دوشنبه, ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

علمای با تقوا؛ یکی از پایه‌های اساسی اصلاح امت و حکام!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

علماء وارثان انبیا و یکی از پایه‌های اساسی اصلاح امت و حکام می‌باشند؛ همان‌طور که پیامبر اسلام ﷺ فرموده‌اند:

«صِنفَانِ مِنَ النَّاسِ إِذَا صَلَحَا صَلَحَ النَّاسُ وَ إِذَا فَسَدَا فَسَدَ النَّاسُ؛ العُلَمَاءُ وَ الأُمَرَاءُ» (رواه ابونعیم فی الحلیة)

ترجمه: دو گروه از میان مردم اگر اصلاح شوند، مردم نیز اصلاح می‌شوند و اگرفاسد شوند، مردم نیز فاسد می‌شوند؛ علماء و حکام.

 فساد حکام و مسئولین به فساد علماء بستگی دارد؛ زیرا وظیفه آن‌ها نظارت بر حکام و آگاهی‌دادن به امت دربارۀ لزوم و چگونگی نظارت و هدایت آن‌ها به حق است. بنابراین، بر علماء واجب است که قبل از دیگران به عنوان مبلغان دین، نقش خود را بر وجه أحسن  إیفا کنند؛ زیرا آن‌ها به سبب علم شان به حلال و حرام الله سبحانه وتعالی آگاه‌تر از دیگران به شمار می‌روند. علم، عمل و حمل آن به مردم، میراث و دعوت‌شان محسوب می‌شود؛ زیرا آنان نخستین کسانی اند که فتنه را شناخته و توسط آگاهی شان از کتاب الله و سنت رسولش، به ظهور فتنه آگاه‌تر از دیگران اند و مثل مردم نیستند که فتنه را بعد از ظهور و درگیرشدن به آن بشناسند.  
علماء نباید در انجام این نقش خود کوتاهی کنند و یا آن را به فراموشی بسپارند؛ زیرا الله سبحانه وتعالی از آن‌ها پیمان محکمی گرفته است؛ چنان‌که در قرآن آمده:

﴿وَإِذْ أَخَذَ اللهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَـٰبَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ﴾ [آل عمران: 187]

ترجمه: و (به ياد بیاور) آن‌گاه را كه الله پيمان مؤكّد (بر زبان انبياء) از اهل كتاب گرفت كه بايد كتاب (خود) را برای مردمان آشكار سازيد و توضيح دهيد و آن را كتمان و پنهان نسازيد. امّا آنان آن را پشت سر افكندند و به بهای اندكی آن را فروختند! چه بد چيزی را خريدند! (آنان باقی را با فانی معاوضه كردند!).‏

علماء مکلف به تبلیغ و بیان آموزه‌های اسلامی بوده و در برابر آن‌ها نزد الله سبحانه وتعالی مسئولند و این را صحابه و تابعین خوب دانسته‌ بودند. بر علماء به موجب ارث نبوت، واجب است که دیدگاه شان به مسائل بر اساس اصول، عقیده و احکام اسلام باشد و نظرات و دیدگاه شان به هیچ‌وجه تحت تأثیر افکار کفری قرار نگیرند.

هم‌چنین، باید برای اجراء و تطبیق افکار اسلامی وارد عمل شده و لزوم تغییر واقعیت کنونی همراه با حاکمیت اسلام به تمام معنا را بدون نقص و تدریج و با جزئیات آن بیان کنند.

علماء باید مفاهیم اسلامی را به صورت ملموس به مردم معرفی کنند تا مردم به توانایی آن در حل مشکلات شان اعتماد کنند. هم‌چنین باید نظام کامل اسلامی را که شامل تمام جوانب زندگی است، به درستی اظهار و در این راستا از هرنوع کوتاهی و تدریج بپرهیزند تا مدل ناقصی ایجاد نشود که موجب دوری و تنفر مردم از اسلام و حاکمیتش شود. علماء باید سعی کنند تا کیفیت حاکمیت اسلام و راه رسیدن به آن را بدون توسل و کارگیری از نظام‌های دیگر بیان کنند و از تسلیمی به واقعیت و به رسمیت‌شناسی عرف‌های کنونی و قوانین بین‌الملل دوری کنند.

برگرفته شده از شماره 503 جریدۀ الرایه

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

حزب‌التحرير، حامی مظلومان و ستم‌دیدگان و دشمن طواغیت و ستم‌گران! Featured

(ترجمه)

تحت عنوان "افزایش نفوذ حزب‌التحرير در بنگلادیش ممکن است تأثیر غیرمستقیم بر هند داشته باشد" روزنامۀ (The New Indian Express) در تاریخ 28/8/2024م گزارشی منتشر کرد که در آن آمده است:

«در میان بی‌ثباتی و ناآرامی‌های مستمر در سراسر کشور، بنگلادیش با چالشی دیگر روبرو است و آن افزایش نفوذ حزب‌التحرير است. حزب‌التحرير یک سازمان سیاسی اصول‌گراست که آرزوی برپایی خلافت اسلامی و تطبیق شریعت اسلامی به‌طور جهانی را دارد... با وجود ممنوعیت حزب‌التحرير در بنگلادیش از اکتبر 2009م، حامیان این حزب هم‌چنان در تظاهرات‌ها و راه‌پیمایی‌ها شرکت می‌کنند، از جمله در داکا و منشورات خود را که ترویج‌کنندۀ ایدیولوژی شان است، به‌طور گسترده‌ای منتشر می‌سازند... در نهم اگست، حامیان حزب‌التحرير تظاهراتی در دروازۀ شمالی بیت‌المكرم در داکا برگزار کرده و خواستار برپایی خلافت در بنگلادیش بر اساس شریعت اسلامی شدند که به گفتۀ آنان می‌تواند "عدالت واقعی و رفاه" را برای تمامی مردم بنگلادیش تضمین کند. هم‌چنین خواستار اخراج شرکت‌های خارجی و لغو توافقات استراتژیک با کشورهای غیر اسلامی شدند... منبعی از داکا به این روزنامه گفت: "این موضوع نگران‌کننده است، به نظر می‌رسد که آن‌ها حامیانی در ارتش دارند. آن‌ها به دموکراسی اعتقاد ندارند و با حقوق جنسیتی مخالف‌اند. بنابراین، زنان نگرانی‌های زیادی خواهند داشت..." در عین حال، برخی از اعضای مخفی حزب‌التحرير در هند نیز دستگیر شده‌اند و به نظر می‌رسد که آن‌ها در حال گسترش حلقات خود هستند. بیشتر آن‌ها تحصیل‌کرده و یا دانش‌آموز هستند و دعوت خود را از طریق دانشجویان منتشر می‌کنند. این منبع افزود: "اگر فعالیت‌های حزب‌التحرير در بنگلادیش تشدید شود، تأثیراتی بر هند نیز خواهد داشت؛ زیرا احتمال دارد اعضای مخفی در هند با بنگلادیش هماهنگ شوند..." این حزب در کشورهای چین، روسیه، پاکستان، آلمان، ترکیه، بریتانیا، آسیای میانه، اندونزی و تمامی کشورهای عربی به‌جز لبنان، یمن و امارات متحده عربی ممنوع شده است..." در جنوری همین سال، پارلمان بریتانیا با لایحه‌ای که وزیر اسبق کشور، جیمز کلیورلی ارائه داده بود، به‌منظور ممنوعیت حزب‌التحرير تحت قانون تروریسم سال 2000 میلادی موافقت کرد.»

در پاسخ به ادعاهای منتشر شده در این روزنامه، دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحرير مایل است به نکات زیر تأکید کند و از روزنامه درخواست می‌کند که این پاسخ را در صفحات خود منتشر کند تا به اصول حرفه‌ای و انصاف پایبند باشد و خوانندگان و پیگیران روزنامه را با تصویری روشن‌تر از موضوع آشنا کند و نظرات مختلف را به آن‌ها ارائه دهد تا خود قضاوت کنند:

اولاً: دعوت حزب‌التحرير به برپایی خلافت اسلامی که به تطبیق اسلام می‌پردازد، دعوتی است برای پاک‌سازی شبه‌قاره هند از مشکلاتی که استعمار انگلیسی به جا گذاشته؛ از جمله ذلت، بردگی، فقر و تبعیض نژادی. در زمانی‌که شبه‌قاره هند تحت حاکمیت اسلام قرار داشت و بیش از هشت قرن در امنیت و آرامش و شکوفایی به سر می‌برد، اسلام با تلفیق مختلف اقوام در این سرزمین چندین نژاد و دین، اقتصاد هند را رونق بخشید تا حدی‌که کشورهای استعمارگر، به ویژه بریتانیا، به آن طمع کردند. سهم شبه‌قاره هند در دوران اسلامی از اقتصاد جهانی 23% بود و در زمان اورنگ‌زیب جهانگیر به 27% رسید. آیا این موضوع باید برای روزنامه یا مردم هند نگران کننده باشد که تحت سلطۀ نظام‌های دست‌نشاندۀ غربی هستند، که به نوبت از استعمار انگلیسی و امریکایی پشتیبانی کرده‌ و نمی‌دانند استقلال و ثبات داخلی چیست؟!

ثانیاً: حزب‌التحرير به حفظ فطرت انسانی از انحرافات دعوت می‌کند. الله سبحانه وتعالی انسان را با دو جنس مرد و زن آفریده است؛ چنان‌که در قرآن آمده:

﴿أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدًى (36) أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِنْ مَنِيٍّ يُمْنَى (37) ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى (38) فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنْثَى﴾ [قیامة: 36 – 39]

ترجمه:آيا انسان (منكر معاد) می‌پندارد كه او بيهوده به حال خود رها شود (و قوانين و مقرّرات الهی و حساب و كتاب و سزا و جزاي دنيوی و اخروی نداشته باشد؟!) آيا او نطفه ناچيزی از منی نيست كه (به رحم مادر) پرت و ريخته می‌گردد؟‏ سپس به صورت خون لخته و دَلَمه‌ای درآمده است و الله او را آفرينش تازه‌ای بخشيده است، و بعد اندام او را نظم و نظام و سر و سامان داده است‌ و از اين (انسان) دو صنف نر و ماده را ساخته و پرداخته است.‏

 این دیدگاه به انسان (مرد و زن) نسل بشر را حفظ کرده و به عدالت نسبت به مرد و زن پرداخته است. قوانین الهی روابط میان مرد و زن را تنظیم کرده و شأن زن را بالا می‌برد، به‌گونه‌ای که او به‌عنوان مادر، همسر و خانه‌دار باید محترم شمرده شود و هم‌چنین وی را مادر قرار داده و برای  فرزندان رفتن به بهشت را در کسب رضایتش قرار داده، برخلاف نگاهی که در جوامع غربی به زن به‌عنوان کالای جنسی برای لذت مرد می‌نگرد. بنابراین، کدام نگرانی را باید زنان از آنچه که روزنامه اشاره کرده احساس کنند؟

ثالثاً: ممنوعیت حزب در بسیاری از کشورها نشانۀ پیشرفت و صحت دعوت و فکر آن است. کشورهایی که حزب‌التحرير را ممنوع کرده‌اند یا استعمارگران هستند که نمی‌توانند تحمل کنند در میان امت اسلامی یا کشورهای جهان سوم حزبی وجود داشته باشد که به آزادی ملت‌ها از استعمار دعوت کند و از غارت منابع و بهره‌برداری از مردم و بردگی آن‌ها جلوگیری کند؛ مثال بارز آن بریتانیاست که شبه‌قاره هند را قرن‌ها استعمار کرده و مردم هند هنوز از نفوذ آن رنج می‌برند یا مزدوران آن‌ها. بریتانیا به‌تازگی حزب را به‌دلیل حمایت از مظلومان در فلسطین و مخالفت با نسل‌کشی در غزه ممنوع کرده است.  هم‌چنین بریتانیا می‌داند خلافتی‌که حزب به‌دنبال آن است، می‌تواند ملت‌های مستعمره و مظلوم را از استعمار آزاد کند، از جمله مردم هند. آیا ممنوعیت حزب توسط دولت استعمارگر بریتانیا نشانۀ "نگرانی" از دعوت حزب است یا این‌که نشانۀ شرف و عظمت حزب است که مخالف استعمار و استثمار ملت‌های درهم‌شکسته است؟ سایر کشورهایی که حزب را ممنوع کرده‌اند، از جمله کشورهای عربی و آسیای میانه، دولت‌های دیکتاتوری و دست‌نشاندۀ استعمار هستند که اجازه نمی‌دهند هیچ حرکت فکری یا سیاسی برای بیداری ملت‌ها و رهایی از استعمار وجود داشته باشد. ممنوعیت حزب از سوی آن‌ها نیز نشانۀ شرف و افتخار حزب است.

اشارۀ این روزنامه به ممنوعیت حزب در پاکستان نیز خنده‌آور است. آیا مگر پاکستان معیاری برای هند در مسائل "آزادی بیان" و "حقوق بشر" مبدل نگشته یا این‌که پاکستان و هند هردو با کشورهای استعمارگر، به‌ویژه امریکا، در جنگ علیه اسلام همکاری دارند؟!

رابعاً: ما می‌خواهیم این روزنامه و مردم هند را اطمینان دهیم که دعوت حزب، دعوتی است برای بیرون کردن مردم از بردگی سرمایه‌داران به سوی عبادت رب‌ العالمین که بیش از نود درصد از مردم را به بردگی کشیده‌اند تا میان ثروتمند و فقیر، قوی و ضعیف توازن قرار داده و اجازه نمی‌دهد امپراتورهای پول و جباران قدرت در دولت اسلامی وجود داشته باشند تا بشریت از حاکمیت اسلام عظیم بهره‌مند شود.

خوشا به حال هند اگر تحت حاکمیت اسلام قرار گیرد و به شأن و شوکت گذشتۀ خود در زمان حاکمیت اسلام بازگردد. شایسته است که مردم هند از جوانان حزب‌التحریر استقبال کنند و آن‌ها را در نشر دعوت حق و عدالت در کشورشان یاری دهند تا عدالت و شکوفایی دوباره در هند حاکم شود.

خامساً: می‌دانیم که بیشتر رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران در نشریات و خبرهای داغ به اصول شفافیت و قواعد حرفه‌ای پایبند نیستند و بدون بررسی و تحلیل به تکرار مطالب منتشر شده در رسانه‌های محلی و جهانی می‌پردازند و یا هم به این رسانه‌ها، مطالبی از سوی دستگاه‌های اطلاعاتی محلی و جهانی دیکته می‌شود که به نفع نظام‌های فاسد و سلطه‌گر است. آیا این وضعیت شامل روزنامه (The New Indian Express) و خبرنگاران آن نیز می‌شود؟! هر خبرنگار صادق باید حقیقت را در انتقال اخبار به خوانندگان و مخاطبان خود جستجو کند و خیر را برای سرزمین و مردم خود بخواهد و هیچ خیری بزرگ‌تر از اسلام عظیم نمی‌باشد. خالق جهان هستی و انسان می‌فرماید:

﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِيناً﴾ [مائده: 3]

ترجمه: امروز ( احكام ) دين شما را برای‌تان كامل كردم و (با عزّت بخشيدن به شما و استوار داشتن گام‌های‌تان ) نعمت خود را بر شما تكميل نمودم و اسلام را به عنوان آئين الله پسند برای شما برگزيدم.

 دین در اینجا به معنای روش زندگی و نظام حکومتی است.

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

27 صفر 1446هـ.ق.

1 سپتمبر 2024م.

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

این زمان، آن معتصم‌ها مرده اند!

  • نشر شده در سیاسی

در تاریخ، شخصیت‌های مختلف به شیوه‌های گوناگون به توهین‌ها و بی‌احترامی‌ها پاسخ داده‌اند. اما در میان این واکنش‌ها، برخی از پاسخ‌ها به دلیل شدت و تأثیرشان در ذهن‌ها ماندگار شده اند. یکی از این نمونه‌ها، واکنش خشمگین و قاطعانه‌ی خلیفۀ عباسی، معتَصِم بالله، به توهین‌ها و دشمنی‌ها بود.

روزی روزگاری، به معتصم بالله اطلاع دادند که زنی هاشمی اسیر در دست رومی‌ها چنین فریاد برآورده است: «وامعتصماه وامعتصماه»، معتصم بالله محض شنیدن این خبر در حالی‌که بر تختش نشسته بود، لبیک‌گویان وی را جواب داد و بلافاصله از جایش برخاست و در قصرش فریاد کشید: "آماده برای جنگ، آماده برای جنگ!" قاضیان و گواهان را جهت تحویل و توضیح حدود زمین‌های وقفی احضار نمود و شخصاً به جنگ (عموریه) رفت (یکی از شهرهای مهم روم) و آنجا را فتح نمود و طبق دستور، عموریه به آتش کشیده شد».

معتَصِم دستور داد دروازه‌های شهر را به روی دشمنانش ببندند و این عمل به نوعی یک پیام قوی به دشمنانش بود که نشان می‌داد، او اجازه نمی‌دهد که حتی یک توهین کوچک، به موقعیت و احترامش آسیب بزند. این واکنش، نه تنها بر قدرت و قاطعیت وی تأکید داشت؛ بلکه نشان‌گر اهمیت حفاظت از اعتبار و احترام شخصی نیز بود. وی کجا و حکام امروزی سرزمین‌های اسلامی کجا!

این داستان به ما می‌آموزد که در مواجهه با توهین‌ها و بی‌احترامی‌ها، قدرت و صلابت در پاسخ می‌تواند تأثیر بسیار بیشتری نسبت به واکنش‌های خفیف و ملایم داشته باشد. معتَصِم با واکنش خشمگین و مؤثر خود، درس بزرگی برای همۀ ما به جا گذاشت که در برابر توهین‌ها، نباید تنها به کلمات بسنده کرد، بلکه باید با عملی قوی و مؤثر، در مقابل تحقیر و توهین‌ها به مبارزه پرداخت.

ای مسلمانان! تا به کی به پای این وعد و عیدهای دروغین و فریبندۀ حکام بزدل تان نشسته و نظاره می‌کنید؛ چرا برای اجرای فرمان الله سبحانه وتعالی و ادای مکلفیت شرعی خود دست به کار نمی‌شوید؟ چرا فرزندان خود را در میان ارتش‌ها تحریک به جهاد و مبارزه با دشمنان و سرنگون‌ساختن تاج و تخت حکام دست‌نشاندۀ تان نمی‌کنید؟ منتظر چه هستید؟ آیا از دشمنان خود می‌ترسید؟ پس بدانید که در قدم نخست باید از الله سبحانه وتعالی ترسید و برای عملی ساختن احکامش، دست به کار شد! اگر چنین نکنید، چگونه خود را از روزی که الله سبحانه وتعالی چنین توصیف کرده است نجات می‌دهید:

﴿‏یا أَیهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَیءٌ عَظِیمٌ (1) یوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُم بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ [ حج: 1 و 2]

ترجمه:ای مردم! از (عقاب و عذاب) پروردگارتان بترسید (و به یاد روز قیامت باشید). واقعاً زلزله (انفجار جهان و فرو تپیدن اركان آن، در آستانه) هنگامه رستاخیز، چیز بزرگی (و حادثه هراس‌انگیزی) است.‏ ‏‏روزی كه زلزله رستاخیز را می‌بینید (آن‌چنان هول و هراس سرتا پای مردمان را فرا می‌گیرد كه حتی) همۀ زنان شیردهی كه پستان به دهان طفل شیرخوار خود نهاده‌اند، كودك خود را رها و فراموش می‌كنند. و جملگی زنان باردار (از خوف این صحنه بیمناك) سقط جنین می‌نمایند، و (تو ای بیننده !) مردمان را مست می‌بینی، ولی مست نیستند و بلكه عذاب الله سخت (وحشتناك و هراس‌انگیز) است (و توازن ایشان را به هم زده است و لذا آنان را آشفته و خراب، با چشمان از حدقه به در آمده و با گام‌های افتان و خیزان، و با وضع بی‌سر و سامان و حال پریشان می‌بینی).‏

نویسنده: محمد مزمل

 

ادامه مطلب...

استعفای نخست‌وزیر بنگلادیش و فرار او به خارج از کشور.

  • نشر شده در سیاسی

سوال:

به تاریخ ۵ اگوست ۲۰۲۴ اعلام شد که نخست‌وزیر بنگلادیش استعفا داده و به خارج از کشور فرار کرده است. این استعفا پس از اعتراضاتی صورت گرفت که علیه سیستم سهمیه‌بندی برای مشاغل دولتی از ابتدای ماه گذشته آغاز شده بود. این اعتراضات از اواسط ماه گذشته به خشونت کشیده شد و حامیان حزب حاکم با معترضان درگیر شدند. ارتش اعلام کرد که قدرت را به دست گرفته و رئیس‌جمهور کشور نیز اعلام کرد که مجلس را منحل کرده و دولت مؤقت ایجاد شده است. سوالاتی مطرح است که آیا اعتراضات برنامه‌ریزی شده بودند؟ آیا ورود ارتش با توافقی همراه بود؟ و آیا این موضوع به درگیری‌های بین‌المللی بر سر کشور ارتباط دارد؟

جواب:

برای پاسخ به سوالات مطرح شده، ابتدا باید به بررسی نکات زیر بپردازیم:

1. بنگلادیش یک سرزمین اسلامی است. در اوایل قرن سیزدهم میلادی، مسلمانان منطقۀ بنگال را فتح کردند که این فتح در طی یک لشکرکشی توسط محمد غوری در اواخر سال 1192 میلادی آغاز شد و به مدت طولانی در شمال هند ادامه یافت. بنگلادیش، که از نظر جمعیت هشتمین کشور بزرگ جهان است و حدود 171 میلیون نفر جمعیت دارد، در جنوب آسیا واقع شده و با کشورهای میانمار و هند هم‌مرز است. بیش از 90 درصد از جمعیت آن مسلمان هستند و اسلام دین رسمی آن است. به عنوان بخشی از سیاست "تفرقه بینداز و حکومت کن" بریتانیا، از "رابطه عوامی" که در پاکستان شرقی (بنگلادیش کنونی) مستقر بود، به رهبری شیخ مجیب الرحمن، که به عنوان یک مزدور بریتانیا شناخته می‌شد، حمایت کرد. با حمایت بریتانیا، این گروه پس از جنگ با پاکستان در سال 1971، استقلال خود را از پاکستان اعلام کرد.

2. حسینه، نخست‌وزیر بنگلادش، مسئولیت را از پدرش، مجیب الرحمن، که رئیس‌جمهور سابق بنگلادیش و رهبر حزب عوامی بود، به ارث برد. مجیب الرحمن و اعضای خانواده‌اش در سال 1975 توسط افسرانی‌که علیه او کودتا کردند، اعدام شد. حسینه در آن زمان در خارج از کشور بود و از این رو جان سالم به در برد. او بعدها در بریتانیا زندگی می‌کرد تا این‌که در سال 1981 اجازه یافت به کشور بازگردد و فعالیت سیاسی کند. حسینه برای اولین بار بین سال‌های 1996 و 2001 رهبری دولت را بر عهده داشت و از سال 2009 تاکنون در این مقام باقی مانده بود. او به تقلب در انتخابات اوایل امسال متهم شد که در آن حزب وی، حزب عوامی، اکثریت قاطع را در پارلمان به دست آورد و 233 نفر از 300 عضو مجلس به علاوه 9 عضو از حزب متحد با حزبش را به خود اختصاص داد. سایر احزاب نتایج را رد کردند و آن را انتخابات نمایشی دانستند و امریکا نیز به آن انتقاد کرد. با این حال، نظام حسینه پیروزی آن را به طور رسمی تأیید نمود.

3. حسینه در دوران حکمرانی‌اش سعی کرد تا نفوذ امریکایی‌ها را کاهش داده و قدرت انگلیس‌ها را در ارتش، سیاست، قضاوت و دیگر مراکز مهم تقویت کند. او با خالده ضیاء، رهبر حزب ملی بنگالی و رقیب سیاسی‌اش، درگیر بود. خالده ضیاء مسئولیت را از شوهرش، جنرال ضیاء الرحمن، که در سال 1977 به قدرت رسید و در سال 1981 توسط عوامل انگلیس به قتل رسید، به ارث برد. خالده ضیاء دو بار، بین سال‌های 1991 و 1996 و سپس بین 2001 و 2006، رئیس‌جمهور شد. سپس به فساد و سوءاستفاده از قدرت متهم شد. پس از فرار حسینه در 5 اگست 2024، او و سایر زندانیان در تظاهرات اخیر آزاد شدند. به این ترتیب، در بنگلادیش، رقابتی بین انگلیس، که نفوذ قوی‌تری دارد و امریکا، که از طریق نفوذ در ارتش و سیاست تلاش می‌کند قدرت پیدا کند، وجود دارد. با این حال، نفوذ انگلیس‌ها هنوز غالب است.

4. حسینه و دولتش به شدت با تلاش‌ها جهت بازگرداندن اسلام به قدرت مخالف بودند؛ زیرا او و حزبش سکولار و ملی‌گرا هستند و به استعمار غربی وابسته‌اند که با اسلام و تلاش‌های آن برای بازگشت به قدرت مخالف است. به همین دلیل، در تاریخ 22 اکتبر 2009 حزب‌التحریر را به دلیل خواسته‌اش برای برپایی دولت خلافت راشده ممنوع کرد. با درک این‌که حزب‌التحریر یک حزب سیاسی اسلامی است که بر اساس اصول اسلامی فعالیت می‌کند و از طریق مبارزات سیاسی و فکری تلاش می‌کند، نه اقدامات مادی. هم‌چنین، چهار گروه اسلامی دیگر را نیز ممنوع کرد و بسیاری از جوانان حزب‌التحریر و دیگر گروه‌ها را به زندان انداخت و برخی از رهبران اسلامی را اعدام کرد.

از سال 2013، حسینه به تصفیه سیاسی علیه جماعت‌ اسلامی پرداخت و به بهانۀ این‌که اعضای این گروه مجرمان جنگی هستند که استقلال بنگلادیش را رد کرده‌اند، به سرکوب آن‌ها پرداخت. هدف اصلی او حذف جریان اسلامی بود. از رهبران جماعت اسلامی که تا کنون، زندانی شدند یا اعدام شدند و یا هم داخل زندان وفات کردند تا کنون هفت نفر از علمای برجسته‌ای هستند که پنج نفر آنان اعدام شده و دو نفر قبل از اجرای حکم اعدام در زندان فوت کردند. (منبع: 6/8/2024. https://alestiklal.net/ )

حسینه به شدت با اسلام و تلاش برای بازگرداندن آن به قدرت و اتحاد مسلمانان در یک دولت واحد مخالف است و رهبری حزب سکولار را به عهده دارد که توسط پدرش تأسیس شده است؛ پدری‌که خیانت بزرگی را مرتکب شد و در سال 1971 با حمایت بریتانیا و مزدورانش در هند، پاکستان شرقی (بنگلادیش) را از پاکستان غربی جدا کرد.

5. بنگلادیش به دلیل عدم وجود توسعه و وابستگی آن به قدرت‌های خارجی سیاسی و اقتصادی با بحران‌های اقتصادی شدیدی روبروست. تخمین‌ها نشان می‌دهد که حدود 18 میلیون جوان بنگالی در جست‌وجوی شغل هستند و فارغ‌التحصیلان دانشگاه با نرخ بیکاری بسیار بالایی مواجه‌ می‌باشند. بیش از 40 درصد از جمعیت بنگالی در رده سنی 15 تا 24 سال نه شغل دارند و تحصیل نمی‌کنند. بی‌بی‌سی بریتانیا در تاریخ 5/8/2024، به نقل از مصاحبه‌ای در مورد وضعیت اقتصادی در بنگلادیش گزارش داد که لطفی صدیقی، استاد مؤقت در دانشگاه لندن، گفت: "تغییر نظام در بنگلادیش از نظر اقتصادی اجتناب‌ناپذیر است و آنچه اتفاق افتاد فقط یک موضوع زمان بود. دولت حسینه حق و قدرت حکومت را از دست داده است و برای آن نیز کمبود منابع خواهد داشت. بنگلادیش در آستانه فروپاشی اقتصادی است." با درک این‌که حکومت حسینه اقتصاد و منابع کشور را به شرکت‌های خارجی، به ویژه بریتانیایی، امریکایی، چینی و هندی، واگذار کرده است؛ اما به قرضه‌های با سود بالا تحت شرایط سخت از صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی وابسته است. این مؤسسات تحت تسلط امریکا و بانک توسعه آسیایی چینی هستند. به همین دلیل، وضعیت اقتصادی بنگلادیش به شدت بحرانی است و در آستانۀ انفجار قرار دارد.

6. بنگلادیش از ابتدای ماه گذشته، یعنی 1 جولای 2024، شاهد موجی از اعتراضات دانشجویان علیه نظام استخدام بود. اعتراضات به دنبال لغو سیستم سهمیه‌بندی در بخش دولتی بود که حدود 56 درصد از وظایف را به گروه‌های خاصی اختصاص می‌داد. این سیستم به رئیس‌جمهور و حامیانش این امکان را می‌داد تا بستگان و حامیان خود را استخدام کنند و مخالفان را از مشاغل دولتی محروم نمایند. در میان این گروه‌های خاص که در مشاغل گنجانده شده‌اند، کسانی بودند که با پدر و فرزندان خود در خیانت بزرگ در جنگ جدایی پاکستان شرقی (بنگلادیش) از پاکستان غربی در سال 1971، با حمایت بریتانیا و عواملش در هند، شرکت داشتند.

این همان سیستم استخدامی بود که اعتراضات علیه آن شروع شد و دانشجویان خواستار آن بودند که استخدام‌ها بر اساس شایستگی فردی انجام شود نه بر اساس سهمیه‌ها. این اعتراضات سبب سقوط نظام شد و دادگاه عالی بنگلادیش در تاریخ 21 جولای 2024 اعلام کرد که تصمیم به بازگرداندن سهمیه‌ها غیرقانونی است. با وجود آن، این تصمیم نتوانست اعتراضات را متوقف کند. در تاریخ 16 جولای  2024، اولین مرگ‌ها در این اعتراضات رخ داد؛ زمانی که دانشجویان حامی حزب حسینه به معترضان در داکا حمله کرده و با چوب و سنگ به آن‌ها حمله نمودند.

7. برای توقف این اعتراضات، دولت حسینه دستور داد که مدارس/مکاتب و دانشگاه‌ها در سطح کشور بسته شوند. حسینه هم‌چنین از دانش‌آموزان خواست تا آرامش خود را حفظ کنند و وعده داد که تمام جنایاتی را که سبب قتل در جریان اعتراضات شده است پیگیری خواهد کرد. اما معترضان به اظهارات او پاسخ منفی دادند و به طور خاص به او حمله کردند و با شعار "سقوط دیکتاتور" به اعتراضات خود ادامه دادند. آن‌ها هم‌چنین مقر ادارۀ رادیو و تلویزیون دولتی بنگلادیش و ده‌ها ساختمان دولتی دیگر را آتش زدند. دولت نیز خدمات انترنت را قطع کرد. اعتراضات به شدت گسترش یافت و تعداد کشته‌ها و زخمی‌ها هر روز افزایش می‌یافت. دولت برای مقابله با این وضعیت، محدودیت‌های شدید برای رفت‌وآمد در تمام ساعات شبانه‌روز را اعمال و نیروهای نظامی را به کار گرفت. پولیس به معترضان تیراندازی کرده و از گاز اشک‌آور استفاده کرد و وضعیت فوق‌العاده در سراسر کشور اعلام شد. نیروهای ارتش نیز برای حفظ امنیت مستقر شدند. شامگاه ۱۹ جولای ۲۰۲۴، از کشته شدن ۱۰۵ نفر خبر داده شد. نعیم اسلام خان، سخنگوی دفتر نخست‌وزیر، اعلام کرد که «دولت تصمیم به اعمال محدودیت‌های شدید برای رفت‌وآمد و استقرار ارتش به منظور کمک به مقامات مدنی گرفته است». (منبع: خبرگزاری فرانسه، ۱۹/۷/۲۰۲۴) ارتباطات و برنامه‌های خبری و برخی خدمات موبایل به منظور سرکوب اعتراضات قطع شد. معترضان هم‌چنین به زندانی حمله کرده و روز ۱۹ جولای ۲۰۲۴، صدها نفر از زندانیان را آزاد کرده و سپس ساختمان زندان را به آتش کشیدند.

بر اساس گزارش خبرگزاری فرانسه، شمار کشته‌های اعتراضات در بنگلادیش به حدود ۴۰۹ نفر رسیده که بر اساس اطلاعات شامل پولیس، مقامات دولتی و داکتران است. به نظر می‌رسد این اعتراضات به عنوان اعتراضات دانشجویی علیه نظام استخدامی آغاز شده بود که اکثریت را از اشتغال محروم می‌کند. این اعتراضات به دانشجویان محدود نشد و افراد از تمام اقشار به آن پیوستند و تعداد آن‌ها به حدود ۴۰۰ هزار نفر رسید. این تظاهرات به عنوان یک چالش و تهدید بی‌سابقه برای حکومت استبدادی حسینه که ۱۵ سال در قدرت بوده، تلقی شد.

8. جنرال وقرالزمان، فرماندۀ ارتش بنگلادیش، در تاریخ ۵/۸/۲۰۲۴ اعلام کرد که پس از استعفای حسینه و فرار او، مسئولیت کامل کشور را به عهده خواهد گرفت و دولت مؤقت تشکیل خواهد داد. او در تلویزیون رسمی گفت: «به شما وعده می‌دهم که با تمامی نارضایتی‌ها برخورد خواهد شد». و افزود: «کشور به شدت آسیب دیده، اقتصاد صدمه دیده و تعداد زیادی از مردم کشته شده‌اند؛ وقت آن است که خشونت متوقف شود». (منبع: خبرگزاری فرانسه ۵/۸/۲۰۲۴)

جنرال وقرالزمان که پیش از این افسر پیاده‌نظام بود، در ماه جون گذشته به عنوان فرمانده ارتش منصوب شد. حسینه به دلیل رابطۀ دور خانوادگی به او اعتماد کرد و به عنوان مشاور وی در دفترش بود. پدر همسر او نیز فرماندۀ ارتش در دوران اولیۀ حکمرانی حسینه از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ بود. وقرالزمان در بریتانیا آموزش نظامی دیده و مدرک فوق‌لیسانس در مطالعات دفاعی از دانشگاه بنگلادیش و از دانشکدۀ سلطنتی "کینگز کالیج" در لندن دارد. این ارتباطات نشان‌دهندۀ نزدیکی او به نظام حسینه و بریتانیا است. به نظر می‌رسد که بریتانیا او را برای حفظ نفوذ خود در بنگلادیش به قدرت رسانده و توافق کرده که حسینه برای حفظ جانش از کشور برو؛، زیرا ادامه حضور او بحران را تشدید کرده و منجر به ریخته شدن خون‌های بیشتری می‌شود. پس از آن، ارتش تلاش کرد تا به معترضان نزدیک شود و اوضاع را آرام کند. به همین دلیل، در روز آخر پیش از تصرف کامل قدرت، ارتش به اعتراضات اجازه داد و از تیراندازی به معترضان خودداری کرد تا با این کار به آن‌ها نزدیک شده و اوضاع را آرام کند.

9. زمانی‌که فرمانده ارتش، جنرال وقرالزمان، از تصدی امور کشور خبر داد، وعده داد که دولت مؤقت را به سرعت تشکیل خواهد داد و با احزاب اصلی مخالف و افراد جامعۀ مدنی به استثنای حزب رابطۀ عوامی و حزب حسینه مذاکره خواهد کرد. برای جلب رضایت امریکا و جلوگیری از نفوذ سیاست‌های انگلیس، ریاست جمهوری بنگلادیش در تاریخ ۷ اگست ۲۰۲۴ اعلام کرد که محمد یونس، برندۀ جایزه نوبل صلح، ریاست دولت مؤقت را بر عهده خواهد گرفت. در بیانیۀ ریاست جمهوری آمده است: «تصمیم به تشکیل دولت مؤقت با ریاست یونس در جلسه‌ای میان رئیس‌جمهور محمد شهاب‌الدین و افسران ارشد ارتش و رهبران گروه دانش‌آموزان مخالف تبعیض اتخاذ شد.» هم‌چنین گفته شده است: «رئیس‌جمهور از مردم خواست تا به او در عبور از بحران کمک کنند و تشکیل سریع دولت مؤقت برای غلبه بر بحران ضروری بود.» (منبع: خبرگزاری فرانسه، ۷ اگست ۲۰۲۴) پس از آن، محمد یونس، که در اروپا به سر می‌برد و ۸۴ سال سن داشت، اعلام کرد که آماده است ریاست دولت مؤقت را بر عهده گیرد.

بنابراین، انگلیس‌ها برای نجات خود از سقوط و حفظ نفوذ خود تلاش کردند بعد از آن که مزدورشان با یک هلیکوپتر نظامی تحت فشار اعتراضات به هندوستان فرار کرد. انحلال دولت و مجلس را با به دست گرفتن کنترول فرماندهی ارتش و انتصاب یک مامور قدیمی امریکایی مانند محمد یونس به ریاست دولت مؤقت تا انتخابات آیندۀ مجلس و تشکیل دولت منتخب جدید اعلام نمود. این چنین تلاش کرد تا با اخراج حسینه، معترضان را ساکت کنند و با انتصاب محمدیونس که به امریکا وفادار است، او را نیز خشنود کند. پیش از این بیل کلینتون، رئیس جمهور سابق امریکا، او را شایستۀ دریافت جایزۀ نوبل دانسته بود. "پروفسور محمد یونس جایزۀ نوبل را دریافت کرد. جایزه صلح در سال 2006، مشترک با بانک گرامین... و بیل کلینتون امریکایی از اعطای جایزۀ نوبل به محمد یونس حمایت می‌کند و رئیس جمهور کلینتون طی یک سخنرانی در سال 2002 یونس را مردی توصیف کرد که باید مدت‌ها پیش جایزۀ نوبل را دریافت می‌کرد." (منبع: الجمهور، سه شنبه 8/6/2024)

با درک این‌که حسینه پیشتر با یونس مخالفت کرده بود و دادگاهی بنگلادیش در تاریخ ۱ جنوری ۲۰۲۴ او را به شش ماه حبس به خاطر نقض قوانین کار در داکا محکوم کرده بود. قاضی خورشید علم خان روز دوشنبه به خبرگزاری فرانسه گفت؛ محمدیونس، برنده جایزه صلح نوبل، به دلیل نقض قوانین کار بنگلادیش در پرونده‌ای که طرفدارانش می‌گویند انگیزه‌های سیاسی دارد، محکوم شده است. علم خان به خبرگزاری فرانسه توضیح داد که یونس و همکارانش بر اساس قوانین کار مجرم شناخته شدند و به شش ماه زندان محکوم شدند و خاطرنشان کرد که آن‌ها با قرار وثیقه آزاد شدند تا در انتظار محکمۀ استیناف باشند. ۱۶۰ شخصیت بین‌المللی، از جمله رئیس‌جمهور پیشین اوباما و دبیرکل پیشین سازمان ملل بان‌کی‌مون، نامه‌ای مشترک منتشر کردند که در آن به تداوم آزارهای قضائی علیه یونس اعتراض کرده و نگرانی‌های درباره امنیت و آزادی او ابراز کردند. (منبع: الشرق الأوسط، ۱ جنوری ۲۰۲۴)

به این ترتیب، محمد یونس به عنوان فردی مورد تایید بوده و انگلیس‌ها با برکناری حسینه توانستند اعتراضات را کاهش دهند و با انتصاب فردی کهن‌سال وابسته به امریکا، رضایت آن کشور را نیز جلب کنند. بدین ترتیب، بریتانیا هم‌چنان کنترول اوضاع بنگلادیش را از طریق فرماندۀ ارتش حفظ کرد و وضعیت کشور را به حالت پیش از فرار حسینه بازگرداند.

10. بنابراین، درگیری‌های بین‌المللی در بنگلادیش هم‌چنان ادامه دارد. کسانی‌که به نظریات استعمارگران تکیه می‌کنند و به دنبال تأمین منافع آن‌ها هستند، در دنیا و آخرت زیان‌کار خواهند بود. در دنیا، به خاطر گناهان‌شان رسوا خواهند شد و در آخرت نیز عذاب سختی در انتظارشان است.

﴿سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا صَغَارٌ عِنْدَ اللهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُوا يَمْكُرُونَ﴾

ترجمه: از سوی الله (سبحانه و تعالی) هرچه زودتر خواری و رسوائی (در دنیا) نصیب کسانی می‌گردد که بزهکاری پیش می‌گیرند، و عذاب سختی (در آخرت) به سبب نیرنگی که می‌ورزند بهره‌ی ایشان می‌شود.

اگر این افراد عقل داشتند، از سرنوشت کسانی مشابه خودشان در کشورهای دیگر، به ویژه سرزمین‌های اسلامی، عبرت می‌گرفتند. آن‌ها یا زندانی می‌شوند یا کشته می‌شوند یا هم از کشور به ذلت می‌گریزند. اما آن‌ها از پیشینیان عبرت نمی‌گیرند و هم‌چنان در گمراهی خود باقی می‌مانند. آیا نباید به سوی پروردگارشان بازگردند و به دین او پایبند باشند و از تلاش‌های کسانی که در پی برپایی دولت خلافت راشده بر منهج نبوت هستند حمایت کنند؟ خلافتی‌که در مورد آن  رسول الله صلی الله علیه وسلم در حدیثی که احمد و طیالسی تخریج کرده‌اند فرمودند:

«ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ»

ترجمه:سپس خلافت بر منهج نبوت خواهد بود.

آیا اگر آن‌ها عقل می‌داشتند، به سوی پروردگارشان بازنمی‌گشتند؟

﴿إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِمَنْ كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ﴾

ترجمه: بی گمان در این (سرگذشت پیشینان)  تذکر و اندرز بزرگی است برای آن کسی که دلی (آگاه) داشته باشد یا با حضور قلب گوش فرا دارد.

یازدهم صفرالخير 1446هـ.ق.

برابر با 16 اگست 2024م.

مترجم: احمد صادق امین

ادامه مطلب...

این زمان، آن معتصم‌ها مرده اند!

  • نشر شده در سیاسی

در تاریخ، شخصیت‌های مختلف به شیوه‌های گوناگون به توهین‌ها و بی‌احترامی‌ها پاسخ داده‌اند. اما در میان این واکنش‌ها، برخی از پاسخ‌ها به دلیل شدت و تأثیرشان در ذهن‌ها ماندگار شده اند. یکی از این نمونه‌ها، واکنش خشمگین و قاطعانه‌ی خلیفۀ عباسی، معتَصِم بالله، به توهین‌ها و دشمنی‌ها بود.

روزی روزگاری، به معتصم بالله اطلاع دادند که زنی هاشمی اسیر در دست رومی‌ها چنین فریاد برآورده است: «وامعتصماه وامعتصماه»، معتصم بالله محض شنیدن این خبر در حالی‌که بر تختش نشسته بود، لبیک‌گویان وی را جواب داد و بلافاصله از جایش برخاست و در قصرش فریاد کشید: "آماده برای جنگ، آماده برای جنگ!" قاضیان و گواهان را جهت تحویل و توضیح حدود زمین‌های وقفی احضار نمود و شخصاً به جنگ (عموریه) رفت (یکی از شهرهای مهم روم) و آنجا را فتح نمود و طبق دستور، عموریه به آتش کشیده شد».

معتَصِم دستور داد دروازه‌های شهر را به روی دشمنانش ببندند و این عمل به نوعی یک پیام قوی به دشمنانش بود که نشان می‌داد، او اجازه نمی‌دهد که حتی یک توهین کوچک، به موقعیت و احترامش آسیب بزند. این واکنش، نه تنها بر قدرت و قاطعیت وی تأکید داشت؛ بلکه نشان‌گر اهمیت حفاظت از اعتبار و احترام شخصی نیز بود. وی کجا و حکام امروزی سرزمین‌های اسلامی کجا!

این داستان به ما می‌آموزد که در مواجهه با توهین‌ها و بی‌احترامی‌ها، قدرت و صلابت در پاسخ می‌تواند تأثیر بسیار بیشتری نسبت به واکنش‌های خفیف و ملایم داشته باشد. معتَصِم با واکنش خشمگین و مؤثر خود، درس بزرگی برای همۀ ما به جا گذاشت که در برابر توهین‌ها، نباید تنها به کلمات بسنده کرد، بلکه باید با عملی قوی و مؤثر، در مقابل تحقیر و توهین‌ها به مبارزه پرداخت.

ای مسلمانان! تا به کی به پای این وعد و عیدهای دروغین و فریبندۀ حکام بزدل تان نشسته و نظاره می‌کنید؛ چرا برای اجرای فرمان الله سبحانه وتعالی و ادای مکلفیت شرعی خود دست به کار نمی‌شوید؟ چرا فرزندان خود را در میان ارتش‌ها تحریک به جهاد و مبارزه با دشمنان و سرنگون‌ساختن تاج و تخت حکام دست‌نشاندۀ تان نمی‌کنید؟ منتظر چه هستید؟ آیا از دشمنان خود می‌ترسید؟ پس بدانید که در قدم نخست باید از الله سبحانه وتعالی ترسید و برای عملی ساختن احکامش، دست به کار شد! اگر چنین نکنید، چگونه خود را از روزی که الله سبحانه وتعالی چنین توصیف کرده است نجات می‌دهید:

﴿‏یا أَیهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَیءٌ عَظِیمٌ (1) یوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُم بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ [ حج: 1 و 2]

ترجمه:ای مردم! از (عقاب و عذاب) پروردگارتان بترسید (و به یاد روز قیامت باشید). واقعاً زلزله (انفجار جهان و فرو تپیدن اركان آن، در آستانه) هنگامه رستاخیز، چیز بزرگی (و حادثه هراس‌انگیزی) است.‏ ‏‏روزی كه زلزله رستاخیز را می‌بینید (آن‌چنان هول و هراس سرتا پای مردمان را فرا می‌گیرد كه حتی) همۀ زنان شیردهی كه پستان به دهان طفل شیرخوار خود نهاده‌اند، كودك خود را رها و فراموش می‌كنند. و جملگی زنان باردار (از خوف این صحنه بیمناك) سقط جنین می‌نمایند، و (تو ای بیننده !) مردمان را مست می‌بینی، ولی مست نیستند و بلكه عذاب الله سخت (وحشتناك و هراس‌انگیز) است (و توازن ایشان را به هم زده است و لذا آنان را آشفته و خراب، با چشمان از حدقه به در آمده و با گام‌های افتان و خیزان، و با وضع بی‌سر و سامان و حال پریشان می‌بینی).‏

نویسنده: محمد مزمل

 

ادامه مطلب...

حملۀ گستردۀ کیان یهود به شمال کرانۀ باختری

(ترجمه)

خبر:

شبکه الجزیره  در 31 اگست 2024 و طی روزهای گذشته از حملۀ گسترده‌ای خبر داد که در آن نیروهای هوایی رژیم یهود بر علاوۀ  نیرو‌های زمینی آن ارتشی به اندازۀ یک لشکر نظامی به شهرهای شمال کرانۀ باختری (جنین، طولکرم و طوباس) یورش برده‌اند. این حمله یکی از بزرگ‌ترین عملیات‌های ارتش یهود از سال 2002 به این سو بوده که برای ریشه‌کن کردن مقاومتی که بار دیگر در این مناطق به وجود آمده، انجام شد.

تبصره:

این مناطق در گذشته به عنوان پایگاه‌های اصلی تشکیلات خودگردان فلسطین محسوب می‌شدند و بسیاری از ساکنین آن‌ها به نیروهای امنیتی این تشکیلات وابسته بودند. ولی با گذشت زمان، این نیروهای فلسطینی به بازوی امنیتی اشغال‌گران یهودی برای از پا درآوردن مردم فلسطین تبدیل شدند. از این رو، رشد نهادهای قوی مقاومت فلسطین در این شهرها، شکستی بزرگ برای اقتدار محمود عباس به حساب می‌آید؛ اقتداری‌که کنترل خود را بر این مناطق به ویژه اردوگاه‌های‌ آن از دست داده است؛ تا جایی‌که ارتش یهود دیگر نتوانست به سرویس های امنیتی محمود عباس در شمال کرانۀ باختری اتکا کند و خودش مستقیماً وارد عمل شد.

نسل جدیدی از جوانان فلسطینی به مقاومت در برابر اشغال پرداخته اند. این پیامی است که مردم فلسطین نسل به نسل برای جهانیان واضح ساخته‌اند که این ملت زنده است و حاضر نیست واقعیت تحمیل‌شده را بپذیرد، خواه این واقعیت از سوی اشغال‌گران باشد خواه از طریق کمک‌های مالی اروپا که برای دور کردن جوانان فلسطینی از مبارزه با یهودیان طراحی شده است و یا هم با فریب‌کاری و جذب جوانان به نیروهای امنیتی تحت نام "فلسطین" که سریعاً در خدمت یهود و مقابله با کسانی قرار می‌گیرند که علیه یهود سلاح برمی‌دارند. بنابراین تمامی این تلاش‌های شوم برای تحمیل شرایط جدید با شکست مواجه شده‌اند.

از سوی دیگر، جناح‌های سنتی سازمان آزادی‌بخش فلسطین به شدت تضعیف شده‌اند؛ در حالی‌که تمام گروه‌های اسلامی رشد چشم‌گیری را تجربه می‌نمایند. این پیام قوی دیگری است که نشان می‌دهد جریان و حرکت اسلامی به شکل قاطعی در میان مردم فلسطین نفوذ کرده و دیگر به هیچ تشکیلات سکولاری اعتماد ندارد و اسلام بار دیگر به مرکز رهبری مردم فلسطین بازگشته و آن‌ها جز اسلام هیچ شیوۀ دیگری را برای زندگی نمی‌پذیرند.

عقیدۀ اسلامی، اشتیاق به شهادت در راه الله سبحانه وتعالی و دفاع از مسجدالاقصی به حیث قبلۀ اول و سومین مسجد مقدس مسلمانان، انگیزه‌دهندۀ جوانان فلسطینی برای فداکاری و ایثار است؛ به‌ویژه پس از آن‌که تمام نمونه‌های سکولار سقوط کرده، آبروی‌شان رفته و فساد و توطئه‌ آن‌ها با دشمن علیه مردم فلسطین آشکار گردیده است.

با تمام این اوصاف، رژیم یهود که احزاب یمینی (محافظه‌کار) حاکم بر آن کرانۀ باختری را مرکز دولت خود می‌دانند؛ زیرا در آن، مناطقی وجود دارد که  نمادی از تاریخ یهود است. رژیم یهود که شعارهای دینی سر می‌دهد، باگروه‌هایی که اسلام را اساس مبارزه و پیکار خود می‌دانند، به شدت در تعارض قرار گرفته و این موضوع قضیۀ فلسطین را به اصل آن یعنی مبارزه کفر و اسلام برمی‌گرداند، درست مانند جنگ‌های صلیبی. این امر جنبش مسلمانان خارج از فلسطین را برای آزادسازی آن آسان می‌سازد؛ پس از این‌که تلاش‌های اروپا و آمریکا برای این‌که جنگ میان کفر و اسلام را جنگ میان دو ملت جلوه دهند با شکست مواجه شد و مفکورۀ غربی مبنی بر این‌که سازمان آزاد‌ی‌بخش فلسطین ممثل شرعی و یگانه راه مردم فلسطین است سقوط کرد. اکنون مردم فلسطین به دنبال آزادی هستند و جان فرزندان خود را در این راه فدا می‌کنند، در حالی‌که رهبران سازمان آزادی‌بخش فلسطین به دنبال مذاکرات بی‌حاصل هستند و بیش از دو سوم فلسطین را به یهودیان فروخته‌اند و آماده‌اند تا باقی‌ماندۀ آن را نیز بفروشند!

نویسنده: بلال التمیمی

28 صفر1446ه.ق.

2 اگست 2024م.

مترجم: حسین سلحشور

ادامه مطلب...

پاسخ واقعی "خشمگینانه" کم‌تر از پاسخ معتصم نمی‌باشد!

(ترجمه)

پاسخ‌های خشمگینانه علیه توهین وزیر امنیت عمومی یهودی، ایتامار بن‌گفیر، به حرمت‌های مسجدالاقصی و اظهاراتش دربارۀ ساخت یک کنیسه یهودی در مسجد الاقصی، به سرعت در حال افزایش است.

اقدامات و سخنان  بن‌گفیر جاهل و بی‌خرد، خشم سازمان همکاری اسلامی، اتحادیه عرب، الأزهر و بسیاری از وزرای خارجۀ سرزمین‌های اسلامی را برانگیخته است. آن‌ها در ابراز خشم‌شان تفاوت دارند؛ از نهادهایی‌که این اقدامات و اظهارات را محکوم و تقبیح کرده‌اند تا کسانی‌که هشدار داده‌اند اوضاع منطقه ممکن است به انفجار برسد -یا نگران فرآیند صلح هستند، یا خواستار اتخاذ مواضع جدی و قاطع در برابر اظهارات بن‌گفیر شده‌اند، یا از جامعه بین‌المللی خواسته‌اند مسئولیت‌های خود را بپذیرد- و تا افرادی‌که هشدار داده‌اند این اظهارات می‌تواند بر تلاش‌ها برای دستیابی به توافق برای توقف آتش‌بس در غزه و تبادل اسیران تاثیر بگذارد!

ای حکام فرومایۀ سرزمین‌های اسلامی!

این سخنان پوچ و میان‌خالی چرا؟ این چه بی‌ارزشی و بی‌اهمیتی است که از مسئولان سازمان همکاری اسلامی، اتحادیه عرب و الأزهر شریف می‌بینیم؟ یک فرد جاهل و بی‌خرد اقدام می‌کند، سخن می‌گوید و به چالش می‌کشاند و هیچ مرد بزرگی چون معتصم نمی‌بینیم که به طور واقعی خشم خود را نسبت به آنچه آن سفیه می‌گوید و انجام می‌دهد، ابراز کنند!

ما پاسخی از یک نظامیِ ارتش‌های قوی مسلمانان ندیدیم و نشنیدیم که کسی سوگند خورده باشد تا وقتی آن فرد جاهل و همراهان و حامیانش را درسی از یادبرندۀ وساوس شیطان ندهد؛ در جایش آرام نمی‌نشیند!

آنچه در این مقام باید به حکام و أمرای سرزمین‌های اسلامی، به ارتش‌های آن‌ها و به تمام مسلمانان تذکر دهیم، این حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم است:

«أَعَاذَكَ اللهُ يَا كَعْبُ بْنَ عُجْرَةَ مِنْ إِمَارَةِ السُّفَهَاءِ». قَالَ: وَمَا إِمَارَةُ السُّفَهَاءِ؟ قَالَ: «أُمَرَاءُ يَكُونُونَ مِنْ بَعْدِي، لَا يَهْتَدُونَ بِهَدْيِي، وَلَا يَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِي، فَمَنْ صَدَّقَهُمْ بِكَذِبِهِمْ وَأَعَانَهُمْ عَلَى ظُلْمِهِمْ، فَأُولَئِكَ لَيْسُوا مِنِّي، وَلَسْتُ مِنْهُمْ، وَلَا يَرِدُونَ عَلَيَّ حَوْضِي، وَمَنْ لَمْ يُصَدِّقْهُمْ بِكَذِبِهِمْ وَلَمْ يُعِنْهُمْ عَلَى ظُلْمِهِمْ، فَأُولَئِكَ مِنِّي، وَأَنَا مِنْهُمْ، وَسَيَرِدُونَ عَلَيَّ حَوْضِي»

ترجمه: الله تو را، ای کعب بن عجره، از فرمانروایی بی‌خردان حفظ کند. پرسید: فرمانروایی بی‌خردان چیست؟ فرمودند: فرمانروایانی که بعد از من خواهند آمد، نه به هدایت من راه می‌برند و نه به سنت من عمل می‌کنند. هرکس به دروغ آن‌ها باور کند و در ظلم آن‌ها را یاری کند، از من نیست و من از او نیستم و آن‌ها به حوض من نخواهند رسید، و هرکس به دروغ آن‌ها باور نکند و در ظلم، آن‌ها را یاری نکند، از من است و من از او هستم و آن‌ها به حوض من خواهند رسید.

حتی امراء و حکام سفیه و نادان نیز به سفاهت بن‌گفیر نرسیده‌اند و تنها به گفتار اکتفا کرده‌اند، نه عمل!

پاسخ خشمگینانه واقعی به کلام و بیانیه‌ها خلاصه نمی‌شود؛ بلکه باید مانند آنچه معتصم و دیگر خلفای مسلمانان انجام دادند، با ارتش‌های بزرگ و قوی باشد که هر آنچه را در مسیرشان است، ازبین برده و رژیم یهود را به زبله‌دان تاریخ بسپارد و آن را عبرتی برای دیگران سازد و به این طریق هشداری به کسانی‌که آن رژیم را حمایت می‌کنند، ارسال کند. اگر امروز این کار را نکنید، فردا دولت خلافت بر منهج نبوت این کار را خواهد کرد و رژیم یهود و حکام سرزمین‌های ما و سرزمین‌های کفری که به آن رژیم فاسد کمک می‌کنند، آنچه را که از آن ترس دارند، خواهند دید و با آنچه که باعث ناراحتی‌شان می‌شود روبرو خواهند شد. إن شاء الله!

﴿فَانتَقَمْنَا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَكَانَ حَقّاً عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ [روم: 47]

ترجمه: پس ما از مجرمان انتقام گرفته‌ايم (و مؤمنان را ياری كرده‌ايم) و همواره ياری مؤمنان بر ما واجب بوده است.

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

پنج‌شنبه 24 صفر 1446ه.ق.

29 اگست2024م.

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

حمایت از رژیم یهود با سلاح و ارتش؛ اما غزه با تقبیح و نکوهش!

(ترجمه)

خبر:

رسانه‌ها از جمله سی‌ان‌ان شامگاه جمعه گزارش دادند که لوید آستین، وزیر دفاع امریکا روز پنجشنبه با همتای اسرائیلی خود، گالانت، درباره تهدید مداوم ایران و گروهای نیابتی آن گفتگوی تلفنی داشت... وی گفت: «امریکا در تمام منطقه موقعیت خوبی برای دفاع از اسرائیل دارد».

تبصره:

ای امت اسلامی، ای امت جهاد، ای بهترین مردم، ای امت أخرجت للناس! غزه و خواهران تان در قدس، کرانه باختری، شام، عراق، یمن و سودان از شما کمک می‌خواهند، پس حمایت شما کجاست؟ قدرت شما کجاست؟

آیا این مطابق به عقل است که امریکا و غرب با آخرین تسلیحات، پول، رسانه‌ها، ارتش‌های زمینی، دریایی و هوایی  را در دست‌رس رژیم یهودی قرار می‌دهد و ورود سفرای امریکا و غرب در اسرائیل و هم‌چنان گشت و گذار آن‌ها و حتا از رژیم اشغالگر که با دستور دادن حملات هوای از پایگاه‌های نظامی که در قطر، ترکیه، سعودی، کویت، اردن، مصر و دریاهای مسلمانان موقعیت دارد، حمایت مادی می‌کنند. در حالی‌که غزه و مردم آنجا آغشته با خون هستند و طلب کمک دارند؛ ولی متأسفانه با دعا و تقبیح حمایت می‌شوند. رسول الله صلی الله علیه وسلم راست گفتند که بر ما ملت‌ها حمله می‌کنند و ما با وجود فراوانی مال و قدرت هنوز نتوانسته‌ایم آن گونه که الله سبحانه وتعالی امر فرموده یاری و حمایت‌شان کنیم.

چند دلیل برای این امر:

1-     همه حکام سرزمین‌های اسلامی رویبض، طاغوت، مزدور و دنباله‌رو برای غرب هستند، از غرب اطاعت و از خالق نافرمانی می‌کنند و به منافع غرب اهمیت می‌دهند و به امت اهمیت نمی‌دهند؛ اگر قدری غیرت و شرافت اسلامی می‌داشتند با جهاد، اسلحه، پول و لشکر از غزه و خواهران‌شان با آنچه الله سبحانه وتعالی به آن‌ها امر فرموده حمایت می‌کردند؛ اما آن‌ها از این امر برای محافطت از یهود و حتا حمایت از آن استفاده کردند. همانا لعنت الله سبحانه وتعالی بر ظالمان است و این مردم از ما و ما از آن‌ها نیستیم، نه چیزی را می‌شنویم و نه از آن‌ها اطاعت می‌کنیم.

2-     اطرافیان سلطان که خود را عالمان دین معرفی می‌کنند، وظیفه‌شان تائیدی ظلم طواغیت، مزدوران و خیانت آن‌ها و دشمنی ‌شان با امت  می‌باشد، آن را توجیه می‌کنند و آیات را در سیاق اصلی‌شان استفاده نمی‌کنند، نظر به قول رسول الله صلی الله علیه وسلم  این گونه عالمان در حقیقت دعوتگران دروازه جهنم هستند.

3-     مسلمانان وقتی دعوت مردمان آگاه و مخلص را بر وحدت امت اجابت نکنند و از تشکیل حکومت اسلامی، از سرگیری زندگی اسلامی، سرنگونی ظالمان و قوانین اساسی آن‌ها غافل باشند این وضعیت بر امت حاکم است؛ در حالی‌که تلاش در این رابطه از واجب ترین وظایف آن‌هاست؛ چون امت اسلامی به وسیله دولت بیدار می‌شود، به نهضت و پیروزی دست می‌یابد و اسلام و اهلش به عزت می‌رسد.

ای مسلمانان! وعده الله سبحانه وتعالی در انتظار شماست، پس آن را ضایع نکنید! همانگونه که مفسدان بنی اسرائیل آن را از دست دادند؛ هنگامی‌که الله سبحانه وتعالی  به آن‌ها دستور داد وارد سرزمین مقدس شوند و الله برای آن‌ها فرض قرار داده بود؛ اما آن‌ها نپذیرفتند و در زمین گم و سرگردان شدند.

ای سران لشکرهای مسلمانان! جوانمردیِ اسلامیِ شما کجاست؟ آیا حاکمان آن خصلت نیک را از شما گرفته است؟ در بین شما سعد و خالد وجود ندارد؟ سلاح‌ها و قدرت شما کجاست؟ آیا این فرصت را در نافرمانی الله سبحانه وتعالی و رسولش هدر می‌دهید؟ دوست دارید در کنار فرعون‌ها و هامان‌های زمان باشید؟ شما اهل اسلحه و جهاد هستید و می‌بینید که چگونه اهل باطل را از سلاح‌های مادی مدرن حمایت و شما از مرزهای مصنوعی پاسداری می‌کنید. جهاد را ترک می‌کنید و از ظالمان محافظت می‌کنید! آیا این کاری را که انجام می‌دهید زشت نیست؟ تا دیر نشده از خواب غفلت بیدار شوید! الله به شما صدا می‌زند؛ پس چنین دعوتی را اجابت کنید. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید: ﴿یَا أَیُّهالذین آمَنُو استَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعاکُم لِمَا یُحیِیکُم﴾ [أنفال: 24]

ترجمه: ای مؤمنان! فرمان الله را بپذیرید و دستور پبامبر او را قبول کنید؛ هنگامی‌که شما را به چیزی دعوت کند که به شما زندگی بخشد.

 ای مسلمانان! دین الله برای پیروزی است و پرچم حق برافراشته خواهد شد. الله دین خود را به وسیله ما یا کسی دیگری حاکم می‌کند؛ پس به الله سبحانه وتعالی، آن چیزی را که دوست دارد نشان دهید و به عهد خود وفا کنید! إن‌شاءالله به زودی دولت اسلامی اقامه خواهد شد؛ زیرا تأسیس  دولت  به نزد الله سبحانه وتعالی سخت نیست.

نویسنده: الشیخ د. محمد إبراهیم

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...

مذاکرات ژینو و تلاش برای پایان دادن به جنگ جاری در سودان

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

سوال:

جلسۀ افتتاحیۀ مذاکرات ژینو دربارۀ تلاش برای پایان دادن به جنگ جاری در سودان، چهارشنبه 14 اگست 2024 با حضور شرکای میانجی‌گر بین‌المللی شامل امریکا، سوئیس، عربستان سعودی، مصر، امارات متحده عربی، اتحادیه آفریقا و سازمان ملل برگزار شد؛ در حالی‌که ارتش سودان در این مذاکرات حضور نداشت.

 چرا امریکا به جای جده، ژینو را برای برگزاری این کنفرانس انتخاب کرده و مشارکت را گسترش داده است؟ چرا ارتش سودان در این مذاکرات حضور نیافت؟ آیا دعوت امریکا به مذاکرات ژینو، بدون قصد جدی برای برقراری آتش‌بس، ایتلاف وقت است؟ یا این موضوع به قدرت‌های انگلیسی که هنوز مقاومت می‌کنند، مرتبط است؟ هم‌چنین، چرا این درگیری‌های مکرر در الفاشر رخ می‌دهد و این منطقه چه اهمیتی برای طرفین دارد؟  تشکر از شما.

جواب:

برای پاسخ به سوالات مطرح شده، ابتدا باید به بررسی نکات زیر بپردازیم:

نخست: در پاسخ به سوال 19 دسامبر 2023 ذکر کردیم:

«...این درگیری به زودی حل نخواهد شد و ممکن است مدتی طول بکشد؛ زیرا هدف محدود کردن درگیری بین دو جناح امریکاست: رهبری ارتش و رهبری نیروهای پشتیبانی سریع. نتیجۀ این درگیری توسط امریکا با تقسیم نقش‌ها بین این دو کنترول می‌شود. در نتیجه، مخالفان وابسته به بریتانیا و اروپا همان‌طور که از زمان شروع درگیری در میانه اپریل 2023 بوده‌اند، فلج شده و تا حد ممکن ضعیف می‌شوند. برای توضیح بیشتر باید بگوییم که نیروهای پشتیبانی سریع در 21 نوامبر 2023 شهر الضعین، مرکز ایالت دارفور شرقی را تصرف کردند. هم‌چنین بدون درگیری مقر فرماندهی ارتش را تصرف کردند؛ زیرا نیروهای ارتش به بهانه جلوگیری از خطر مواجهه و آسیب به غیرنظامیان عقب‌نشینی کردند! نیروهای پشتیبانی سریع در بیانیه‌ای ادعا کردند: "پیروزی‌های ما راهی وسیع برای صلح واقعی باز می‌کند... ایالت دارفور شرقی و شهر الضعین در امنیت کامل تحت حفاظت ما باقی خواهند ماند." (منبع: الجزیره، 22 نوامبر 2023) شایان ذکر است که الضعین پایگاه قبیله رزیقات است که دقلو فرماندۀ نیروهای پشتیبانی سریع و اکثر فرماندهان و اعضای این نیروها از آنجا هستند. قبل از آن، این نیروها شهر نیالا، مرکز ایالت دارفور جنوبی و شهر زالنچی، مرکز ایالت دارفور مرکزی و شهر الجنینه، مرکز ایالت دارفور غربی را تصرف کرده‌اند و تنها تصرف شهر الفاشر، مرکز ایالت دارفور شمالی و پایتخت سیاسی و اداری منطقه دارفور باقی مانده است. اگر نیروهای پشتیبانی سریع الفاشر را تصرف کنند، ضربه‌ای مهلک به جنبش‌های وابسته به انگلیس و اروپائی‌ها، به‌ویژه جنبش آزادی‌بخش سودان و جنبش عدالت و برابری وارد خواهد شد... »

هم‌چنین در همان پاسخ گفتیم: «این جنبش‌ها مصمم به دفاع از الفاشر هستند؛ در غیر این صورت، از بین خواهند رفت... به‌ویژه این‌که شهر الفاشر موقعیت استراتژیکی دارد و مرزهای آن به لیبی، چاد و شهرهای غربی منطقه دارفور متصل است...»

سپس افزودیم: «...از جانبی دیگر نیروهای پشتیبانی سریع به سمت دارفور حرکت کردند؛ در حالی‌که ارتش نظاره‌گر بود تا به مخالف اصلی در کشور تبدیل شوند. شاید امریکا در سودان دو جناح پیدا کند: یک جناح سیاسی از نیروهای پشتیبانی سریع که با سلاح مجهز است و رهبری مخالفان را به عهده دارد و یک جناح نظامی از ارتش... تا هردو جناح منافع امریکا را تأمین کنند. اما اینکه چرا مخالفان نیروهای پشتیبانی سریع هم‌چنان مسلح هستند، احتمالاً به دو دلیل است: اول، برای مهار مخالفان اروپایی که از مزدوران انگلیسی تشکیل شده‌اند؛ چرا که نابودی سیاسی آن‌ها آسان نیست و نیاز به اقدام نظامی دارد... و دوم، این‌که نیروهای پشتیبانی سریع در دارفور یک نیروی سیاسی مسلح باقی بمانند تا اگر منافع امریکا اقتضا کند، جدایی دیگری مانند جنوب سودان صورت گیرد و این جدایی در دارفور انجام شود... به نظر می‌رسد که هنوز زمان این جدایی نرسیده است؛ بلکه شرایط برای آن در حال آماده‌سازی است...» پایان نقل قول

بنابراین، شهر الفاشر برای همه طرف‌ها اهمیت دارد. برای امریکا و پیروانش (ارتش و نیروهای پشتیبانی سریع). الفاشر اهمیت زیادی دارد تا نیروهای پشتیبانی سریع در دارفور به عنوان یک نیروی سیاسی مسلح باقی بمانند، به‌طوری‌که اگر منافع امریکا اقتضا کند، جدایی دیگری پس از جنوب سودان در دارفور رخ دهد.

این موضوع برای مخالفان اروپایی اهمیت زیادی دارد؛ زیرا تنها پایگاه باقی‌مانده آن‌ها در دارفور، شهر الفاشر است. اگر آن‌ها از الفاشر بیرون رانده شوند، این مخالفان به زودی از بین خواهند رفت. به ویژه این‌که الفاشر از نظر استراتژیک بسیار مهم است، چرا که مرزهای آن به لیبی، چاد و شهرهای غربی دارفور متصل می‌شود. به همین دلیل در این شهر به شدت می‌جنگند و این مسئله باعث شده که نیروهای پشتیبانی سریع نتوانند هنوز کنترل الفاشر را به دست گیرند. با این‌که الفاشر آخرین پایگاه نظامی در دارفور است و به ظاهر آن‌ها در برابر نیروهای پشتیبانی سریع هم‌پیمان مخالفان هستند، اما واقعاً به طور جدی با آن‌ها نمی‌جنگند. در غیر این صورت، ارتش می‌توانست آن‌ها را شکست دهد؛ چرا که نیروی کافی در اختیار دارد. اما برنامه امریکایی‌ها اینست که ارتش و نیروهای پشتیبانی سریع را برای اهدافی که قبلاً بیان داشتیم، حفظ کنند و مخالفان اروپایی را یا از بین ببرند یا به حاشیه ببرند.

دوم: سوالات دربارۀ کنفرانس ژینو را به شرح زیر بررسی می‌کنیم:

1.  آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه امریکا، در تاریخ ۲۳/۷/ ۲۰۲۴ اعلام کرد که: واشنگتن از نیروهای مسلح سودان و نیروهای پشتیبانی سریع دعوت کرده تا در مذاکراتی درباره آتش‌بس که توسط ایالات متحده از تاریخ ۱۴ اگوست ۲۰۲۴ در سوئیس آغاز می‌شود، شرکت کنند. وی افزود که این مذاکرات هم‌چنین با حمایت عربستان سعودی برگزار خواهد شد و اتحادیه آفریقا، مصر، امارات و سازمان ملل را به عنوان ناظر شامل خواهد بود. هدف این مذاکرات، توقف خشونت در کشور، اجازه به ارسال کمک‌های انسانی به نیازمندان و ایجاد یک سازوکار نظارت و بررسی قوی برای اطمینان از اجرای هر توافقی است. بلینکن اشاره کرد که مذاکرات به مسائل سیاسی گسترده‌تر نخواهند پرداخت. (منبع: پایگاه خبری فرانسه، ۲۳/۷/۲۰۲۴)

این موضوع نشان می‌دهد که مذاکرات پیشین در جده به صورت عمدی توسط امریکا به نتیجه‌ای نرسیدند؛ زیرا واشنگتن تمایلی به توقف درگیری بین دو طرف نداشت. اظهارات بلینکن مبنی بر این‌که «مذاکرات به مسائل سیاسی گسترده‌تر نخواهند پرداخت» به این معناست که نشست ژینو تنها برای ادامۀ مذاکرات و بدون نتیجه ملموس در خصوص توقف درگیری‌ها خواهد بود. هم‌چنین، متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجه امریکا، تأیید کرد که «نمی‌تواند احتمال دستیابی به توافق را ارزیابی کند، اما هدف ما بازگرداندن دو طرف به میز مذاکره است» و افزود «امیدواریم که این فرصت به توقف درگیری‌ها منجر شود.» (منبع: اندیپندنت،۲۴/۷/۲۰۲۴)

بریتانیایی‌ها نیز آگاه بودند که مذاکرات ژینو که به دعوت امریکا برگزار می‌شود، راه‌حلی به همراه نخواهد داشت. رمطان لعمامره نماینده سازمان ملل، در جلسه شورای امنیت در تاریخ ۲۹ جولای ۲۰۲۴ درباره نشست ژینو که قرار است در ۱۴ اگست ۲۰۲۴ برگزار شود، گفت که این مذاکرات «گام اولی تشویق‌کننده در یک فرآیند طولانی‌تر و پیچیده‌تر» هستند. (منبع: شرق الاوسط، ۲۹/۷/۲۰۲۴) به عبارت دیگر، او اذعان می‌کند که این جلسه به حل مسائل نخواهد رسید و بیشتر به گفت‌وگوهای بی‌نتیجه در ژینو مشابه است. شایان ذکر است که رمطان لعمامره، وزیر خارجه پیشین الجزایر و از مزدوران بریتانیا، در تلاش است تا اتحادیه اروپا و سایر هم‌پیمانان بریتانیا را در مذاکرات مرتبط با سودان مشارکت دهد، همان‌طور که در نشست جیپوتی در تاریخ‌های ۲۶ و ۲۷ جولای ۲۰۲۴ مشاهده شد که در آن بیش از ۲۰ کشور به همراه اتحادیه اروپا حضور داشتند. هم‌چنین، ایالات متحده موفق به جلوگیری از انتصاب لعمامره به عنوان نمایندۀ سازمان ملل در لیبی شد، اما بریتانیا موفق به تعیین او به عنوان نمایندۀ سازمان ملل در سودان گردید.

1. به محض این‌که امریکا به زبان وزیر امور خارجه‌اش دعوت به برگزاری کنفرانس در سوئیس کرد، نیروهای پشتیبانی سریع فوراً به این دعوت پاسخ دادند. در پی این اعلام، در عصر ۲۳ جولای ۲۰۲۴، محمد حمدان دقلو، فرمانده نیروهای پشتیبانی سریع ، از طریق پلتفرم ایکس (توئیتر سابق) به دعوت بلینکن پاسخ داده و گفت: «ما مشارکت‌مان در مذاکرات آتش‌بس در تاریخ ۱۴ اگست ۲۰۲۴ در سوئیس را اعلام می‌کنیم.» این نشان می‌دهد که دقلو از قبل از این دعوت اطلاع داشته و دلیل آن را از کانال‌های وزارت خارجه امریکا دریافت کرده است؛ زیرا در پاسخ‌گویی تردید نکرد. در حالی‌که فرماندۀ ارتش و رئیس شورای حاکمیت، عبدالفتاح البرهان، نیز از این دعوت مطلع بود، توافق شده بود که او پاسخ را به تأخیر بیندازد تا نشان دهد که استقلال دارد و می‌تواند مخالفت کند. به همین دلیل، البرهان درخواست برگزاری جلسه با امریکا برای مذاکره در مورد کنفرانس ژینو کرد، گویا که او می‌تواند بدون تأیید امریکا، تصمیم‌گیری کند. سپس اعلام شد که این مذاکره‌ها با شکست مواجه شده است. به طور رسمی اعلام شد که مذاکره‌های سودانی-امریکایی، که مقدمه‌ای برای مشارکت ارتش در مذاکرات با نیروهای پشتیبانی سریع بود، به شکست انجامید. این مذاکره‌ها در شهر جده سعودی برگزار شد، در پاسخ به درخواست دولت تحت حمایت ارتش که مقر آن در پورتسودان است و این موضوع تهدیدی برای موفقیت نشست ژینو پیش از آغاز آن در تاریخ مقرر چهارشنبه آینده ایجاد کرده است. به گفته منابع آگاه، نقاط اصلی اختلاف که منجر به شکست مذاکره‌ها شد، شامل مخالفت هیئت سودانی با حضور (ایگاد) و امارات به عنوان "ناظر" و هم‌چنین درخواست برای انجام مذاکرات تحت نام دولت و نه ارتش و لزوم اجرای "اعلامیه انسانی جده" پیش از ورود به هر مذاکرات دیگری بود. رئیس هیئت "ابو نمو" تصمیم‌گیری نهایی درباره مشارکت در مذاکرات را به عهده رهبری گذاشت و گفت: «در نهایت، این امر به تصمیم و ارزیابی رهبری بستگی دارد.» (منبع: شرق الاوسط، ۱۳/۸/۲۰۲۴)

1. بنابراین، مذاکره‌های جده در تأیید برگزاری نشست سوئیس به بن‌بست رسید و بهانه‌ای مطرح شد که آیا دعوت برای ارتش است یا دولت! گویا البرهان می‌تواند درخواست امریکا برای نشست ژینو را رد کند؛ اگر امریکا در آن جدی بود. این اقدام بیشتر به منظور مشغول کردن طرفین به موضوع مذاکره است تا زمانی‌که امریکا بتواند نفوذ اروپایی‌ها را در سودان کاهش دهد و به توافقی برسد که برای انتخابات آینده‌اش مزیت مثبت به همراه داشته باشد. دلیل این تأخیر و تعلل امریکایی و عدم دستیابی به راه‌حلی برای مشکل سودان، اینست که قدرت‌های اروپایی و انگلیسی هنوز در سودان قوی هستند. همان‌طور که قبلاً ذکر شد، امریکا تلاش کرده تا اختلافات میان البرهان و حمیدتی را برای تضعیف قدرت‌های اروپایی برجسته کند، اما هنوز نتوانسته است به این هدف دست یابد. فعالیت‌های انگلیسی‌ها در سودان از طریق امارات تقویت شده است، پس از آنکه تلاش‌های کینیا برای ورود نیروهای صلح و مشارکت مؤلفه‌های مدنی که شامل دست‌نشانده‌های انگلیس بودند، ناکام ماند. در نتیجه، هر دو هدف "متوقف کردن درگیری‌ها و مشارکت مؤلفه‌های مدنی" شکست خورده است.

2.  دولت سودان و عبدالفتاح البرهان از این موضوع آگاه هستند. در جلسه شورای امنیت در تاریخ ۱۸ جون ۲۰۲۴، نمایندگان سودان و امارات در سازمان ملل به شدت به یکدیگر حمله کردند. نماینده سودان، الحارث ادریس الحارث، اظهار کرد که «مدارک و شواهدی از حمایت امارات از نیروهای پشتیبانی سریع دارد.» نمایندۀ امارات، محمد ابو شهاب، این ادعاها را "اتهامات بی‌پایه" خواند و افزود: «پیروزی نظامی یا توافق نظامی در سودان امکان‌پذیر نیست و تنها راه حل، مذاکرات است.» (منبع: سی ان ان، 2024/6/19) این اظهارات از طرف امارات نشان‌دهندۀ دخالت این کشور در درگیری‌های جاری در سودان است. پیش از این، بین دو طرف تبادل اخراج دیپلمات‌ها نیز صورت گرفته بود. بریتانیایی‌ها بازی مشابهی را که امریکا علیه دست‌نشاندگانش برای محدود کردن آن‌ها انجام می‌دهد، علیه دست‌نشاندگان خود آغاز کردند. بریتانیا از طریق امارات به حمایت از نیروهای پشتیبانی سریع پرداخت تا از دست‌نشاندگان خود محافظت کند و حضورشان را تقویت نماید؛ به طوری‌که نیروهای پشتیبانی سریع نمی‌توانند از شر آن‌ها خلاص شوند یا بر آن‌ها مسلط شوند. دست‌نشاندگان بریتانیا تحت عنوان حرکت "تقدم" و به رهبری عبدالله حمدوک، نخست‌وزیر پیشین سودان که در سال ۲۰۲۱ توسط البرهان و حمیدتی برکنار شد، شروع به فعالیت‌های محسوس کردند. در تاریخ ۳ اپریل ۲۰۲۴، محکمۀ سودان تصمیم به بازداشت ۱۶ نفر از رهبران این حرکت، از جمله حمدوک گرفت و از آن‌ها خواست تا خود را به محکمه به اتهام "کمک و همکاری، توافق، جرائم علیه دولت، بر هم زدن نظام قانونی، جرائم جنگ و نسل‌کشی" معرفی کنند. (منبع: تلویزیون سودان، 2024/4/3)  با این حال، هیچ‌یک از آن‌ها دستگیر نشدند و هیچ‌یک از آن‌ها خود را تسلیم نکرد، که نشان‌دهندۀ ضعف ارادۀ نظام البرهان در برابر دست‌نشاندگان انگلیس است. علاوه بر این، عبدالفتاح البرهان حتی از مذاکره با این گروه نیز خودداری کرده است: «البرهان، رئیس شورای حاکمیت سودان، روز پنج‌شنبه از عدم تمایل خود به مذاکره با حرکت نیروهای مدنی دموکراتیک (تقدم) خبر داد.» (منبع: پایگاه خبری اناتولی)

3. حمایت امارات از نیروهای پیشتیبانی سریع در راستای منافع بادار آن بریتانیا در سودان است، نه به خاطر این که فرمانده نیروهای پشتیبانی سریع، دقلو، دست‌نشانده بریتانیا باشد؛ بلکه به این دلیل که او دست‌نشاندۀ امریکا است. بریتانیا قصد دارد تا طرح امریکا در سودان را با نفوذ و حمایت از دقلو و نیروهایش ناکام بگذارد. مشابه اقداماتی که در لیبی انجام داد؛ جایی‌که بریتانیا به امارات نقش داد تا در کنار حفتر، دست‌نشاندۀ امریکا، نفوذ کند و با حمایت از او تلاش کند تا حرکت حفتر علیه دست‌نشانده‌های بریتانیا در طرابلس را ناکام بگذارد. هم‌چنین در یمن، بریتانیا از موقعیت امارات در ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی در عملیات "الحزم" بهره‌برداری کرد تا به حمایت از دست‌نشانده‌هایش پرداخته و آن‌ها را قادر سازد تا بر جنوب یمن مسلط شوند و حوثی‌ها را که دست‌نشانده‌های امریکا هستند، از آنجا اخراج کنند. امارات تا آستانه کنترل بر الحدیده پیش رفت و به سمت صنعا برای سقوط حوثی‌ها حرکت کرد، اما تبلیغات امریکا مبنی بر گرسنگی و بیماری مردم الحدیده باعث برگزاری کنفرانس استکهلم در تاریخ ۱۳ دسمبر ۲۰۱۸ شد و پیشرفت امارات و متحدانش در جنوب یمن را متوقف کرد. این نمونه‌ای از نقشه‌بازی بریتانیا در سیاست بین‌المللی است.

4. بنابراین، امریکا در یافتن راه‌حل تعلل می‌کند، نیروهای پشتیبانی سریع موافقت می‌کنند و ارتش خودداری می‌کند و به این ترتیب مذاکرات از جده به قاهره و از آنجا به ژینو منتقل می‌شود؛ نه برای یافتن راه‌حل؛ بلکه برای به تأخیر انداختن آن. مجلس شورای حاکمیت انتقالی حاکم در بیانیه‌ای اعلام کرد: «بر اساس تماس با دولت امریکا از طریق تام باریلو، نماینده امریکایی در سودان و تماس از سوی دولت مصر برای درخواست جلسه با هیئت دولتی در قاهره برای بررسی دیدگاه دولت در اجرای توافق جده، دولت تصمیم به ارسال هیئتی به قاهره برای این منظور گرفته است.» هم‌چنین افزود که توافق جده تعیین می‌کند که نیروهای پشتیبانی سریع باید از مناطق شهری خارج شوند. (منبع: المرصاد-عربي، ۱۹/۸/۲۰۲۴)

7.       خلاصه:

الف) احتمالاً، تصمیمات فریبنده‌ای در کنفرانس ژینو که در تاریخ ۱۴ اگست ۲۰۲۴ برگزار می‌شود و پیش‌بینی شده است که برای ۱۰ روز ادامه یابد، صادر خواهد شد. طبق برنامه، مذاکرات ژینو به مدت حداکثر ده روز تحت نظارت امریکا و عربستان سعودی ادامه خواهد داشت... (منبع: الجزیره، ۱۴ اگست ۲۰۲۴) اما این تصمیمات ممکن است تنها جنبه صوری داشته باشند و در عمل بی‌اثر باقی بمانند. حتی اگر توافقی صورت گیرد، موقتی خواهد بود و پایدار نخواهد ماند؛ زیرا امریکا هنوز به اهداف خود نرسیده است. تمرکز اصلی به احتمال زیاد بر روی ارائه کمک‌های انسانی خواهد بود. دولت سودان اعلام کرده که اجازه عبور کمک‌های انسانی از طریق معبر ادری در مرز با چاد را می‌دهد و طرف‌های بین‌المللی حاضر در کنفرانس ژینو این اقدام را خوش‌آمد گفته‌اند. (منبع: اسکای نیوز عربی، ۱۷ اگست ۲۰۲۴) امریکا مذاکرات ژینو را به عنوان مدل جدیدی توصیف کرده و هدف این مذاکرات را گسترش دامنه ارائه کمک‌های انسانی و بازگشائی مسیرهای انسانی اعلام کرده است (منبع: الجزیره، ۲۰ اگست ۲۰۲۴)

ب) عدم توانایی امریکا در کنار زدن بریتانیا از صحنه سودان، به ویژه از طریق دست‌نشانده‌های منطقه‌ای مانند امارات و دست‌نشانده‌های محلی مانند حرکت "تقدم"، باعث شده که امریکا استراتژی‌های خود را دوباره بررسی کند و امارات را به کنفرانس ژینو وارد کند. در حالی‌که قبلاً امریکا تنها با دست‌نشانده‌های خود، عربستان سعودی و در پلتفرم جده به مسائل سودان پرداخته بود و به قدرت‌های اروپایی مثل "الحریة‌ و التغییر" توجهی نداشت. اما با ظهور "تقدم"، که از نظر تأثیرگذاری قوی‌تر از "الحریة و التغییر" است و پشتوانه آن امارات است، مریکا به این نتیجه رسید که باید امارات را در کنفرانس مشارکت دهد. این اقدام بیشتر به منظور فریب و به تأخیر انداختن واقعی تلاش‌ها برای یافتن راه‌حل برای توقف درگیری‌ها است و نه اقدام جدی برای حل این بحران.

ج) تمامی این وضعیت‌ها به ضرر مردم مسلمان سودان است. همان‌طور که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند:

«إِذَا الْتَقَى الْمُسْلِمَانِ بِسَيْفَيْهِمَا فَالْقَاتِلُ وَالْمَقْتُولُ فِي النَّارِ»

ترجمه:‌ اگر دو مسلمان با شمشیرهای‌شان در مقابل یکدیگر قرار گیرند، قاتل و مقتول هر دو در آتش هستند.

بر مخلصین ارتش و مردم لازم است که برای خنثی کردن تمامی این توطئه‌ها و رهایی از دام  دست‌نشانده‌ها تلاش کنند، زیرا آن‌ها اساس فتنه هستند و به وسیلۀ آن‌ها استعمارگران قادر به پیشبرد این توطئه‌ها می‌شوند. هم‌چنین، بر مخلصین لازم است که برای حمایت از حزب‌التحریر، که همیشه با صداقت این توطئه‌ها را افشا کرده و در هر بار نظر صحیحی ارائه داده است، اقدام کنند. بر تمام مخلصین صاحب قدرت لازم است تا حزب‌التحریر را برای نصرت و تکریم دین الله سبحانه وتعالی نصرت دهند.

﴿وَلَيَنصُرَنَّ اللهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾

ترجمه:‌ و قطعاً الله (سبحانه وتعالی) یاری می‌دهد، به کسی که (دین) او را یاری کند، بی‌شک که الله (سبحانه و تعالی) نیرومند شکست‌ناپذیر است.

پانزدهم صفر الخير ۱۴۴۶ه.ق.

مطابق با ۲۰ اگست ۲۰۲۴م.

مترجم: احمد صادق امین

ادامه مطلب...

افسانۀ آشکار دشمنی ایران و امریکا

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

این دروغ ظاهری  -که این دو کشور همواره در حالت جنگ هستند- بیشتر در زمانی بالا می‌گیرد که رسانه‌ها از شکل دشمنی ایران و امریکا خصوصاً در ساحات عراق، لبنان و یمن -که به عنوان زیر شاخه‌های تهران در منطقه شناخته می‌شوند. هم‌چنان شعار‌های ایرانی از جمله "مرگ بر اسرائیل و مرگ بر امریکا" این دروغ را در نزد بسیاری از مردم ترویج می‌دهد و تحریم‌های آمریکا علیه ایران در میان بسیاری از سیاستمداران بازارش را رونق می‌دهد.

قصد ندارم به تاریخچه روابط ایران و آمریکا از زمان پیروزی انقلاب خمینی و شعارهای پرطنینی که در ابتدای  حکومت خود سر می‌داد؛ "مرگ بر شیطان بزرگ، آمریکا" بپردازم؛ زیرا واقعیت عینی این معما را تکذیب می‌کند. حمایت خمینی از گروه امل در دهۀ هشتاد برای کشتن پناهندگان فلسطینی در لبنان بزرگترین گواه بر دروغ بودن ادعای وی است. هم‌چنان وقایع فراوانی وجود دارد که دروغ‌گو بودن خمینی را نشان داده و همدستی‌اش با شیطان بزرگ (آمریکا) را تأیید می‌کند.

اختلاف ایران و آمریکا حتی یک روز هم اختلاف عقیدوی نبوده، بلکه تهران توانست اختلاف خود را با واشنگتن با شعارهایی که در میان مردمِ فریب‌خورده ترویج داده، دینی جلوه دهد.

هم‌چنین اختلاف ایران با رژیم یهود(اسرائیل) به هیچ عنوان یک اختلاف عقیدوی نبوده؛ بلکه اختلاف بر سر تصاحب نقش در منطقه است.

اکنون به وضوح مشخص شده که  حقیقت اختلاف ایران و آمریکا از مشاجرات رسانه‌ای و تبادل اتهامات برای گمراه کردن افکار عامه فراتر نرفته است. اما در میدان واقعیت اوضاع کاملاً متفاوت است.  خدماتی‌که ایران در افغانستان به امریکا ارائه کرد، موضوع دوری نیست؛ صحنه‌ای که در عراق نیز تکرار شد و همین ایران بود که آمریکا را از بن‌بست عراق نجات داد.

اما مردم هم‌چنان اسیر موضوعاتی هستند که رسانه‌ها پخش می‌کنند. اینک بعید و غیر ممکن نیست که منافع یکی شده و اختلافات ظاهری که در طول زمان شکل گرفته است، از بین برود تا بخاطر روابطی که اساس آن را منافع مشترک تشکیل می‌دهد، قواعد جدیدی ایجاد شود.

تنها اهمیت خلیج فارس برای امریکا باقی می‌ماند که از دیر‌باز مشخص شده است؛ زیرا تنها دوست آمریکا منافع آن است و اخلاق، انسانیت و ارزش‌ها در عرف و فرهنگ آن هیچ جایی ندارد.

بنابراین، واضح و آشکار است که رسانه‌ها تحت کنترل آمریکا هستند و بیشتر اخبار سیاسی که رسانه‌ها منتشر می‌کنند، از یک منبع سرچشمه می‌گیرد. لیکن اختلاف در منبعی است که کنترل آن را در دست دارد و باقی می‌ماند.

هم‌چنین تهدید هسته‌ای برگ برنده‌ای برای بقای آمریکا در منطقۀ خلیج فارس است و تثبیت پایگاه‌های آمریکا به بهانۀ نگرانی در مورد توانمندی‌های هسته‌ای ایران و افزایش فروش تسلیحات این کشور به کشورهای خلیج فارس می‌باشد. از این جهت، آمریکا هم‌چنان به سیاست معروف خود در ایجاد هرج و مرج و تخریب برای تثبیت حضور خود در منطقه ادامه داده و در عین حال به روابط پنهانی خود با تهران برای تنظیم و برنامه‌ریزی اوضاع منطقه بر اساس منافع خود ادامه می‌دهد. هم‌چنان تبادل پیام‌ها به صورت مستقیم و غیر مستقیم نیز نقش مهمی در روابط ایران و امریکا دارد که ایران را به افسر منطقه برای تأمین منافع آمریکا تبدیل کرده است.

نویسنده: مونس حمید-ولایه عراق

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

14صفر1446ه.ق.

19اگست2024م.

مترجم: حسن سلحشور

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه