دوشنبه, ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

تجاوز بی‌سابقه هند بر آب‌ها برای وارد کردن فشار سیاسی بر بنگلادیش؛ نبود چاره‌ای جز تعامل با هند به عنوان یک دولت دشمن!

(ترجمه)

حزب‌التحریر-ولایه بنگلادیش روز جمعه 23اگست2024، پس از ادای نماز جمعه در مسجد کبیر، تظاهرات و راه‌پیمایی اعتراضی برای تهاجم آبی هند بر بنگلادیش برگزار کرد. اعضای حزب‌التحریر در این اعتراض سخنرانی‌هایی ایراد کردند و در خیابان‌های اصلی راه‌پیمایی انجام شد و سپس اعضای حزب‌التحریر دوباره به مسجد بازگشته و مراسم را با دعا به پایان رسید. سخنرانان در این تجمع تأکید کردند که تجاوز آبی هند به هدف ایجاد فشار سیاسی بر کشور بنگلادیش انجام شده است.

هند بدون هیچ هشداری دروازه‌های سد دمبور را باز نمود که این امر باعث شد خانه‌های میلیون‌ها نفر در ده منطقه از بنگلادیش خیلی سریع در سیلاب غرق شود. این اتفاق درحالی به وقوع پیوست که مردم قادر به حفاظت از خانه‌ها و اموال خود نبودند و تلاش داشتند جان خود را نجات دهند. علاوه‌بر این با قطع برق و ارتباطات تلفنی، خانواده‌ها در نگرانی شدید به سر می‌برند و از اخبار نهایی درباره فرزندان و سالمندانی که از سیلاب ناگهانی آسیب دیده‌اند، بی‌اطلاع هستند و حتی نمی‌دانند که آیا اعضای خانواده‌شان زنده مانده‌اند یا خیر. سیاست‌های تهاجمی مستمر هند فقط دشمنی با مردم بنگلادیش است که اکثریت آنان مسلمان هستند. الله متعال می‌فرماید:

﴿لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ ٱلنَّاسِ عَدَٰوَةٗ لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱليَهُودَ وَٱلَّذِينَ أَشرَكُواْ...﴾ [مائده: ۸۲]

ترجمه: به طور قطع سرسخت‌ترین مردم را در دشمنی با مٶمنان، یهود و مشرکان می یابی.

در این لحظه از بحرانی‌که اهل این سرزمین در آن به سر می‌برند، حزب‌التحریر-ولایه بنگلادیش از رٶسا، نیروی دریایی، ارتش، نیروی هوایی و تمام اقشار جامعه می‌خواهد که  تمام قدرت و امکانات خود را برای حفاظت از جان و اموال آسیب‌دیدگان سیلاب بکار گیرند و مردم را به درخواست موارد ذیل ترغیب کرد:

1- با بستن فوری سفارت هند و اعلام هند به عنوان یک کشور دشمن تمام خواسته‌های مردم باید اجرا شود. هم‌چنین باید تمام توافق‌نامه‌ها و تفاهم‌نامه‌های مخالف اسلام و دولت که با هند امضا شده‌اند، فوراً لغو شوند.

2- نیروهای مسلح و نیروهای مرزی باید همواره آماده باشند تا با هرگونه تهاجم از سوی هند مقابله کنند. ارتش و نیروهای مرزی بنگلادیش باید به عنوان یک نیروی دفاعی برای مقابله با یک کشور دشمن عمل کنند.

3- حسینه و اوباش‌هایش که توطئه هند برای تضعیف ارتش بنگلادیش را با راه‌اندازی قتل عام بیلخانا (یکی از اردوگاه‌های نظامی در بنگلادیش) اجرا کردند، باید محاکمه و به اتهام خیانت بزرگ مجازات شوند.

4- هند طی پنج دهه گذشته به دلیل سیاست‌ استرضاء(رضایت‌خواهانه) که رژیم‌های سکولار و دست‌نشانده بنگلادیش روی دست گرفته‌اند، به تجاوز خود بر سرزمین بنگلادیش ادامه داده است. این رژیم‌ها به صورت لفظی با هند مخالفت کرده‌اند؛ اما در واقع هیچ اقدام مؤثری برای مقابله با تجاوزات هند انجام نداده‌اند. بنابراین تمام این مزدوران باید برکنار شوند.

5- پیش از هرچیز، باید یک برنامه بلندمدت و دوراندیش برای بازگرداندن هند به نظام اسلامی تدوین شود تا همه تجاوزات آن برای همیشه متوقف گردد؛ زیرا تنها در دوران حکومت مسلمانان بود که مردم این منطقه زندگیِ خوشبخت و شکوفایی داشتند، بدون توجه به دین، نژاد، یا طبقه اجتماعی.

و در پایان، سخنرانان صحبت‌های خود را با درخواست از مردم برای تلاش در جهت اقامهٔ خلافت بر منهج نبوت پایان دادند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه بنگلادیش

18صفر1446ه.ق.

23اگست 2024م.

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

مردم غزه در مصر پناهنده نیستند و نباید میان آنان و مصر، مرز و ویزه‌ای وجود داشته باشد!

(ترجمه)

خبر:

مجلۀ فورین پالیسی در تاریخ ۱۵ اگست ۲۰۲۴م گزارشی تحت عنوان: «چگونه ۱۰۰هزار فلسطینی در مصر پس از آن‌که پس‌اندازهای خود را برای عبور پرداخت کردند، بدون وضعیت پناهنده زندگی می‌کنند؟» در این گزارش، به وضعیت فلسطینیان غزه در مصر و چگونگی ورود آن‌ها به این سرزمین با وجود بسته بودن مرزها و محاصرۀ غزه و عدم پذیرش مصر برای اعتباردادن به آن‌ها به عنوان پناهنده، پرداخته شده است. عربی پست نیز اشاره کرده است که برخی از فلسطینیان قادرند برای درمان‌های پزشکی اورژانسی به مصر منتقل شوند؛ اما بیشتر افرادی‌که از غزه فرار کرده‌اند، مجبور به پرداخت هزینه‌های قابل توجهی به شرکت هلا برای مشاوره و گردشگری، که تنها شرکت مسئول انتقال از غزه به مصر است، شده‌اند. این شرکت هزینه‌هایی بین ۲۵۰۰ تا ۵۰۰۰ دلار برای هر نفر دریافت می‌کند؛ مبلغی‌که برای بسیاری از فلسطینیان بسیار بالا بوده و به سختی قابل پرداخت است. این گزارش، هم‌چنین به مشکلات فلسطینیان در مصر و عدم دریافت هیچ گونه حمایتی پرداخته است.

تبصره:

حلالیت می‌طلبیم از مردم عزیز غزه و تمام سرزمین مبارک؛ زیرا حکام ما تنها آن‌ها را رها نکرده اند؛ بلکه در محاصره و کشتارشان نیز شریک اند و از رژیم اشغال‌گر حمایت می‌کنند. آنان نگهبانان مرزهای آن رژیم از امت غضب‌ناک و خشمگین هستند. در رأس این حکام، رژیم مصر قرار دارد که به‌عنوان محافظ امنیتی برای این رژیم اشغال‌گر عمل می‌کند؛ در حالی‌که ارتش آن قادر است در عرض چند ساعت تمام فلسطین را آزاد کند!

حلالیت می‌طلبیم از مردم سرزمین مبارک، چرا که این رژیم، هم‌چو سایر رژیم‌ها، هرگونه همدردی با مردم غزه و مسئلۀ فلسطین را که مسئله‌ای برای تمام امت است، ممنوع می‌کند و هر کسی‌که بخواهد این مسئله را مطرح کند، سرکوب و بازداشت می‌کند و هر صدایی که به حل صحیح مسئلۀ فلسطین، یعنی حرکت ارتش‌ها برای آزادسازی آن و حمایت از مردمش، اشاره کند، خاموش می‌سازد.

آنچه در حال حاضر با مردم غزه در حال وقوع است، جنایت کاملی است که توسط رژیم یهود و ابزارهای آن انجام می‌شود. اساساً نباید میان مصر و غزه مرزی وجود داشته باشد؛ به‌ویژه با توجه به محاصرۀ کامل و محدودیت‌های مداوم و عمدی که مصر بر مردم غزه تحمیل کرده است. حال آن‌که این پول‌ها به زور از مردم غزه گرفته می‌شود تا آن‌ها بتوانند از شر خشونت رژیم یهود و یا برای دریافت درمانی‌که در غزه به دلیل وضعیت جنگ و محاصره -که مصر سهم عمده‌ای در آن دارد- قابل تأمین نیست، به مصر وارد شوند. مردم غزه و یا سرزمین مبارک با ورود شان به مصر با دریافت هویت پناهندگی در پی دریافت کمک‌های بین‌المللی هستند که توسط سازمان‌های بین‌المللی ارائه می‌شود؛ کمک‌هایی‌که رژیم‌های حاکم بالای ما هرگز آن‌ها را فراهم نمی‌سازد. این هویت و کمک‌های ناشی از آن هرگز ارزشمند نخواهد بود؛ اگر رفتار با آن‌ها مطابق با احکام شرع و آنچه باشد که بر مصر و ارتش آن واجب است. اگر امور به دست مردم مصر می‌بود، با وجود مشکلات‌شان، مردم غزه نیازی به این کمک‌ها نمی‌داشتند.

آنچه بر مصر و ارتش آن واجب است، شکستن دیوار جداکننده میان مصر و غزه و تمامی مرزهایی است که مصر را از فلسطین جدا می‌کند و هم‌چنین، بر آن‌ها واجب است که از مردم غزه به عنوان برادرانی‌که حقوق و حمایت آن‌ها بر ما واجب است، نه به‌عنوان پناهنده، استقبال کنند و به بهترین وجه از آنان مراقبت کنند. پس از شکستن دیوار و حذف مرزهایی‌که توسط استعمار کشیده شده‌اند، باید ارتش مصر را به حرکت درآورد تا تمام سرزمین مبارک را آزاد کرده و به طور کامل از مردم آن حمایت کند و رژیم اشغال‌گر یهود و هر چیزی را که مانع از حذف آنست نابود کند؛ از جمله رژیم وابسته‌ای که از قاهره حمایت می‌شود. حقیقتاً کسی‌که گفت: «آزادی قدس با آزادی قاهره آغاز می‌شود»، راست گفته است.

آزادی قاهره به معنای نابودی این نظام سرمایه‌داری است که مصر را با تمام ابزارها و نمادهایش اداره می‌کند و پایان دادن به وابستگی به امریکا و غرب به تمامی اشکال و صورت‌های آن و برپایی دولت خلافت راشده بر منهج نبوت بر خرابه‌های نظام‌سرمایه‌داری است؛ دولتی‌که رضایت الله سبحانه وتعالی را جلب کند؛ مرزهایی‌که امت را تقسیم می‌کند بردارد و وحدت تلاش به میان آورده و ارتش‌ها را بسیج کند تا سرزمین‌های خود را بازپس گیرد، مقدسات خود را آزاد و از مستضعفان، از فلسطین و اقصی شروع تا عراق، کشمیر، برمه، اندلس و دیگر سرزمین‌های اسلامی که اشغال شده‌اند، حمایت کند. این وظیفه و مکلفیت شرعی است که مصر و ارتش آن باید انجام دهند و این تنها در سایۀ اسلام و دولت خلافت راشده بر منهج نبوت محقق خواهد شد.

ای سربازان مصر، ای بهترین سربازان! ما شما را در برابر مکلفیت شرعی که الله سبحانه وتعالی بر عهدۀ شما گذاشته است، قرار می‌دهیم و در روز قیامت در برابر آن پاسخگو خواهید بود. اگر از حمایت این مسئله خودداری کنید و از کسانی‌که در تلاش برای برپایی دولت اسلام و بازپس‌گیری حاکمیت آن هستند، حمایت نکنید، مردم مصر و سرزمین‌ مبارک و کل امت اسلامی در روز قیامت گریبان‌گیرتان خواهند شد و مسئولیت شان به دوش شما خواهد بود. فرصت در دستان شماست و خیر شما را فرا می‌خواند، دست‌ تان را به دست مخلصان و دعوت‌گران عامل اسلامی که در تلاش برای تطبیق اسلام و بازپس‌گیری حاکمیت آن هستند، بدهید. امید است با این کارتان، الله سبحانه وتعالی گناهان گذشتۀ شما را ببخشد و خیر را به دستان شما بنویسد و دولت مورد انتظار امت؛ خلافت راشده بر منهج نبوت را که به شما وعده داده و رسولش صلی الله علیه وسلم به آن بشارت داده، برپا کند.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ﴾ [انفال: 24]

ترجمه: اي مؤمنان! فرمان الله را بپذيريد و دستور پيامبر او را قبول كنيد، هنگامی‌كه شما را به چيزي دعوت كند كه به شما زندگی(مادی و معنوی و دنيوی و اخروی) بخشد.

نویسنده: سعید فضل – عضو دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایۀ مصر

17صفر 1446ه.ق.

22اگست 2024م.

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

اظهارات شرم‌آور ایران در جواب به کیان یهود!

(ترجمه)

خبر:

سپاه پاسداران ایران با مشارکت یگان‌های موشکی ارتش در غرب کشور مانورهای نظامی برگزار کرد. درین هنگام سخنگوی سپاه پاسداران تأکید کرد اسرائیل در "زمان مقرر" پاسخ "حماقت" ترور رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی حماس، اسماعیل هنیه را دریافت خواهد کرد. (منبع: الجزیره نت، با اندکی ویرایش)

تبصره:

قضیۀ فلسطین به همه مسلمانان تعلق می‌گیرد. بر هر مسلمانی‌که "لا إله إلا الله و محمد رسول الله" می‌گوید فرض است که از این مسئله چشم‌پوشی نکرده و آن را به ‌عنوان یک وظیفه شرعی در نظر گرفته و بخاطر آن تلاش کند؛ چناچه الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ﴾ [انفال: ۷۲]

ترجمه: و اگر از شما در مورد دین درخواست یاری کنند، آنان را یاری نمایید!

 و نیز الله سبحانه وتعالی هشدار می‌دهد:

﴿وَإِن تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُم﴾ [محمد: ۳۸]

ترجمه: و اگر روی بگردانید گروهی را غیر شما جایگزین می‌کند که مانند شما نباشد.

 مسلمانان مانند یک پیکر واحد هستند؛ هرگاه عضوی از آن به درد آید، سایر اعضای بدن با بی‌خوابی و تب با او شریک می‌شوند؛ چنانچه الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ﴾ [مؤمنون: ۵۲]

ترجمه: به راستی این امت شماست، امتی واحد و یکپارچه و من پروردگار شما هستم؛ پس از من تقوا کنید.

اما این همه اظهارات تو خالی که ایران اخیراً در پاسخ به کیان یهود مطرح می‌کند، تنها برای حفظ آبروی رفته‌اش است که در همان ابتدای عملیات طوفان الأقصی از دست داده بود! ایران اولاً قضیه را تنها با شعارهای زبانی به حمله رژیم یهود محدود می‌کند و خون‌های پاکی که به‌طور سیل‌آسا در خیابان‌های سرزمین مبارک فلسطین جاری است را فراموش می‌کند. هم‌چنین ایران این موضوع را به یک مسئله قومی و ملی تبدیل کرده و شعار "حمایت از قضیۀ فلسطین" را بدون پذیرش حقیقی آن مطرح می‌کند و به فریادهای یتیمان و مادران داغدار گوش نمی‌دهد و از دهانش سخنان ناپاکی خارج می‌شود که این مسئله فقط به فلسطینیان مربوط است و به فراتر از آن گسترش نمی‌یابد. به این ترتیب، سرزمین اسراء و معراج را با دستان خود به قاتلان پیامبران و رسولان که مورد لعنت خالق جهان و بشریت قرار گرفته‌اند، تقدیم می‌کند...

بین این ترس و ذلت و بین شجاعت و مردانگی که خلیفه مسلمانان سلطان عبدالحمید ثانی از خود نشان داد، تفاوت زیادی وجود دارد؛ هنگامی‌که تئودور هرتزل مبلغ بیست میلیون پوند استرلینگ را به او پیشنهاد داد تا در ازای آن به یهودیان اجازه مهاجرت به فلسطین و اعطای زمینی برای اقامت بدهد. او این پیشنهاد را قاطعانه رد کرد و گفت: «به هرتزل توصیه کنید که در این موضوع قدم‌های جدی برندارد؛ زیرا من نمی‌توانم حتی یک وجب از خاک فلسطین را برای یهودیان واگذار کنم! این سرزمین ملک من نیست؛ بلکه متعلق به تمام امت اسلامی است. مردم من برای این سرزمین جهاد کرده و آن را با خون خود آبیاری کرده‌اند. یهودیان پول‌های هنگفت خود را نگهدارند؛ چون اگر روزی دولت خلافت فروپاشید، آن زمان می‌توانند فلسطین را بدون هیچ هزینه‌ای تصاحب کنند... اما اول باید از روی اجساد ما بگذرند و بعد فلسطین را تقسیم کنند.» متأسفانه، این اتفاق پس از سقوط دولت خلافت عثمانی برای ما رخ داد!

پس هر مسلمانی‌که هنوز ذره‌ای غیرت و خشم نسبت به خون برادرانش در دل دارد، باید برای بازگشت این دولتی که از ما سلب شده تلاش کند؛ زیرا همین دولت است که ارتش‌ها را پشت سر فرمانده و خلیفه‌اش بسیج خواهد کرد و مسلمانان مخلص دلاور که مشتاق آخرت هستند، با تکبیرهای بلند خویش صدای کافران منافق را خاموش خواهند کرد، بیت‌المقدس را آزاد خواهند نمود و عزت و هیبت اسلام و مسلمانان را باز خواهند گرداند و بشارت بهترین مخلوقات و رسولان یعنی محمد صلی الله علیه وسلم  را با این گفته‌اش محقق خواهند کرد:

«ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ».

ترجمه: سپس خلافت بر منهاج نبوت بر میگردد.

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

13صفر 1446ه.ق.

18اگست 2024م.

مترجم: حسین سلحشور

ادامه مطلب...

منع ورود گزارش‌گر ویژه سازمان ملل به افغانستان قابل تقدیر است، اما نفوذ «رأس الكفر» باید ریشه‌کن شود Featured

سخنگوی حکومت افغانستان، در مصاحبه‌ای با دویچه وله اعلام کرد که ریچارد بنت، گزارش‌گر ویژه حقوق بشر سازمان ملل، از ورود به افغانستان منع شده است. وی تأکید کرد که «بنت برای پروپاگاندا علیه افغانستان مأمور شده بود و کسی نیست که بتوان به سخنانش اعتماد کرد.»

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه افغانستان از این تصمیم استقبال کرده و امیدوار است که همچو تصامیم تعمیم یافته و گسترده‌تر و جامع‌تر شوند. ریچارد بنت مجری سیاست‌های دولت‌ها و نهادهای بزرگ است، اما در واقعیت، امریکا و سازمان ملل «ائمه کفر» هستند و عوامل اصلی در سرکوب اسلام سیاسی، ترویج عقاید کفری، و منحرف‌سازی مسلمانان به شمار می‌آیند. بنابراین، حکومت افغانستان باید علاوه بر هدف قرار دادن این افراد، ریشه‌های فساد، جنایت، و کفر را نیز نابود سازد.

در حالی‌که ریچارد بنت مأمور سازمان ملل است، اما متأسفانه نمایندگی سیاسی آن (یوناما) هنوز در افغانستان فعال است. یوناما نقشی فعال در ترویج ارزش‌های غربی، حقوق بشر و منحرف‌سازی مردم دارد و در گزارش‌های خود آشکارا به اسلام حمله کرده و احکام آن را "ظالمانه" توصیف کرده است. یکی از مأموریت‌های یوناما ترویج حقوق بشر در افغانستان است، در حالی‌که حقوق بشر مفهوم غیرشرعی است که ارزش‌های کفری را در خود جای داده و به‌عنوان ابزاری برای نفوذ و سرکوب از سوی قدرت‌های بزرگ مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ و در عصر حاضر مدعیان حقوق بشر، بزرگ‌ترین جنایتکاران تاریخ بشریت هستند.

امروز، مسلمانان به دلیل نداشتن خلافت در دام نظم سیاسی و نهادهای غربی گرفتار شده‌اند. نهادهای غربی به صورت چندجانبه عمل می‌کنند و با محدود کردن یک فرد نمی‌توان آن‌ها را متوقف کرد. قدرت‌های غربی با استفاده از سیاست «تهدید و تطمیع»، تلاش دارند تا نفوذ خود را در افغانستان افزایش داده و مجاهدین را از تطبیق کامل اسلام منحرف ‌سازند. هیدر بار، معاون بخش زنان دید‌بان حقوق بشر، هشدار داده است که محدودیت بر ریچارد بنت پایان کار نیست و آن‌ها از راه‌های دیگری به فعالیت خود ادامه خواهند داد. او به‌نحوی به نهادهای مدنی که با غرب رابطه ارزشی، سیاسی و استخباراتی دارند، اشاره کرد.

بنابراین، حکومت افغانستان باید علاوه بر محدود کردن این افراد، به‌طور اساسی نهادها، سازمان‌های غیردولتی(NGOs)، پروسه‌های غربی، و نفوذ اقتصادی و سیاسی استعمار را ریشه‌کن کند. این امر تنها زمانی ممکن خواهد بود که دولت خلافت راشده ثانی تأسیس شود و با پایه‌گذاری نظم نوین جهانی، امت مسلمه را از محاصره چندجانبه دولت‌ها و سازمان‌هایی که "رأس الکفر" نامیده می‌شوند، آزاد کند.

وَإِن نَّكَثُوا أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ ۙ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ [التوبه، ۱۲]

و اگر سوگندهای خود را پس از پیمانشان شکستند و در دینتان طعنه زدند، (شما هم) با پیشوایان کفر بجنگید - ایشان بی‌گمان پایبند (به هیچ سوگندی) نیستند - شاید (از پیمان‌شکنی و یا کفرشان) باز ایستند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

تعامل نزدیک و استقبال گرم از هیئت ازبیکستانی نشان‌دهنده‌ی حمایت از حُکام ظالم است Featured

عبدالله عارف‌اف، نخست‌وزیر ازبیکستان، در رأس یک هیئتِ اقتصادی وارد کابل شده و با مقام‌های ارشد حکومت افغانستان دیدار کرد. نتیجه‌ی این دیدار امضای ۳۵ یادداشت تفاهمنامه همکاری‌ میان ازبیکستان و افغانستان در زمینه‌های اقتصاد، انرژی، ترانسپورت و تجارت به ارزش حدود ۲.۵ میلیارد دالر بود.

حکومت افغانستان در حالی با آغوش باز از هیئت ازبیکستانی استقبال کرد که ازبیکستان در سرکوب مسلمانان، دعوت‌گران و مجاهدین آسیای میانه که خواهان اقامه اسلام هستند، نقش فعال دارد. از طرف دیگر، ازبیکستان کشوری است که در گذشته پایگاه هوایی خود را برای اشغال افغانستان در اختیار امریکا و ناتو قرار داده بود و در اشغال ۲۰ ساله افغانستان نقش تأمین‌کننده را ایفا می‌کرد. به همین دلیل است که ازبیکستان برای امریکا همچون اسرائیل در منطقه اهمیت دارد.

ازبیکستان، سرزمینی که توسط لشکر اسلام فتح شد و تحت حاکمیت خلافت قرار گرفت و علمای بزرگی چون بخاری، ترمذی و ابو منصور ماتریدی رحمهم الله در فضای ایمانی آن زندگی می‌کردند، اما متأسفانه امروز تحت حکم‌رانی حُکام جابر قرار دارد که فرزندان آن سرزمین را به جرم اسلام سرکوب می‌کنند.استقبال گرم از هیئت ازبیکستانی از سوی حکومت افغانستان نشان‌دهنده‌ی حمایت آن از حُکام ظالم است، در حالی‌که مکلفیت اصلی‌اش باید دفاع از امت مظلوم باشد که هر روز زیر پای این حُکام سرکوب می‌شوند. مسلمانان و گروه‌های جهادی آسیای میانه به قدرت رسیدن مجاهدین را در افغانستان به فال نیک گرفتند و امید شکستن مرزها و آزادی سرزمین خود را داشتند، اما تعامل نزدیک نظام حاکم با دیکتاتورهای ظالم آسیای میانه این امیدها را به یأس مبدل ساخت و با تعاملات سیاسی واقتصادی این ذهنیت را به میان آورد که نظام حاکم بیشتر از این‌که در کنار مسلمانان آسیای میانه باشد، در سمت اشتباه تاریخ و در کنار دیکتاتورهای ظالم قرار دارد.

ازبیکستان کدام کشور قدرتمندی نیست که توانایی ایجاد روابط مستقل سیاسی و پیشبرد پروژه‌های بزرگ اقتصادی را دارا باشد، بلکه خودش یک کشوری تابع بوده که به نیابت از امریکا و روسیه اهداف استعماری را در افغانستان به پیش می‌برد. در واقع در عقب این وعده‌ها و  پروژه‌های اقتصادی ازبیکستان، اهداف سیاسی و استخباراتی نهفته است. هرچند حُکام افغانستان پروژه‌های اقتصادی منطقوی را بازی «برد ـ برد» می‌دانند، ولی کسی که از زاویه سیاست اسلامی به این پروژه‌ها نگاه کند، این بازی «برد ـ باخت» است که در آن افغانستان در جایگاه بازنده قرار دارد.

ساختن اقتصاد بزرگ با احکام اسلام در تضاد نیست، اما اگر اسلام معیار گرفته نشود و برعکس اقتصاد «محور» قرار گیرد، این امر باعث می‌شود که حکومت به نظام سرمایه‌داری مبدل شود. این سیاست‌ها نشان می‌دهد که حُکام ما راه‌حل‌های اسلامی را غیرواقعی دانسته و آن‌ها را کنار می‌گذارند و سیاست پراگماتیک و واقع‌گرایانه را در پیش می‌گیرند. اگر حُکام درک واضحی از نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اسلام ندارند، باید به حزب‌التحریر یا سایر جریان‌هایی که این درک را دارند، مراجعه کنند. در غیر این صورت، نباید مردم را در فتنه بیندازند؛ چرا که استقبال از حُکام ظالم باعث می‌شود که مسلمانان افغانستان در شناخت خوب و بد دچار خطا شوند و نتواند جابر را از عادل تفکیک کنند.

حکُام باید بدانند که تنها با تأسیس خلافت راشده ثانی است که اسلام تطبیق و تمکین می‌یابد و امت اسلامی از دیگر امت‌ها متمایز می‌گردد و خلیفه کسی است که مبتنی بر اسلام، تمدن قدرتمندی را تأسیس می‌کند و به جای تعامل با ظالمان، به یاری مظلومان می‌شتابد. در واقع کسانی که تنها از الله سبحانه وتعالی یاری می‌طلبند، در تطبیق اسلام صبر پیشه نموده و در سیاست خود تقوا را رعایت می‌کنند، الله سبحانه وتعالی چنین انسان‌هایی را خلافت و قدرت جهانی نصیب نموده و وارث زمین قرار می‌دهد.

قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا ۖ إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ [الاعراف، ۱۲۸]

موسی به قوم خود گفت: «از خدا یاری جویید و (پایداری و) شکیبایی ورزید. بی‌گمان زمین از آنِ خداست؛ آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد به ارث (از دیگران) می‌دهد و (آن بزرگْ زندگی و) فرجام (نیک) برای متقیان است.»

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

آقای فیدان، شما نمی‌توانید تنها با ایراد سخنرانی‌ها، غزه را مطالبه کنید!

بسم الله الرحمن الرحم

(ترجمه)

خبر:

وزیر امور خارجه ترکیه، هاكان فیدان، در تاریخ 5 آگست به دعوت وزیر امور خارجه مصر، عبد العاطی، به مصر سفر کرد.

تبصره:

وزیر امور خارجه ترکیه، هاكان فیدان، که به تماس‌های خود در مصر ادامه می‌دهد، با رئیس‌جمهور مصر، عبدالفتاح السیسی، دیدار کرد. علاوه بر روابط دوجانبه، آخرین تحولات در غزّه نیز در دستور کار فیدان قرار داشت. در نخستین روز سفر رسمی دو روزه، هاكان فیدان به همراه مقامات مصری از بندر العریش و گذرگاه رفح مرزی بازدید کرد؛ جایی‌که قتل، نسل‌کشی، کشتار و بی‌رحمی هم‌چنان ادامه دارد. فیدان با استفاده از همان عباراتی‌که همیشه به کار می‌برد، اظهار داشت که ترکیه تا پایان در کنار مردم فلسطین خواهد بود و به انجام وظیفه اخلاقی و انسانی خود با کرامت ادامه خواهد داد.

این اظهارات را هاكان فیدان درحالی بیان می‌کرد که رژیم یهودی در طرف دیگر مرز به کشتار مسلمانان ادامه می‌داد. این اظهارات ناامید کننده و خردکننده وزیر امور خارجه ترکیه، که کشورش به عنوان یکی از ده کشور قدرتمند منطقه محسوب می‌شود، به نظر می‌رسد که مشابه صحبت‌های یک فعال سیاسی باشد.

این اظهارات فیدان نمی‌تواند مانع از کشتارها، نسل‌کشی‌ها و جنایات ضدّ بشری شود که رژیم یهودی در غزّه در طول ماه‌ها مرتکب شده است؛ بلکه برعکس ممکن است آن را تشویق کند. فیدان، که در جریان سفر خود به مصر به ترور رئیس دفتر سیاسی حماس، اسماعیل هنیه، در تهران نیز اشاره کرد، گفت: «وقتی که رژیم یهودی کشتار مسلمانان در غزّه را آغاز کرد، ایالات متحده  امریکا به آن‌ها و مقامات مصری گفت ای کاش، به کشورهای دیگر بگویید وارد جنگ نشوند، و بار دیگر، زمانی‌که رژیم یهودی سفارت ایران در دمشق را هدف قرار داد، ایالات متحده به همین شکل گفت ای کاش، دخالت کنید، به ایران بگویید حمله نکند.»  فیدان اشاره کرد که همین وضعیت در ترور اسماعیل هنیه نیز اتفاق افتاده است.

آنچه باید در اینجا مورد توجه قرار گیرد این است که اظهارات فیدان حقیقتی را فاش می‌کند. به این معنا امریکا، که ترکیه در دایره نفوذ سیاسی آن قرار دارد و به عنوان ابزار منافعش در منطقه استفاده می‌شود، به تمامی این خواسته‌ها با این پاسخ برخورد می‌کند که دولت کاملاً مطیع و وفادار است.  بنابراین، اظهارات هاكان فیدان به وضوح به معنای اعتراف به خیانت است.

هاكان فیدان که هم‌چنین درباره غزّه اظهاراتی داشت، گفت: دوستان اسرائیل باید این حلقه را به دست گرفته و در حال حاضر مالک آن باشند. آیا فیدان نمی‌داند که این جامعه خشن و شورشی، انگار که در فضا زندگی می‌کند، به‌طور کامل در دست آمریکا و غرب است؟ دوباره، آیا شما نیستید که ضمانت این رژیم خبیث را در دست دارید و آن را در هر صحنه‌ای حمایت می‌کنید؟ آیا شما نیستید که به عنوان دوستان امریکا و متحدانش، ده‌ها محموله تسلیحاتی به این رژیم اشغالگر ارسال کرده‌اید؟

در حالی‌که امریکا و غرب از رژیم یهودی حمایت می‌کنند، همه انواع پشتیبانی را به آن ارائه می‌دهند و بر ارزش‌های انسانی و اخلاقی پا می‌گذارند تا آن را محافظت کنند، شما چه کرده‌اید جز محکومیت، سخنرانی، تجمع و فریاد زدن؟ شما حتا از نظر لوژستیکی نیز از رژیم یهودی پشتیبانی کرده‌اید.

با وجود این‌که دولت شما تصمیم به تحریم رژیم یهودی گرفته است، هنوز کشتی‌ها از بنادر ترکیه به بنادر رژیم اشغالگر ارسال می‌شوند و سفارت ترکیه در تل‌آویو هم‌چنان فعال است و حتا نتوانسته‌اید آن را ببندید! آیا این به معنای حمایت از برادران و خواهران شما، و پشتیبانی و مراقبت از آن‌هاست؟!

اگر واقعاً می‌خواهید از مسلمانان غزّه حمایت کنید، این کار با محکومیت، سخنرانی، و شلوغ‌کاری انجام نمی‌شود، بلکه با ارسال نیروهای نظامی به فلسطین برای ریشه‌کن کردن رژیم یهودی از سرزمین مبارک فلسطین می‌شود. تنها به این روش است که مالکیت به‌طور واقعی بازپس‌گرفته می‌شود و باقی فقط حرف است.

نویسنده: یلماز شیلک

10صفرالخیر1446ه.ق.

15اگست 2024م.

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...

از پاکستان تا فلسطین... ای ارتش‌های مسلمانان، صلاح الدین این عصر کجاست؟!

(ترجمه)

هم‌چو دفعات قبل، در تاریخ 11 آگست 2024م، دولت پاکستان مجدداً در واکنش به کشتار جدیدی در غزه، با صدور اعلامیه‌ای محکومیت، رفع مسئولیت کرد. در 10 آگست 2024م، رژیم صهیونیستی با پرتاب موشکی بر پناهندگان در مدرسه‌ای در شرق غزه حین نماز صبح، بیش از صد مسلمان را به شهادت رساند. اکثر اجساد شناسایی نشد و قطعات بدن‌شان در کیسه‌ها دفن گردید.

اما فرمانده قدرت‌مندترین ارتش مسلمانان، که توانایی پایان دادن به اشغال صهیونیستی را در عرض چند ساعت دارد، تنها با گفتن «قلب‌های‌مان از خون اشک می‌ریزد»، مسئولیت خود را بجا آورد. با وجود وحشی‌گری‌هایی‌که یهودیان تمام اصول و اخلاق را زیر پا می‌گذارد، فرمانده ارتش از اقدام نظامی علیه رژیم صهیونیستی جلوگیری کرده است؛ زیرا قادر به انجام هیچ عملیاتی خارج از دستورات واشنگتن نیست. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿رَضُواْ بِأَنْ يَكُونُواْ مَعَ الْخَوَالِفِ وَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ﴾ [توبه: 87]

ترجمه: ‏آنان بدين خوشنودند كه با زنان خانه‌نشين (و پيران و بيماران و كودكان) باقی بمانند. دل‌های شان (با خوف و نفاق) مهر زده شده است و لذا نمی‌فهمند (كه عزّت دنيا و سعادت آخرت در جهاد و پيروی از پيامبر است و بس).‏

طیارات جنگی، پهپادها، تانک‌ها و سلاح‌های دیگر رژیم صهیونیستی که از سوی ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، آلمان، هند و سایر کشورهای مخالفِ اسلام تأمین می‌شود، بالای مسلمانان آتش می‌بارند. نه بیمارستان‌ها و نه هم مکاتب از آسیب در امان اند. اردوگاه‌های پناهندگان نیز هدف حملات قرار می‌گیرند. هیچ چیز از ویرانی در امان نیست و این ویرانی مردان، زنان، کودکان، پیران و حتی درختان و سنگ‌ها را فراگیر شده است. با این حال، ارتش‌های مسلمانان به تماشا نشسته‌اند؛ گویی این جنایات در کهکشان دوردست، میلیون‌ها سال نوری از ما فاصله دارد!

متأسفانه، زنجیرۀ فرماندهی ذلت‌آوری‌که توسط مقامات خائن برقرار شده، شکسته نمی‌شود و هیچ اقدامی برای ادای مکلفیت جهاد صورت نمی‌گیرد، با آن‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ» (رواه الترمذی)

ترجمه: نیست هیچ (حق) طاعت و فرمان‌برداری از مخلوق در معصیت خالق.

و الله سبحانه وتعالی نیز فرموده است:

﴿إِلَّا تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَاباً أَلِيماً وَيَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّوهُ شَيْئاً وَاللهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴾ [توبة: 39]

ترجمه: ‏اگر برای جهاد بيرون نرويد، الله شما را (در دنيا با استيلای دشمنان و در آخرت با آتش سوزان) عذاب دردناكی می‌دهد و (شما را نابود می‌كند و) قومی را جايگزين تان می‌سازد كه جدا از شمايند (و پاسخگوی فرمان الله اند و در اسرع وقت دستور او را اجرا می‌نمايند. شما بدانيد كه با نافرمانی خود تنها به خويشتن زيان می‌رسانيد) و هيچ زيانی به الله نمی‌رسانيد (چرا كه الله بی‌نياز از همگان و دارای قدرت فراوان است) و الله بر هر چيزی توانا است (و از جمله بدون شما هم می‌تواند اسلام را پيروز گرداند و همچنين شما را از بين ببرد و دستۀ فرمانبرداری را جانشين شما كند).‏

ای نیروهای مسلح و ای مجاهدین پاکستان!

اگر به جای این تعداد از مسلمانان، چند حیوان کشته می‌شد، نظام جهانی منحرف غرب به شدت واکنش نشان می‌داد. اما جان مسلمانان به دلیل عدم وجود حامی واقعی‌شان، یعنی خلافت راشده، ارزان و بی‌ارزش پنداشته می‌شود. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«إِنَّمَا الْإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ» (مسلم)

ترجمه: یقیناً امام سپری است که شما از عقب آن می‌جنگید و به او پناه می‌برید.

 ای ارتش‌های مسلمانان!

مسئولیت جان مسلمانان به طور خاص بر عهده شماست! شما کسانی هستید که فرمان الله سبحانه وتعالی را نادیده گرفته و منتظر دستورات جهاد از رهبری‌های وابسته به غرب هستید. از اهمال‌کاری دست بردارید و از حزب‌التحریر حمایت کنید تا خلافت را بر منهج نبوت تأسیس کند؛ زیرا خلافت است که امت را محافظت و ارتش‌ها را برای جهاد به حرکت درمی‌آورد تا تمام سرزمین مبارک فلسطین آزاد شود و خلیفۀ شما کسی خواهد بود که شما را برای جهاد در راه الله سبحانه وتعالی رهبری خواهد کرد تا إن‌شاءالله تکبیرها را در ساحات و میدان‌های مسجدالاقصای آزاد‌شده بلند کنید.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایۀ پاکستان

11 صفر 1446ه.ق.

16 آگست 2024م.

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

دست باز رژیم صهیونیستی و دستان بستۀ ما!

بسم الله الرحمن الرحیم

(ترجمه)

خبر:

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، اعلام کرد که اسرائیل در حال نبرد در چندین جبهه علیه آنچه به عنوان محور مقاومت به رهبری ایران شناخته می‌شود، است. او تهدید کرد؛ هر کسی‌که تهدیدی به اسرائیل باشد، در هر نقطه‌ای که باشد هدف قرار خواهد گرفت. هم‌چنین، یک شبکه تلویزیونی اسرائیلی گزارش داد که مشورت‌های امنیتی درباره واکنش اسرائیل به حمله احتمالی ایران آغاز شده است. (منبع: خبر گزاری الجزیره)

تبصره:

سال‌هاست که رژیم صهیونیست غاصب و بزدل، خشونت و قدرت خود را هم در داخل فلسطین و هم خارج از آن به نمایش گذاشته است و بدون ترس، سرزمین‌های مسلمانان و حکام‌شان و حتی سازمان‌های بین‌المللی و قوانین جهانی را به چالش می‌کشد. گویی درجهان قدرتی وجود ندارد که بینی‌اش را به خاک مالد؛ این در حالی‌ست که میلیاردها انسان و تجهیزات نظامی در جهان وجود دارند؛ ولی این رژیم هم‌چنان با قدرت پیش می‌رود.

الله سبحانه وتعالی در قرآن کریم ترس و بزدلی یهودیان را این‌گونه توصیف کرده است:

﴿لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرًى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاءِ جُدُرٍ ۚ بَأْسُهُم بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ ۚ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْقِلُون [حشر: 14]

ترجمه: آن‌ها هرگز با شما بصورت گروهی نمی‌جنگند، جز در دژهای محکم یا از پشت دیوارها! پیکارشان در میان خودشان شدید است، (امّا در برابر شما ضعیف!) آن‌ها را متّحد می‌پنداری؛ در حالی‌که دل‌های‌شان پراکنده اند؛ این به خاطر آن است که آن‌ها قومی هستند که تعقّل نمی‌کنند!

هم‌چنین، ذلتی را که الله سبحانه وتعالی بر یهودیان تحمیل کرده را این‌گونه بیان می‌کند:

﴿ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِّنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِّنَ النَّاسِ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الْمَسْكَنَةُ ۚ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ الْأَنبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ ۚ ذَلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُوا يَعْتَدُونَ﴾ [آل عمران: 112]

ترجمه: هرجا یافت شوند، مهر ذلت بر آنان خورده است؛ مگر با ارتباط به الله (و تجدید نظر در روش ناپسند خود،) و (یا) با ارتباط به مردم (و وابستگی به این و آن) و به خشم الله گرفتار شده‌اند و مهر بیچارگی بر آن‌ها زده شده؛ چرا که آن‌ها به آیات الله کفر می‌ورزیدند و پیامبران را بناحق می‌کشتند. این‌ها بخاطر آنست که گناه کردند و (به حقوق دیگران،) تجاوز می‌نمودند.

با وجود این همه، می‌بینیم که رژیم صهیونیستی با قدرت و تسلط کامل عمل می‌کند؛ گویی که این قدرت و نفوذ تنها برای آن‌ها مقدر شده و هیچ‌کس دیگری به آن دسترسی ندارد!

این واقعیت به ما یادآور می‌شود که اگر سر از بدن جدا شود، تمامی اعضا فلج خواهند شد و کسی‌که خود را به دست دشمن بسپارد، دستانش بسته خواهد ماند. این دقیقاً وضعیت امروز امت اسلام است؛ سری‌که با نبود خلافت و خلیفه از بدنش جدا شده و اراده‌ای که به دست دشمنانش افتاده است؛ زیرا حکام خیانت‌کار و دست‌نشانده، امور آن را در دست گرفته‌اند. از این‌رو، وضعیت امت چیزی جز آنچه امروز شاهدش هستیم نخواهد بود.

باید همه بدانند که ترور اسماعیل هنیه و همراهش، در قلب تهران پایتخت ایران، نقطه پایان جنایات این رژیم غاصب نخواهد بود. ساعاتی پیش از آن، فؤاد شکر در ضاحیه جنوبی بیروت، پایتخت لبنان، به کام مرگ کشیده شد و پیش‌تر از آن، سفارت ایران در قلب دمشق، پایتخت سوریه، هدف حمله‌ای مرگبار قرار گرفت که به جان‌باختن شماری از فرماندهان برجسته نظامی ایرانی انجامید.

این رژیم هم‌چنان به تهدید و وعده برای اجرای ترورهای بیشتر در گوشه و کنار جهان ادامه می‌دهد و با غرور بی‌پرده از توانایی خود برای نفوذ به پایتخت‌های کشورهایی‌که خود را مستقل و ایمن می‌پندارند، سخن می‌گوید. وزرای این رژیم و فرماندهان ارتش آن، با وقاحت و جسارت بی‌مانند، اعلام کرده‌اند که به هرکسی‌که در برابرشان بایستد، خواهند رسید و در قلب پایتخت‌های جهان اسلام ضربه خواهد زد؛ بی‌آنکه هراسی به دل راه دهند. اما در این میان، از حاکمان این کشورها نه پاسخی دیده می‌شود و نه مقاومتی و هیچ تدبیری برای مهار این دشمن ستمگر اندیشیده نشده است! رژیم صهیونیستی به‌آسانی در سرزمین‌های اسلامی دست به کشتار می‌زند.

ای ارتش‌های مسلمان، تا کی می‌خواهید این خفت و خواری را به جان بخرید؟!

نویسنده: عبدالله القاضی

13 صفرالخیر 1446ه.ق.

یکشنبه 18 اوت/آگوست 2024م.

مترجم: محمدیاسین سادات

ادامه مطلب...

بیعت عقبۀ دوم؛ نصرت دین و اقامۀ دولت اسلامی

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

در ماه ذوالحجۀ سال دوازدهم بعثت پس از بعثت رسول الله صلی الله علیه وسلم در اواسط ایام تشریق برابر با 622م یک حادثۀ بسیار بزرگی در ایام حج به وقوع پیوست؛ چنانچه هیأتی از أوس که تعدادشان به هفتادوپنج نفر می‌رسید، از جمله کسانی بودند که الله و رسولش را استجابت نموده و با رسول الله صلی الله علیه وسلم ملاقات نمودند. البته بعد از کار و فعالیت بزرگی که مصعب ابن عمیر رضی الله عنه در مدینۀ منوره انجام داده بود و با رهبران، بزرگان و عام مردم ارتباطات قوی بر قرار کرده و ذهنیت عام مردم را به طرف اسلام جهت داد و آماده نصرت دادن‌شان نموده بود. بناءً حضور این هیأت، نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم و ملاقات با ایشان به هدف دادن نصرت و قوت بود تا دعوت به مرحلۀ جدید یعنی به مرحلۀ تطبیق عملی انتقال یابد.

رسول الله صلی الله علیه وسلم همرای این هیأت صحبت کردند و وقتی ظرفیت و توانائی خوب شان را دیدند، با ایشان وعده گذاشتند تا در اواسط روزهای تشریق در منطقه عقبه، در دل شب همرای شان ملاقات نمایند و برای شان گفتند:

«لا توقظوا نائما ولا تنتظروا غائبا»

ترجمه: خوابیده‌ای را بیدار نکنید و به انتظار غائبی ننشینید.

بناءً در موعد معینه و بعد از گذشت ثلث اول شب، از خواب‌گاه شان مخفیانه می‌رفتند تا مبادا کارشان افشاء گردد تا  این‌که به عقبه رسیدند و همۀ شان به کوه بالا شدند که دو زن نیز همرای شان بودند(ام عماره و ام منیع). در آنجا به انتظار رسول الله صلی الله علیه وسلم ماندند تا رسول الله صلی الله علیه وسلم آمدند و با رسول الله صلی الله علیه وسلم، عباس رضی الله عنه که تا آن وقت مسلمان نشده بود نیز همراه بود تا در مورد برادرزاده‌اش مطمئن گردد. عباس رضی الله عنه اولین کسی بود که به سخن آغاز نموده گفت: «ای گروه خزرج! محمد(صلی الله علیه وسلم) از ما است که این را شما می‌دانید و تا اکنون ما آن را از قوم خود محافظت نمودیم و او تا اکنون در میان قوم و شهرش با عزت بوده؛ اما حالا به سوی شما متمایل شده و پناه آورده است؛ اگر شما به آنچه وی را  به طرف آن دعوت کردید وفا می‌کنید و آنرا از مخالفین‌اش محافظت می‌کنید، پس آنچه که تعهد کردید به آن عمل کنید و اگر آن را به دشمن می‌سپارید و بعد از خروج از سرزمین‌اش آن را تنها و خوار می‌سازید، پس از همین اکنون آن را به خودش بگذارید!

 آنان وقتی سخنان عباس رضی الله عنه را شنیدند گفتند؛ آنچه گفتی شنیدیم، سپس گفتند: یا رسوالله تو سخن بگو و آنچه که برای خود و پروردگارت دوست‌داری از ما عهد و پیمان بگیر! رسول الله صلی الله علیه وسلم بعد از تلاوت قرآن و ترغیب نمودن شان به سوی اسلام در جواب فرمودند:

«أُبَايِعُكُمْ علی أنْ تَمنعُونِی مِما تمنعُون مِنْهُ نِساءكُمْ اوأبْناءکُمْ»

ترجمه: با شما به این شرط بیعت می‌کنم که از من، هم‌مانند زنان و فرزندان تان محافظت ‌کنید.

همین بود که "براء" دست خود را به مقصد بیعت به سوی آن دراز کرد و گفت: «یا رسول الله بیعت نمودیم! قسم به الله که ما اهل جنگ وسختی هستیم و این جنگ و سختی‌ها را از بزرگان خود به ارث بردیم؛ اما قبل از این‌که "براء" سخنانش را به پایان برساند؛ ابوالهیثم ابن تیهان بر سخنانش اعتراض نموده گفت: «یا رسول الله بین ما و یهود پیمان است و اگر ما این پیمان‌ را با آن‌ها قطع کنیم؛ سپس الله سبحانه وتعالی ترا پیروز گرداند، در آن زمان به سوی قوم خود باز می‌گردی؟ رسول الله صلی الله علیه وسلم تبسم کرده و فرمودند:

« بل الدَّم الدَّام، والْهدْم الْهدْم، أنا مِنْكُمْ وأنْتُمْ مِنی ِ، أُحارِبُ منْ حاربْتُمْ، وأسالم منْ سالمْتُمْ»

ترجمه: خون در مقابل خون، ویرانی در مقابل ویرانی، من از شما هستم و شما از من، با هرکس شما بجنگید می‌جنگم و با هرکس شما صلح کنید صلح می‌کنم.

 این‌جا بود که این قوم اقدام به بیعت کردند. باز عباس بن عبادة اعتراض نموده گفت: «ای گروه خزرج! آیا می‌دانید که به چه چیزی با این مرد بیعت می‌کنید؟ شما با این مرد بیعت می‌کنید که با سرخ و سیاه بجنگید؛ اگر فکر می‌کنید که هرگاه اموال شما در معرض نابودی قرار‌گیرد و بزرگان شما در معرض قتل و کشته شدن، در آن وقت آن را به دشمن می‌سپارید، همین حالا آن کار را انجام دهید! قسم به الله که اگر این کار را انجام دهید، خواری دنیا و آخرت شما را دامن‌گیر خواهد شد و اگر شما فکر می‌کنید که با بیعت آن وفا می‌کنید؛ اگرچه با قیمت از دست‌دادن اموال و بزرگان تان باشد؛ پس آن را بگیرید! قسم به الله که این کار به خیر دنیا و آخرت شما است.»

آن قوم جواب داده گفتند: «ما آن را در هر شرائطی با خود می‌گیریم؛ اگرچه به قیمت از دست‌دادن اموال و بزرگان ما باشد. سپس گفتند: یا رسول الله اگر ما چنین کنیم، در بدل آن چه چیزی برای ما داده خواهد شد؟ رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: جنت. همین بود که دست‌های شان را به سوی رسول الله صلی الله علیه وسلم دراز نمودند و با این کلمات با رسول الله صلی الله علیه و سلم بیعت کردند: «ما رسول الله صلی الله علیه وسلم را بر سمع وطاعت بیعت کردیم، در حالت سختی و آسانی، در حالتی که به میل ما برابر باشد و یا نباشد. ما با او بیعت نمودیم که با اهل منازعه حق را بگوئیم و لو در هرجائی که باشد. ما بیعت کردیم که به خاطر بیان حق از ملامت هیچ ملامت‌گری نترسیم؛ وقتی از بیعت فارغ شدند، رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«أخْرِجُوا إِلی ِمنْكُمُ عشرة نقِيبا ، يكُونُون على قومِهِمْ»

ترجمه: از میان خود ده نقیب(بزرگ) به سوی من برگزینید که(مورد اعتماد و مسلط) بر قوم خود باشند.

سپس ایشان نه نفر از قوم خزرج تعیین کردند و سه نفر از أوس. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

« أنْتُمْ على قوْمِكُمْ بِمافِيهِمْ كُفلاء، ككفالةِ الْحوارِیيِن لِعِيسى بنِ مرْيَم،وأناكفِيلٌ على قوْمِي»

ترجمه: شما کفیلان قوم خود هستید، مانند حواریون عیسی ابن مریم(علیه السلام) و من نیز کفیل قوم خود هستم.

گفتند، بلی یا رسول الله! سپس به خواب‌گاه‌های شان بازگشتند و بار و کوچ شان را گرفته و به مدینه بازگشتند. بعد از آن رسول الله صلی الله علیه وسلم مسلمانان را دستور به هجرت به سوی مدینه دادند؛ سپس خود رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز با ابوبکر صدیق رضی الله عنه به مدینه هجرت نمودند و دولت تأسیس شد. این بیعت بزرگی بود که در ایام حج صورت گرفت و یک کار سیاسی بسیار بزرگ بود. این مسأله از احکام طریقه برای اقامۀ حاکمیت اسلام به شمار می‌رود که بعد از این‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم مقدمات را برای ایجاد مردان صاحب کفایت فراهم ساختند که این مردان از اصحاب مهاجر بود و ایجاد افکار عمومی برای نظام سیاسی اسلام بود که حاکمیت کفر را از بین می‌برد. این چیزی بود که قریش از آن ترس داشته و از آن حساب می‌برد. به خاطر همین مسأله به شدیدترین حالت و با  قوت قلب در کنار رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌جنگیدند.

چیزی‌که امروزه ما به آن نیاز شدید داریم، همانا حرکت‌دادن اهل قوت برای نصرت نظام بزرگ اسلام، یعنی خلافت بر منهج نبوت است؛ خلافت بر منهج نبوت که حزب‌التحریر راهنمای آن بوده و هرگز با اهل خود دروغ نمی‌گوید و آماده‌گی درستی با مردان صاحب کفایت و دانایی دارد که قادر به انجام و تطبیق آن در میدان واقعیت  هست؛ اشخاص با کفایتی‌که سیاست‌های منطقه و جغرافیایی کنونی، وسیاست‌های بین‌المللی را درک نموده و در این عرصه زبردست و هوشیار هستند.

رأی عامی‌که حزب‌التحریر برای خلافت در بین امت ایجاد کرده، امت را به جایی قرار داده که شوق به سوی خلافت و بازگشت آن دارند و زبان شان به این مسأله گویا است. وحشت و ترس غرب از بازگشت خلافت بعد از تحولات بزرگ در بین امت اسلامی محسوس است؛ چنانچه افزایش اظهارات و پلان‌های شان بر ضد خلافت و بر ضد دعوت‌گران آن این مطلب را تأکید بیش‌تر می‌کند. ریتچاددانات مشاور دفاعی دیویدکامرون نخست‌وزیر بریتانیا به تاریخ 17 می 2010م به روزنامۀ "ذی‌نشین" به وضاحت گفت: «وقتی مسلمانان افکار سیاسی را در اسلام و نظام خلافت را اختیار کردند، این یک عملکرد غیرمقبول بوده که از جانب بریتانیا با عکس‌العمل نظامی مواجه خواهد شد. او این سخنانش را توجیه نموده گفت: او با نماز و اقامۀ شعائر دینی مسلمانان تا وقتی با زندگی سیاسی و ارزش‌های غربی تسلیم باشند، مشکلی ندارد.»

به اين شكل جنگ حکام مسلمانان در برابر برنامۀ خلافت، نافذ ساختن تعلیمات غرب و دستورات و برنامه‌های شان بوده که تحت نام "جنگ علیه تروریزم" به پیش می‌برند و با اعمالی چون گرفتاری، قتل و تنگ ساختن عرصه دعوت بر حاملین دعوت و تبلیغات سوء رسانه‌ای اقدام می‌کنند. هم‌چنان علمای درباری را برای مشروعیت بخشیدن این جنگ شان من‌حیث یک ابزار و وسیله استفاده می‌کنند؛ چنانچه شیخ ماهر معیقلی در خطابۀ اخیر روز عرفه گفت: «حج جای برای شعارهای سیاسی و حزب‌گرائی نیست... درحالی‌که او مردم را به سوی نظام‌های فراخواند که ادای مناسک حج را می‌توان با امنیت و آرامش در زیر سایۀ شان اداء کرد.» در حقیقت این‌چنین خطابه‌ها، عملی است برای جداساختن دین از سیاست؛ یعنی عقیدۀ غرب کافر و تغییر اسلام به یک دین کاهنی مانند نصرانیت.

ما امروزه چقدر نیاز به نصرت داریم در حالی‌که امت اسلامی متلاشی و سرگردان بوده و در میان شان کشیدگی خونین وجود دارد؛ چنانچه در سودان، لیبیا، عراق وجود دارد و آنچه در فلسطین و غزۀ هاشم جریان دارد که خانه‌ها بر سر مردم ویران می‌شود، قتل و کشتار بالای اهل مظلوم فلسطین از جانب یهود به همکاری امریکا و غرب صلیبی صورت می‌گیرد. امروزه ما چقدر نیاز به نصرت ارتش‌های خود در سرزمین‌های اسلامی برای اقامۀ خلافت داریم تا تاریخ و زمین را در خلافت بر منهج نبوت از سر بسازد؛ خلافتی‌که وعدۀ الله سبحانه وتعالی و بشارت رسول الله صلی الله علیه وسلم است.

ای اهل قدرت! امروزه امت شدیداً به انتظار حرکت شماست تا آن‌ها را دریابید و از زیر یوغ ظلم و کفر نجات داده و عزت شان را بر گردانید! بجنبید و این تاج وتخت‌های خائنین به الله ورسول و مٶمنین را درهم بشکنید و حزب‌التحریر را برای رهبری این برنامۀ خلافت نصرت دهید! شما به این صدا لبیک بگوئید تا دوباره عمل انصار را جدیداً تکرار کنید تا توسط شما خلافت ثانی بر  منهج نبوت تأسیس:

﴿ويوْمئِذ يفْرحُ الْمُؤْمِنُون * بِنصْرِ اللهِ ينصُرُ من يشاءُ وهُو الْعزِيزُ الرَّحِيم﴾ [روم: 4-5]

ترجمه: و در آن روز، مؤمنان (خوشحال می‌شوند) از ياری الله. الله هر كسی را كه بخواهد با نصرت خود ياری می‌دهد و او بس چيره (بر دشمنان خود) و بسيار مهربان (در حق دوستان خويش) است.‏

نویسنده: عبدالله حسین (ابومحمدالفاتح)

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

اعلان فوتی یک دعوت‌گر

  • نشر شده در لبنان

(ترجمه)

﴿مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا﴾ [احزاب: 23]

ترجمه: در ميان مؤمنان مردانی هستند كه با الله راست بوده‌اند، در پيمانی كه با او بسته‌اند. برخی پيمان خود را بسر برده‌اند (و شربت شهادت سركشيده‌اند) و برخی نيز در انتظارند (تا كی توفيق رفيق می‌گردد و جان را به جان آفرين تسليم خواهند كرد). آنان هيچ گونه تغيير و تبديلی در عهد و پيمان خود نداده‌اند (و كم‌ترين انحراف و تزلزلی در كار خود پيدا نكرده‌اند).‏

حزب التحریر-ولایۀ لبنان با اندوه و تأثر، درگذشت برادر دعوت‌گرش را اعلان می‌کند:

ماهر احمد الجمل (أبو حسن) در شهر صور درگذشت. أبو حسن -رحمه الله- از مردان با تقوا و پاکدامن بود و ما او را چنین می‌پنداریم و الله سبحانه وتعالی خود او را حساب خواهد کرد. او هرگز از هیچ عملی که در راه الله سبحانه وتعالی و پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم برای برپایی خلافت بر منهج نبوت انجام می‌داد، کوتاهی نمی‌کرد و از سختی‌ها و خطرات نمی‌هراسید.

﴿وَمَن يُطِعِ اللهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا﴾ [نساء: 69]

ترجمه:و كسی‌كه از الله و پيامبر (با تسليم در برابر فرمان آنان و رضا به حكم ايشان) اطاعت كند، او (در روز رستاخيز به بهشت رود و همراه و) همنشين كسانی خواهد بود كه (مقرّبان درگاهند و) الله بديشان نعمت (هدايت) داده است (و مشمول الطاف خود نموده است و بزرگواری خويش را بر آنان تمام كرده است. آن مقرّبانی كه او همدم‌شان خواهد بود، عبارتند) از پيامبران و راست‌روان (و راستگويانی كه پيامبران را تصديق كردند و بر راه آنان رفتند ) و شهيدان (يعنی آنان كه خود را در راه الله فدا كردند) و شايستگان (يعنی ساير بندگانی كه درون و بيرونشان به زيور طاعت و عبادت آراسته شد) و آنان چه اندازه دوستان خوبی هستند!‏

إنالله و إنا إلیه راجعون

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایۀ لبنان

شماره صدور: 01/ 1446

9 صفرالخیر 1446ه.ق.

14 اگست 2024م.

مترجم: محمد مزمل

 

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه