(ترجمه)
پرسش:
اسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته!
ترکیه تماس هایش با روسیه را در این اواخر در خصوص قضیۀ سوریه، جهت از سرگیری گفتگوهائی که امریکا به منظور حل و فصل بحران سوریه به راه انداخته بود، به شدت افزایش داده؛ چنان چه بی بی سی به تاریخ 2.12.2016م در گزارشی چنین گفت: «مولود چاووش اغلو وزیر خارجه ترکیه گفته که کشورش در خصوص دست یابی به راه حلی برای بحران سوریه، با روسیه مشورت می کند. در عین حال رجب طیب اردغان رئیس جمهور ترکیه نیز قضیۀ سوریه را در جریان هفتۀ گذشته با ولادمیر پوتین همتای روس اش حد اقل سه بار از طریق تلفون به بحث و مناقشه گرفته است. هم چنین چاووش اغلو روز پنج شنبه جهت ارزیابی و بحث در مورد موضوع یاد شده، با وزیر خارجۀ روسیه دیدار و گفتگو نمود.»
اما با وجود همه، جهان شاهد است که روسیه حملات وحشیانه اش بالای حلب را هم چنان ادامه می دهد، حتی می دانیم که به تاریخ 5.12.2016م از حق "ویتو" اش برعلیه قانونی که قرار بود در شورای امنیت به منظور آتش بس چند روزه در حلب تصویب شود، استفاده نمود. پرسش این است که چه چیزی ترکیه را وادار می کند تا باوجود این همه وحشی گری روسیه باز هم حاضر می شود با آن تماس برقرار نموده و گفتگوهای این چنینی راه بیندازد؟ پرسش دیگر این که؛ واقعیت آن چه این روزها در سوریه-به ویژه حلب- اتفاق می افتد، از چه قرار است؟ جزاکم الله خیراً.
پاسخ:
وعلیکم السلام ورحمة الله وبرکاته!
برای روشن شدن پاسخ، مباحث زیر را به بررسی می گیریم:
نخست: بیشتر از دو ماه می شود که امریکا طوری وانمود می کند که گویا میانه اش با روسیه روبه وخامت گذاشته است. این موقف را امریکا پس از آن روی دست گرفت که اروپا به شدت از روسیه به خاطر شدت گرفتن حملات وحشیانۀ هوائی اش بالای حلب انتقاد نمود، هم چنین به دلیل بالاگرفتن مخالفت های مردم سوریه با نقش مکارانه ای که امریکا در قضیۀ سرزمین شان بازی می کند، می باشد.
این مخالفت ها زمانی به اوج خود رسید که برخی از گروه های نظامی نپذیرفتند در عملیات موسوم به "درع فرات" که توسط ترکیه راه اندازی شده بود، در کنار نیروهای ویژه امریکا بجنگند. این جا بود که امریکا برای وادار کردن مردم سوریه و انقلابیون به پذیرش راه حل سیاسی اش، به اهمیت راه اندازی حملات خشن تر و شدید تر نظامی پی برده و آن را پیش شرط بر برگشتن به پشت میز گفتگو و دست یابی به برخی از فکتورهای پیروزی در این بحران دانست. از آن زمان به بعد امریکا تمام مکر و نیرنگ اش را روی چند جهت مشخص متمرکز نمود:
1- روسیه را وادار نمود هرچه عاجل تر قطعات نظامی خشن تر و کشنده تر اش را به سوریه اعزام نماید. به همین دلیل بود که یگانه ناو هواپیمابر روسیه موسوم به "کوزنیتسوف" به تاریخ 1.11.2016م، همراه با مجموعۀ امکانات خاص جنگی و موشک های ویژه اش به سواحل سوریه مواصلت نمود. این ناو به مجرد رسیدن به سواحل سوریه، فوراً شروع به راه اندازی عملیات استخباراتی بر فراز سوریه، به ویژه حلب نمود. این در حالی است که طیاره های نظامی و ابزار جنگی فراوان روس ها از قبل در سوریه، به ویژه میدان هوائی حمیمیم، مستقر می باشد.
2- فراخواندن نیروهای بیشتر ایرانی و وابسته گان آن، به ویژه در منطقۀ حلب.
3- سردسازی بسیاری از جبهات جنگ در سوریه توسط عربستان سعودی، ترکیه و سایر همپیمانان، به علاوۀ تأثیری که این دولت ها توسط دالرهای شان بالای برخی از گروه های جنگی سوریه گذاشتند، یاد آور شد. این اقدامات باعث گردید آتش بس ها و مصالحه ها-به گونۀ خطرناکی- افزایش یابد و اتوبوس های فراوانی به چشم خورد که انقلابیون را با فامیل های شان به سمت شهر ادلب انتقال می داد. هدف از این اقدامات؛ باز کردن مجال برای حکومت سوریه بود تا کمک هایش را به سوی جبهات سرد شدۀ ادلب سرازیر نماید.
به علاوۀ تمام موارد یاد شده؛ دولت های فوق الذکر تمام تلاش شان را به خرج دادند تا آتش فتنه را در داخل خود حلب بیفروزند و نتیجه آن برخوردهائی بود که میان انقلابیون محاصره شده رخ داد، اما به فضل و مرحمت الله متعال این برخوردها خیلی زود خنثی گردید.
4- به علاوۀ موارد فوق؛ عملیاتی را که اردوغان زیر نام "درع فرات" راه اندازی نموده بود، هم چنان ادامه یافت. هدف از این عملیات جلب و جذب شمار بیشتری از گروه های جنگی وابسته به ترکیه به سوی جنگ الباب بود که پس از جنگ جرابلس راه اندازی گردیده بود تا به این ترتیب جبهات واقعی جنگ در حلب را تضعیف نماید، جبهاتی که توانائی شکستن محاصرۀ کشندۀ شهر حلب و نجات آن را داشت. بخش عربی اسکای نیوز به تاریخ 28.11.2016م در خبری چنین گفت: «گزارش های میدانی می رساند که دلیل اصلی این که مخالفان مسلح سوریه یک سوم مناطق شان در شرق حلب را از دست دادند این است که شمار زیادی از نیروهای جنگی شان جبهات حلب را به منظور کمک به نیروهای ترکیه در جنگ برعلیه داعش و گروه های کرد ترک نموده و به عملیات "درع فرات" پیوستند.»
رامی عبدالرحمن مدیر کمیتۀ حقوق بشر سوریه روز دو شنبه در اظهاراتی به بخش عربی اسکای نیوز چنین گفت: «دستورهائی از جانب ترکیه به شماری از افراد وابسته به ارتش آزاد رسیده و از آنان خواسته شده بود تا به نیروهائی بپیوندند که زیر نام عملیات "درع فرات" برعلیه داعش می جنگند. این عملیات را انقره دو ماه قبل برعلیه داعش و کردها راه اندازی نمود، زیرا انقره بیم دارد که مبادا داعش و کردها بالای مناطق مرزی سوریه با ترکیه تسلط پیدا کنند. عبدالرحمن اظهار داشت: دلیل اصلی و رمز شکست مخالفان، همانا مداخلۀ ترکیه می باشد؛ زیرا گروه های وابسته به خود اش را که در ارتش آزاد فعالیت می نمودند، فراخوانده و آنان را سرگرم جنگ اش بر علیه داعش و کردها نمود و این کار باعث گردید جبهاتی که باید در برابر اردوی سوریه و همپیمانان آن می جنگیدند، تخلیه گردد.»
دوم: به این ترتیب از دست دادن بسیاری از مناطق آزاد شده، فشار سنگینی را بالای انقلابیون حلب وارد نمود و انقلابیون در منقطه ای تنگ تری محاصره گردیدند و بمباران شدید و هشدارها برای حمله به سایر مناطق هم چنان ادامه یافت. این جا بود که امریکا، همزمان با درخواست های جهانی برای اعمال آتش بس، فرصت را برای احیای مجدد روند حل سیاسی بحران سوریه مناسب دیده و این راه حل را با استفاده از فضای جدید بوجود آمده، که می طلبد در آن عجله صورت گرفته و از تأخیر جلوگیری گردد، یک بار دگر بر سر زبان ها انداخت. واقعیت های زیر این ادعا را روشن تر می کند:
1- امریکا به خوبی می داند که پس گرفتن برخی از مناطق مهم در شرق حلب به معنی پایان انقلاب سوریه نیست و پاکسازی انقلابیون در مناطق مختلف سوریه؛ آرزوی مستحیل و غیر عملی می باشد. امریکا این را نیز می داند که سال های دراز انقلاب در سوریه فضای خطرناک اسلامی را به بار آورده، بناً تلاش می کند هرچه زودتر این فضا را از میان بردارد و راه کار سیاسی و صالون های گفتگو نسبت به ابزار نظامی بهتر می توانند این هدف را براورده نمایند؛ زیرا استفاده از زور و جنگ، دامن این فضا را گسترده تر و مستحکم تر خواهد نمود. بنابر این امریکا در شکست دادن و مطیع نمودن مردم سوریه از طریق کشتار و ویرانی و افزایش آن کاملاً ناامید شده و سال هاست که دنبال فرصتی است تا با استفاده از آن راه حل سیاسی را مطابق برنامه ها و نقشه هایش مطرح و اعمال نماید.
2- ادارۀ حکومت اوباما به تاریخ 20.1.2017م قصر سفید را ترک خواهد نمود، اما هنوز این خیال را در سر دارد که این قصر را با دستاوردهای قابل ملاحظه ای ترک نماید. به همین دلیل است که وقتی اردوی حکومت سوریه وارد مناطق حلب گردید، روسیه ادعا نمود که جان کری وزیر خارجه امریکا به شدت در تلاش است بر سر حلب معامله کند. چنان چه تلویزیون روسیۀ امروز در خبری به تاریخ 28.11.2016م، به نقل از یوری اوشاکوف معاون رئیس جمهور روسیه گفت که وی امروز دوشنبه 28 نومبر در اظهاراتی چنین گفته است: «اگر در مورد تلاش های جان کری پرسش دارید، باید گفت که این تلاش ها به شدت افزایش یافته است. وی در ادامه گفت: با توجه به حجم بی سابقۀ تماس های تلفونی وزیران خارجۀ امریکا و روسیه، می توان این تلاش ها را بی سابقه خواند؛ زیرا تمرکز این تماس ها تنها روی یک موضوع بوده و آن هم قضیۀ سوریه می باشد.»
3- امریکا به ترکیه تمرینات لازم را داده و آن را موظف نمود تا نقش برجستۀ سیاسی را به نیابت از آن بازی کند، در حدی که نشست های دو جانبۀ کری-لاوروف تبدیل به نشست های دو جانبۀ روسیه-ترکیه گردید و همین مسئله است که پرده از واقعیت تماس های گستردۀ اخیر ترکیه جهت تصرف مناطق شرق حلب و ملاقات های دوستانۀ مسئولین ترک با همتاهای روس شان و هم چنین سفرهای این مسئولین به لبنان و ایران، بر می دارد. این ملاقات ها و سفرها بسیار گسترده و قابل توجه بوده و می توان به نحو زیر از آن یاد نمود:
أ- الجزیره نت به تاریخ 26.11.2016م در خبری چنین گزارش داد: «حسن روحانی امروز شنبه مورخ 26.11.2016م با مولود چاووش اغلو وزیر خارجه ترکیه دیدار نموده و به علاوۀ روابط دو جانبه میان دو کشور، در خصوص بحران سوریه و سایر قضایای منقطه ای نیز بحث و گفتگو نمود. آژانس خبری جمهوری اسلامی ایران(ایرنا) گزارش داد که وزیر خارجۀ ترکیه مشوره هایش را در تهران با محمد ظریف همتای ایرانی اش ادامه خواهد داد.»
ب- آژانس اناضول نیز به نوبۀ خود خبر داد که: «چاووش اغلو وزیر خارجۀ ترکیه، مسئله نیاز به آتش بس فوری و ارسال کمک های اولیه به حلب را با ریاض حجاب مورد بحث و بررسی قرار داد، دو طرف در این دیدار تلاش های را که تا کنون در جهت ایجاد راه حل سیاسی بحران کشور به کار گرفته شده نیز ارزیابی نمودند.» (منبع: الجزیره نت، 30.11.2016)
ت- سفر لاوروف به ترکیه مورخ 30.11.2016م، در این سفر سرگی لاوروف وزیر خارجۀ روسیه اعلام نمود که: «توافقاتی که میان روسیه و ترکیه در مورد بحران سوریه در عرصه های نظامی، دپلوماتیک و سیاسی حاصل گردیده، در شرف عملی شدن است.» (منبع: روسیۀ امروز 1.12.2016م) لاوروف در ادامه افزود: «روسیه و ترکیه گفتگوها جهت دست یابی به حل بحران سوریه در زودترین زمان ممکن را هم چنان ادامه خواهند داد.» (منبع: الجزیره نت، 1.12.2016م)
ث- تلویزیون بی بی سی به تاریخ 2.12.2016م در خبری گفت: «رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه اوضاع سوریه را در جریان هفتۀ گذشته با ولادمیر پوتین همتای روس اش حد اقل سه بار از طریق تماس تلفونی به بحث و مناقشه گرفت.»
ج- هم چنین تلویزیون یاد شده به تاریخ 1.12.2016م به نقل از مولود چاووش اغلو وزیر خارجۀ ترکیه خبر داد که وی در کنفرانس مطبوعاتی که با سرگی لاوروف همتای روس اش در شهر انیای ترکیه برگزار نموده بود گفت: «ما به خاطر پایان دادن به فاجعه، روی احتمال آتش بس توافق نظر داریم.» وی هم چنین به تاریخ 2.12.2016م در اظهاراتی چنین گفت: «ترکیه با روسیه و ایران، که همپیمانان بشار اسد می باشند و هم چنین با سوریه و لبنان جهت دست یابی به راه حلی برای بحران سوریه مشوره می کند.»
ح- آژانس سبوتنیک روز پنج شنبه اول دسمبر به نقل از سمیر نشار یکی از اعضای ائتلاف مخالفان گفت: «سه روز قبل نشست هائی توسط ترکیه راه اندازی گردید، بسیار کوشش می شد این نشست ها مخفی نگهداشته شود و گروه هائی که در این نشست ها مشارکت نموده بودند، همان گروه هائی بودند که ترکیه می تواند بالای آنان نفوذ داشته باشد، اما این نشست ها هیچ نتیجۀ محسوسی به بار نیاورد.» (منبع: روسیه امروز 1.12.2016) هم چنین تلویزیون بی بی سی نیز در همین تاریخ به نقل از نشریۀ فایننشل تایمز گزارش داد که شماری از فرماندهان مخالفان سوریه سرگرم گفتگوهائی مخفی با بعضی از مسئولین روس می باشند که توسط ترکیه هماهنگ گردیده و هدف از این گفتگوها پایان دادن به جنگ های مستمر حلب می باشد. این نشریه در ادامه افزود: «چهار تن از اعضای مخالفان که در شمال سوریه حضور دارند، به این نشریه خبر داده اند که ترکیه گفتگوهائی را با بعضی از مسئولین روس در انقره پایتخت ترکیه راه اندازی و ترتیب داده اند.»
نشریۀ "المدن" به تاریخ 3.12.2016م در خبری می نویسد: «گروه اسلامی احرار شام زیر نام "جبهۀ اسلامی" مذاکراتی را با برخی از مسئولین روس به پیش می برد که هدف از آن دست یابی به آتش بس در حلب می باشد. براساس این آتش بس قرار است افرادی از "جبهۀ فتح شام" از طریق کاستیلو از منطقه اخراج شوند و هم چنین راه هائی برای بیرون کشیدن مجروحین و مریضان از مناطق شرق حلب در نظر گرفته شده و این کار زیر نظر گروهی وابسته به سازمان ملل صورت خواهد گرفت. معلوماتی را که "المدن" به دست آورده نشان می دهد که خروج گروه "فتح شام" از حلب از طریق برنامه ای انجام خواهد گرفت که توسط ترکیه ترتیب گردیده و قرار است بعدها انقره براساس این برنامه، موضوع رساندن کمک ها به مناطق محاصره شده را به عهده گیرد.»
خ- رضایت امریکا از این اقدامات ترکیه را می توان در استقبال وزارت خارجۀ امریکا از این مذاکرات مشاهده نمود؛ چنان چه تلویزیون روسیۀ امروز به تاریخ 1.12.2016م در خبری گفت: «مارک تونر سخنگوی وزارت خارجۀ امریکا روز پنج شنبه اول دسمبر در کنفرانس مختصر مطبوعاتی چنین گفت: گزارش های را مشاهده کردیم که نشان می دهد روسیه با انقلابیون سوریه گفتگو می کنند. وی در ادامه گفت: در مورد عکس العمل ما در این مورد باید بگویم که ما از هرگونه تلاش واقعی که هدف از آن کاستن از رنج و درد مردم سوریه، به ویژه حلب باشد، استقبال می کنیم.» پس باید دانست که امریکا در پس تمام این اقدامات قرار دارد، به ویژه با توجه به این که در مورد روند گفتگوها و حل و فصل این بحران، با روس ها همنظر می باشد.
چنان چه باز هم تلوزیون روسیۀ امروز به تاریخ 3.12.2016م در خبری گفت: «وزیر خارجۀ روسیه روز شنبه سوم دسمبر اعلام نمود که جان کری همتای امریکائی اش مجموعه پیشنهادهائی را در خصوص حل و فصل قضیۀ حلب به وی تسلیم نموده که با موقف های اساسی روسیه هماهنگ می باشد.» نشریۀ دارالحیاة در گزارشی نوشته: «لاوروف در یک کنفرانس مطبوعاتی گفته که قرار است شام فردا و یا صبح روز چهار شنبه روسیه و ایالات متحده گفتگوهائی را در خصوص خروج از ژینو انجام دهند. وی افزود: وزیر خارجۀ امریکا مجموعه پیشنهادهائی را در خصوص روند و زمان این خروج به وی سپرده است.» روسیۀ امروز نیز در خبری که به تاریخ 5.12.2016م منتشر نمود، چنین گفت: «طرف روس آماده گی اش را برای آغاز این گفتگوها در روز دوشنبه 5 دسمبر اعلام نمود، اما واشنگتن خواست تا دیدار آگاهان دو طرف اندکی به تأخیر افتد. انتظار می رود این گفتگوها شام روز سه شنبه یا صبح روز چهار شنبه آغاز گردد.»
با توجه به معلومات فوق، قطعاً اقدامات گسترده ای را که اخیراً ترکیه روی دست گرفته، به مراتب بزرگ تر از آن است که ترکیه به تنهائی آن را طراحی و عملی نموده باشد. روشن است که این امریکاست که ترکیه را به جانب این اقدامات بر انگیخته و قدم به قدم آن را تعقیب می نماید. این امریکاست که گفتگوهای یادشده با روسیه را براساس پیشنهادهائی که تسلیم روس ها نموده، اداره می نماید؛ زیرا ادارۀ حکومت اوباما تلاش دارد در جریان چند هفته ی اندکی که از عمرش باقی مانده، بیشترین استفادۀ ممکن را نموده و در قضیۀ سوریه دستاوردی را-اقلاً در حلب- برای خود رقم زند.
سوم: فرصت هایی را که امریکا برای کشاندن موفقانۀ گروه های نظامی به پای میز گفتگو و از سرگیری روند سیاسی بحران سوریه در اختیار دارد، می توان در موارد زیر بررسی نمود:
1- راه حل های مسالمت آمیز در داخل سوریه از هیچ گونه پشتیبانی بر خوردار نبوده و محکوم می باشد، زیرا مردم سوریه به دسیسه هائی که دولت های عربی و ترک ها با امریکا و روسیه برعلیه آنان به راه انداخته به خوبی پی برده اند و همین مردم هستند که بالای گروه های جنگی فشار وارد می نمایند تا مسیر تحرکات شان را پس از آلوده شدن به وابستگی های گوناگون به خارجی ها، تصحیح نمایند؛ این وابسته گی و آلوده گی ها را می توان در متأثر شدن شان از کمک های کثیف پولی، سهم گرفتن در روند مصالحه، آتش بس و سرد نمودن جبهات جنگ و هم چنین پایبندی به خطوط سرخ و دساتیر صادر شده از اتاق های فرماندهی بیرونی شان مشاهده نمود.
اگرچه گرداننده گان نظام حاکم در سوریه و کسانی که اخیراً بالای شرق حلب با آنان همپیمان شده اند، از بیداری مردمی در داخل سوریه و فشارهای آن بالای گروه های نظامی آگاه بودند، اما این بیداری و فشارها در حال حاضر افزایش یافته و گروه های موصوف را خود باخته و خائن معرفی کرده و خواستار اخراج رهبران آن از صحنه شده اند. گروه های داخل حلب تصمیم گرفتند خود را در برابر حملات وحشیانۀ اخیر منحل نموده سپس به طور دسته جمعی اردویی موسوم به اردوی حلب تشکیل دهند تا به این ترتیب یک نیروی واحد باشند. باید گفت که این اقدام بسیار خوبی است و شاید بتواند آنان را در برابر خطرهای موجود متحد نموده و از وابستگی به طرف های خارجی نجات دهد.
تلویزیون روسیۀ امروز به تاریخ 1.12.2016م در خبری چنین گفت: «سمیر نشار یکی از اعضای ائتلاف مخالفان سوریه اعلام نمود که گفتگوهای گروه های نظامی با روسیه و ترکیه هیچ گونه دستاوردی نداشته، زیرا تصمیم اساسی در دست گروه های مسلح محاصره شده در داخل شهر حلب می باشد؛ چنان چه وی گفت: این نشست ها هیچ گونه نتیجۀ محسوسی در قبال نداشته، زیرا کسانی که در شهر حلب محاصره می باشند، جداً از رهبران شان که در بیرون از شهر به سر می برند تصمیم می گیرند، بنابر این فیصلۀ نهائی به گونۀ مستقلانه اتخاذ گردیده و در اختیار کسانی است که در داخل شهر محاصره می باشند.»
شکی نیست که گروه های مسلح داخل حلب هیچ اعتنائی به گفتگوهای خائنانه و هشدارهای وحشیانه ای که در بیرون به منظور تسلیم شدن صورت می گیرد، "نه" گفته اند. الحرة به تاریخ 3.12.2016م در خبری گفته که: «آژانس خبری رویترز روز شنبه به نقل از یکی از مسئولین گروه های مخالف سوریه خبر داده که رهبران نیروهای مخالف هرگز شرق حلب را به نیروهای حکومت تسلیم نخواهند نمود، این در حالی است که روسیه قبلاً گفته بود که حاضر است در مورد خروج نیروهای مخالف از این منطقه، با ایالات متحده گفتگو نماید.»
2- به این ترتیب مردمی را که خطر سقوط تاج انقلاب شام(حلب) از خواب غفلت بیدار نموده، هرگز با راه حل های سیاسی موافقت نکرده و تسلیم دشمن نخواهند شد، بلکه دیدیم که با پیمانۀ گسترده تر برای اصلاح مسیر گروه های وابسته به دولت های عربی و ترکیه دست به کار شده اند، گروه هائی که کمک های مالی دشمن برای شان تبدیل به لگام بزرگی گردیده که آنان را از ادامه دادن راه انقلاب باز می دارد، به این ترتیب پاک و آلوده از یکدیگر تفکیک می گردد؛ آلوده آنانی هستند که دنبال باداران شان در ترکیه و سعودی و غیره رفته و به سرعت تسلیم روند ذلت آور سیاسی طراحی شده توسط امریکا، همپیمانان و یاران آن گردیده و در خندق دسیسه گران برعلیه انقلاب سقوط نمودند.
و اما پاک؛ کسانی هستند که هم چنان با عزم مستحکم شان، استوار باقی مانده و به جز در برابر الله متعال در برابر هیچ کس دیگری سر خم نکرده اند و همین پاکان اند که به خواست الله متعال، مکر و نیرنگی را که امریکا به کمک ایران، روسیه، ترکیه و دولت های عربی به راه انداخته اند، از هم گسسته و آن را از نابود خواهند کرد.
این تهاجمات وحشیانه و این پایداری افسانه ای انقلابیون در حلب، نه تنها خباثت و دو رنگی برخی ها را در داخل برملا نمود، بلکه پرده از چهرۀ تمام طرف های دخیل و خبیث، به ویژه ایران، سعودی و ترکیه نیز برداشته است. ایران براساس نقشه هائی که امریکا طرح می کند، دست به کشتارهای وحشیانه ای می زند که نظیر آن را بجز کشتار وحشیانۀ روس ها دیگر در هیچ موردی نمی توان دید؛ سعودی با پول های کثیف اش برخی گروه هائی را تغذیه می کند که در گفتگوهای خائنانه سهم می گیرند و ترکیه با گمراه نمودن برخی ها در اجرای نقشه های امریکا سهم می گیرد، چنان چه با صدای بلند اعلام نمود که هرگز حلب را تنها نخواهد گذاشت، اما دیدیم که در برابر چشم جهانیان آن را ناجوانمردانه تنها گذاشت، نه فقط این، که حتی گروه های وابسته به خود را از منطقۀ حلب بیرون کشیده و آنان را مکارانه به جهتی دور از حلب سوق داد.
هم چنین با صدای بلندتر فریاد زد که هرگز اجازه نخواهد داد کشتار دسته جمعی منطقۀ حماة تکرار شود، اما در عمل دیدیم که حماة دوم و سوم تکرار شد، بدون این که ترکیه دست به هیچ کاری بزند! زمانی که عرق شرم در جبین اش جمع گردید، در این اواخر دیدیم که یک بار دیگر صدایش را بلند نمود، چنان چه اردوغان در اظهاراتی گفت: «هدف ما از راه اندازی عملیات "سپر فرات" برکناری بشار اسد است!» تلویزیون روسیۀ امروز به تاریخ 29.11.2016م به نقل از رجب طیب اردغان خبر داد که وی در بیانیه ای که روز سه شنبه 29 نومبر سال جاری در استانبول و در یک سمینار اختصاصی، گفت: «ما در کنار ارتش آزاد سوریه وارد این کشور شدیم. سپس پرسید: چرا وارد شدیم؟ وارد شدیم تا به حاکمیت بشار اسد ظالمی که مردم سوریه را توسط دولت تروریست اش می هراساند پایان دهیم و هدف ما از ورود به سوریه هیچ چیز دیگر نبوده است.»
اما در عمل دیدیم که حتی پیش از این که سر و صداها در مورد این اظهارات اش فروکش کند، از آن به خاطر رضایت روس هائی که صبح و شام حلب را موشک باران می کنند، کوتاه آمد! چنان چه تلویزیون عربی زبان تی آر تی به تاریخ 1.12.2016م در خبری گفت: «اردوغان رئیس جمهور ترکیه در سی و مین دورۀ گردهمائی شهرداران که در کاخ ریاست جمهوری برگزار گردید، سخنرانی نموده و در بخشی از این سخنرانی گفت: هدف عملیات "سپر فرات" که توسط نیروهای مسلح ترکیه رهبری می گردد، هیچ شخص و یا کشور مشخصی نیست؛ بلکه هدف این عملیات-که از 24 آگست آغاز گردیده- تنها گروه های تروریستی می باشد.»
روسیه از همان ابتدا می دانست که اظهارات اردوغان در مورد کنار زدن بشار اسد پوچ و بی معنی می باشد، چنان چه تلویزیون روسیۀ امروز به نقل از وزیر خارجۀ روسیه خبر دارد که وی روز پنج شنبه اول دسمبر در تعلیق اظهارات اخیر اردوغان چنین گفت: «مسکو در عمل روی توافقاتی متکی است که میان رئیس جمهوران دو کشور صورت گرفته، توافقاتی که عملاً در حال اجرا است و نه روی اظهارات یک جانبه ای که در موارد زیادی مطرح می گردد. سپس مورخ 7.12.2016م، یلدرم در جریان سفر اش به مسکو در گفتگوئی که با آژانس خبری روسیه)انترفاکس( به صراحت و خیلی روشن گفت که عملیات سپر فرات هیچ ربطی به حوادث جاری در مرکز شهر حلب نداشته و نیز هیچ ارتباطی به روند تغییر نظام سوریه ندارد.» این خبر را صفحۀ انترنتی الخلیج آن لاین به تاریخ 7.12.2016م نیز منتشر نمود.
چهارم: با توجه به موارد فوق دانسته می شود که روسیه حملات وحشیانه اش را در هماهنگی کامل با امریکا انجام می دهد و امریکاست که در پس عملیات "سپر فرات" قرار دارد، عملیاتی که یکی از اهداف راه اندازی آن؛ بیرون کشیدن برخی از جبهات جنگی از جبهۀ حلب و در نتیجه، تضعیف نمودن جبهۀ حلب بود. گفتگوهای صورت گرفته میان گروه های ساخته گی و روس ها نیز با حمایت امریکا راه اندازی گردیده و هم چنین امریکاست که در پس نیروهای ایرانی و وابسته گان آن قرار دارد.
از جانب دیگر؛ باز همین امریکاست که از دست رسی مخالفان به سلاح های مؤثر جلوگیری نموده و خبرهائی را که رسانه ها مورخ 7.12.2016م منتشر نمودند، این واقعیت را تغییر داده نمی تواند. به طور مثال تلویزیون العربیه امروز مورخ 7.12.2016م در گزارشی گفت: «مجلس نماینده گان امریکا قانونی را تصویب نمود که براساس آن به ادارۀ حکومت دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب اجازه داده می شود تا موشک های زمین به هوا را-که می تواند طیاره ها راهدف قرار دهد- برای گروه های مخالف سوریه بفرستد.» نشریۀ "واشنگتن پوست" خبر داده که این قانون شامل بعضی قیوداتی در مورد انتقال این سلاح ها می شود.
عملی شدن این قانون مشکوک به نظر می رسد و حتی اگر عملی هم گردد، باز هم تفاوتی با عملی نشدن آن ندارد، زیرا استفاده از این سلاح ها تنها به دستور دشمنان اسلام و مسلمانان صورت خواهد گرفت، پس چنین مسلح نمودن هیچ فرقی با خلع سلاح ندارد و امیدوار بودن به این وعده و نویدها بسان انتظار انگور از بوتۀ خار است. گذشته از آن؛ این قانون در حالی تصویب می گردد که حلب در آستانۀ ویرانی کامل قرار دارد و پارلمان امریکا اجرای این قانون را به زمان آغاز کار حکومت ترامپ موکول نموده و این در حالی است که ترامپ قبلاً اعلام نموده بود که به مخالفان سلاح نخواهد داد! پس شکی نیست که این صحنه سازی ها برای گمراه نمودن مسلمانان ساده لوح بوده و تهمت های بزرگی است که در حق انقلابیون زده می شود.
باوجود تمام این واقعیت های ناگوار، باز هم باید دانست که حلب، هر اندازه که ویران هم گردد، باز مجدداً بر پا خواهد خواست و تمام سرزمین مبارک شام، به ویژه حلب سربلند، چون خنجر زهر آلودی است که در حلقوم امریکا، روسیه، وابسته گان و دنباله روان شان گیر کرده و خواب را از چشمان شان ربوده است.
آنان هرگز فرصت این را پیدا نخواهند نمود تا پیروزی تخیلی شان را به یکدیگر تبریک گویند؛ زیرا ورود به یک شهر(حلب) پس از ویرانی کامل و قتل عام ساکنین آن و دست یافتن به افراد دشمن تنها پس از شهادت شان، خود بیانگر پیروزی تخیلی و شکست واقعی است که امریکا و همپیمانان اش آن را جشن می گیرند! این که موشک های ویرانگر، بمب های بیرلی و لشکرهای بی شمار را برای مقابله با صدها و یا نهایتاً چند هزار تن-مجاهد، با کمترین تجهیزات نظامی- به میدان جنگ می کشانند، اما با وجود آن هم نمی توانند رو در رو با آنان وارد جنگ شوند؛ مگر پس از راه اندازی بمباردمان هوائی و موشک های بحری، قطعاً خود پیروزی انسان های بزدل و وحشت زده ای را نشان می دهد که در برابر مردان شجاع و سربلندی حاصل می کنند و روشن است که چنین پیروزی، هرگز پایدار نبوده و سرانجام محکوم به شکست است!
امریکا، روسیه، همپیمانان، یاران و دنباله روان شان در پی آن اند تا با ارتکاب این همه جنایت وحشیانه، تاریخ ننگین برادران صلیبی و مغول های تاتار شان را تکرار نمایند، صلیبیان و مغول هائی که در عراق و سرزمین شام مرتکب جنایت های هولناک گردیدند.
اما اینان یک بخش از آن تاریخ را فراموش کرده اند و آن، سرنوشتی است که برادران دیرین شان در برابر مسلمانان مواجه گردیدند، چنان چه مسلمانان، آنان را از سرزمین خویش ریشه کن نموده و یک بار دیگر روی پای شان ایستادند و عزت و سربلندی اسلام و مسلمانان را برای شان برگردانده و خلافت شان را استحکام بخشیدند.
آنان شهر هرقل را فتح نموده و از آن "استانبول" یعنی شهر اسلام را ساختند، سپس خودشان را به مسکو نزدیک نموده و دروازه های وین را کوبیدند. باید دانست که تاریخ همواره در گردش است و این گردش برای آنانی که چشم بینا دارند، دور به نظر نمی رسد.
وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ
[شعراء: 227]
آن ها که ستم کردند به زودی می دانند که بازگشتشان به کجاست!