های فسفری هستند که همۀ این‌ها با موافقت دولت‌هایی انجام می‌شود که سال‌ها با شعار آزادی و حقوق بشر مردم شان را فریب داده‌اند.
در وقتی که رژیم یهود کمبود شدید نیروی انسانی را اعلام می‌کند و از طریق سایت‌ها درخواست نیروهای جنگی می‌دهد تا جنایت خود را در غزه تکمیل کند، امت اسلامی با جوانان و پیرمردانش مشتاق جنگیدن در کنار غزه است. راز این امر چیست؟ راز این امر این قول الله سبحانه وتعالی است:

﴿لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِي الأَرْضِ جَمِيعاً مَّا أَلَّفَتْ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَكِنَّ اللّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ[انفال: 63]

ترجمه: و الله در ميان آنان الفت ايجاد نمود (و دل‌های پراکنده شان را به هم پیوند داد و) اگر همۀ آنچه در زمين است صرف می‌کردی نمی‌توانستی ميان دل‌های شان انس و الفت برقرار سازی.

پس از چه عقیدۀ جنگی و از چه سرزمین موعودی صحبت می‌کنند؟ به اذن الله سبحانه وتعالی آن‌ها را با خفت و خواری از آنجا بیرون خواهیم کرد و در آن هنگام نه امریکا و اروپا و نه هم درخت و سنگ هیچ کدام به آن‌ها کمک نخواهند کرد. به آن‌ها نخواهیم گفت بروید که آزاد هستید، بلکه خواهیم گفت که مدفن و گور شما همان‌جایی خواهد بود که ساکن هستید و خون مردم غزه، لعنتی بر شما در دنیا قبل از آخرت خواهد بود.

﴿إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً(6) وَنَرَاهُ قَرِيباً[معارج:  6_7]

ترجمه: ‏آنان آن روز را بعيد و دور مي‌دانند و ما آن را ممكن و نزديك مي‌دانيم.‏

برگرفته از شماره 502 جریدۀ الرایه

نویسنده: خالد الأشقر (ابو المعتز بالله)

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

آیا می‌خواهید با اطاعت از این حکام؛ الله سبحانه وتعالی را به خشم آوریم؟!

(ترجمه)

خبر:

واعظ کویتی سالم الطویل می‌گوید: «در مورد اطاعت از ولی الأمر نیاز به صحبت بیشتر است.»  (منبع: یوتیوب)

تبصره:

الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً﴾. [نساء: 59]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! از الله (با پیروی از قرآن) و از پیامبر (الله محمّد مصطفی با تمسّک به سنّت او) اطاعت کنید، و از کارداران و فرماندهان مسلمان خود فرمانبرداری نمائید (مادام که دادگر و حقّگرا بوده و مجری احکام شریعت اسلام باشند) و اگر در چیزی اختلاف داشتید (و در امری از امور کشمکش پیدا کردید) آن را به الله (با عرضه‌ی به قرآن) و پیامبر او (با رجوع به سنّت نبوی) برگردانید (تا در پرتو قرآن و سنّت، حکم آن را بدانید؛ چرا که الله قرآن را نازل، و پیامبر آن را بیان و روشن داشته است. باید چنین عمل کنید) اگر به الله و روز رستاخیز ایمان دارید. این کار (یعنی رجوع به قرآن و سنّت) برای شما بهتر و خوش فرجام‌تر است.

ای شیخ!  اولاً به خاطر خودت از الله بترس و ثانیاً به خاطر مسلمانان، که الله سبحانه وتعالی از تو درباره میراثی‌که از رسول الله صلی الله علیه وسلم به ارث برده‌ای می‌پرسند. هیچ دانای واقعی نیست که نداند این اولیای امور اولیای اموری نیستند که اطاعت از آن‌ها واجب باشد؛ پس آیه می‌گوید: ﴿وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾  یعنی از کارداران و فرماندهان مسلمان خود فرمانبرداری نمائید (مادام که دادگر و حقّگرا بوده و مجری احکام شریعت اسلام باشند)، اگر می‌خواهید تحت کلمه منکم صد خط بکشید، ولی از این حکامی‌که از ما طلب اطاعت می‌کنید از ما نیستند، نه ما از آن‌ها هستیم، نه آن‌ها ما را دوست دارند و نه ما آن‌ها را دوست داریم و آن‌ها را نفرین می‌کنیم؛ زیرا آن‌ها از الله و شریعت او دور هستند. لذا شرط در اطاعت از ولی الأمر تنها تطبیق شریعت الله سبحانه وتعالی بر رعیت است؛ اما اطاعت از این رویبضات بر گردن ما نیست و این‌ها اسلام را تطبیق نمی‌کنند. برعکس آن‌ها گناه و معصیت را به ما نزدیک می‌سازند، چون آن‌ها ولی الأمر و حکام گماشته شده کفار هستند. بناءً از چگونه اطاعتی صحبت می‌کنید؟

به این آیه نگاه کنید:

﴿فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً﴾. [نساء: 59]

ترجمه: و اگر در چیزی اختلاف داشتید (و در امری از امور کشمکش پیدا کردید) آن را به الله (با عرضه‌ی به قرآن) و پیامبر او (با رجوع به سنّت نبوی) برگردانید (تا در پرتو قرآن و سنّت، حکم آن را بدانید. چرا که الله قرآن را نازل و پیامبر آن را بیان و روشن داشته است. باید چنین عمل کنید) اگر به الله و روز رستاخیز ایمان دارید، این کار (یعنی رجوع به قرآن و سنّت) برای شما بهتر و خوش فرجام‌تر است.

بلی، نظر به این دلایل است که باعث شده ما از آن‌ها اطاعت نکنیم و آن‌ها را بازخواست کنیم و حتا خواستار برکناری آن‌ها و بیعت با خلیفه‌ای باشیم که بر اساس شریعت الله حکم می‌کند. ما این موضوع را به الله و رسولش بازگردانده‌ایم.

ما به این درک رسیده‌ایم که این حکام ترسی از الله  سبحانه وتعالی ندارند و تطبیق دین الله در حکومت‌داری‌شان جای نیست؛ پس می‌خواهید که با اطاعت از این حکام، الله سبحانه وتعالی بر ما خشم بگیرد؟

نویسنده: سوزان المجرات

مترجم: پارسا امیدی

4  جولای 2024

ادامه مطلب...

برخی از نقاط تقارب چندین دهه‌ای‌ و همکاری مخفی رژیم اشغالگر و سعودی

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

گفتگوها در مورد توافق برای عادی‌سازی روابط احتمالی بین رژیم اشغالگر (اسرائیل) و عربستان سعودی ادامه دارد و امریکا نقش میانجی‌گر را بین دو طرف ایفا می‌کند؛ البته همزمان با جنگ خونینی که اسرائیل در نوار غزه به راه انداخت است.

در گزارشی‌که روزنامه الیوم اسرائیلی منتشر کرد، اشاره بر این داشت که این روابط «قدیمی‌تر از تلاش‌های دو طرف برای دستیابی به توافق عادی‌سازی است و دو طرف "سال‌ها مخفیانه باهم همکاری داشته‌اند" و اما در ظاهر  به نظر می‌رسد که این دو کشور با هم دشمنان قسم خورده‌اند.» و این‌که «مقامات سعودی در طول دهه‌ها، ادعاهای تحریک آمیزی علیه یهودیان مطرح ساخته اند؛ درحالی‌که حقیقت در پشت درهای بسته متفاوت است...»

این روزنامه بیان می‌دارد که: «ریشه‌های همکاری بین اسرئیل و سعودی به سال 1948م برمی‌گردد واین‌که نخستین نشانه‌های روابط پنهانی بین این دو کشور در اوایل دهۀ شصت قرن گذشته پدیدار شده است. زمانی‌که جنگ داخلی در یمن شعله‌ورشد؛  طوری‌که ریاض در آن زمان قصد داشت برای هواپیماهای اسرائیلی که کمک‌های خود را به نیروهای دولتی یمن می‌رساند، حریم هوایی خود را بدون سرصدا و با آرامی بازگذارد...»

این‌روزنامه بیان نمود که «مقامات سعودی در نهایت به این نتیجه رسیدند که اسرائیل وجود دارد تا ماندگار بماند.» اشاره به این‌که «خانوادۀ شاهی سعودی در سال 1977م اقرار کرد که دیگر هیچ کس در تلاش محو کردن اسرائیل از نقشه‌ کنونی منطقه نیست...» در ادامه بیان داشت که «سعودی ها و اسرائیلی‌ها در جنگ خلیج فارس، در یک جبهه قرار داشته و هردو مورد هدف رژیم صدام حسین، رئیس جمهور سابق عراق قرار گرفته بودند...» و نیز در ادامه می‌گوید: «دو طرف پس از آن برای اولین بار در کنفرانس مادرید در یک اتاق نشستند...»

این روزنامه می‌گوید: پس از شروع جنگ بین اسرائیل و حزب‌الله لبنان در سال 2006م، و ظهور حزب تحت حمایت ایران "که بسیار قوی‌تر از آن چیزی بود که بسیاری تصور می‌کردند، مسئله‌ای که عربستان سعودی و اسرائیل را در یک کشتی در معرض خطر، قرار داده بود"  عربستان و سعودی هردو در معرض  تهدید مستقیم از سوی تهران واقع بودند...» هم‌چنان نسبت به توافقات ابراهام در این روزنامه نیز چنین تصریح شده است: «اشاراتی وجود داشت که آن‌ها نیز قصد دارند به مجرد این‌که رژیم اشغالگر مشکلات اخیر خود را با فلسطینیان حل کند، روابط خود را با آن عادی سازند.»  و نیز  در این روزنامه بیان گردیده است که: «سعودی‌ها در سال 2023م به وضوح آمادگی خود را برای عادی‌سازی روابط با رژیم اشغالگر اعلام کردند.»

آن‌چه بیان گردید نشان‌گر این است که این دو کشور به رسمی کردن روابط خود نزدیک شده اند. اما وقایع 7اکتبر و آن‌چه در پی آن رخ داد، مانع تلاش‌ها برای دستیابی به توافق عادی‌سازی روابط رژیم اشغالگر با سعودی شد... این روزنامه در اخیر گزارش خود را با اشاره بر این پایان داد: «این نشان می‌دهد که روابط سعودی و اسرائیل از آن‌چه قبلاً دانسته می‌شد، دارای ریشه‌های عمیق‌تری می‌باشد.»

تبصرۀ مجله الوعی: آیا آن‌چه این روزنامه گزارش خود را با آن به پایان رساند، حاکی از این است که "آل سعود" ریشه یهودی دارد؟! [بلکه آن‌چه حکام سعودی در آن قرار دارند] از حکام سرزمین‌های اسلامی بعید نبوده و شگفت‌آور نیست. آیا به یاد نداریم که گلدامائیر، رئیس پیشین رژیم یهود در خاطرات خود چنین گفته بود: «اعراب روزی تعجب خواهند کرد از این‌که ما بنی اسرائیل حکومت سرزمین‌های شان را در دست گرفته ایم!»

برگرفته از مجله الوعی شماره 455

ذو الحجة 1445هـ.ق. موافق جولای 2024م.

مترجم: محمد علی مطمئن

ادامه مطلب...

افزایش ارقام مرگ و میرها در حج سال 1445ه.ق

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

الله سبحانه وتعالی حج را بر هر مسلمان بالغ، عاقل و توانمند یک مرتبه فرض نموده و فرموده است:

﴿وَلِلّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً﴾ (آل عمران: 97)

ترجمه: برعهدۀ مردم است که هرکس توان پیدا می‌کند برای الله حج نماید.

 و حج را یکی از ارکان پنج‌گانۀ اسلام قرار داده که اسلام بر آن‌ها بنا یافته است. به همین دلیل هر مسلمان حرص دارد که قدرت و توانائی ادای این فریضه را تکمیل و ادای این فریضه را در اولین فرصتی قرار دهد که قدرت و استطاعت را حصول کند؛ اما آفت بزرگی که مسلمانان را مورد فشار و آزمایش قرار داده همانا فقدان و نبود دولت خلافت و پارچه پارچه بودن سرزمین‌های اسلامی با حدود و سرحدات ساخته شدۀ استعماری و هم‌چنان نبود سپر واقعی است که امور مسلمانان را در حج و غیره مسائل سرپرستی نماید. همۀ این موارد سبب شده با وصف این‌که بسیاری از مسلمانان قدرت و توانائی حج را دارند نتوانند حج را اداء نمایند.

الله سبحانه وتعالی بر کسی‌که امور مسلمانان را به دست دارد، فرض نموده تا امور زندگی شان را در تمام بخش‌های زندگی به بهترین وجه آن رعایت نماید و حج یکی از این امور  است؛ حکمی که نیاز به توجه خاص دارد؛ زیرا موسم حج وقتی است که ملیون‌ها انسان در یک وقت و در یک جا جمع می‌شوند، کوچک و بزرگ، مرد و زن، قوی و ضعیف و انتظار می‌رود که در امورشان توجه خاص و لازم صورت گرفته و یک نقش و طرح درست برای مناسک حج، مکان‌ها و راه‌ها مواصلاتی روی دست گرفته شود تا تعداد زیادی از حاجیان را گنجایش داشته باشد. مقامات مسئول حج در سعودی اگر خواسته باشند، از انجام این اعمال و تکمیل نمودن اموال لازم، فکرهای مبتکر، کارکنان و افکار خلاق برای آماده‌سازی این مناسک عاجز نیستند تا مردم مناسک شان را بدون ازدحام و ممانعت و بدون سرازیرشدن حوادث و مصیبت‌ها انجام دهند.

بدون شک رعایت امور حج آماده نمودن تمام خدماتی را که مردم به آن نیاز دارند شامل می‌شود، از قبیل، خوردن، آشامیدن، مسکن، انتقالات با امنیت، رعایت صحت، محافظت از گرما، سرما و حفاظت از امراض ساری و آفت‌های طبیعی قابل پیش‌بینی و این توجه خاص به این فرد و آن فرد، این گروه و آن گروه مختص نبوده؛ زیرا رعایت و توجه بر هرکسی‌که امور مسلمانان را به عهده داشته باشد واجب بوده و این حق هر انسان است قطع نظر از این‌که کی هست، بلکه فقط باید از این جهت به آن توجه صورت گیرد که آن شخص صاحب نیاز است.

ما تذکر دادیم که امروزه مسلمانان به فقدان و نبود دولت خلافت و به فقدان سپر واقعی که از آن‌ها و احکام اسلام حمایت کند، مواجه گردیدند. هم‌چنان مسلمانان به پارچه شدن سرزمین‌های شان به دولت‌های کوچک و بزرگ مواجه شدند که کافران استعمارگر مرزهای این دولت‌ها را در سرزمین‌های اسلامی ترسیم و تحمیل نموده و نتیجۀ آن چنین شد که مسلمان در غیر از سرزمین خودش بیگانه پنداشته شود. هم‌چنان مسلمانان با حکامی گرفتار شدند که به شدت بر چوکی‌های زودگذرشان حریص هستند و  می‌خواهند این چوکی‌ها و مقام‌ها را از دست ندهند؛ اگرچه به قیمت معامله و فروش سرزمین‌های اسلامی و اهل آن باشد و کفار استعمارگر به ثروت‌های سرزمین‌های اسلامی دست یابند.

بناءً این حکام با امور و سرنوشت مردم بسیار زشت معامله کردند و حکام آل سعود نیز در رعایت امور حج و آماده کردن خدمات برای حجاج کوتاهی کردند و هیچ شکی نیست که خدمات تهیه شده با نیازهای این تعداد بزرگ حجاج در هر سال مناسب نبوده و هم‌چنان با ظروف جوی و هوائی مختلف مناسبت ندارد و طبیعی است که حوادث بسیار و متنوع از مرگ و میرها، زخمی شدن‌ها‌، مریضی‌ها و مفقود شدن‌ها است که مسولیت آن به دوش حکام سعودی است.

یقیناً که افزایش درجۀ گرمی بی‌سابقه از حقیقت حکام سعودی و چگونگی تنظیم امو حجاج پرده برداشت؛ چنانچه دیده می‌شود که خانه‌ها و خیمه‌ها کفایت حجاج را نکرده و مسافت‌های مکانی در بین مناسک حج دور است، راه‌ها سایه نبوده و هم‌چنان اندازۀ کافی از وسائل نقلیه و سائل راحت، سردکننده و توجه به صحت را ندارند. در نتیجه تمام این موارد باعث شده که صدها مرگ ومیر و ده‌ها گم‌شده در بین حجاج به وجود آید؛ گم‌شده‌گانی که هنوز در پی جستجوی و پیدا شدن شان هستند. این مشکلاتی است که برای حجاج رخ داده است، خواه این حجاج رسماً به سفر حج رفتند و یا به صورت غیر رسمی به سفر حج اقدام نمودند.

پس نتیجه این‌که مدیریت نادرست حجاج به صورت عام از طرف حکام آل سعودی است که ادعای خدمت به حرمین شریفین را دارند و ما فراموش نمی‌کنیم که هیچ وقت از موسم‌های حج خالی از حوادث که به ده‌ها و صدها مرگ ومیر در بین حجاج بوده باشد نبوده است و تمام این موارد به دلیل مدیریت نادرست به میان آمده است.

چیزی‌که حکام آل سعود در مناطق سیاحتی به مصرف می‌رسانند فرق بزرگ را در بین خدمات به حجاج و مناطق سیاحتی واضح می‌سازد. مصارفی که در شهر نیوم سیاحی و مجهز ساختن برای مهمان‌داری دورۀ بازی‌های زمستانی سال 2029م به مصرف رساندند که یک بر دهم این مصرف را برای خدمت به مناسک حج و سهولت‌های آن و برای کامل کردن خدمات مناسب برای کسانی‌که ادای فریضۀ حج را خواسته باشند نمی‌کند؛ در حالی‌که آماده کردن مناسک حج و سهولت‌های آن اولی و لازم‌تر است تا این باعث گردد هرکسی می‌خواهد در هر سالی حج کند و حتی به جایی برسد که حج مجانی شده و در آمد مسلمانان قادر بر انجام حج و غیره مسائل باشد.

جنایات حکام آل سعود به همین محدودۀ عدم مدیرت امور حج و افزایش مرگ و میرها در بین حجاج خلاصه نشده، بلکه علاوه بر کشتارهای که در جزیرۀ عرب و قتل صدها مسلمان به خاطر بقای حکومت شان مرتکب شدند، جنایات شان در بسیاری از سرزمین‌های اسلامی مسلمانان را در بر گرفته است. به گونۀ مثال؛ عساکرشان جنایات بزرگ را در یمن به خاطر منافع امریکا مرتکب گردیدند و مال  وثروت هنگفتی را برای نابودی انقلاب شام و باقی نگهداشتن حکومت بشار اسد جنایت‌کار به مصرف رساندند. هم‌چنان مثال آن در سودان و بی‌توجهی شان در مورد قضایای مسلمانان و عدم نصرت‌شان در بوسنی، هرزگوین، برما، سومالی و اخیراً در فلسطین واضح و آشکار بوده وحتی بر عکس، در تلاش هستند تا با رژیم اشغال‌گر یهود روابط شانرا عادی سازند و می خواهند مطابق به طرح امریکا به نتیجه ایجاد دو دولت فیصله شود هم‌چنان گفته می توانیم که هیچ قضیه‌ای برای مسلمانان در هیچ نقطۀ از جهان وجود نخواهد داشت مگر این‌که حکام آل سعود مکر، خیانت و سازش شان را با کفار انجام داده و در برابر آن بی‌توجه هستند.

پس ای مسلمانان! حالا تمام خیانت‌ها و فریبکاری‌های حکام شما برملا شده و برای شما واضح گردیده که قبل از این‌که کفار استعمارگر دشمنان شما باشند، همین حکام دشمنان شما هستند. برای شما واضح گردیده که هیچ نهضت و یاری و آرامش غیر از خلاصی از شر این حکام و اقامۀ دولت اسلامی یعنی خلافت بر منهج نبوت راه دیگری وجود ندارد؛ خلافتی‌که بر بیعت خلیفه در بین شما به وجود آمده و حکم بما انزل الله را انجام می‌دهد و به بهترین وجه امور شما را تنظیم می نماید.

یقینا که همین حزب التحریر است که این برنامۀ بزرگ را به پیش می برد؛ پس برای رسیدن به این هدف از آن پیروی کنید!

برگرفته از شمارۀ 501 جریدۀ الرایه

نویسنده: استاد خلیفه محمد

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

‏‏موسسه تحقیقاتی رند: آیا خورشید امریکا در حال افول است؟

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

در مقاله‌ای در واشنگتن پست، نویسنده برجستۀ آمریکایی، دیوید ایگناتیوس از تحقیقات عمیقی پرده برداشت که توسط شرکت رند و به سفارش وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) انجام شده است. این تحقیقات تأکید بر این داشت که امریکا به سمت سربه نشیبی در حال حرکت است، وضعیتی‌که از آن تنها چند کشور بزرگ توانستند نجات یابند. ایگناتیوس افزود: تحقیقات رند بر این تأکید داشت که امریکا ابزارهای زیادی برای بازیابی و اجتناب از خطرات این فروپاشی را دارد. اما مشکل این‌جاست که آن‌ها هنوز شناخت جمعی از مشکل و نحوه حل آن را ندارند. وی توضیح داد که این تحقیقات تحت عنوان: «منابع تجدید پذیر تحرک ملی» ارائه گردیده و نویسنده اصلی آن، مایکل ج مزار است. این تحقیق بخشی از مجموعه گزارش‌هایی است که به سفارش پنتاگون برای ارزیابی موقعیت رقابتی امریکا در برابر چین تهیه شده است. ایگناتیوس گزارش رند را به "انفجار" توصیف کرده و گفت که این گزارش اسبابی را که منجر به "افت نسبی جایگاه امریکا" شده است، مورد سوال و بازپرسی قرار می‌دهد.

به گفته این نویسنده، گزارش مذکور واضح می‌سازد که "وقتی قدرت‌های بزرگ به دلیل عوامل داخلی از جایگاه رهبری کنار زده و سرخورده می‌شوند، به ندرت می‌توانند این روند را معکوس نموده" و جریان تاریخ را تغییردهند. این تحقیق علل انحطاط و فروپاشی همه جانبه ملی را آشکار ساخته و می‌گوید که می‌توان این موارد را نیز از جمله این علل برشمارد: اعتیاد به تجمل‌گرایی و انحطاط، عدم همگام شدن با تکنالوژی، بوروکراسی حقوقی و سخت گیرانه، فقدان فضایل مدنی، لشکرکشی‌های بیش از حد و مفرط و فرسودگی نظامی، علاوه بر وجود نخبه‌گان خودخواه و متخاصم و تلاش‌های متناقض از محیط زیست. بر حسب این تحقیق، ما باید در زمینه شتاب به خرج دهیم تا «پیش از این‌که مشکلات ما را به زانو درآورد، به حل آن بپردازیم».

ایگناتیوس تاکید کرد که تحقیق رند به وضوح نشان می‌دهد که عدم شتاب در عمل برای منافع عمومی و نهضت کشور، استفاده از ابزار اصلاح و واگذاری اداره به رهبران جدید تا قوانین اصلاحی مناسب همه را اجرا‌کنند، به این معنی است که امریکا حتماً غرق خواهد شد.

تبصرۀ مجله الوعي: این مقاله پیش از این‌که به ناتوانی دولت اشاره کند، به ناتوانی تمدن غرب اشاره نمود و نشان می‌دهد که امریکا درحال پیوستن به اروپا است تا بسان آن به عجوزه‌ای تبدیل شود. هیچ کس نباید وضعیت نابسامانی را که مردم امریکا در آن به سر می‌برند، دست کم و ساده بگیرد، از قبیل بیهودگی معنوی، انحطاط فکری، فقدان ارزش‌های اخلاقی، غلبه تفکر منفعت طلبانه و تجمل‌گرایی و دامن زدن به تبعیض نژادی... چرا چنین نباشد، در حالی‌که تمدن غرب در حال فروپاشی است؛ چیزی‌که منجر به فروپاشی زیربناهای اساسی دولت‌های آن‌ها از داخل خواهد شد...

بلی، این مقاله بیشتر از این شکننده بودن ستون‌های تمدن غرب را با وجود ضخامت ساختاری آن،  آشکار می‌سازد و این ترکیب بین شکنندگی ستون‌ها و ضخامت ساختاری، سقوط تمدن غرب را بتدریج حتمی قرار می‌دهد.

برگرفته از شماره 455 مجله الوعی ذو الحجة 1445هـ

مترجم: محمد علی مطمئن

ادامه مطلب...

استغفار امت بابت گناهی‌که بخاطر سکوت در برابر حاکمان خود مرتکب شده

(ترجمه)

از انس بن مالک رضی‌الله عنه روایت است که از رسول الله صلى الله عليه وسلم شنيدم که می‌فرمودند:

«قال اللَّه تعالى: يَا ابْنَ آدَمَ إِنَّكَ مَا دَعوْتَني وَرَجوْتَني غَفَرْتُ لَكَ عَلى ما كَانَ مِنكَ ولا أُبَالِي، يا ابنَ آدم، لَوْ بَلغَتْ ذُنُوبُكَ عَنَانَ السماء، ثم اسْتَغْفَرْتَني غَفَرتُ لَك، يَا ابْنَ آدَم، لَو أَتَيْتَني بِقُرابٍ الأَرْضِ خطايا، ثُمَّ لَقِيْتَني لا تُشْرِكُ بِي شَيْئًا، لأَتَيْتُكَ بِقُرَابِهَا مَغْفِرَةً». (رواه الترمذي)

ترجمه: الله متعال می فرمايد: ای فرزند آدم! تا وقتی‌که مرا بخوانی و به من اميدوار باشی، همۀ گناهانی را که از تو صادر شده، می‌بخشم و (به گناهانت) اهميت نمی‌دهم. ای فرزند آدم! اگر گناهانت به اندازه‌ای بزرگ و زياد باشد که به ابرهای آسمان برسد و سپس از من آمرزش بخواهی، تو را می بخشم و (به گناهانت) توجه نمی کنم. ای فرزند آدم! اگر در حالی به سوی من بيايی و با من ملاقات کنی که به پُریِ زمين گناه کرده‌ای، ولی هيچ چيز و هيچ کس را شريکم نکرده باشی، من با همين اندازه مغفرت و آمرزش نزدت خواهم آمد.

این حدیث شریف از امیدبخش‌ترین احادیثی است که در سنت پیامبر گرامی صلی‌الله علیه وسلم آمده است. در آن دعوت به خوش‌بینی و مغفرت فراوان از جانب الله متعال وجود دارد. پس گناهکاران از کثرت خطاها و گناهان خود ناامید نشوند و از طلب بهشت و نجات از آتش جهنم باز نمانند. رسول الله صلی‌الله علیه وسلم فرمودند:

«حولها ندندن، أي حول سؤال الجنة والنجاة من النار، فمن كثرت ذنوبه وغفل عنها حتى فاقت العدد والإحصاء فعليه بالاستغفار»

ترجمه: دربارهٔ آن زمزمه می‌کنیم، یعنی دربارهٔ خواهش بهشت و نجات از آتش جهنم. پس کسی‌که گناهانش بسیار شده و از آن‌ها غفلت کرده تا حدی‌که تعداد گناهانش از حساب و شمار فراتر رفته باشد، باید به استغفار بپردازد.

هم‌چنین حضرت عایشه رضی‌الله عنها از رسول الله صلی‌الله علیه وسلم روایت می‌کند که ایشان فرمودند:

«طوبى لمن وجد في صحيفته استغفارا كثيرا»

ترجمه: خوشا به حال كسى‌كه در نامۀ اعمالش، استغفار بسيار وجود داشته باشد.

بزرگ‌ترین گناهان و معاصی در این روزها چیست؟! چقدر مردم به استغفار و طلب رضای الله متعال نیاز دارند؟! در جوامع مسلمانان امروزی در هر ساعت و در هر دقیقه چقدر اعمال منکر و ناشایست انجام می‌شود؟! بر مسلمانان و بر این امتی که گرفتار حکام فاسد و علمای درباری شده‌اند روزی نمی‌گذرد مگر این‌که مسلمانان در خیابان‌ها و بازارها، در زندگی عمومی و خصوصی، در بانک‌های ربوی و نهادهای دولتی، در ادارات، مدارس، دانشگاه‌ها و مؤسسات و در هر مکان مرتکب حرام می‌شود.

همه منکراتی‌که امت اسلام گرفتار آن شده از یک موضوع اساسی نشأت گرفته و آن عدم وجود حاکم مسئولیت‌پذیری است که امت را بر اساس کتاب و سنت رهبری کند. بنابراین موجودیت تمام منکرات مرتبط به موجودیت منکر بزرگ است و آن وجود حکامی است که بر اساس کفر و قوانین آن حکم می‌راند. این اتفاق پس از سقوط دولت خلافت به وقوع پیوست؛ دولتی‌که مسلمانان حدود چهارده قرن در زیر سایه آن زندگی کردند و بر اساس قرآن و سنت پاک رسول الله صلی الله علیه وسلم برآنان حکم می‌شد. امروز بر امت اسلامی واجب است که تعالی خود را بازیابد و بابت گناه سکوت در برابر حاکمانش در نزد پروردگار خویش استغفار کند و با کار و تلاش همراه با کسانی‌که مخلصانه برای بازگرداندن دین به عنوان دولت فعالیت می‌کنند به استغفار خود مفهوم ببخشد.

پروردگار! خلافت راشده بر منهج نبوت را بر ما عنایت فرما تا به وسیلهٔ آن مشکلات و دشواری‌های مسلمانان بهبود یافته و بلاها و مصیبت‌ها از آنان برطرف گردد! پروردگارا! زمین را با نور وجه کریمت نورانی گردان! اللهم آمین آمین!

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه